بیست و ششمین یادداشت از سلسله نوشته های سرکیس نعوم

امریکا بانک های لبنان را تحریم می کند؟

۱۵ دی ۱۳۹۰ | ۱۷:۳۲ کد : ۱۸۹۶۸۳۲ اخبار اصلی
به آنها گفتیم ما نمی‌خواهیم لبنان یا بانک‌های آن را تحریم کنیم. اما فراموش نکن که کنگره پشت قضیه لبنان است و منتظر فرصتی است تا آن را سرنگون کند.
امریکا بانک های لبنان را تحریم می کند؟

سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و متفکر مشهور لبنانی سلسله مقالاتی را در روزنامه لبنانی النهار منتشر کرد که با توجه به تحولات فعلی منطقه به ویژه انقلاب‌های عربی افقی تازه پیش‌روی بسیاری از تحلیل‌گران به‌خصوص ناظران مسائل خاورمیانه قرار می‌دهد.

این یادداشت‌ها در حقیقت ماحصل سفر نعوم به ایالات متحده و دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی و متفکران و استراتژیست‌های آن کشور است.

نعوم عمده این یادداشت‌ها را به صورت گفت‌وگو و موجز بدون ذکر نام مصاحبه‌شدگان و فقط با اشاره به پست و جایگاه آنها در ۶۳ قسمت تهیه و منتشر کرد. تعدادی از این یادداشت‌ها که عمدتا از شماره ۵۰ به بعد بود در نوبت‌های مختلف در دیپلماسی ایرانی منتشر شد.

دیپلماسی ایرانی در مکاتبه‌ای با سرکیس نعوم متن اصلی یادداشت‌ها را تهیه کرد. "دیپلماسی ایرانی" با توجه به اهمیت و جذابیت این مطالب هر پنج‌شنبه یک مورد را در اختیار مخاطبان قرار خواهد داد.

نعوم خود در مقدمه‌ای که برای دیپلماسی ایرانی نوشته، درباره این یادداشت‌ها می‌نویسد: «من ستون‌نویس ثابت النهار هستم. النهار را می‌شناسید، یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌های لبنانی و عربی است. این روزنامه را می‌توان به جرات یکی از پرتیراژترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌های کاغذی لبنان دانست. اگر چه با برخی افکار دوستانم در روزنامه النهار موافق نیستم ولی همگی تلاش می‌کنیم که دموکراسی را رعایت کرده و بدون تحمیل اندیشه‌هایمان به یکدیگر در کنار هم برای النهار یادداشت بنویسیم و تلاش کنیم روزنامه وزینی را تحویل خوانندگان دهیم.

بی‌شک در ایجاد چنین فضایی غسان التوینی، رئیس و مدیرمسئول روزنامه النهار که لطف و محبت بسیاری به تک‌تک روزنامه‌نگاران و خبرنگاران النهار دارد، نقشی مهم ایفا کرده است. من هر سال یک یا دو بار چند هفته‌ای را در لبنان نیستم. چندین سال است که به ایالات متحده می‌روم و در این کشور و سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف آن می‌گردم.

به واشنگتن می‌روم و در اداره‌های دولتی آن سرک می‌کشم و به نیویورک که مرکز بسیاری از اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌های امریکایی است می‌روم و ضمن این که سری هم به سازمان ملل می‌زنم و با نمایندگان کشورهای جهان در این سازمان به گپ و گفت می‌نشینم، با بسیاری از مقامات سابق، مشاوران فعلی، بسیاری از استراتژیست‌ها، متفکران و صاحب‌نظران بحث و تبادل نظر می‌کنم. دیگر رویه‌ام شده، وقتی به لبنان باز می‌گردم نتیجه این گپ و گفت‌ها را در قالب یادداشت در روزنامه النهار منتشر می‌کنم. اهمیت این یادداشت‌ها در این است که تلاش کرده‌ام تمامی مناقشه‌ها و بحث‌‌هایی که با مقامات مختلف امریکایی و غیرامریکایی درباره تحولات مختلف دنیا داشته‌ام را به رشته تحریر در آورم.

به‌‌خصوص و به‌طور خالص مسائل مرتبط با خاورمیانه، جهان اسلام، جهان عرب و لبنان. البته امسال من سفر ۱۰ روزه‌ای هم به سیدنی استرالیا داشتم که طی آن جایزه جهانی "جبران خلیل جبران" که یکی از مهمترین جوایز حائز اهمیت برای لبنانی‌ها است و نزدیک ۳۰ ساله است به روزنامه‌نگاران و پژوهشگران برتر لبنانی استرالیایی، لبنانی امریکایی و عرب داده می‌شود، دریافت کردم. امید است این یادداشت‌ها مورد توجه خوانندگان محترم قرار بگیرد.»

بخش‌‌های اول تا بیست و پنجم این یادداشت‌ها هفته‌های گذشته منتشر شد که در آرشیو دیپلماسی ایرانی همگی آنها قابل دسترسی هستند و اکنون بیست و ششمین بخش از این سلسله مقالات تقدیمتان می‌شود:

از یکی از مقامات عالی رتبه در یکی از مهمترین اداره‌های کاخ سفید که تحولات مصر و دیگر کشورهای عربی را به خوبی زیر نظر دارد، پرسیدم: آیا به نظرت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه آن خبرگی لازم که در ابتدای تسلیم قدرت نداشت را اکنون به دست آورده است؟ پاسخ داد: پسران رهبران عرب که همگی در غرب درس خوانده‌اند از جمله بشار اسد و سیف الاسلام قذافی، توانستند غرب را قانع کنند که در برابر آنها گشایشی داشته باشند، آنها را به عنوان قیم غرب بدانند و قبل از هر چیز باور کنند که دموکراسی را برای کشورهایشان می‌آورند. ولی همین که به کشورهایشان بازگشتند مثل پدرهایشان شدند.»

