معرفی کتاب

بحران بیست ساله ۳۹-۱۹۱۹

۰۲ آبان ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۵۸۰۰ اخبار اصلی کتابخانه
محسن عوضوردی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به معرفی و بررسی کتاب بحران ۲۰ ساله می‌پردازد.
بحران بیست ساله ۳۹-۱۹۱۹

نویسنده: محسن عوضوردی، کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل فردوسی مشهد

دیپلماسی ایرانی: کتاب «بحران 20 ساله ۳۹-۱۹۱۹» اثر ای.اچ کار و ترجمه دکتر وحید بزرگی، درباره مکتب رئالیسم سخن می‌گوید. موضوع کلی کار در این کتاب، در مورد پاسخ به این پرسش است که چرا نظم بین‌المللی، پس از جنگ نخست جهانی که درآمیخته با ایده‌آل‌گرایی لیبرالیستی بود، شکست خورد؟ در واقع پاسخ به این پرسش را با نقد خوش‌بینی سیاستمداران و اندیشمندان که در راستای همکاری، ذیل عدالت و قانون رقم خورده است، همراه می‌سازد؛ نگاهی که در دهه‌های بعد با ظهور فاشیسم، بحران اقتصادی و شکست جامعه ملل، خوش‌بینی بیش از حد خود را متبلور می‌سازد. نگاه کار در این کتاب ناشی از بغضی‌ست که در آستانه جنگ دوم جهانی، در نقد تبلیغات پوشالی «اخلاق» توسط قدرت‌های بزرگ رواج یافته است.

ای. اچ. کار با کتاب خود سعی می‌کند که بیان دارد:"مفاهیم اخلاقی، قوانین (حقوق بین‌الملل) و حتی ارزش‌های ایدئولوژیک، همه ابزارهای توجیه منافع قدرت‌ها بزرگ (مسلط) هستند. بنابرین، به جای خوش‌بینی و ساده‌لوحی، باید سعی کنیم منطق قدرت را درک و دریافت کنیم. به طور کلی می‌توان گفت که «بحران بیست‌ساله»، شکست آرمان‌گرایی را عیان کرده و به ضرورت بازگشت به واقع‌گرایی و دیدن جهان به مثابه آنچه که به طور واقعی است، می‌پردازد.

این کتاب از نقد اخلاق‌گرایی و حقوق بین‌الملل گرفته تا تحلیل ایدئولوژی، قدرت، امنیت و بحران دهه ۳۰ میلادی، می‌پردازد. 

پرسش‌های اصلی کتاب را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1. چرا نظم بین‌المللی پس از جنگ نخست جهانی شکست خورد؟ (عدم توانایی جامعه ملل در برقراری صلح پایدار) 

2. آیا آرمان‌گرایی لیبرال در انسانی ساختن نظم بین‌المللی توانمند است؟ (آیا ایده‌آل‌های اخلاقی، بدون توجه به قدرت واقعی دولت‌ها کارایی دارد؟)

3. رابطه‌ی بین اخلاق و منافع ملی چیست؟ (آیا می‌توان سیاست‌خارجه را صرفا بر مبنای اصول اخلاقی ترسیم کرد یا باید منافع را محور قرار داد؟)

4. چگونه می‌توان علم روابط بین‌الملل را از حالت خطابه‌ای و شعاری خارج ساخت؟(روابط بین‌الملل باید با رویکرد تجربی و تحلیلی، تبدیل به یک علم واقعی شود)

5. آیا می‌شود بین «واقعیت قدرت» و «آرمان عدالت» توازن ایجاد کرد؟

در پاسخ به محورهای فوق، از روش‌های «دیالکتیکی(مابین رئالیسم و ایده‌الیسم لیبرال»، «تاریخ‌محور(بر اساس وقایع 1919تا1939» و «رویکرد علمی - انتقادی» با ابزار نقد ایده‌آلیسم اخلاقی، تحلیل قدرت به عنوان متغیر مرکزی و تکیه بر مفهوم نسبی‌گرایی اخلاقی استفاده می‌کند.

مروری کوتاه بر فصول کتاب:

فصل ۱: علم و اخلاق در سیاست

گزاره‌های اصلی: 

۱. حرکت روابط‌بین‌الملل در دو قطب واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی

۲. دو قطب را به خودی خود ناقصند. ۳.نظم پایدار، در تعادل اخلاق و قدرت به وجود می‌آید.

فصل۲: واقعیت و آرمان در اندیشه سیاسی

گزاره‌های اصلی:

۱. جدال در مورد اخلاق و آرمان از افلاطون تا ماکیاولی وجود داشته است.

۲. افلاطون و مور از آرمانگرایان و ماکیاولی و هابز از واقع‌گرایان هستند.

۳. مرور تاریخ اندیشه سیاسی تداوم فرض فصل قبلی خود جدال بین واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی.

۴. اندیشه‌ی سیاسی موفق، دیالکتیکی بین دو قطب آرمان و واقعیت می‌سازد، چرا که صلح به مثابه‌ی آرمان است و جنگ به مثابه‌ی واقعیت.

