جوانان مصری سرخورده از انقلاب

۰۴ دی ۱۳۹۰ | ۰۰:۴۴ کد : ۱۸۹۶۳۸۹ گفتگو
محمدعلی مهتدی، کارشناس مسائل خاورمیانه،‌ در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی آخرین اوضاع مصر را بررسی کرده است.
جوانان مصری سرخورده از انقلاب
دیپلماسی ایرانی: قریب به یک سال از روزهایی می گذرد که مصری ها با تجمع در میدان تحریر قاهره حادثه ساز شدند. دیگر از حسنی مبارک ی که سه دهه بر مسند قدرت در مصر تکیه داده بود خبری نیست اما همزمان قاهره نیز رنگ آرامش را به خود ندیده است. گویا دیکتاتوری با کت و شلوار رفته و جای خود را به مستبدانی نظامی داده است. ارتشی هایی که تا دیروز مقابل مبارک و دوشادوش مردم ایستاده بودند امروز اسلحه بر همان مرد و زن می کشند تا به زور آنها را خانه نشین کنند. هرچند شورای نظامی مصر اصرار دارد که به دنبال قدرت نیست و تنها هدف این روزهایش تامین امینت است اما آمار بالای کشتارها در قاهره و تصاویر منزجر کننده از برخورد خشونت آمیز نیروهای امنیتی با زنان معترض مصری از حکایتی دیگر پرده برمی دارد. دیپلماسی ایرانی آخرین اوضاع مصر را در گفت و گو با محمدعلی مهتدی، کارشناس مسائل خاورمیانه بررسی کرده است:

 

وضعیت سلامت انتخابات اخیر در مصر چگونه بوده است؟

 

در مورد وضعیت انتخابات باید گفت که به طور کلی در مصر این اتفاق نظر وجود دارد که این انتخابات، انتخابات نسبتا سالمی بوده و برگزار شده است. البته خلاف‌هایی هم صورت گرفته اما این خلاف‌ها در حدی نبوده که باعث ابطال انتخابات شود یا در صحت انتخابات تشکیک شود. قضات مصر بر این انتخابات نظارت کرده اند. در هر حوزه رای گیری یک قاضی حضور داشته است. البته در برخی حوزه‌ها قاضی به دلیل طولانی بودن ساعات رای گیری و شمارش آرا حوزه انتخابیه را ترک کرده است. ایراد‌های این گونه ای وجود دارد.

در بسیاری از نقاط گفته شده است که آرا خریداری شده و به مردم پول داده شده تا به گونه خاصی رای دهند. برخی جاها گفته شده که نمایندگان کاندیدا‌ها امکان حضور در حوزه‌ها را نداشته اند. البته با توجه به این که تعداد کاندیدا‌ها و لیست‌های انتخاباتی زیاد بوده است، طبیعی است که در حوزه رای گیری امکان حضور صدها نفر وجود نداشته و پلیس از این مسئله ممانعت به عمل آورده است. اما به رغم تمام این اشکالات، این اتفاق نظر وجود دارد که این انتخابات، انتخابات نسبتا سالمی است و نتایج آن را همه پذیرفته اند.

 

وضعیت اسلام گرا‌ها در این انتخابات چگونه بوده است؟ ظاهرا اخوانی‌ها و سلفی‌ها توانسته اند اکثریت آرا را به دست آورند. این چه تاثیری در وضعیت سیاسی آینده مصر خواهد داشت؟

 

سه گروه اسلامی اخوان المسلمین، حزب وسط و سلفیون در مصر فعالیت دارند. این سه گروه بیش از شصت تا هفتاد درصد آرا را به خود اختصاص داده اند. اما نبایستی تصور کنیم که این گروه‌ها قادر به ائتلاف با یکدیگر هستند. شاید حزب وسط بتواند با اخوان المسلمین ائتلاف کند اما بین ائتلاف بین اخوان و سلفی‌ها تقریبا غیر ممکن است. چون سلفی‌ها گروهی هستند که جدیدا در صحنه سیاسی مصر پدیدار شده اند، و از طرف عربستان سعودی مورد حمایت هستند. در حالی که رابطه اخوان و عربستان سعودی به طور تاریخی، رابطه خوبی نیست. عربستانی‌ها اخوانی‌ها را قبول ندارند و اخوانی‌ها هم از نظر عقیدتی نسبت به عربستان مشکل دارند.

