به دنبال مرگ ولیعهد عربستان

جانشین امیر نایف چه کسی خواهد بود؟

۲۷ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۲:۰۸ کد : ۱۹۰۲۸۱۸ اخبار اصلی
بسیاری معتقدند که ولیعهد آینده به احتمال بسیار زیاد امیر سلمان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع فعلی این کشور باشد. او در حال حاضر از وضعیت جسمانی مناسبی برخوردار است و بر عکس بسیاری از شاهزادگان عربستانی بیمار نیست.
جانشین امیر نایف چه کسی خواهد بود؟
دیپلماسی ایرانی: ظرف کمتر از یک سال عربستان سعودی دو ولیعهد خود را از دست داد تا پیچیدگی‌های سیاسی در این کشور بیش از پیش شود. در سایه پیرمردهای فعال در عرصه سیاسی این کشور، آینده سیاسی بزرگترین کشور نفت‌خیز خاورمیانه نیز در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است.

به گزارش منابع خبری مرگ ولیعهد عربستان روز دوشنبه در حالی اعلام شد که وی در خارج از این کشور برای درمان به سر می‌برد و قرار است فردا، سه‌شنبه جنازه‌اش به عربستان منتقل شده و مورد تشیع قرار بگیرد و به خاک سپرده شود.

این در حالی است که وضعیت جسمانی ملک عبدالله، پادشاه فعلی نیز چندان مناسب نیست و با مرگ ولیعهد جدید وضعیت تعیین جانشین بیش از پیش اهمیت دارد و پادشاه مجبور است به سرعت کسی را به عنوان جانشین خود معرفی کند. به ویژه در سایه بهار عربی و تحولات منطقه که عربستان دستی بر آتش دارد، نا به سامانی‌های داخلی می‌تواند بسیاری از نقشه‌های حاکمان عربستان را نقش بر آب کند. ملک عبدالله 89 سال یا بنا به قولی دیگر 93 سال سن دارد و کهولت سن و بیماری او هر آن ممکن است، راس حکومت در عربستان را بدون جانشین بگذارد.

طبیعی است که در این میان بحث ولیعهد جدید به بحث داغ عرصه سیاسی عربستان تبدیل شود. اگر چه نام شاهزاده‌های عربستانی از جمله پسر ملک عبدالله که اکنون معاون تام الاختیار وزیر امور خارجه عربستان است، در کنار امیر سلمان، وزیر دفاع به میان آمده ولی مدعیان دریافت این سمت کم نیستند. از ملک عبدالعزیز پدر پادشاه عربستان یا سر سلسله این خاندان 36 پسر از 32 همسر او به جای مانده که از این تعداد 18 نفر مرده‌اند و 18 پسر دیگر او هنوز در قید حیاتند که هر کدام ادعای جانشینی دارد. ملک عبدالعزیز با احتساب دخترهایش 70 فرزند داشته است.

با این حال بیشتر کارشناسان و ناظران مسائل عربستان معتقدند که ولیعهد آینده به احتمال بسیار زیاد امیر سلمان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع فعلی این کشور باشد. او در حال حاضر از وضعیت جسمانی مناسبی برخوردار است و بر عکس بسیاری از شاهزادگان عربستانی بیمار نیست.

امیر سلمان متولد 31 دسامبر 1935 و فرزند بیست و پنجم عبدالعزیز آل سعود است. وی را یکی از ارکان مهم خاندان حاکم در عربستان می‌دانند. پس از پادشاه عربستان، بزرگ خاندان آل سعود است و تا کنون مشاور شخصی پادشاهان این کشور بوده است. او همچنین یکی از شاهزادگان سدیری فرزندان ملک عبدالعزیز است. امیر سلمان تحصیل کرده مدرسه امرا در ریاض است. در 16 مارس 1954 جانشین امیر ریاض شد و در 18 آوریل 1955 به طور رسمی امیر این منطقه شد. در 25 دسامبر 1960 از منصب خود استفعا داد ولی در 4 فوریه 1963 مجددا به پست خود بازگشت که تا قبل از انتصاب امیر نایف به ولایت عهده عربستان در سال گذشته این سمت را بر عهده داشت. در 5 نوامبر 2011 و در پی انتصاب امیر نایف به جانشینی پادشاه عربستان وزیر دفاع کشورش شد تا زمینه‌های رسیدنش به کرسی ولیعهدی بیش از پیش فراهم شود.

