بیست و هفتمین یادداشت از سلسله نوشته های سرکیس نعوم

عربستان برای فرار از مشکلات داخلی سراغ سوریه رفت

۲۲ دی ۱۳۹۰ | ۲۳:۴۹ کد : ۱۸۹۷۰۲۳ اخبار اصلی
عربستان احساس کرد که مردمش با مشکلاتی مواجهند برای همین پادشاه آن تصمیم گرفت توجه خود را معطوف سوریه کند تا بتواند بدین ترتیب مشکلات خودش را حل کند. از سوریه به همین دلیل بهره‌برداری کرد.
عربستان برای فرار از مشکلات داخلی سراغ سوریه رفت

سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و متفکر مشهور لبنانی سلسله مقالاتی را در روزنامه لبنانی النهار منتشر کرد که با توجه به تحولات فعلی منطقه به ویژه انقلاب‌های عربی افقی تازه پیش‌روی بسیاری از تحلیل‌گران به‌خصوص ناظران مسائل خاورمیانه قرار می‌دهد.

این یادداشت‌ها در حقیقت ماحصل سفر نعوم به ایالات متحده و دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی و متفکران و استراتژیست‌های آن کشور است.

نعوم عمده این یادداشت‌ها را به صورت گفت‌وگو و موجز بدون ذکر نام مصاحبه‌شدگان و فقط با اشاره به پست و جایگاه آنها در ۶۳ قسمت تهیه و منتشر کرد. تعدادی از این یادداشت‌ها که عمدتا از شماره ۵۰ به بعد بود در نوبت‌های مختلف در دیپلماسی ایرانی منتشر شد.

دیپلماسی ایرانی در مکاتبه‌ای با سرکیس نعوم متن اصلی یادداشت‌ها را تهیه کرد. "دیپلماسی ایرانی" با توجه به اهمیت و جذابیت این مطالب هر پنج‌شنبه یک مورد را در اختیار مخاطبان قرار خواهد داد.

نعوم خود در مقدمه‌ای که برای دیپلماسی ایرانی نوشته، درباره این یادداشت‌ها می‌نویسد: «من ستون‌نویس ثابت النهار هستم. النهار را می‌شناسید، یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌های لبنانی و عربی است. این روزنامه را می‌توان به جرات یکی از پرتیراژترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌های کاغذی لبنان دانست. اگر چه با برخی افکار دوستانم در روزنامه النهار موافق نیستم ولی همگی تلاش می‌کنیم که دموکراسی را رعایت کرده و بدون تحمیل اندیشه‌هایمان به یکدیگر در کنار هم برای النهار یادداشت بنویسیم و تلاش کنیم روزنامه وزینی را تحویل خوانندگان دهیم.

بی‌شک در ایجاد چنین فضایی غسان التوینی، رئیس و مدیرمسئول روزنامه النهار که لطف و محبت بسیاری به تک‌تک روزنامه‌نگاران و خبرنگاران النهار دارد، نقشی مهم ایفا کرده است. من هر سال یک یا دو بار چند هفته‌ای را در لبنان نیستم. چندین سال است که به ایالات متحده می‌روم و در این کشور و سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف آن می‌گردم.

به واشنگتن می‌روم و در اداره‌های دولتی آن سرک می‌کشم و به نیویورک که مرکز بسیاری از اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌های امریکایی است می‌روم و ضمن این که سری هم به سازمان ملل می‌زنم و با نمایندگان کشورهای جهان در این سازمان به گپ و گفت می‌نشینم، با بسیاری از مقامات سابق، مشاوران فعلی، بسیاری از استراتژیست‌ها، متفکران و صاحب‌نظران بحث و تبادل نظر می‌کنم. دیگر رویه‌ام شده، وقتی به لبنان باز می‌گردم نتیجه این گپ و گفت‌ها را در قالب یادداشت در روزنامه النهار منتشر می‌کنم. اهمیت این یادداشت‌ها در این است که تلاش کرده‌ام تمامی مناقشه‌ها و بحث‌‌هایی که با مقامات مختلف امریکایی و غیرامریکایی درباره تحولات مختلف دنیا داشته‌ام را به رشته تحریر در آورم.

