دو روی سکه قطر

۲۹ آبان ۱۳۹۰ | ۱۸:۱۸ کد : ۱۸۰۵۸ اخبار اصلی
دکتر سیف الرضا شهابی، تحلیلگر مسائل بین المللی، در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به سیاست خارجی قطر می‌پردازد و معتقد است این کشور دارای دو رو است، یک روی آن نقش میانجی‌گر در بحران‌های منطقه است و روی دیگر آن نقش این کشور به عنوان مامور غرب در منطقه است.
دو روی سکه قطر
دیپلماسی ایرانی: در ماههای اخیر شاهد دیپلماسی فعال قطر در سطح منطقه بوده ایم. قطر در بحران لیبی نقش فعالی بازی کرد و به حمایت از مخالفین معمر قذافی و همراهی با نیروهای ناتو برای برقراری منطقه پرواز ممنوع اقدام کرد. این کشور هم اکنون هم در بحران سوریه نقش فعالی به عهده گرفته است. لغو عضویت سوریه در اتحادیه عرب با فعالیت و میانداری قطر اتفاق افتاد. این کشور ریاست هیئت اتحادیه عرب برای حل بحران سوریه را بر عهده گرفته است.  

قطر کشوری کوچک و با جمعیتی اندک درساحل جنوبی خلیج فارس و از اعضای "شورای همکاری خلیج فارس " است. این کشور که از کشورهایی است که دربین جغرافی دان‌ها به کشورهای ذره بینی معروف هستند، به یمن برخورداری از منابع غنی نفت و خصوصا گاز از ثروتی سرشار برخوردار می باشد. این سرمایه هنگفت سبب شد تا حکومت این کشور از یک سو از این توانایی مالی برای جلوگیری از بروز نارضایتی درمیان شهروندان قطری و از دیگر سو برای هژمونی حکومت قطر بر جهان عرب و منطقه استفاده بهینه نماید. بلندپروازی‌های حکومت قطر در راستای اهداف ذکر شده سبب شد تا این حکومت از سال‌ها قبل به فکر راه اندازی شبکه ای ماهواره ای "الجزیره" برآید تا بر افکار اعراب نفوذ کند وعلاوه بر روشنفکران عرب، توده‌های عرب را تحت تاثیر برنامه‌های پربیننده  و جذاب خود قرار دهد.

در عرصه سیاست خارجی،  دوحه علاوه بر اینکه سعی کرده شیخوخیت عربستان را درمنطقه و شورای همکاری خلیج فارس به چالش بکشاند، درپاره ای ازمواقع در مقابل فزون طلبی‌های ریاض ایستاد است. از جمله می‌توان به انتخاب دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس اشاره کرد که قطر بر انتخاب آقای "العطیه" اصرار داشت و ریاض شخص دیگری را در نظر گرفته بود. بالاخره قطر با تهدید به خروج  از اجلاس موفق شد تا حرف خود را بر کرسی بنشاند و عربستان را وادار کند  از موضع خود کوتاه بیاید.

قطر در رابطه با دیگر کشورهای منطقه خود را از قید محدودیت‌ها رها کرد و با هرکدام به نوعی ارتباط برقرار نمود. مهمترین آن‌ها ارتباط با اسرائیل بود. به خاطر جلوگیری از بدنامی دررابطه مستقیم سیاسی، دو طرف توافق کردند درقالب مبادلات تجاری درپایتخت‌های یکدیگر دفتر فعالیت‌های تجاری و بازگانی افتتاح نمایند. اسرائیل و قطر تحت این نام فریبنده رابطه برقرارنمودند. سفرهای برخی از مقامات دو کشور به پایتخت‌های یکدیگر هر از گاهی در رسانه‌ها منعکس می شود. همچنین دوحه ارتباط حسنه با تهران را از نظر دور نداشت. از آنجایی که ریاض به انتخاب آقای‌هاشمی‌رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور ایران در سال 1384 علاقه نشان می‌داد، بعد از انتخاب آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران در این سال، فرصتی برای دوحه فراهم شد تا به دولت آقای احمدی نژاد نزدیک شود. تا جاییکه برای نخستین بار از رئیس جمهور ایران دعوت کرد تا در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس که دردوحه تشکیل شد به عنوان میهمان شرکت نماید.

دستگاه دیپلماسی قطر به خاطر برخورداری از ثروت فراوان و همچنین استفاده مناسب از رسانه قدرتمند الجزیره، دربسیاری از مناقشات منطقه ای وبین عربی فعالانه ورود می کند وبا تشکیل اجلاس‌هائی دوجانبه یا چندجانبه به ارائه پیشنهادات برای حل بحران‌ها می پردازد. ازاین رو درقطر در نقش یک میانجی عرض اندام می نماید و به اصطلاح پاهای کوچکش را درکفش‌های بزرگترمنطقه می‌کند.

در ورای آنچه که بازگو شد و یک روی سکه قطر است، این کشور ازروی دیگری هم برخوردار است و آن ماموریت از سوی آمریکا واسرائیل وغرب درجهان عرب ومنطقه است. این ماموریت روی دیگر سکه قطر است که همواره پنهان می ماند و مخفی نگاه داشته می شود و همین روی سکه، این کشور کوچک و ثروتمند را به کشوری خطرناک درمنطقه تبدیل می کند .

قطر به خاطر پتانسیل‌هائی که داراست و به تعدادی از آن‌ها اشاره شد و همچنین حمایت‌های آشکار و پنهانی که ازسوی آمریکا وغرب و اسرائیل ازاین کشور به عمل می آید، به کشوری تاثیرگذار بر معادلات منطقه تبدیل شده و اوضاع را براساس حمایت وهدایت واشنگتن و تل آویو کنترل و هدایت می نماید. بنابراین همواره باید دو روی سکه قطر در صحنه سیاست‌های خاورمیانه را در نظر گرفت.

 

نظر شما :