نظر دادم: «آن گشایشی که می‌گویی دو عامل باعث اختلال در آن شد. اول، آن محیطی که آنها در آن بزرگ شدند و احساس راحتی که در آن کردند. دوم، رغبتشان به کمک‌های پدرانشان برای حل مشکلات داخلی‌شان و مشکلاتی که با جامعه جهانی دارند. به همین دلیل انعکاس این دو عامل را در تمسک به نظام‌های موجود به جای پیشرفت یا اصلاح آن نظام‌ها مشاهده می‌کنیم. ترجمه این گشایش را شاید بتوانیم در سیاست خارجی که دنبال کردند یا با سیاست خارجی شما همراه شدند، ببینیم. اما در داخل کشورشان معنای آن استمرار قلع و قمع و نابودی آزادی‌ها است.»

جواب داد: «هر کدام از آنها معتقدند، پسر رهبرانی که پیش ما و عموما در غرب درس خواندند، که می‌توانند با ما بازی کنند و به ما بخندند. می‌دانی که سیف الاسلام قذافی چگونه با مهارت بر سر پرونده هسته‌ای پیچیده کشورش مناقشه می‌کرد و در نهایت هم توانستیم با یکدیگر راه حلی برای آن بیابیم. اما جمال مبارک، پسر رئیس جمهوری (مخلوع) مصر بیشتر بر روی تغییرات اقتصادی فعالیت می‌کرد.»

نظر دادم: «این درست. اما هدف هر دوی آنها حفاظت از نظام حاکم بر کشورهایشان با همه بدی‌ها و خوبی‌هایش بود. البته اگر خوبی‌هایی داشت.»

جواب داد: «در مصر تطبیق دستورات بانک جهانی و طرحی که برای مصر ریخته بود باعث افزایش فقر فقرا شد. و همانی شد که دیدیم. ما هم فقرایی داریم که فقیرتر شدند ولی قطعا مثل فقرای مصر نشدند.»  

پرسیدم: «نظرت درباره لبنان چیست؟ به ویژه سیاست‌هایتان در بخش بانک‌داری لبنان؟ آیا واقعا قصد دارید دولت میقاتی را که به حزب الله نزدیک است، تحریم کنید؟» جواب داد: «مسئولان لبنانی پیش ما آمدند و با هم درباره بسیاری از مسائل مختلف صحبت کردیم. به آنها گفتیم ما نمی‌خواهیم لبنان یا بانک‌های آن را تحریم کنیم. هدف ما ویرانی این بخش و متعاقب آن لبنان نیست. "بانک لبنانی کانادایی" اگر مورد تحریم قرار گرفت و دستوراتی علیه آن صادر شد به این دلیل بود که پول‌شویی داشت و به نفع ]..[.. اما فراموش نکن که کنگره پشت قضیه لبنان است و منتظر فرصتی است تا آن را سرنگون کند.»

پرسیدم: «آیا این به آن معنا است که آن‌چه در لبنان رخ داده شما را خوش نیامدده و می‌خواهید بخش بانکداری آن را ویران کرده یا آن را هدف قرار دهید؟»

جواب داد: «کلا دوباره تکرار می‌کنم. ما نمی‌خواهیم لبنان ویران شود. می‌خواهیم ببینم که لبنان چه می‌شود. دولتی به رغم میل باطنی نخست‌وزیر آن سقوط کرده است. ]...[ بر سر موضوع دادگاه ویژه لبنان با دولت جدید اختلاف نظر داریم. ما نظرات این دولت را رد می‌کنیم. و کنگره نیز همه چیز را به دقت زیر نظر دارد. نجیب میقاتی آدم خوبی است ولی شیوه‌ای که به نخست‌وزیری رسید خوب نیست.»

نظر دادم: «در بیروت پس از سقوط دولت حریری یا سرنگونی آن این گونه گفته شد که سوریه در تشکیل دولت میقاتی چندان عجله‌ای به خرج نداد برای این که می‌خواست این پیام را به امریکا بدهد که خودش همچنان در لبنان از همه قدرتمندتر است و بهتر است که امریکا به این موضوع مستقیم یا غیر مستقیم از طریق قبول نقش سازنده سوریه اعتراف کند. برای همین دولتی در لبنان شکل گرفت که معقول و مقبول است.»

جواب داد: «سوری‌ها در این امور با ما صحبت نکرده‌اند. به هر حال سوریه پس از این مذاکرات جدی‌ای را با ما آغاز خواهد کرد.»

نظر دادم: «در بیروت شنیدم که اسد با سفیر جدید شما در سوریه چندین بار دیدار کرده است.»

جواب داد: «]قبل از ناآرامی های سوریه[ (قبل از ماه مارس) دو بار با او دیدار کرد. اما مذاکراتی صورت نگرفت. بار اول زمانی بود که فورد استوارنامه‌اش را تحویل داد. بار دوم به هنگام استقبال رئیس جمهوری سوریه از هیئتی از نمایندگان کنگره به هنگام بازدیدش از دمشق بود. به هر حال تا کنون گفت‌وگوهای جدی‌ای میان ما با سوری‌ها درباره لبنان صورت نگرفته است. ما نمی‌توانیم آن‌چه از مواضع سوریه به آن اشاره کردی و گفتی که از امریکا می‌خواهد که به دمشق به عنوان یک شریک در لبنان یا صاحب نقشی فعال در این کشور بنگرد را بپذیریم. حداقل اکنون ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم و بپذیریم که سوریه بخواهد دوباره هیمنه خود را بر لبنان باز گرداند یا حتی آن جا را اشغال کند.»  

نظر شما :