وی همچنین 10 درصد شهام مجموعه "پژوهش و بازاریابی عربستان" که مالک روزنامه الشرق الاوسط است را نیز در اختیار دارد. علی‌رغم این که میزان مالکیت او از این روزنامه اندک است ولی وی به واسطه پسرش امیر فیصل اندیشه‌های خود را در این روزنامه پیاده می‌کند و می‌توان گفت که این روزنامه مشهور عربی مطابق با اندیشه‌های او فعالیت می‌کند. امیر سلمان همچنین ریاست ده‌ها موسسه و شرکت و مراکز اقتصادی، نظامی و تحقیقی را نیز بر عهده دارد.

امیر سلمان تا کنون سه بار ازدواج کرده است، یک بار با امیره سلطانه بن ترکی، که دختر عمویش بود که در گذشت که از او 6 فرزند دارد. پس از او با امیره ساره بنت فیصل بن ضیدان ابو اثنین السبیعی ازدواج کرد که این وصلت زیاد دوام نیاورد و از او جدا شد که البته ماحصل این ازدواج یک فرزند به نام امیر سعود است. سومین همسر او امیره فهده بنت فلاح بن سلطان آل حثلین است که از او نیز 6 فرزند دارد.

امریکایی‌ها امیر سلمان را فردی مورد اعتماد و مقتدر می‌دانند. اگر چه نسبت به سن بالای او نیز نگرانند. بسیاری از آنها به خصوص در حزب جمهوریخواه امریکا او را فردی تندرو و محافظه‌کار نزدیک به جریان‌های سلفی می‌دانند اگر چه در عین حال ذکاوت و درایت وی را در برخی مسائل ستوده‌اند. از اندیشه‌های پان‌عربیسم دفاع می‌کند ولی در عین حال معتقد است که باید در بسیاری از رفتارهای عربستان سعودی در بحث روابط خارجی تجدید نظر شود. مثلا با رفتارهای سعود الفیصل، وزیر امور خارجه در بحث عراق و عدم تعامل با دولت فعلی و بندر بن سلطان و ترکی فیصل در تعامل با غرب موافق نبوده است و نسبت به رفتار آنها انتقاد دارد. وی بارها از این که وزارت امور خارجه سفارت‌خانه‌ای در عراق دایر نکرده تا سفیر بتواند مستقیما بر جریان‌های سیاسی این کشور اعمال نفوذ کند، انتقاد کرده است. در بحث لبنان از مخالفان رویه فعلی عربستان در این کشور است و می‌گوید سفارت عربستان در این کشور رسما از عرصه سیاسی لبنان خود را دور کرده و اجازه داده است که طرف‌های دیگر در نبود عربستان سیاست‌های خود را آزادانه پیش ببرند. اگر چه خواهان بهبود روابط با ایران است اما در رویکرد خود در قبال تهران چندان تفاوتی با دیگر رهبران عربستانی ندارد. وی نیز همانند پادشاه و شاهزادگان عربستان مسائل منطقه‌ای را از دریچه طایفه‌ای می‌بیند و از این که شیعیان در منطقه در حال رشد هستند، نگران است. برخی از ناظران مسائل عربستان از آن نگرانند که در صورتی که وی ولیعهد عربستان شود روند مبارزه با آزادی‌های مدنی و طایفه‌ای را تشدید کند و بیش از پیش شیعیان را تحت فشار بگذارد.  

منابع: ایلاف، ویکی پدیا، الجزیره، روزنامه النهار


نظر شما :