مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات

۲۳ دی ۱۳۹۰ | ۱۵:۱۹ کد : ۱۸۹۷۰۳۷ اخبار اصلی
در صفحه "نگاه خریدارانه به مطبوعات" که جمعه ها پیش رویتان قرار می گیرد، مقالات و یادداشت های مهم روزنامه های کشورمان را که در طول هفته منتشر شده است از نظر می گذرانیم.
مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات
نسخه وزارت نفت برای تحریم ها

روزنامه مردم سالاری روز یکشنبه 18 دی در سرمقاله اش به طرح تحریم نفتی ایران اشاره کرده و نوشته است: دو نکته را نباید از یاد برد: نخست اینکه اروپا با جامه عمل پوشاندن به خواسته آمریکا در تحریم نفتی ایران نشان داد که در مرحله جدید فشار برضد ایران که توسط آمریکا کلید خورده و تحریم بانک مرکزی ایران را هم در بر داشته است، بسیار جدی است و این حساسیت اوضاع را نشان می دهد که نیازمند دقت نظر بیشتر در حوزه دیپلماسی است. و نکته دوم اینکه با ایجاد محدودیت بر روی بانک مرکزی ایران و مسدود کردن راه های مبادله مالی کشورهای خریدار نفت با ایران، مبادلات مالی ایران با خریداران نفت دچار چالش ها و موانع جدیدی می شود که این امر کشورهای خریدار نفت را در درازمدت به سمت یافتن فروشندگان دیگری به غیر از ایران سوق می دهد تا بتوانند با آسودگی بیشتری نفت مورد نیاز خود را تامین کنند که این امر در درازمدت می تواند غرب را به اهداف خود نزدیک کند. به نظر می رسد بهترین راهکار در شرایط فعلی، حفظ آرامش بازار نفت از طرف مسئولا ن وزارت نفت با تاکید بر توجه ایران به اصل عدالت در تامین نفت کشورهای نیازمند به نفت توسط ایران بدون توجه به مسایل سیاسی است که البته طی هفته های اخیر توسط وزیر نفت و نیز مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران این اصل به درستی مورد توجه قرار گرفته است.

این روزنامه می نویسد: تحریم نفتی ایران در کوتاه مدت به نتیجه نخواهد رسید اما در درازمدت، در صورت عدم مدیریت صحیح اوضاع توسط ایران در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی، اوضاع می تواند سخت تر شود.

رویکرد تشکیلات خودگردان، فرصتی برای صهیونیست‌ها

«سوزاندن فرصت‌ها» عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت در روز یکشنبه است که در آن به تحولات اخیر فلسطین پرداخته شده و آمده است: رویکرد تشکیلات خودگردان به روند سازش فرصت برای صهیونیست هاست تا ضمن سرپوش نهادن بر اشغالگری‌‌ها و جنایاتشان، در مسیر خروج از انزوای جهانی قرار گیرند. آنها ادعای حرکت در مسیر صلح و ثبات در منطقه را مطرح می‌کنند تا با این بهانه از انزوا خارج گردند.

این روزنامه می افزاید: با اوج گیری بیداری اسلامی در منطقه گرایشات ملت ها به حمایت از فلسطین ابعاد گسترده‌تری به خود گرفته که نمود آن را در سفر دوره‌ای هنیه نخست وزیر مردمی فلسطین به ترکیه، تونس، مصر می‌توان مشاهده کرد. در صحنه بین‌الملل نیز ملت ها حرکت های بسیاری در حمایت از فلسطین داشته‌اند به گونه‌ای که حتی یکی از ارکان شعارهای جنبش ضد وال استریت در آمریکا را ضدیت با صهیونیست ها تشکیل می‌دهد. رویکرد تشکیلات خودگردان به سازش به نوعی تضعیف جایگاه مقاومتی فلسطینی‌ها در میان ملت های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است که تهدیدی برای حمایت جهانی از فلسطین است. صهیونیست ها برآنند تا چنان وانمود سازند که خواسته‌های فلسطینی‌ها برای مقداری آب و نان است که در مذاکرات رفع می‌گردد لذا دلیلی برای بین‌المللی شدن مساله فلسطین وجود ندارد. آغاز مذاکرات در حالی که صهیونیست ها حتی لغو شهرک بازی را اجرا نکرده‌اند پیامدهای سنگینی برای فلسطین دارد.

