زمین بازی عوض می شود؟

۱۸ دی ۱۳۹۰ | ۱۹:۲۴ کد : ۱۸۹۶۸۸۷ اخبار اصلی
محمود احمدی نژاد در سفر دوره‌ای به امریکای لاتین به کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه، کوبا و اکوادور سفر کرده است تا بار دیگر توجه غربی ها را به این منطقه و حضور و نفوذ تهران در آن معطوف کند.
زمین بازی عوض می شود؟

دیپلماسی ایرانی: سفرهای امریکای لاتینی محمود احمدی نژاد و سایر مقام های دولتی کشورمان به امریکای لاتین همواره خبرساز، شایعه ساز و برای امریکای ها واجد اهمیت فراوان بوده است. هر چقدر این سفرهای دیپلماتیک نزد افکار عمومی ایرانیان چندان جدی گرفته نمی شود و نوعی هم‌پیمانی و رفیق بازی به سبک چپ های ضد امریکایی تعبیر می شود، ولی عمق استراتژیک امریکای لاتین برای ایالات متحده و نفوذ چند ساله ایران در آن، یکی از دلایلی است که موجب می شود هیچ گاه از اهمیت این سفرها کاسته نشده و بلکه هر بار جوانبی از آن در کانون توجه قدرت ها و در راس آنها امریکا قرار گیرد.

حکایت گشایش دفترها و ساختمان های جدید سفارتخانه های ایران در کشورهای این ناحیه، نزدیکی ایدئولوژیک این کشورها با وجه ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی، وجود پایگاه های نظامی و موشکی امریکا و دولت های مخالف آن در این ناحیه، جولان اقتصادی و نفتی و بنزینی ایران در ونزوئلا و مباحثی از این دست سبب شده است تا هر یک از سفرهای احمدی نژاد یا مقام های بلندپایه دولت ایران به امریکای لاتین با گمانه ها و تفسیرهای بسیار توام شود.

سفر تازه احمدی‌نژاد به امریکای لاتین که تحت عنوان سفر دوره‌ای انجام شده، قرار بود پیش از این انجام شود ولی به تاخیر افتاد و حالا می تواند پس از مدت ها احمدی نژاد را از خاک ایران جدا کند و در سرزمینی دیگر فرود بیاورد. نگاهی به ترکیب هیات همراه او می تواند گویای اهداف و برنامه های دولت در جریان این سفر دوره ای باشد. علی‌اکبر صالحی وزیر خارجه، مهدی غضنفری وزیر صنعت و معدن و تجارت، مجید نامجو وزیر نیرو و برخی معاونان، او را در این سفر همراهی کرده اند.

باید دید این سفر تا چه اندازه می تواند کارساز باشد و در کوتاه مدت نیازمندی های ایران را پوشش دهد. یکی از نیازهای فوری ایران پیشگیری یا مقابله با تحریم نفت و بانک مرکزی و جلوگیری از بروز اختلالات عمیق در روند معامله و تجارت با دیگر کشورهاست. حضور وزیران نیرو و صنعت در این سفرها می تواند بخشی از دغدغه های تهران را برای جذب سرمایه و رونق بخشیدن به تجارت و تبادل کالا مرتفع کند و کمک ها و راهکارهایی را توسط این کشورهای دوست و برادر در اختیار بگذارد.

در شرایط فعلی عرصه بر ایران تنگ شده و تنگه هرمز به کارتی امتیازآور در تنگنای تحریم و فشار بدل شده است. بخش عمده اقتصاد جهان و ایران وابسته به این آبراه است و در صورتی که غرب دست از تحریم های وعده داده شده برندارد و آنها را یک به یک عملی کند، اوضاع رو به وخامت خواهد گذاشت. از سوی دیگر، کشور سوریه به عنوان متحد استراتژیک و قلب تپنده ایران در خاورمیانه روزهای پرمخاطره ای را از سر می گذراند و همه توجه رسانه های غرب و منطقه را به خود جلب کرده است.

در چنین شرایطی سفر احمدی نژاد به امریکای لاتین با توجه به ادبیاتی که از او و رهبران سوسیالیست این منطقه سراغ داریم، می تواند سروصدای مطلوبی راه بیندازد و بار دیگر ترس از پایگاه شدن و حیاط خلوت شدن این کشورها را برای ایران، نزد امریکایی ها زنده کند. حضور ایران در قاره امریکا به خودی خود یک دغدغه قابل تامل و یک نگرانی درازمدت است اما در کوتاه زمان هم می تواند تاثیرات مطلوبی برجا بگذارد و سمت و سوی تهدیدها را در خلیج فارس و سوریه و سایر نقاط تهدیدزا علیه ایران عوض کند.

البته طبیعی است که هم و غم مسئولان دولتی کشورمان در این سفر بیش از هر چیز رنگ و بوی اقتصادی خواهد داشت و به قصد جبران تحریم ها و یافتن منابع و مجراهای تازه انجام خواهد شد. با این وجود پوشیده نیست که سفر دوره ای رئیس دولت به چند کشور امریکای لاتین، به لحاظ برداشتن فشار از دوش متحدان منطقه ای ایران و معطوف کردن توجهات به جانب منطقه خارج نزدیک امریکا، یک سیاست هوشمندانه و به موقع است که اگر موثر بیفتد، از حجم هجمه ها و فشارها در حوزه خارج نزدیک ایران خواهد کاست و بازی را به زمین دورتری خواهد کشاند.


نظر شما :