چرا ایران دست آمریکا را رد می‌کند؟

۱۷ آبان ۱۳۹۰ | ۲۲:۴۶ کد : ۱۷۶۹۵ آمریکا
ایران باز در صدر دغدغه‌های واشنگتن نشین‌ها قرار گرفته است. از مصالحه تا مذاکره از جنگ رودررو تا جنگ در فضای سایبر همه و همه گزینه‌هایی است که ذهن کاخ سفید نشین‌ها را به خود مشغول کرده است. نشریه فوربز در تازه ترین نوشتار خود در این خصوص می‌نویسد...
چرا ایران دست آمریکا را رد می‌کند؟
دیپلماسی ایرانی: ایران باز در صدر دغدغه‌های واشنگتن نشین‌ها قرار گرفته است. از مصالحه تا مذاکره از جنگ رودررو تا جنگ در فضای سایبر همه و همه گزینه‌هایی است که ذهن کاخ سفید نشین‌ها را به خود مشغول کرده است. نشریه فوربز در تازه ترین نوشتار خود در این خصوص می‌نویسد:

معمولا در واشنگتن اندیشه‌های بد هرگز به راستی از بین نمی‌رود. در عوض در نامناسب‌ترین لحظات ناگهان ظاهر می‌شود. سیاست آمریکا نسبت به ایران نیز چنین است. در ماه‌های اخیر به دلیل انعطاف‌پذیری و تلاش‌های بیش از پیش حساب شده، برنامه هسته‌ای ایران به مانع بر‌خورده است و از طرف دیگر به دلیل آشفتگی آشکار "بهار عرب"، ایرانی‌ها  در حالت پیچیده و بغرنج قرار گرفتند. قانونگذاران در نظام سیاسی آمریکا بار دیگر این ایده که ایجاد نوعی روابط حسنه دیپلماتیک و تنش زدایی با جمهوری اسلامی‌ امری امکان پذیر است را در سر می‌پرورانند.

جدید‌ترین طرفدار بازگشت به تعامل کسی نیست جز فرید زکریا، ویراستار مجله تایمز و کارشناس بخش سیاست خارجی سی. ان. ان. در مطلب اخیرش در واشنگتن پست، زکریا اوباما را به سال 2008 برگرداند، زمانی که تعهد به تعامل بی قید و شرط با ایران فکر خوبی به نظر می‌آمد. زکریا پیشنهاد می‌کند "اوباما باید به رویکرد ابتدائی خود بازگردد و ایرانیان را محک بزند و ببیند که آیا جایی برای مذاکره و توافق وجود دارد."

به درستی که نظر خوبیست. اما اگر هم ایالات متحده می‌خواست، به چه دلیل ایران که در روزهای نخستین دولت اوباما همکاری واشنگتن را رد کرد باید برای فرصت پیش آمده تلاش کند؟ به هر حال امروز آمریکا نسبت به سه سال گذشته در یک موقعیت بسیار ضعیف‌تر منطقه‌ای قرار دارد. در حال حاضر با نزدیک شدن به موعد عقب نشینی از عراق و خروج مشابه از افغانستان در آینده نزدیک - سال آینده- ایران متقاعد شده که آمریکا قصد خروج از خاورمیانه را دارد. در نتیجه پیش‌بینی این امر که ایران چه مزایای محسوسی که برایش غیرمنتظره باشد از مذاکره با واشنگتن که قصد خروج از عراق را دارد به دست می‌آورد، دشوار است.

به هر حال اینطور نیست که ایران با تهدیدی قریب‌الوقوع در نتیجه ناسازگاری‌اش روبرو شود. در حالی که مقامات دولتی همچنان بر سر موضع خود و اینکه همچنان تمام گزینه‌های سیاست با ایران بر روی میز مذاکره باقیست، هستند، برای ایران و هر کس دیگری کاملا روشن شده که موضع ایالات متحده در مورد حمله نظامی ‌در برابر برنامه هسته‌ای ایران همچنان پا برجاست.

 فشار‌های اقتصادی نیز داستانی متفاوت است، اگرچه تحریم‌های جامع انرژی وضع شده در سال گذشته علیه ایران در حال نتیجه دادن است، اما در واقع ایرانی‌ها  کماکان بصورت طبیعی در حال کارکردن هستند. (تا به امروز فقط تعداد انگشت‌شماری از شرکت‌های خارجی تحریم شده‌اند و کاخ سفید از اعمال تحریم‌های اضافی بر کشور‌هایی مانند چین که به کمک و تشویق هسته‌ای ایران ادامه می‌دهد، خودداری می‌کند.) علاوه بر این احتمال می‌رود چنین اقداماتی در طول زمان کمتر و کمتر ظاهر شود، همان‌طور که تعهد ما در منطقه کاهش می‌یابد و آزادی عمل ایران افزایش پیدا می‌کند. تمام این‌ها مسیر مذاکرات پایا و قوه پذیرش ایران را به شدت کاهش می‌دهد.

زکریا متوجه مسائل داخلی ایران هم است و  به همین دلیل است که استدلال خود را با نوشته‌ای کاملا غیرموجه به پایان رساند: این احتمال وجود دارد که تعامل استراتژیک جواب ندهد ولی باید به هر جهت دنبال شود. شاید هم به نظر مجازات سیاسی بسیار ضعیفی به نظر برسد، به دلیل اینکه دقیقا همین است. واشنگتن نیاز به تفکر عمیق و جدی در مورد گام‌های بعدی‌ در سیاستش با ایران دارد. خصوصا نیاز دارد که بداند کدامیک از تحریم‌های موجود باید سخت‌تر گرفته شود و چه تحریم‌های جدیدی می‌تواند اعمال شود. چگونه می‌توان از پیشروی ایران هم در بخش هسته‌ای و هم در مکان‌هایی مانند عراق و افغانستان جلوگیری کرد و شاید مهمتر از همه چه تغییر اساسی را در درون جمهوری اسلامی‌می‌توان ترویج و پرورش داد.

در این بازه زمانی مبرهن است که  بازگشت به همان رویکرد شکست‌خورده که در دو سال اول دولت اوباما مشخص شد و به ایران زمان ارزشمندی برای تداوم تلاش‌های هسته‌ای اش داد، ممکن نیست. این می‌تواند سردرگمی ‌خطرناکی باشد.

 

نظر شما :