ریشه‌های عمیق درگیری:

جنگ قدرت در سودان و سقوط الفاشر

۱۰ آبان ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۵۹۶۵ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
رضا حاجی محمدی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: این جنگ فراتر از یک مناقشه داخلی است؛ آن را می‌توان به عنوان جنگ نسل‌ها دید، جایی که نیروهای مسلح سودان نماینده نسل قدیمی نظامی‌گری عربی – اسلامی است و نیروهای پشتیبانی سریع نماد شبه‌نظامیان حاشیه‌ای که برای بقا می‌جنگند.
جنگ قدرت در سودان و سقوط الفاشر

نویسنده: رضا حاجی محمدی، پژوهشگر روابط بین‌الملل 

دیپلماسی ایرانی: سودان، کشوری که بیش از دو سال است در چنگال یک جنگ داخلی ویرانگر گرفتار شده، امروز به نمادی از شکست تلاش‌های بین‌المللی برای صلح تبدیل شده است. درگیری میان نیروهای مسلح سودان (الجیش السودانی، SAF) به رهبری ژنرال عبدالفتاح البرهان و نیروهای پشتیبانی سریع (قوات الدعم السریع، RSF) به فرماندهی محمد حمدان دقلو، معروف به حمیدتی، که از آوریل ۲۰۲۳ آغاز شد، نه تنها به کشته شدن بیش از ۱۵۰ هزار نفر و آوارگی ۱۲ میلیون نفر منجر شده، بلکه خطر تجزیه این کشور آفریقایی را به اوج رسانده است. 

سقوط شهر الفاشر، آخرین پایگاه نیروهای مسلح سودان در دارفور، در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۵، نقطه عطفی در این بحران است که نه تنها کنترل کامل نیروهای پشتیبانی سریع بر دارفور را تثبیت کرد، بلکه موج جدیدی از جنایات قومی و انسانی را به راه انداخت. این رویداد، که با گزارش‌های تأییدشده از سوی عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر همراه است، در تنش‌های ساختاری عمیق میان دو نیروی نظامی ریشه دارد که هر دو از رژیم دیکتاتوری عمر البشیر برآمده‌اند، اما امروز به عنوان دو جناح رقیب، سودان را به میدان نبردی برای منافع خارجی تبدیل کرده‌اند. 

برای فهم ریشه‌های این درگیری، باید به عقب بازگشت؛ به دوران رژیم البشیر که از ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۹ بر سودان حکومت کرد. البشیر، برای سرکوب شورش‌های دارفور در اوایل دهه ۲۰۰۰، شبه‌نظامیان عرب‌تبار جانجوید را به عنوان نیروی موازی با ارتش منظم نیروهای مسلح سودان بسیج کرد. این شبه‌نظامیان، که عمدتاً از قبایل عرب صحرایی تشکیل شده بودند، با حمایت هوایی و زمینی نیروهای مسلح سودان، حملات سیستماتیک علیه غیرعرب‌های آفریقایی‌تبار مانند ماسالی‌ها را آغاز کردند. نتیجه، جنگی بود که سازمان ملل آن را اولین نسل‌کشی قرن ۲۱ نامید: بیش از ۳۰۰ هزار کشته و ۲٫۵ میلیون آواره. 

حمیدتی، که از یک چوپان شتر به فرمانده جانجوید صعود کرد، در این فاجعه نقش کلیدی داشت. در سال ۲۰۱۳، برای مشروعیت‌بخشی به این نیروها، البشیر آن‌ها را به نیروهای پشتیبانی سریع تبدیل کرد. یک نیروی شبه‌نظامی با ۱۰۰ هزار عضو، مجهز به تسلیحات سنگین، که هم‌زمان به عنوان مرزبان عمل می‌کرد و در جنگ یمن (۲۰۱۵) در کنار عربستان و امارات جنگید. این ادغام، نیروهای پشتیبانی سریع را به ابزاری برای کنترل منابع غنی دارفور، از جمله معادن طلا، تبدیل کرد و حمیدتی را به ثروتمندترین ژنرال سودان بدل ساخت، با دارایی‌هایی که تخمینا میلیاردها دلار از صادرات طلا به امارات می‌رسد. 

انقلاب مردمی سال ۲۰۱۹، که البشیر را سرنگون کرد، ظاهراً اتحادی موقت میان نیروهای مسلح سودان و نیروهای پشتیبانی سریع ایجاد کرد. البرهان، به عنوان رهبر شورای حاکمیتی انتقالی، و حمیدتی به عنوان معاونش، با وعده انتقال به دموکراسی، قدرت را به دست گرفتند. اما این اتحاد شکننده بود. نیروهای مسلح سودان، به عنوان ارتش سنتی و ایدئولوژیک‌تر، بر حفظ هویت ملی و ادغام کامل نیروهای پشتیبانی سریع در ساختار خود اصرار داشت، در حالی که نیروهای پشتیبانی سریع، با تمرکز بر منافع قومی و اقتصادی، به دنبال حفظ استقلال خود بود. تنش‌ها در اکتبر ۲۰۲۱ با کودتای البرهان به اوج رسید، که نیروهای پشتیبانی سریع را از معادلات قدرت کنار زد و اعتراضات مردمی را شعله‌ور کرد. البرهان، با حمایت مصر و ترکیه، خارطوم را به عنوان پایگاه خود تثبیت کرد، اما حمیدتی، با تکیه بر شبکه‌های قبیله‌ای در دارفور و روابط تجاری با امارات، نیروهای پشتیبانی سریع را به یک دولت موازی تبدیل کرد. 