به‌‌خصوص و به‌طور خالص مسائل مرتبط با خاورمیانه، جهان اسلام، جهان عرب و لبنان. البته امسال من سفر ۱۰ روزه‌ای هم به سیدنی استرالیا داشتم که طی آن جایزه جهانی "جبران خلیل جبران" که یکی از مهمترین جوایز حائز اهمیت برای لبنانی‌ها است و نزدیک ۳۰ ساله است به روزنامه‌نگاران و پژوهشگران برتر لبنانی استرالیایی، لبنانی امریکایی و عرب داده می‌شود، دریافت کردم. امید است این یادداشت‌ها مورد توجه خوانندگان محترم قرار بگیرد.»

بخش‌‌های اول تا بیست‌وششم این یادداشت‌ها هفته‌های گذشته منتشر شد که در آرشیو دیپلماسی ایرانی همگی آنها قابل دسترسی هستند و اکنون بیست‌وهفتمین بخش از این سلسله مقالات تقدیمتان می‌شود:

درباره عربستان سعودی و مصر با همان مقام عالی رتبه در یکی از مهمترین اداره‌های کاخ سفید که تحولات مصر و دیگر کشورهای عربی را به خوبی زیر نظر دارد، پرسیدم، گفت: «عربستان احساس کرد که مردمش با مشکلاتی مواجهند برای همین پادشاه آن تصمیم گرفت توجه خود را معطوف سوریه کند تا بتواند بدین ترتیب مشکلات خودش را حل کند. از سوریه به همین دلیل بهره‌برداری کرد. اما پادشاه آن بعد از آن که فهمید در سوریه هیچ چیزی به دست نیاورده از آن چشم پوشید. عربستان اکنون با مشکلات خطرناکی روبه‌رو است. به اعتقاد من خطراتی مثل ایران، بحرین، عمان و غیره برای عربستان مشکل‌ساز هستند. عربستان وقتی که در وضعیت اضطرای قرار بگیرد مجددا به سراغ سوریه که ایران کمک بسیاری به آن می‌کند، خواهد رفت. اما درباره مصر که جوانان با تظاهراتشان توانستند مبارک را سرنگون کنند، باید بگویم آنها نباید فقط چشمشان به عقب باشد. مشکل اعراب همواره این بوده است که دائما پشت سر خود را نگاه ‌کرده‌اند. همین رویکرد را نظام سرنگون شده سابق نیز داشت... در این صورت چه توقعی از مردم هست؟ آیا توقع دارند نظامی را که 30 سال دوام آورده رها نکنند؟ و این در حالی است که در طول این مدت با خودش فساد و تباهی آورده است؟ برای همین به مصری‌ها و کل اعراب می‌گویم: به جلو هم نگاه کنید.»