۵. هیچ نظمی بر پایه‌ی توهمات اخلاقی دوام نمی‌آورد.

فصل۳: ریشه‌های فکری آرمان‌گرایی (ایده‌آلیسم)

گزاره‌های اصلی:

۱. ریشه‌های تاریخی تفکر لیبرال و ایده‌آل در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم.
۲. ایده‌آلیسم محصول ایمان لیبرال‌ها به پیشرفت، اخلاق‌جهانی و عقلانیت است. 

۳. نقد طراحان جامعه ملل:فرض ایشان برقراری صلح بین‌المللی از طریق قانون و نهاد بوده است در حالی که واقعیت، بازتاب شرایط کشورهای پیروز جنگ بوده است و اخلاق جهانی، ابزار دست برنده‌های جنگ بوده است.

فصل۴: تداوم تفکر ایده‌آلیستی

گزاره‌های اصلی:

۱. چگونگی تداوم اندیشه‌های ایده‌آل‌گرایانه در دوران پساجنگ. 

۲. متهم‌ کردن رسانه‌ها، سیاستمداران و دانشگاهیان به تثبیت حفظ وضع موجود.

۳. اصطلاحاتی چون «صلح»، «امنیت جمعی» یا «حقوق بین‌الملل» عملاً به ابزار مشروعیت‌بخشی سلطه‌ی قدرت‌های بزرگ تبدیل شد.

۴. ایدئالیسم دیگر فلسفه‌ی صلح نبود، بلکه ایدئولوژی هژمون‌ها بود.

۵. واقع‌گرایان مانند او متهم به بدبینی می‌شدند، اما در حقیقت آنان تنها کسانی بودند که خطر فاشیسم را می‌دیدند.

۶. افشا: آرمان‌گرایی نقاب اخلاقی برای حفظ قدرت است.

۷. بازگشت به تحلیل بی‌طرفانه‌ی سیاست بین‌الملل مقصود اوست.

۸. گذار فکری از نقد اخلاق‌گرایی به بنیان‌گذاری رئالیسم را رقم می‌زند.

۹. هرگاه اخلاق بر واقعیت سوار شود، فاجعه نزدیک است.

فصل۵: علم و سیاست 

گزاره‌های اصلی:

۱. رویکرد پوزیتیویستی پاسخگوی روابط‌بین‌الملل نیست.

۲. بنابرین فرمول یا ثباتی در فرمول‌های آن وجود ندارد. 

۳. سیاست درگیر ارزش‌ها، منافع و قدرت است، پس پدیده‌ای خنثی و آزمایشگاهی نیست.

۴. پیشنهاد جایگزین: نوعی روش علمی مبتنی بر مشاهده، مقایسه و پرهیز از داوری شتاب‌زده.

۵. توضیح دهندگی به جای موعظه در تحلیل رفتار دولت باید جایگزین شود.

علم ابزار شناخت واقعیت است نه جایگزین اخلاق.

به نظر وی، اگر علم حذف شود سیاست به ایدئولوژی مبدل شده و اگر اخلاق حذف شود، سیاست به حیوانیت فرو می‌غلتد.

فصل۶: سیاست قدرت

گزاره‌های اصلی: 

۱. نیروی محرکه رفتار دولت‌ها، قدرت است!

۲. ابعاد قدرت از نظر کار، نظامی، اقتصادی و ایدئولوژیک است.

۳. پایداری نظم تنها با توازن قوا شدنی‌ست.

فصل۷: اخلاق و سیاست بین‌الملل 

گزاره‌های اصلی:

۱.تشخیص مرز میان اخلاق فردی و اخلاق سیاسی.

۲. رفتار دولت‌ها نمی‌تواند با معیارهای اخلاق شخصی سنجیده شود، چون دولت موجودی است که وظیفه‌اش حفظ بقا و منافع ملی است، نه نیکوکاری.

۳. هدف سیاست خارجی خردمندانه، یافتن تعادلی میان ملاحظات اخلاقی و ضرورت‌های قدرت است.

فصل۸: حقوق و سیاست بین‌الملل

گزاره‌های اصلی: 

۱. رابطه‌ی میان حقوق بین‌الملل و واقعیت قدرت.

۲. حقوق بین‌الملل تنها زمانی معنا دارد که پشتوانه‌ی قدرت سیاسی داشته باشد.

۳. قوانین و قراردادها به خودی خود ضمانت اجرا ندارند؛ دولت‌ها از آن‌ها پیروی می‌کنند تا زمانی که به نفعشان باشد.

۴. قانون در عرصه‌ی بین‌الملل بیشتر بازتابی از توازن قواست تا نتیجه‌ی عدالت جهانی(مثال:جامعه ملل و وضع قوانین نافع دول بزرگ) 

۵. حقوق بین‌الملل نباید جایگزین سیاست شود، بلکه باید ابزار آن باشد.

۶. وجود حداقلی از قواعد مشترک را ضروری می‌داند تا نظام فرو نپاشد.