درگیری آوریل ۲۰۲۳، که با استقرار غیرمنتظره نیروهای پشتیبانی سریع در خارطوم آغاز شد، جرقه رسمی جنگ بود: نیروهای مسلح سودان آن را خیانت خواندند، نیروهای پشتیبانی سریع ادعای دفاع از انقلاب را کردند. اما در عمق، این درگیری بر سر تقسیم قدرت، منابع و هویت ملی است، نیروهای مسلح سودان نماد وحدت مرکزی، نیروهای پشتیبانی سریع نماد فدرالیسم قومی و بهره‌برداری از حاشیه. این جنگ، که از یک مناقشه نخبگان نظامی به یک بحران منطقه‌ای تبدیل شده، بدون دخالت خارجی دوام نمی‌آورد. 

امارات متحده عربی، با انگیزه‌های اقتصادی، نیروهای پشتیبانی سریع را با پهپادهای انتحاری، مهمات و حتی مزدوران کلمبیایی (که در اوت ۲۰۲۵ شناسایی شدند) مسلح کرده است. گزارش‌های بلینگکت نشان می‌دهد که محموله‌های تسلیحاتی از لیبی، با برچسب کنیایی، به انبارهای نیروهای پشتیبانی سریع در نزدیکی خارطوم رسیده‌اند. این حمایت، نه تنها برای کنترل معادن طلا (که ۹۰ درصد صادرات سودان را تشکیل می‌دهد) بلکه برای نفوذ ژئوپلیتیک در شاخ آفریقاست. 

در مقابل، نیروهای مسلح سودان از مصر (با تمرینات نظامی مشترک و سلاح‌های پیشرفته) و ترکیه (با پهپادهای بایراقدار) بهره می‌برند. 

روسیه، که ابتدا از طریق واگنر با نیروهای پشتیبانی سریع همکاری داشت، پس از مرگ پریگوژین در سال ۲۰۲۳ به نیروهای مسلح سودان رو آورد و پایگاه‌های دریایی در بندر سودان را در ازای طلا تضمین کرد. 

عربستان سعودی و قطر، به عنوان میانجی، تلاش‌هایی مانند کنفرانس جده (۲۰۲۳) و آدیس آبابا (فوریه ۲۰۲۵) را رهبری کرده‌اند، اما بی‌فایده بوده؛ نیروهای پشتیبانی سریع در فوریه ۲۰۲۵ در نایروبی منشور دولت صلح و وحدت را امضا کرد، که عملاً تجزیه سودان را ترویج می‌کند. 

این دخالت‌ها، جنگ را به یک صحنه درگیری نیابتی‌ها تبدیل کرده: امارات و مصر بر سر نفوذ در دریای سرخ رقابت می‌کنند، در حالی که اتیوپی و چاد از درگیری‌های مرزی آسیب می‌بینند. 

سقوط الفاشر، که بیش از ۵۰۰ روز محاصره شده بود، نماد این شکست‌هاست. در ۲۶ اکتبر، نیروهای پشتیبانی سریع پایگاه ششم پیاده‌نظام نیروهای مسلح سودان و فرودگاه شهر را تصرف کرد، و البرهان در ۲۷ اکتبر عقب‌نشینی را اعلام کرد. گزارش‌های الجزیره و دیده‌بان حقوق بشر از اعدام‌های دسته‌جمعی، تجاوزهای سیستماتیک و قتل‌عام قومی علیه ماسالی‌ها خبر می‌دهند: حداقل ۱۵۰۰ کشته در سه روز، با ویدیوهایی که مبارزان نیروهای پشتیبانی سریع را در حال تیرباران غیرنظامیان نشان می‌دهد. عفو بین‌الملل هشدار داد که این اقدامات یادآور نسل‌کشی دارفور در ۲۰ سال پیش است، و ایالات متحده در ژانویه ۲۰۲۵ رسماً نیروهای پشتیبانی سریع را به جنایت علیه بشریت متهم کرد. هزاران نفر به تاویله[¹] فرار کرده‌اند، اما اردوگاه‌های آوارگان مانند زمزم[²] و ابوشوک[³] زیر بمباران پهپادی نیروهای پشتیبانی سریع قرار دارند. در بارا[⁴]، که نیروهای پشتیبانی سریع در ۲۵ اکتبر تصرف کرد، پنج داوطلب هلال احمر کشته شدند، و سازمان ملل از گسترش دامنه جنگ به کردوفان جنوبی[⁵] و نیل آبی[⁶] خبر داد.