بنابراین امکان ائتلاف میان اخوان المسلمین که بیشترین آرا را دارد، با احزاب خواهان دموکراسی یا احزاب لائیک بیشتر است تا سلفی‌ها. به نظر می رسد که در پارلمان آینده سلفی‌ها در هیچ ائتلافی شرکت نکنند و به عنوان یه عنصر بازدارنده عمل خواهند کرد.

 

وزن سلفی‌ها آن قدر هست که بتوانند روند را به چالش بکشند؟

 

به طور متوسط سلفی‌ها 20 تا 22 درصد رای دارند و بنابراین نمی توانند روند را به چالش بکشند اما می توانند در آینده در برابر تصمیمات اکثریت سنگ اندازی کنند.

 

این نتایج انتخابات تا چه حد باعث نگرانی غربی‌ها شده است؟

 

الان صحنه مصر بسیار پیچیده است و نمی توان نظر دقیقی را در این باره اظهار کرد. از یک سو گفته می شود که اسرائیلی‌ها و امریکایی‌ها از این که اسلام گرایان اکثریت را به دست آورده اند نگران هستند و می ترسند که مصر به سمت ایجاد یک حکومت اسلامی حرکت کند و در نتیجه در صف مخالفان امریکا و اسرائیل قرار گیرد.

عده دیگری از تحلیل گران این تحلیل را رد می کنند. به این دلیل که معتقدند اخوان المسلمین با شورای عالی نظامی و امریکا به تفاهم رسیده است و قول داده است که در سیاست خارجی مصر تغییر زیادی ندهند و مثلا معاهده کمپ دیوید را هم چنان محترم بشمارند. اخیرا هم که آقای جان کری به قاهره سفر کرده بود و با مسئولان حزب آزادی و عدالت (اخوان) ملاقات کرده بود، آن‌ها تاکید کرده بودند که ما معاهدات بین المللی را محترم خواهیم شمرد.

از طرف دیگر سلفی‌ها مورد حمایت عربستان سعودی هستند و عربستان سعودی هم سیاست‌های منطقه ای خود را در چارچوب استراتژی امریکا تعریف می کند و از امریکا دنباله روی می نماید. بنابراین برخی از تحلیل گران معتقدند که این وضع پیش آمده، وضع مطلوب غرب است. چون اگر قرار بود که جوانان انقلابی که در میدان تحریر حضور داشتند و تظاهرات را به راه انداختند قدرت را به دست بگیرند،‌کنترل آن‌ها غیر ممکن خواهد بود. ضمن این که آن‌ها فاقد سازماندهی لازم در جامعه مصر هستند. در حالی که مثلا گروهی مانند اخوان المسلمین بیشترین سازماندهی را در داخل جامعه مصر دارد و می توان با این گروه تفاهم کرد.

به هر صورت هنوز مشخص نیست که در نهایت چه وضعیتی در مصر پدید خواهد آمد. آن چه مسلم است این است که سیاست داخلی مصر تا آن اندازه که نقش منطقه ای مصر مهم است، دارای اهمیت نیست. آیا مصر آینده بعد از انقلاب در محور امریکا قرار خواهد گرفت و سیاست‌های حسنی مبارک را ادامه خواهد داد یا این که به نقش منطقه ای که در دوران جمال عبدالناصر داشت برخواهد گشت.

همه تلاش قدرت‌های خارجی بر این است که وضعیتی در مصر پدید آید که امنیت اسرائیل را به خطر نیندازد و در عین حال مصر با کشوری مثل ایران در محور مقاومت هم پیمان نشود. به همین دلیل مشاهده می شود که در داخل مصر تبلیغات علیه مقاومت و ایران بسیار زیاد است. برای قدرت‌های خارجی این مسئله بیشتر مهم است و طبیعتا در سی سال دوره حسنی مبارک، امریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها امکاناتی در داخل مصر ایجاد کرده اند که می توانند با استفاده از این امکانات روی تحولات داخلی مصر تاثیر بگذارند. باقیمانده رژیم مبارک و حزب میهنی حاکم هم، هم چنان فعالیت می کنند و کسی متعرض آن‌ها نشده است. دستگاه امنیتی هم همان دستگاه امنیتی است که با دستگاه‌های امنیتی اسرائیل و امریکا همکاری داشته است. الان دخالت برخی از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی هم در مصر کاملا مشهود است که می خواهند این انقلاب به اهداف تعیین شده خود در جهت این که مردم سرنوشت خود را چه در سیاست‌های داخلی و چه در خارج، نرسد.

