تاثیر امواج سوریه بر سواحل ایران و ترکیه

۲۹ آذر ۱۳۹۰ | ۱۷:۲۱ کد : ۱۹۰۰۵ اخبار اصلی
این سوال ذهن بسیاری از تحلیلگران سیاسی را به خود مشغول کرده است که اگر اتفاق ناخوشایندی برای دولت بشار اسد بیفتد و توطئه ها و برنامه ریزی های غرب و اعراب برای سقوط حکومت یا تجزیه سوریه به واقعیت بپیوندد، علاوه بر بروز تحولاتی عمیق در منطقه، روابط ایران با ترکیه و لبنان و قطر و لیبی و سایر کشورهای متاثر از این تغییرات چگونه خواهد بود؟
تاثیر امواج سوریه بر سواحل ایران و ترکیه
دیپلماسی ایرانی: بحران سوریه به کلاف سردرگم و درهم پیچیده ای تبدیل شده است. به یک گوی آتشین درحال حرکت می ماند که آرامش و نظم را از میان برده و موجی از ترس و تشویش با خود آورده. به قول برخی سیاسی نویس های وطنی، مرزهای ناپیدا را پیدا کرده و خودی و غیرخودی و سره و ناسره را از هم تفکیک کرده و رویکردهای استراتژیک دولت های منطقه را در مقابل یا کنار یکدیگر گذاشته است.

مصاحبه اخیر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان که در آن به برخی انتقادهای وارده به دستگاه دیپلماسی پاسخ داده و گفته چرا بعضی ها توقع دارند در مقابل روسای عربستان و بحرین و اروپایی ها باید چنین می کرده و چطور جلوی وقوع و پیامدهای حوادثی نظیر حمله به سفارت انگلیس را می گرفته و دیپلماسی را خارج و فارغ از نگرش های افراطی و موضع گیری های افرادی که کاسه داغ تر از آش می شوند، به پیش می برده و قس علیهذا، گویای درهم تنیدگی سیاست خارجی کشورها با حوادث بین المللی و به خصوص حوادث منطقه ای است.

تا پارسال و قبل از خودسوزی الهام بخش دستفروش تونسی، تناقضات و تضادهای سیاست خارجی کشورهای منطقه، این چنین به سطح و در برابر نظرها نیامده بود. قوت و استحکام سیاست خارجی یک کشور در چنین زمانه پرآشوب و پرحادثه است که خود را نشان می دهد. همانطور که روسیه پس از افزایش فشارهای غرب به سوریه وارد گود شد و تمام قد به مخالفت با تاکتیک های فرامنطقه ای در قبال این کشور پرداخت، ترکیه نیز مستقیما وارد جریانات شد و مخالفت صریح خود را با عملکرد بشار اسد و نحوه برخورد او با مخالفان ابراز داشت و در چند مرحله، دمشق را تهدید به فشار خارجی کرد و از اپوزیسیون این کشور حمایت کرد.

در این میان ایران نیز که تا ماه ها می کوشید موضع سوری خود را در سینه نهان دارد یا در این باره با احتیاط و آینده نگری عمل کند، درنهایت پس از مشاهده دیپلماسی بی تعارف و بی پرده روس ها، از پرده نشینی درآمد و حمایت خود را از اسد و مخالفتش را با توطئه های داخلی و خارجی علیه دمشق اعلام کرد. ایران صریح تر از لبنان و عراق، حرفش را زده و با محاسبه سود و ضرر ماجرا به حمایت از بشار اسد در قبال دسیسه های غربی و عربی پرداخته و دیپلماسی منطقه ای خود را هم بر این پایه تعریف کرده است.

بدیهی است که سرنوشت آینده سوریه بر توازن قدرت و صف بندی حکومت ها در منطقه تاثیر قطعی و آنی دارد. تغییر در حاکمیت سوریه، هم در تضعیف کشورهای هم مرز با این کشور و متحدان بشار اسد موثر است و هم دولت های مخالف آن مثل لیبی و ترکیه و عربستان و قطر و... را اقتدار و اعتبار می بخشد.

ظهور و بروز تفاوت ها و عمق استراتژیک ایران و عربستان به مثابه دو قطب سیاسی و مذهبی در منطقه، بر کسی پوشیده نبوده و همچنانکه در قضیه بحرین خود را نشان داد در مورد سوریه نیز خیلی زود بروز پیدا کرد. اما ظهور اختلاف های بنیادین بین تهران و آنکارا، مسئله ای بود که به این شدت و حدت پیش بینی نمی شد و تصور نمی رفت که دو کشور پس از نزدیکی دوساله به یکدیگر، بواسطه حمایت یا مخالفت با بشار اسد از هم فاصله بگیرند و منافع خود را در دو سمت متضاد پیگیری کنند. دست کم برای ایرانی ها   دور از ذهن بود که سود ترکیه مساوی با خسران ایران و خسران ایران در مسیر اهداف و مواضع ترک ها باشد.