نیروهای مسلح سودان، با کنترل خارطوم و پورت سودان[⁷]، حالا برای دفاع از العبیید[⁸]، دروازه نیل، آماده می‌شود؛ شکست در اینجا می‌تواند نیروهای پشتیبانی سریع را به سمت مرکز سودان ببرد. 

از منظر تحلیلی، این جنگ فراتر از یک مناقشه داخلی است؛ آن را می‌توان به عنوان جنگ نسل‌ها دید، جایی که نیروهای مسلح سودان نماینده نسل قدیمی نظامی‌گری عربی – اسلامی است و نیروهای پشتیبانی سریع نماد شبه‌نظامیان حاشیه‌ای که برای بقا می‌جنگند. اما قومیت عامل کلیدی است: حملات نیروهای پشتیبانی سریع علیه غیرعرب‌ها، که سازمان ملل آن را پاکسازی قومی می‌نامد، خطر ژنوسیدی را احیا کرده. تلاش‌های دیپلماتیک، مانند کنفرانس لندن در آوریل ۲۰۲۵، ناکام مانده‌اند، زیرا البرهان و حمیدتی بر آتش‌بس شرط می‌گذارند، نیروهای مسلح سودان ادغام نیروهای پشتیبانی سریع و نیروهای پشتیبانی سریع استقلال فدرال را خواهانند. 

جامعه مدنی سودان، از جمله کمیته‌های مقاومت، دخالت مستقیم سازمان ملل برای کریدورهای انسانی را خواستار شده، اما تحریم‌های آمریکا علیه رهبران نیروهای پشتیبانی سریع (نوامبر ۲۰۲۴) و توقف کمک‌های ترامپ (۲۰۲۵) بحران را عمیق‌تر کرده است.

در نهایت، سودان در آستانه فروپاشی قرار دارد: نیروهای پشتیبانی سریع با کنترل دارفور، دولت غربی می‌سازد، در حالی که نیروهای مسلح سودان شرق را نگه می‌دارد. بدون فشار هماهنگ بر حامیان خارجی، از ابوظبی تا قاهره، و احیای فرآیند انتقالی دموکراتیک، این جنگ نه تنها سودان را نابود می‌کند، بلکه ثبات شاخ آفریقا را تهدید خواهد کرد. 

جهان، که دارفور ۲۰۰۳ را نادیده گرفت، نمی‌تواند الفاشر ۲۰۲۵ را تکرار کند؛ زمان برای اقدام قاطع است، پیش از آنکه خون بر شن‌های صحرا جاری‌تر شود. 

پانوشت‌ها:

[۱] تاویله (Tawila): شهری در شمال دارفور، نزدیک مرز چاد، که به عنوان پناهگاه موقت برای آوارگان الفاشر عمل می‌کند. این منطقه کوهستانی، تحت کنترل نیروهای محلی غیرعرب قرار دارد و اخیراً هدف حملات هوایی نیروهای پشتیبانی سریع بوده است. 

[۲] زمزم (Zamzam): بزرگ‌ترین اردوگاه آوارگان داخلی در نزدیکی الفاشر، که بیش از ۴۰۰ هزار نفر را اسکان می‌دهد. این اردوگاه از سال ۲۰۰۴ فعال است و در ماه‌های اخیر با کمبود شدید غذا و دارو مواجه بوده. 

[۳] ابوشوک (Abu Shouk): اردوگاه دیگری در شمال الفاشر با حدود ۱۰۰ هزار ساکن، که عمدتاً از قوم فور هستند. این اردوگاه در سپتامبر ۲۰۲۵ هدف حمله مستقیم نیروهای پشتیبانی سریع قرار گرفت. 

[۴] بارا (Bara): شهر استراتژیک در شمال دارفور، که پیش از الفاشر سقوط کرد و به عنوان انبار تسلیحاتی نیروهای پشتیبانی سریع استفاده می‌شود. 

[۵] کردوفان جنوبی (South Kordofan): ایالتی نفت‌خیز در مرکز سودان، محل درگیری‌های قدیمی با شورشیان SPLM-N، که اکنون به جبهه جدیدی برای نیروهای پشتیبانی سریع تبدیل شده است. 

[۶] نیل آبی (Blue Nile): ایالت مرزی با اتیوپی و سودان جنوبی، با منابع آبی حیاتی، که کنترل آن می‌تواند دسترسی نیروهای پشتیبانی سریع به مرکز کشور را تسهیل کند. 

[۷] پورت سودان (Port Sudan): بندر اصلی سودان در دریای سرخ، تحت کنترل نیروهای مسلح سودان، و تنها مسیر صادرات و واردات این کشور در حال حاضر. 

[۸] العبیید (El Obeid): مرکز کردوفان شمالی، مرکز لجستیکی نیروهای مسلح سودان، و دروازه ورود به مناطق مرکزی سودان.

کلید واژه ها: الفاشر سودان جنگ داخلی سودان رضا حاجی محمدی عمر البشیر حمیدتی واکنش سریع دارفور آفریقا امارات متحده عربی عبدالفتاح البرهان سودان و امارات امارات و سودان مصر مصر و سودان چاد سودان و چاد


نظر شما :