برخورد عجیبی که مبارک با مخالفانش کرد

دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.

روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.

تا کنون بیست و چهار بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون بیست و پنجمین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:

با استاد «فواد سراج الدین» تماس گرفتم و به نقل از رئیس جمهور گفتم که خواهش می کنم مساله را پایان یافته تلقی کنید و «زکی بدر» آن طور که من گمان می کنم از او عذرخواهی کرد.

فواد سراج الدین به من گفت: «پرزیدنت مبارک فورا با من تماس گرفت و پرسید که اگر زکی بدر از من عذرخواهی کند چه می کنی، گفتم عذرخواهی اش را قبول می کنم.»!!

سراج الدین همچنین افزود که پیشنهاد می دهد که ظهر روز بعد برای صرف نهار به خانه اش بروم و درباره این موضوع صحبت کنیم، تا این که زیاد به ساعت توجه نکنیم، روز بعد در خانه اش در گاردن سیتی همدیگر را دیدیم، سر سفره پنج نفر بودیم:

خود فواد سراج الدین، خانم لیلی المغازی، که دوست خانوادگی قدیم آنها است که حال و هوای اعتراض ها را در زندگی سیاسی آن روزگار را پس از فوت همسرش ]همسر سراج الدین[ «زکیه البدراوی» دید، به خصوص او می داند که صحت «نائله»، دختر بزرگش چندان خوب نیست، کما این که دختر دومش «نادیه» نیز ازدواج کرده است و در کویت زندگی می کند، همچنین وی به زندگی اش بیشتر توجه دارد و خانه داری می کند.  

سومی شان، دوست و رفیق زندان مشترکمان «عبدالفتاح حسن» (پاشا) قطب سابق حزب وفد و وزیر دولت با فواد سراج الدین در وزارت کشور بود، چرا که فواد سراج الدین مسئول دو وزارت خانه در وزارت «مصطفی النحاس» (پاشا) بود که یکی دارایی و دیگری کشور بود.

 و همراهم و من.

فواد سراج الدین خواست که از اول همه چیز را بگوید.

گفت که چگونه نوار ضبط شده به دستش رسید (از یک افسر ارشد پلیس که او را از زمانی که قبل از انقلاب در وزارت کشور بوده، می شناخته است.)

و این که چگونه با زکی بدر تماس گرفت و تلاش کرد که از او عذرخواهی کند چرا که نوار تقلبی بوده است، و این که به او گفته است که «وزیر کشور سابق هیچ وقت از وزیر بعدی راضی نمی شود، او به گونه ای برخورد می کند انگار که متهمی در برابر مامور بخشی که او را بازداشت کرده، ایستاده است.»!

سپس سراج الدین خواست که با مبارک تماس بگیرد، و فواد سراج الدین همان چیزهایی را که از مبارک می شنود که من قبل از او در وصف وزیر دولت در وزارت کشورش شنیده بودم.

فواد سراج الدین از مبارک می پرسد، «اگر که مبارک واقعا چنین نظری دارد پس چرا او را تغییر نمی دهد؟»!!

مبارک پاسخ می دهد:

«همه آنها او را به عنوان پلیسی که می تواند با حالت های تروریست موجود در کشور مبارزه کند، انتخاب کرده اند، اما الآن به طور جدی در فکر تغییر اوست.»

فواد سراج الدین در ادامه می گوید:

«رئیس جمهور بعد از آن پرسید که آیا نامزد اصلح تری را می شناسی؟»

سراج الدین پاسخ می دهد: «رئیس جمهور هر کسی را کنار بندر هم که باشد، جای او بگذارد انتخابش بدتر از انتخاب زکی بدر نخواهد بود.»

«عبدالفتاح حسن» (پاشا) در حالی که توجهش به فواد سراج الدین بود، می گوید:

«آخر چرا، چرا (پاشا) کسی را که خوب می شناسی به او معرفی نمی کنی؟»!

فواد سراج الدین پاسخ می دهد، در حالی که پاسخش از تجربه سیاسی او حکایت دارد:

«آیا عاقلانه است که رئیس جمهور کشوری از مخالفش بخواهد که یک مسئول را برای امنیتش تعیین کند، در حالی که خودش تاکید دارد که این مخالفت خطر سیاسی برای او دارد؟»!

فواد سراج الدین خواست که ملاحظه ای را یادآوری کند:

«او خیلی متعجب است که رئیسی به این شیوه به نفع مرئوسش کنار بکشد، حتی اگر اشتباه کرده باشد، درست این است که خودش برای تصحیح آن اقدام کند، آیا معقول است که از کسی که به او توهین کرده عذرخواهی کند، اما او نیتش را به مخالفانش نشان نمی دهد و از آنها می خواهد که جانشینی به جای او معرفی کنند!!»

و افزود:  

«مبارک مقصودش آن چه می گوید نیست، آن چه از من خواست «خرق دستورات مجلس» بود و چنین چیزی از لحاظ سیاسی قابل قبول نیست، او آماده است هر کدام از مردانش را حتی اگر در پشت محموله ای در دریا هم مخفی شده باشند، تیرباران کند، و برای همین به او اطمینان ندارم»!!

ادامه دارد...