نگاه گری سیمور به آینده پرونده هسته ای ایران

تمدید مذاکرات محتمل تر از دستیابی به توافق نهایی است

۰۷ خرداد ۱۳۹۳ | ۱۵:۳۳ کد : ۱۹۳۳۲۷۳ آمریکا پرونده هسته ای یادداشت
دستیابی به توافق تا اواخر ماه جولای بسیار دشوار خواهد بود. البته هر دو طرف منافع زیادی در زنده نگاهداشتن روند دیپلماتیک دارند، زیرا هیچ یک نمی خواهند به دوران اوج تنش ها بازگردند. در نتیجه انتظار دارم که دو طرف با اجرای توافق هسته ای مقدماتی برای شش ماه دیگر یعنی تا ژانویه 2015 موافقت کنند.
تمدید مذاکرات محتمل تر از دستیابی به توافق نهایی است

دیپلماسی ایرانی: برنامه اقدام مشترکی که در نوامبر گذشته امضاء شد و از 20 ژانویه سال جاری به اجرا درآمد، در حصول اهداف اولیه اش بسیار موفق بوده است. به موجب این توافق، ایران غنی سازی بالای 5 درصد و روند نصب سانتریفوژهای بیشتر را متوقف کرد، ذخیره اورانیوم غنی شده 20 درصدی را رقیق کرد و ساخت و ساز در اراک را نیز به حالت تعلیق درآورد. بنابراین ظرفیت تولید سلاح هسته ای تا حدود زیادی کاهش یافته است. این درست است که ایران می تواند به برنامه های تحقیقاتی و توسعه ای خود ادامه دهد اما این موضوع تغییرات محسوسی در چاچوب زمانی توافق هسته ای مقدماتی ایجاد نمی کند.  

در مورد تحریم ها، آمریکا و اتحادیه اروپا توانسته اند بخشی از تحریم ها را لغو کنند اما از آنجایی که فشار منتقدان همچنان وجود دارد، نظام کلی تحریم ها همچنان به قوت خود باقی مانده است. از سوی دیگر غرب همچنان در مورد سرمایه گذاری شرکت های خارجی در ایران هشدار می دهد. اینکه صادرات نفتی ایران از ماه ژانویه حدود یک میلیون و 200 هزار بشکه بوده در تضاد با پیش بینی های قبلی قرار دارد. دولت آمریکا پیش بینی می کرد که پس از اجرای توافق ژنو، صادرات نفتی ایران به یک میلیون بشکه در روز برسد. اما همین میزان صادرات نیز نتوانسته تغییری در وضعیت اقتصادی ایران ایجاد کند. زیرا همچنان دسترسی ایران به درآمدهای نفتی دچار مشکل است.

بنابراین تصمیم گروه 1+5 برای دنبال کردن توافق هسته ای مقدماتی به عنوان نخستین گام در جهت یک توافق جامع کارآمد بوده است. در واقع، این گروه ادعا می کند که بدون ارایه امتیازهای بسیاز زیادی، توانسته برنامه های هسته ای ایران را محدود کند. در همین حال مذاکرات برای دستیابی به توافق جامع همچنان در جریان است و طرفین ضرب الاجل 20 جولای را برای امضاء توافقنامه نهایی، در نظر گرفته اند.

تردیدی وجود ندارد که دو طرف برای تکمیل این توافقنامه انگیزه دارند. دوستان ایرانی ام به من می گویند که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران از سوی تندروها تحت فشار قرار دارد. همچنین او تحت فشار است تا به نوعی تحریم ها را لغو کند و به وعده های انتخاباتی اش جامه عمل بپوشاند. برخی ایرانیان می گویند اگر یک توافق قابل پذیرش تا ماه جولای به دست نیاید، میز مذاکره را ترک خواهند کرد اما  اعتقاد من بر این است که این تهدید بیشتر یک تاکتیک معامله ای است. در صورتی که ایران میز مذاکره را ترک کند، غرب در موضع قوی تری قرار خواهد داشت و می تواند با اعمال تحریم های بیشتر، از صادرات نفتی ایران بکاهد.