حمایت نتیجه می گیرد: می‌توان گفت رویکرد تشکیلات خودگردان و اردن به روند سازش نه تنها دستاوردی برای فلسطین ندارد بلکه با نابود ساختن فرصت های موجود، می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری برای فلسطین به همراه داشته باشد در حالی که ادامه مقاومت و خودداری از سازش می‌توانست دستاوردهای بسیاری برای فلسطین به همراه داشته باشد.

طرف اروپایی دست از ناشکیبایی بردارد

«تهران و 5+1 در جستجوی نقشه راه» عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز در روز دوشنبه 19 دی ماه است که در آن به موضوع مذاکرات احتمالی ایران و غرب پرداخته شده و آمده است: گروه 5+1 باید دست از نگرش ایده‌آلیستی خود بردارد و واقعگرایانه مسائل و موضوعات مورد مناقشه بپردازد. مسیری که ایران در پیش گرفته مسیری بی‌بازگشت است و تاریخ آن به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می‌رسد، در آن دوره آلمانی‌ها نیروگاه اتمی بوشهر را طراحی کرده و در حال ساخت آن بودند. کانادا هم مشارکت‌هایی در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز در ایران داشت، پس کدام بخش از معادله تغییر کرده که گروه 5+1 می‌خواهد به هر طریق و روش، مانع هسته‌ای شدن ایران شود؟ قطعا پاسخ این پرسش به نوع رویکرد رژیم سابق و نظام جمهوری اسلامی به غرب بازمی‌گردد. رژیم پیشین دربست در اختیار غربی‌ها بود و منافع آنان را در منطقه پشتیبانی می‌کرد اما نظام جمهوری اسلامی از اساس و بنیان، سلطه‌گریز است و خواهان سلطه بر کشور یا جامعه‌ای هم نیست چنان که پس از سقوط رژیم صدام حسین، ایران روابط خوبی با عراق ایجاد کرد.گروه 5+1 باید اطمینان داشته باشد که ایران هرگز از توانمندی‌های خود برای ایجاد تهدید در منطقه بهره نخواهد برد و این دقیقا همان مفهومی است که دیپلمات‌های ارشد ایرانی کوشیدند به طرف اروپایی خود تفهیم کنند.

این روزنامه می نویسد: اکنون که دو طرف آماده دور تازه‌ای از مذاکره می‌شوند، انتظار ‌می‌رود که طرف اروپایی واقعیت‌های موجود در ایران را بپذیرد و دست از ناشکیبایی بردارد. اینک به نظر می‌رسد که زمان مناسبی برای دستیابی‌به تفاهم و توافق جدیدی فرارسیده است و اگر این فرصت از سوی طرف اروپایی از دست برود، معلوم نیست آینده چنین فرصتی را چه وقت در اختیار دو طرف خواهد گذشت.

روابط ایران و کویت و مولفه های دخیل

روزنامه آفرینش روز سه شنبه در سرمقاله ای با عنوان «روابط ایران و کویت و مولفه های دخیل» به قلم علی رمضانی می نویسد: بی شک هر چند روابط پیشین ایران و کویت بر اساس احترام متقابل و به رسمیت شناختن تمامیت ارضی دو کشور بدون هیچ ادعایی از سوی دو طرف و حفظ امنیت هر دو کشور پایه‌ریزی شده است اما به نظر میرسد که نوع تاثیر گذاری قدرت های منطقه ای و بین المللی در روابط کویت و تهران نمودهای آشکاری یافته است و در یک سال گذشته کویتی ها بر دامنه سیاست های ضد ایرانی خود افروده اند . در این حال از یک سو باید دانست که اگر به مدیریت روابط دو کشور توجهی اساسی نشود بی شک دامنه روابط دو کشور می تواند چالش ها و موانع بیشتری را ببیند و روابط تیره گردد. یعنی دامنه همکاری های ضد ایرانی کویت با قدرت هایی نظیر عربستان امریکا و اتحادیه اروپا در موضوعاتی نظیر تحریم صدور نفت ایران ،تحریم های یک جانبه و چند جانبه اقتصادی افزایش یابد. از سوی دیگر هم اگر به حل مشکلات امنیتی، اقتصادی ، نفتی و انرژی دوجانبه همچون اختلاف بر سر حوزه نفتی آرش توجهی اساسی نشود و مذاکراتی فشرده در این زمینه انجام نگیرد باید گفت کویت در واقع به سمت سیاست هایی ضد ایرانی تر و همراهی بیشتر با غرب و قدرت های عربی مخالف ایران حرکت خواهد کرد .