مجددا درباره شبه جزیره عربی و اداره آن پرسیدم، وی ابتدا به سراغ قطر رفت، گفت: «قطر کشوری است که شمار ساکنان آن واقعا کم است. در حالی که درآمد هر شهروند در آن بالاترین درآمد در جهان محسوب می‌شود، یعنی بالغ بر 140 هزار دلار امریکا در سال. همان طور که گفته می‌شود و همه می‌دانند با امریکا، ایران و اسرائیل رابطه دارد. وارد بحران دارفور (سودان) شد و در سومالی، لبنان و یمن و در هر چیزی دخالت کرد. در خاک این کشور یک پایگاه نظامی امریکایی مهم مستقر است. مساحت آن کوچک است و با این حال می‌پرسید قطر چیست و چه می‌خواهد؟ جواب من در حقیقت این است که من نمی‌دانم. اجازه بده برایت این گونه تحلیل کنم که قطر می‌خواهد از خودش محافظت کند. امریکا با پایگاه نظامی که در خاک آن مستقر کرده و دیگر پایگاه‌هایش در منطقه از آن حمایت می‌کند. اما قطر نمی‌خواهد که برگه‌ای در جیب امریکا باشد. با ایران همکاری می‌کند برای این که ایران را همسایه خود می‌داند و با آن برخی چاه‌های مشترک گازی دارد یا حتی در چاه‌های گازی ایران دخالت کرده است و برای همین می‌خواهد که مشکلاتش را با ایران و دیگران حل و فصل کند. اما در عین حال نمی‌خواهد برگه‌ای در جیب ایران نیز باشد. عربستان کشور برادر و بزرگی برای آن است. اما همین قطر همان طور که در کشورتان می‌گویید می‌خواهد عربستان را منزوی کند یا آن را متشنج سازد و به همین ترتیب روزگارش را می‌گذراند. قطری‌ها مشکل جدی‌ای ندارند. حمد بن جاسم، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه است و شخصیتی سیاسی، باارزش و مهم است. اما امیر این کشور حمد بن خلیفه را من شخصا نمی‌شناسم. و باز هم تکرار می‌کنم که حمد بن جاسم آدم مهمی است. تصور کن که اگر در قطر تظاهرات مردمی در بگیرد و مردم را دعوت به تظاهرات کنند یا در خیابان‌های آن تظاهرات مردمی شکل بگیرد، چه اتفاقی می‌افتد؟» (خندید).

نظر دادم: «شنیدم که مردمش در شبکه‌های اینترنتی دعوت به تظاهرات کردند. اما تاریخ آن را یادم رفته است. ولی به هر حال منتظر می‌مانیم و می‌بینم که آیا به خواسته‌های مردمش جواب خواهد داد یا نه. در قطر دولت اموال بسیاری و ثروت‌های کلانی را خرج مردمش کرده تا اوضاع و ظرفیت‌هایش بهبود یابد.»  

پرسیدم: نظرت درباره کویت چیست؟ و اضافه کردم: «معتقدم که با استناد به اطلاعاتی که از افراد آگاه کسب کرده‌ام اوضاع آن در آینده نه چندان دور بی‌ثبات خواهد شد.»

جواب داد: «حقیقت را بخواهی من چنین چیزی نمی‌بینم، حداقل در حال حاضر. کویت از کشورهای باثبات است. قطعا مشکلات داخلی دارد که بعضی از این اختلاف‌ها میان خانواده حاکمه یعنی جابر و سلام جریان دارد. مشکلات سختی نیز در فعالیت نمایندگان مثل عدم اعتماد به نخست‌وزیر، سوال‌های پشت سر هم و پاسخ‌های مکرر نمایندگان از نخست‌وزیر و وزرایش و تلاش برای سلب اعتماد از آنها وجود دارد. اما در عین حال فراموش نکن که کویت کشوری دموکراتیک است که ترجمه این دموکراسی را "دیوان‌های ملی" انجام می‌دهند. این بدان معنا است که مردم می‌توانند درباره همه قضایا و مشکلات در داخل و خارج از پارلمان مناقشه می‌کنند. به اعتقاد من همه این فعالیت‌ها باعث می‌شود که مشکلات حل و فصل شوند بدون این که کشور بی‌ثبات به آن شکلی که تو از آن می‌ترسی، شود.»

جواب دادم: «آن‌چه تو می‌گویی درست است. اما می‌دانی که در آن‌جا مشکل "بدون" وجود دارد که کشور با آن دست به گریبان است و می‌خواهد در بعد خارجی از آن بهره‌برداری کند. اسلام‌گرایان سنی وجود دارند که هدفشان تغییر نظام پادشاهی نیست ولی می‌خواهند چارچوبی برای دولت قانونی شکل بگیرد. شیعیان معتدل هم هستند و افراد دیگری نیز وجود دارند که اسلام‌گرا هستند و نسبت آنها در مقایسه جمعیت کویت کم نیست. آنها هم مطالباتی دارند. منطقه مدتی‌ است که به دلیل حساسیت‌های سنی – شیعه و ترس اهالی خلیج فارس از ایران اسلامی شیعه و خطری که از ناحیه آن احساس می‌کنند، ملتهب است.» 

نظر شما :