 

درگیری‌های اخیر مصر از چه عاملی نشات گرفته و چرا به خشونت کشیده شده است؟

 

این مسئله پیچیده ای است که در آن نظرات متعددی بیان می شود. آن چه مشخص است این است که عده ای از جوانان که دچار سرخوردگی شده اند در مقابل ساختمان نخست وزیری و مجلس بست نشسته و تظاهرات کرده اند و چون با سرکوب خشونت باری مواجه شده اند بنابراین مسئله کش پیدا کرده و تا الان ده تا یازده نفر کشته و حدود 400 نفر زخمی شده اند. نیروهای پلیس هم خشونت بیش از حدی در مقابله با این‌ها نشان داده اند. فجایعی هم به بار آمده است. آرشیو مصر یعنی گنجینه اسناد آتش گرفته و از بین رفته است.

حالا شورای عالی نظامی نیروهای خارجی را متهم می کند که نمی خواهند مصر در یک روند پیش رود و از طریق انتخابات به ساحل امن برسد. هرکسی طرف مقابل را متهم می کند. جوانان شورای عالی نظامی را متهم می کنند که با خشونت خود باعث شده که این وضعیت پیش آید. برخی از احزاب جوانان را متهم می کنند و می گویند چون حرکت جوانان در انتخابات نتوانسته به جایی برسد و کرسی‌هایی را به دست آورد، این احساس را دارند که انقلاب را آنان شروع کرده اند اما اخوانی‌ها و سلفی‌ها انقلاب را به نفع خود مصادره کرده اند. در حالی که در آغاز انقلاب، آن‌ها اصلا در صحنه نبوده اند. بنابراین این حالت سرخوردگی باعث شده که این‌ها به این تظاهرات و مبارزه ادامه دهند.

به خصوص که درخواست‌های جوانان درخواست‌های بسیار کلانی است. یعنی می گویند که شورای نظامی باید کنار رود و نظامیان به پادگان‌ها بازگردند. حکومت آقای کمال جنزوری را قبول ندارند و معتقدند که شخص کمال جنزوری از همان شخصیت‌های نظام سابق است و آن چه در صحنه سیاسی مصر می گذرد بازتولید همان نظام سابق اما به رنگ دیگری است.

در مورد قتل‌هایی که اتفاق افتاده به این نکته اشاره کرد که یک نفر از روحانیون الازهر هم به نام مرحوم شیخ عماد عفت نیز کشته شده است. او برای میانجی گری برای آرام سازی وارد ماجرا می شود و هدف گلوله قرار می گیرد. این مسئله باعث شده است که عده ای ارتش را متهم کنند و نفوذی‌ها را در داخل ارتش بدانند. فیلمی که شبکه الجزیره پخش کرد نشان می دهد که یک نفر از داخل ارتش در حال تیراندازی به سمت معترضین است. کسان دیگری گفته اند که افراد مسلح در بین جوانان بوده اند و از نزدیک شلیک کرده اند. به هر صورت مسئله خیلی پیچیده است و دقیقا مشخص نیست که چه کسی پشت این مسائل است.

نظر دیگری هم وجود دارد که با توجه به این که اسلام گرایان پیروز شده اند و به اکثریت هم دست یافته اند و ماموریت مجلس آینده هم تدوین قانون اساسی جدید خواهدبود اگر قرار باشد این پارلمان صد نفر را برای تدوین قانون اساسی جدید برگزیند و قرن‌ها این قانون اساسی در مصر حاکم باشد، طبیعی است که این قانون اساسی بر اساس نظر اسلام گرایان خواهد بود. به خصوص امکان اعمال نظر سلفی‌ها زیاد است. این گروه معتقدند این اقدامات برای بی اثر کردن نتایج انتخابات است.