حیدر قیامت می کند

«حیدر قیامت می کند؟» عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی در روز چهارشنبه است که در آن به جوسازی های رسانه ای در مورد انتخابات مجلس اشاره شده و آمده است: جنگ روانی گسترده ای که دشمن به موازات رفتارهای ایذایی و تحریمی و به مدد پیاده نظام خود در جبهه نفاق راه انداخته، چند هدف را دنبال می کند که شاید اولین آن انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی است. اگر دشمن اذعان می کند ایران متخصص جنگ نامتقارن و استاد جنگ فرسایشی است، باید منتظر حماسه بدر و خندق و خیبر دیگری باشد که به فضل الهی در روز انتخابات رقم خواهد خورد. «استاد جنگ نامتقارن و فرسایشی»، اسم مستعار ملت ایران است که در تهدیدها هرگز به دشمن پناه نبرده و به پیروی از پهلوان خندق و خیبر، به رسول خدا(ص) اقتدا کرده است.

کیهان می نویسد: آن روز بزرگ انتخابات، دشمن به چشم خواهد دید که «حیدر قیامت می کند» و میدان از پهلوان خالی نیست. جبهه استکبار منتظر ضربت دشمن شکن ملت ما در آن روز که برآمده از ایمان و امید و تدبیر و شجاعت و اتحاد و اطاعت از مولاست، بماند. منافقین و مرجفون هم که در فتنه 88 در بحبوحه خیانت، قبایشان لای در ماند و امروز مردم را به خالی کردن میدان دعوت می کنند، انتظار بکشند آن روز خدایی را. ملت ما فقط تیر ایمان در کمان اراده خواهد نهاد و به سمت دشمن خواهد افکند؛ قیف لیزری و نواختن این تیر در قلب هدف به عهده حضرت حق است. روز 12 اسفند، روز خندق و خیبر ملت و مولای ماست؛ به برکت ذکر یا علی مدد!

منافع قومی گروه های عراقی در پایبندی به هویتی یکپارچه

روزنامه خراسان در سرمقاله روز چهارشنبه خود به مناقشات سیاسی درون عراق پرداخته و می نویسد: باید گفت که برخلاف انتظار اهل تسنن عراق از تجزیه این کشور سودی نمی برند. تقریبا تمام منابع عراق در قسمت های کردنشین و شیعه نشین این کشور قرار دارد. بنابراین کشورهای عرب سنی مذهب منطقه چیزی ندارند که بتوانند در بلند مدت تشکیل کشوری کوچک و سنی را در بیابان های عراق به اهل تسنن تحمیل کنند. از سوی دیگر تمام نمایندگان سنی مذهب استان صلاح الدین به تازگی از فهرست العراقیه خارج شدند. خروجی که می تواند به این معنا باشد که آنها حاضر نیستند با العراقیه در استمرار جنگ با دولت مرکزی همراه بمانند. از سوی دیگر روز گذشته خبرگزاری کردپرس به نقل از سایت «تاکتیکال ریپورت» گزارش داد «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان از «طارق الهاشمی» معاون رئیس جمهور عراق خواسته است تا به عربستان و یا امارات متحده عربی برود. فرض صحت این خبر به این معناست که مقامات کردستان عراق حاضر نیستند بیش از این برای الهاشمی هزینه بپردازند. در روزهای گذشته روابط فدرال کردستان با دولت مرکزی به شدت تیره شده است. حتی کار تا جایی پیش رفت که معاون وزیر داخلی (وزیر کشور) کردستان با تندی اعلام کرد که هرچند کردستان بخشی از عراق است، اما ما "پلیس نوری المالکی" نیستیم. در مناقشه الهاشمی، جلال طالبانی بارها عملا از معاونش دفاع کرد...

این مطلب حاکی است: عراق، ایران، سوریه و ترکیه نیازی ندارند که با ما جنگ کنند. اگر این کشورها مرزهایشان را ببندند و جلوی عبور و مرور ما را بگیرند، ما چگونه به زندگی ادامه دهیم؟» اگر هنوز رئیس جمهور عراق بر نظر قبلی اش باشد، که منطقا چنین به نظر می رسد، او استقلال کردستان از این کشور را "ناممکن" می داند. قرائن نیز چنین می گوید. همچنان که چندی پیش یک مقام ارشد کرد که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفت: «صادقانه بگویم که کردها حاضر نیستند منافع استراتژیک و متحدان خود را فدای الهاشمی کنند.» بنابراین در عین حال که باید اذعان کرد عراق در برابر آزمون جدی انتقال از باورهای قومی و مذهبی به سوی "تعریف هویت ملی" قرار گرفته است، به نظر می رسد با وجود روابط تیره و تار موجود، منافع قومی گروه های عراقی در پایبندی آنها به هویتی یکپارچه تامین بشود. بنابراین بازگشت به قانون اساسی در این کشور تنها گزینه برای کسانی است که به عراق واحد و مقتدر باور دارند.

