ناگهان زود دیر می شود

۲۵ تیر ۱۳۹۰ | ۰۰:۵۰ کد : ۱۴۶۱۲ اخبار اصلی
هیچ کس نمی‌خواهد هنوز آنچه در کودکی یادمان داده‌اند را بپذیرد و آن این که "کار امروز را به فردا وا مگذار"!
ناگهان زود دیر می شود
 دیپلماسی ایرانی: در 9 فوریه 2011 در یادداشتی با عنوان «مصر...و فراموش شدن زمان» که قبل از سقوط نظام مبارک نوشته شده بود، به طور خلاصه نوشتم که نظام مصر فقط سه روز تاخیر کرد، هم در تصمیم‌گیری‌هایش، هم در اجابت خواسته‌های عمومی، پس از آن که سقف مطالبات مردم بالا رفت. درباره فوت وقت در جهان عرب بارها نوشته‌ام و تکرار کرده‌ام. حالا چرا دوباره به این موضوع برگشته‌ام؟

امروز، کشور ما دوباره زمان را از دست داده است، هیچ کاری در زمان خودش انجام نمی‌شود، تمامی دستورالعمل‌ها پس از آن که زمانش گذشت اتخاذ می‌شود، در موقعی که دیگر هیچ ارزشی ندارند. چرا که سقف مطالبات بالا رفته است، چه در دوران انقلاب باشد، چه در دوران اعتراض‌ها، وقتی که اوضاع به حالت عادی خود باز می‌گردد، یادمان می‌رود که باید بحران اقتصادی را حل کنیم یا بحران امنیت را فورا حل و فصل کنیم یا اختلاف‌هایمان را کنار بگذاریم. یعنی همین اوضاعی که اکنون دچارش شده‌ایم، دوباره کشور دچار زلزله سیاسی شده است، همه ما دوباره زمان را از دست دادیم، و به شکل کاملا غریبی باز هم از پیش‌بینی آینده و تشخیص افق آتی کشور عاجز ماندیم.

ساده‌ترین مثال مقاله‌ای است که روزنامه امریکایی "سیاتل" درباره صحبت‌های حسنی مبارک رئیس جمهوری سابق مصر با کوندالیزا رایس، وزیر امور خارجه سابق امریکا منتشر کرد. بر اساس آنچه در این گزارش آمده، رایس در سال 2005 با مبارک دیدار کرد و به او تاکید کرد که ضرورت دارد فورا مصر روند تغییرات دموکراتیک را در پیش بگیرد تا بدین ترتیب این روند به سراسر جهان عرب برسد. در آن موقع رایس به مبارک هشدار داد اگر تغییری صورت نگیرد مصری‌ها به خیابان‌ها پناه خواهند آورد. مبارک به رایس گفت: «به من بگو چرا چنین حرفی می‌زنی. تو عرب‌ها را نمی‌شناسی. عرب‌ها دست محکم، مشت محکم می‌خواهند، تنها چیزی که میان تندروها و شهروندان فاصله می‌اندازد منم.»!

در سال 2011 مصری‌ها به خیابان‌ها آمدند، پس از آن که سه دهه کارهای فراقانونی و بی‌قانونی را تحمل کردند، خود سازمان‌های امنیتی و نظامی را به دست گرفتند و آنها را به فرازندانشان سپردند. در لیبی، قذافی تازه پس از ویرانی لیبی تصمیم گرفت با فرانسوی‌ها مذاکره کند، بعد از این که فرانسه و رئیس‌جمهورش را به دشنام کشید. پس از آن که مدتی را در مخفی‌گاه‌های زیرزمینی گذراند، الآن به گزینه مذاکره بازگشته، پس از آن که همه فرصت‌های سابق را از دست داد، تازه نه پس از آن همه کشتار و ویرانی، نه، پس از این که دید نظامش در قعر سقوط قرار گرفته است.

همین وضعیت برای سوریه هم وجود دارد، روزی که به نظام سوریه در 24 مارس 2011 با عنوان «پند جمعه: نکش» حمله کردیم. امروز و پس از گذشت این همه وقت، پس از آن که 1400 نفر در سوریه کشته شدند، هزاران نفر بازداشت شدند و مهاجرت کردند، نظام دمشق از گفتگوهای ملی به ریاست فاروق الشرع، معاون رئیس جمهوری پرده‌برداری می‌کند، برای این که دستورالعمل‌هایی برای گفتگوهای تازه اجرا کند و قانون اساسی جدیدی تدوین شود و تازه گروهی ویژه برای این کار در نظر گرفتند. در حالی که امروز می‌شنویم که مردم در خیابان‌های سوریه شعار سر می‌دهند، "برو"!

بحران از دست دادن زمان در دنیای عرب مسئله‌ای وحشتناک است، تنها زمانی صدای آن شنیده می‌شود که زلزله سیاسی منطقه را در بر بگیرد، کشورهای عربی با سختی‌های بسیاری رو به رو هستند، هیچ کس نمی‌خواهد هنوز آنچه در کودکی یادمان داده‌اند را بپذیرد و آن این که "کار امروز را به فردا وا مگذار"!

منبع: الشرق الاوسط


نظر شما :