لذا باید تاکید کنم که این کشتارها و تحولات اخیر در مصر بسیار مشکوک است و تحلیل‌های متفاوت و ضد و نقیضی نیز درباره آن ارائه شده و به سادگی نمی توان گفت که کدام یک از این تحلیل‌ها به واقعیت نزدیک است.

 

تاثیر این اتفاقات بر دولتی که در آینده سر کار خواهد آمد چیست؟

 

آن چه در صحنه مصر دیده می شود این است که حضور مردمی و عاملی به نام میدان تحریر کم کم در حال کمرنگ شدن است و یا از میان بر داشته می شود. روندی که در حال حاضر در حال پیگیری است روندی سیاسی است که با انتخابات شروع شده و راهی است که شورای عالی نظامی پیش می برد. شورای عالی نظامی آقای کمال الجنزوری را مامور تشکیل کابینه کرده و او هم کابینه خود را تشکیل داده و می خواهد کشور را اداره کند.

جوانانی که معترض هستند معتقدند که کسانی که در کابینه الجنزوری حضور دارند اکثرا افراد سالخورده و متعلق به رژیم سابق هستند. الجنزوری در دفاع از خود معتقد است که جوان‌ها تجربه کار سیاسی و مدیریت ندارند و در این شرایط حساس باید کار را به افراد کاردان و با تجربه سپرد. اما برای آرام کردن جوانان معاونین وزرا را از بین آن‌ها انتخاب کرده اند. فرض بر این است که این دولت به رغم مخالفت‌هایی که در رو به رو دارد، کار خود را پیش می برد.

وظیفه پارلمانی که تشکیل خواهد شد مبهم است. سه مرحله انتخابات هست که در هر مرحله دو دور است که جمعا می شود شش دور که تا الان سه دور انجام شده است و سه دور دیگر مانده است. باید دید نتیجه نهایی چه خواهد بود. اما تا این جا گفته می شود که وظیفه این پارلمان تدوین قانون اساسی است. در حالی که قبلا نسبت به تغییر برخی از مواد قانون اساسی همه پرسی انجام شده و نظامیان معتقد هستند که این قانون اساسی تعدیل شده معتبر است. از طرف دیگر شورای عالی نظامی یک مجلس مشورتی ایجاد کرده که در آن سی نفر از شخصیت‌های وجیه المله و مورد احترام عضویت دارند. در ماموریت این مجلس هم ابهاماتی وجود دارد. وظیفه این شورا مقابله با پارلمان آینده است یا تصمیماتی خواهد گرفت که جنبه حقوقی نخواهد داشت. نظامیان تاکید می کنند که این شورا صرفا یک شورای مشورتی است که به شورای عالی نظامی و دولت کمال الجنزوری مشورت خواهد داد.

اما جریان‌های مخالف این روند معتقدند که شورای عالی نظامی با این اقدام می خواهد تصمیمات خود را از طریق توصیه‌هایی که این شورا می کند رنگ مردمی دهد و در مقابل پارلمان آینده بایستد. گفته شده که پارلمان آینده حق استیضاح دولت موقت را ندارد. بنابر این این سوال مطرح است که اگر این پارلمان نمی تواند دولت تشکیل دهد و یا دولت موقت را استیضاح کند، چه وظیفه ای دارد؟

به همین دلیل به رغم این که برای اولین بار در مصر انتخابات نسبتا آزادی برگزار شده و مردم با شور و شوق در این انتخابات شرکت کرده اند و نفس احساس آزادی در رای دادن برای آن‌ها بسیار مهم بود و این تجربه بسیار مثبت و خوبی بود اما هم چنان که اشاره شد راجع به ماموریت این پارلمان در آینده ابهام‌هایی وجود دارد.

همه این ابهامات و ندانم کاری‌ها و کشمکش‌ها، نتیجه یک مسئله است و آن هم این که با توجه به این که مصر دچار انقلاب شده و باید هر آن چه در نظام سابق بوده اعم از سیاست‌های داخلی و یا سیاست‌های خارجی وجود داشته باید تغییر کند، اما به نظر می رسد به نوعی قرار است همان نظام گذشته با مقداری بزک بازتولید شود. قاعدتا بایستی صبر کنیم تا ببینیم برآیند کشمکش بین نیروهای مختلف داخلی و خارجی در مصر به کجا می انجامد.

 

نظر شما :