۷. دفاع از «واقع‌گرایی حقوقی» ، نه بی‌قانونی کامل.

۸. قانون باید بازتاب واقعیت قدرت باشد، نه آرزوی اخلاقی محض.

۹. قانون بدون قدرت، فقط کاغذ است.

فصل۹: اقتصاد و سیاست

گزاره‌های اصلی: ورود مباحث اقتصاد بین‌الملل به تحلیل

۱. اقتصاد و سیاست از هم جدا نیستند.

۲. هرگاه کشوری از «آزادی تجارت» یا «رقابت سالم» سخن می‌گوید، معمولاً هدفش حفظ منافع اقتصادی خود است.

۳. زبان اقتصادی هم‌ مانند زبان اخلاقی، اغلب پوششی برای منافع قدرت‌های مسلط است.

۴. ایده‌ی «بازار آزاد جهانی» در واقع همان ادامه‌ی سلطه‌ی امپراتوری‌های اقتصادی بود.

۵. هیچ اقتصاد جهانی بدون نظام سیاسی متوازن نمی‌تواند پایدار بماند.

۶. در سیاست جهانی، استقلال اقتصادی افسانه است؛ همه‌چیز به روابط قدرت وابسته است.

فصل۱۰: افکار عمومی و تبلیغات

گزاره‌های اصلی:

۱.نقش رسانه‌ها و افکار عمومی. 

۲.آنچه «افکار عمومی جهانی» خوانده می‌شود، در واقع ساخته و پرداخته‌ی نخبگان و قدرت‌های سیاسی است.

۳. مردم به‌تنهایی تصویری واقعی از جهان ندارند؛ این تصویر از طریق تبلیغات و مطبوعات شکل می‌گیرد(مطبوعات دهه‌ی ۱۹۳۰ بریتانیا).

۴. رئالیسم بین‌المللی به کمک تبلیغات زنده نگه داشته شد تا مردم باور کنند که صلح ممکن است، در حالی که قدرت‌ها برای جنگ آماده می‌شدند.

۵. طرح مفهوم «ایدئولوژی قدرت»: ایدئولوژی‌هایی که به دولت‌ها مشروعیت می‌دهند.

۶. اندیشمندان نباید ابزار تبلیغات شوند.

۷. دانشمند سیاسی باید میان واقعیت و توهم رسانه‌ای تمایز بگذارد.

۸. «سیاست بدون دروغ، هنوز آرزوست» 

فصل۱۱: آینده سیاست بین‌الملل 

گزاره‌های اصلی:

۱. پیش‌بینی به جای نقد. 

۲. جهان در آستانه‌ی تحول جدیدی است و نظام بین‌المللی قدیم دیگر کار نمی‌کند.

۳. نظم آینده تنها زمانی پایدار خواهد بود که به نابرابری‌های قدرت و منافع واقعی کشورها توجه کند.

۴. سیاست جهانی باید به سمت نوعی همکاری واقع‌گرایانه حرکت کند، نه آرمان‌گرایی اخلاقی.

۵. جامعه‌ی ملل باید جای خود را به نظامی بدهد که واقعیت قدرت را به رسمیت بشناسد(چیزی شبیه سازمان ملل بعدی).

۶. صلحی بدون مصالحه‌ی واقعی میان قدرت‌ها دوام نمی‌آورد.

۷. دفاع از «بازسازی توازن قدرت» دفاع می‌کند، نه نابودی آن.

۸. آینده متعلق به کسانی است که میان قدرت و اخلاق توازن برقرار می‌کنند.

فصل‌۱۲: نتیجه‌گیری میان آرمان و واقعیت

جمع‌بندی:

۱. سیاست بین‌الملل نه کاملاً علمی است و نه صرفاً اخلاقی؛ بلکه دیالکتیکی است از میان آرزو و واقعیت. 

۲. رئالیسم نه نفی اخلاق، که شرط فهم اخلاق است.

۳. بدون شناخت قدرت، سخن گفتن از عدالت بی‌معناست.

۴. اگر واقع‌گرایی از اخلاق جدا شود، به نیهیلیسم و جنگ می‌انجامد.

۵. باید «رئالیسم سازنده» داشت؛ یعنی شناخت منافع واقعی انسان‌ها و تلاش برای جهت دادن به آن‌ها در مسیر نظم.

۶. بحران بیست‌ساله محصول شکست ایدئالیسم در برابر واقعیت بود، اما این شکست نباید ما را به بدبینی مطلق بکشاند، بلکه باید ما را واقع‌بین‌تر و خردمندتر کند.

۷. دعوت به تعادل، عقلانیت و خودآگاهی سیاسی به پایان می‌برد.

--------

عنوان کتاب: بحران ۲۰ ساله/۳۹-۱۹۱۹

نویسنده: ای. اچ. کار

ترجمه: دکتر وحید بزرگی

ناشر: قومس

کلید واژه ها: بحران ۲۰ ساله کتاب رئالیسم رئالیسم سیاست خارجی ای. اچ. کار وحید بزرگی محسن عوضوردی


( ۲ )

نظر شما :