ایران و ترکیه همزمان با اوج گیری اعتراضات در سوریه، حرکتی مخالف با یکدیگر در پیش گرفتند و هرچه بحران در این منطقه عمیق تر شد، تفاوت نگرش ها و سیاست های دو طرف نیز بیش از پیش جلوه گر شد. در آستانه این اتفاقات بود که بحث استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در خاک ترکیه نیز پیش آمد و تهران را به واکنش واداشت. مقام های امریکا و ناتو به صراحت اعلام کردند که استقرار این سامانه موشکی برای دفاع از کشورهای اروپایی در برابر تهدیدهای دشمنان است.

بحث استقرار این سامانه در همسایگی ایران اگرچه بسیار بااهمیت و غیرقابل چشم پوشی بود ولی در میانه منازعات منطقه ای درباره سوریه چندان تداوم نیافت و فعلا به چند اعتراض مکتوب و شفاهی بسنده شده است. آنچه بیش از هر چیز برای تهران اهمیت داشته و دارد، نزدیکی عجیب آنکارا به واشنگتن و پاریس بر سر بحران سوریه و قرابت و همسویی آشکار مواضع آنکارا با غرب و و اتحادیه عرب است.

البته به نظر می رسد ترکیه نیز میانجی گری و مسئولیت در این زمینه را به اتحادیه عرب واگذار کرده و دیگر به تندی سابق حرکت نمی کند و منتظر ابتکارعمل های اعراب در قبال بشار اسد نشسته است. اما سوال های مهمی که وجود دارد، به زمان پس از تعیین سرنوشت بشار اسد مربوط است. اگر او بماند و با قدرتی مثل گذشته یا بیش از پیش به حکومت داری ادامه دهد، هم ایران و هم حزب الله دست بالا را در منطقه خواهند داشت و همه خسران و روسیاهی ماجرا برای قطر و عربستان و ترکیه و دیگران می ماند. اما پرسش های معکوس هم وجود دارد و اگر اسد تاب مقاومت نداشته باشد و توطئه های داخلی و خارجی بر او فائق بیاید، موقعیت تهران و حزب الله در معرض تضعیف قرار می گیرد و توازن فعلی در منطقه به هم می ریزد و امکان وقوع بحران های دیگری نیز در پس ماجرای سوریه پدید می آید.

ایران در اندیشه صلح و ثبات در سوریه است و جبهه مقابل به دنبال حذف بشار اسد و ثباتی مطابق خواسته خویش. خبر رسیده است که سوریه با طرح اتحادیه عرب مبنی بر عقب نشینی نیروهای نظامی اش از شهرها، آزادی زندانیان سیاسی و آغاز اصلاحات در کشور موافقت کرده است. می گویند سوریه از این رو پیشنهادات اتحادیه عرب را پذیرفته که متوجه نیت برخی از دولت ها برای ارجاع پرونده این کشور به شورای امنیت سازمان ملل شده و برای جلوگیری از جهانی شدن تصمم گیری های ضد سوری تن به شروط اعراب داده است.

آنچه در این میان به چشم می خورد تاثیرپذیری روابط کشورهایی نظیر ایران و ترکیه از تحولات و اوج و فرود حوادث در سوریه است که سطح و نوع مناسبات فیمابین را تعیین می کند. علی اکبر صالحی به تازگی روی پاره ای از موضع گیری های افراطی داخل کشور خط قرمز کشیده و برای آرام و منطقی نگه داشتن مناسبات تهران و آنکارا گفته است که هیچ بحثی درباره حمله ایران به سپر موشکی ناتو در ترکیه در فضای رسمی سیاست ایران وجود ندارد و هرآنچه در این باره گفته شده، مورد تایید دولت و نظام نیست.

انتظار می رود در روزها، هفته ها و شاید ماه های آینده که هنوز تکلیف ثبات یا تغییر در حکومت بشار اسد معلوم نشده، نتوان قضاوت کاملی درباره سیمای جدید منطقه و تعادل یا برهم خوردن تعادل قدرت ها سخن گفت. همچنین تا آن روز منافع استراتژیک و سود و ضرر کشورهای ذی نفع یا ذی ربط در سوریه، دستخوش حوادث است و بنابراین اختلاف نظرها و همسویی هایی از جنس آنچه امروز مشاهده می شود نیز مبرهن و بی گفتگو خواهد بود. 

 

نظر شما :