بت بزرگ، بت‌شکن و بت‌پرست

«بت بزرگ، بت‌شکن و بت‌پرست» عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار در روز چهارشنبه است که در آن به حمله های تازه به هاشمی رفسنجانی اشاره شده و آمده است: یکی از دیوهای ساخته‌شده که نزدیک به دو دهه اخیر در انتخابات گوناگون بخت‌آفرین دسته‌ای و بخته‌کن گروه دیگری بوده‌، «هاشمی رفسنجانی» است. ناطق نوری به‌تازگی گفته که یکی از مهمترین علل شکست او در برابر خاتمی، حمایت از هاشمی بوده‌است؛ به تعبیر دیگر رقیب اصلاح‌طلب برای پیروزی، به هاشمی‌سوزی نیاز داشت. اتفاقا در مجلس ششم هم اصلاح‌طلبان میوه‌ پیروزی را از خاکستر هیزم وجود هاشمی برداشت کردند و «عالیجناب سرخ‌پوش و عالیجناب خاکستری»، همان‌قدر موثر بوده که تبلیغات مخالفان وی، از سال 139 به بعد موثر بوده‌است.

ابتکار می نویسد: بسیاری راه دشوار دستیابی به قدرت را، بدون این‌که مراحل دشوار و طولانی کار و آزمون و عمل را بپیمایند، طی کرده‌اند و تنها با پرتاب چند سنگِ فحش و سرزنش به سمت هاشمی، یکباره خود را قهرمانان بی‌بدیلی دیده‌اند که باید همگان برای آنان کف بزنند و هورا بکشند و به این همه شجاعت و فراست آفرین بگویند، اما در این میان برخی هم افسوس می‌خورند که اگر هاشمی این همه بی‌خطر بود، چرا آنان از قافله عقب ماندند و چرا خردک شرری از خاکستر این هیزم، نصیب آنان نشد، تا این‌که سردِ سرد و بی‌رونق گشت؛ اما از شما چه پنهان، از خدا پنهان نیست، اخیرا باز گروهی به فکر افتاده‌اند، با به همزدن این خاکستر، دوباره گرما و دودی ایجاد کنند و با پرشی از آن در انتخابات اسفند، سوری دیگر به پا کنند و بگویند گرمای تو از من و دود تو در چشم رقیب‌مان باد! به‌‌همین سبب این‌بار «بت بزرگ» را در نوشته‌ها و گفته‌هایشان تبلیغ می‌نمایند و خودشان را بت‌شکن بزرگ می‌دانند. بی‌گمان اینان به‌خوبی می‌دانند که دیگر از هیزم شخصیت هاشمی، شعله و دودی برنمی‌خیزد؛ زیرا به‌طور کلی او را به خاکستر تبدیل نموده‌اند؛ پس هدف‌شان از تعبیر «بت بزرگ» درباره وی چیست؟ هم مردم می‌دانند که او دیگر کاره‌ای نیست و دربرابر توهین به خود و خانواده‌اش، تعقیب کیفری دخترش، بستن سایتش و... هیچ کاری از عهده‌اش برنمی‌آید و آن تصویر ترسناکی که اپوزیسیون خارج از کشور، در سال‌های هفتاد به بعد، از او ساخته و در اذهان مردم حک کرده‌بودند، بسیار کمرنگ و محو شده‌است و هم سازندگان «بت بزرگ» باهوش‌تر از آنند که از این موضوع بی‌اطلاع باشند...

در پایان این مطلب می خوانیم: اینکه گفته می‌شود تعبیر «جریان انحرافی» ساخته «بت بزرگ» و اطرافیان اوست، تلویحا می‌خواهد به رقیبان هشدار دهد که در زمین آقای هاشمی بازی و در این‌باره از او پیروی می‌کنند؛ به همین علت، به ترسیم مثلث «بت بزرگ»، «بت‌شکن» و «بت‌پرست» پرداخته‌اند.
 

نظر شما :