اگر اوباما بتواند تا ماه جولای با ایران به توافق برسد، راضی کردن کنگره برای حمایت از این توافق آسان تر خواهد بود. زیرا پس از آن انتخابات میان دوره ای کنگره برگزار می شود و این احتمال وجود دارد که جمهوریخواهان سنا را تحت کنترل خود درآورند.

این در حالی است که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز به یک موفقیت در سیاست خارجی خود نیاز دارد. او باید به خصوص در خاورمیانه به یک موفقیت دست پیدا کند تا منتقدان سیاست خارجی اش را ساکت کند. اگر اوباما بتواند تا ماه جولای با ایران به توافق برسد، راضی کردن کنگره برای حمایت از این توافق آسان تر خواهد بود. زیرا پس از آن انتخابات میان دوره ای کنگره برگزار می شود و این احتمال وجود دارد که جمهوریخواهان سنا را تحت کنترل خود درآورند.

اما چشم اندازهای توافق جامع تا ماه جولای چیست؟

از یک سو به نظر می رسد دو طرف دست کم در اصول در مورد بازطراخی راکتور آب سنگین اراک به توافق رسیده اند. از سوی دیگر مذاکره کنندگان دست گم در دو موضوع کلیدی دیگر دچار اختلاف نظر جدی هستند.

نخست محدودیت های فیزیکی برای برنامه های غنی سازی ایران است. غرب از ایران می خواهد تعداد سانتریفوژ ها را به طور محسوسی کاهش دهد و دست کم برای ده سال توافق جامع را اجرا کند. هدف از این خواسته غرب طولانی تر کردن راه ورود ایران به باشگاه هسته ای است. در حال حاضر گفته می شود که ایران دو ماه زمان لازم دارد تا وارد باشگاه هسته ای شود. اما آمریکا و متحدان اش می خواهند با اعمال محدودیت هایی در کمیت و کیفیت برنامه های غنی سازی در ایران، این زمان را به شش  تا 12 ماه افزایش دهند.

تا آنجایی که من اطلاع دارم در شرایط کنونی این درخواست ها از ایران فراتر از آن چیزی است که برای تهران قابل پذیرش باشد. روحانی به طور علنی اعلام کرده است که هیچ سانتریفوژی در ایران برچیده نخواهد شد. به عقیده من ایران احتمالا به دنبال این است که 9 هزار سانتریفوژی که هم اکنون در اختیار دارد را برای دوره ای که توافق نهایی اجرا می شود، حفظ کند و سپس تعداد سانتریفوژها را به 50 هزار دستگاه افزایش دهد.

دوم، ماهیت لغو تحریم هاست. من در گفت و گو با ایرانیان دریافته ام که آنها بر اینکه باید تمامی تحریم های مرتبط با فعالیت های هسته ای لغو شوند، تاکید دارند. آنها نمی خواهند تنها شامل معافیت از تحریم ها شوند. ایران می خواهد در مقابل محدودیت های طولانی مدت در برنامه های هسته ای از لغو تحریم ها اطمینان داشته باشد. لغو تحریم ها به رویکرد مثبت مجلس نمایندگان و کنگره آمریکا نیاز دارد که با توجه به فضای کنونی در واشینگتن بعید به نظر می رسد. از سوی دیگر تحریم های آمریکا علیه ایران مجموعه ای در هم آمیخته از قوانین و مقرارت است که در برخی موارد تحریم های هسته ای را به تحریم های حقوق بشری پیوند زده است. به همین دلیل طراحی ساز و کاری که بتواند این تحریم هارا از هم تفکیک کند و در حالی که برخی را به قوت خود نگاه می دارد، بقیه را لغو کند، بسیار دشوار و طاقت فرسا است.

تحریم های آمریکا علیه ایران مجموعه ای در هم آمیخته از قوانین و مقرارت است که در برخی موارد تحریم های هسته ای را به تحریم های حقوق بشری پیوند زده است.

باتوجه به اختلاف نظرهای آشکار در این دو مورد، برداشت من این است که مذاکره کنندگان گروه 1+5 ، احتمالا پیشنهاد یک راه حل مرحله ای را می دهند. علاوه بر موضوعات دوقلوی غنی سازی و تحریم ها، توافق هسته ای نهایی باید شامل تعدیل دیگر نگرانی ها در مورد برنامه های هسته ای ایران نیز باشد. این توافق باید نظارت ها را بر برنامه های هسته ای ایران افزایش داده، برای پرسش های مطرح در خصوص برنامه های هسته ای ایران در گذشته پاسخ هایی پیدا کند و برنامه موشک های بالستیک ایران را نیز محدود کند. این در حالی است که همچنان این احتمال وجود دارد که بحران اوکراین نیز مذاکرات هسته ای را دشوار تر کند. در صورتی که تنش ها بین روسیه و غرب بر سر بحران اوکراین تشدید شود، ایران فشار کمتری را برای ارایه امتیازه در معامله هسته ای احساس خواهد کرد.

بنا بر تمامی این دلایل ، بر این باورم که دستیابی به توافق تا اواخر ماه جولای بسیار دشوار خواهد بود. البته هر دو طرف منافع زیادی در زنده نگاهداشتن روند دیپلماتیک دارند، زیرا هیچ یک نمی خواهند به دوران اوج تنش ها بازگردند. در نتیجه انتظار دارم که دو طرف با اجرای توافق هسته ای مقدماتی برای شش ماه دیگر یعنی تا ژانویه 2015 موافقت کنند. باوجود اینکه هم در تهران و هم در واشینگتن مخالفت های سرسختانه ای با توافق هسته ای انجام می شود، اما به نظر نمی رسد که هیچ یک از طرف ها بخواهند متحمل ریسک ترک میز مذاکره شوند.

پیش بینی اینکه توافق هسته ای تا ژانویه 2015 حاصل خواهد شد یا شاهد یک توافق مقدماتی دیگر خواهیم بود، دشوار است. از نظر من هوشمندانه ترین اقدام برای تهران این است که در مقابل لغو تحریم ها و بازسازی اقتصاد اش با محدودیت های جدیدی در برنامه های غنی سازی خود موافقت کند. با این حال سیاست های داخلی ایران، آزادی عمل مذاکره کنندگان ایرانی را محدود می کند. مساله هسته ای در ایران بخشی از جدال در عرصه قدرت است. مقامات عالی جمهوری اسلامی پیش از اینکه از توافق حمایت کنند یا آن را به نقد بکشند منتظر می مانند تا ببینند روحانی چه توافقی را رقم خواهد زد.

حتی اگر توافق نهایی حاصل شود نیز انتظار نمی رود که شاهد تحول ویژه ای در روابط ایران و غرب باشیم زیرا دو طرف در بسیاری از موارد از جمله حمایت از گروه هایی مانند حزب الله، موضع گیری در برابر اسرائیل، حمایت از بشار اسد در سوریه و رقابت درخلیج فارس دچار اختلاف نظر هستند. در واقع اوباما برای اینکه بتواند از توافق هسته ای حمایت کند و در عین حال منتقدان را راضی نگاهدارد باید نشان دهد که همچنان به مخالفت با ایران در سایر موضوعات ادامه می دهد، حتی اگر پرونده هسته ای عادی سازی شود.

تا آنجایی که من می دانم، ایران نیز همین را می خواهد. تهران به دنبال این است که پرونده هسته ای عادی سازی شود تا فشار تحریم ها کاهش یابد. اما نمی خواهد در تمامی حوزه ها روابط خود را با آمریکا ترمیم کند.

به عنوان نتیجه باید بگویم که استراتژی دو سویه مبنی بر دیپلماسی و تحریم که از دوره جورج بوش آغاز شد و در دوران اوباما نیز دنبال شد، دست کم در کند کردن ساعت هسته ای ایران موثر بوده است. اینکه تهران با توافق هسته ای نهایی موافقت می کند یا خیر روشن نیست اما می توان طیفی از توافق های مقدماتی را پیش بینی کرد. توافقنامه هایی که از سرعت برنامه های هسته ای ایران می کاهند اما در عین حال تحریم ها را به طور کامل لغو نخواهند کرد. به بیان دیگر ما همچنان می توانیم زمان بخریم و این بهترین حالتی است که در آن می توان ضمن در قدرت بودن دولت روحانی در ایران ، دیپلماسی را با این کشور پیش برد.

منبع: belfercenter / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10

انتشار اولیه: شنبه 3 خرداد 1393/ باز انتشار: چهارشنبه 7 خرداد 1393


نظر شما :