محمد بن زاید؛ کسی که به خوبی می‌داند کی کنار بکشد

۰۲ مهر ۱۳۹۸ | ۱۱:۲۷ کد : ۱۹۸۶۴۵۵ سرخط اخبار

"محمد بن زاید بر خلاف ولیعهد تندمزاج عربستان، آماده یک بازی طولانی و بررسی پیامدها و نتایج احتمالی آن است. اماراتی‌ها از ابتدای جنگ یمن دستورکار متفاوتی نسبت به سعودی‌ها داشتند. حالا در بهت و حیرت سعودی‌ها، امارات در حال کاهش نیروهای خود در یمن است و به نظر می‌رسد برای خروج کامل از جنگ یمن آماده می‌شود."

به گزارش ایسنا، پایگاه خبری-تحلیلی "میدل ایست آی" در تحلیلی درباره رویه محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی و حاکم دوفاکتوی امارات در عرصه بین‌المللی و نتایج مثبتی که تدابیرش برای او به همراه داشته، نوشته است: " از دید برخی از ناظران محمد بن زاید رهبری است که به شدت در تلاش‌ است تا یک کشور کوچک در حاشیه خلیج فارس را به عنوان یک بازیگر قدرتمند و مهم در خاورمیانه به صحنه جهانی وارد کند.

تحلیلگران به جنگ فاجعه‌بار یمن اشاره می‌کنند که محمد بن زاید در کنار همتای جوان خود، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در مارس ۲۰۱۵ وارد آن شد. آنان اشاره می‌کنند که حمایت او از خلیفه حفتر، فرمانده نیروهای موسوم به "ارتش ملی لیبی" که اقداماتش برای تصرف طرابلس بی‌نتیجه ماند، بن‌بست را در این کشور تشدید کرده است.

آنان معتقدند که روابط امارات با آمریکا به دلیل عدم حمایت امارات از تلاش‌های دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا علیه ایران برای وادار کردن ایران به مذاکره مجدد در خصوص موضوعات هسته‌ای، رو به تنش گذاشته است.

چنین اظهاراتی که تاحدی منطقی به نظر می‌رسند، بیشتر برای چشم‌پوشی از یک واقعیت ساده درباره محمد بن زاید است؛ او بر خلاف ولیعهد تندمزاج عربستان، آماده یک بازی طولانی و بررسی پیامدها و نتایج احتمالی آن است.

یمن را در نظر بگیرید. وقتی سعودی‌ها و اماراتی‌ها جنگ خود را علیه حوثی‌ها آغاز کردند، ظاهرا هدف این اقدام بازگرداندن دولت مستعفی عبدربه منصور هادی بود. به هر صورت آن‌ها این مساله را برای اقدامات خود بیان کردند.

در واقع اماراتی‌ها از همان ابتدا دستورکار متفاوتی نسبت به سعودی‌ها داشتند. دستورکار آن‌ها این بود که در جنوب یمن یک دولت متکی ایجاد کنند که در آن بندر عدن به عنوان یک بندر استراتژیک تجاری و نظامی که تا شاخ آفریقا و فراتر از آن کشیده می‌شود، نقش یک رابط کلیدی را ایفا کند.

امارات با متحد کردن نیروهای وابسته به خود با جدایی‌طلبان در جنوب یمن توانست کنترل عدن و جزیره سقطری در خلیج عدن را در دست بگیرد؛ جایی‌ که راه‌های تجاری دریایی را به شرق دور و آفریقا متصل می‌کند.

در همین حال، محمد بن سلمان پیشرفتی در مقابله با حوثی‌ها به دست نیاورده و بیشتر مسئولیت تلفات غیرنظامیان در کمپین بمباران یمن نیز به دوش آن افتاده است.

اماراتی‌ها نیز به جرایم جنگی متعددی متهم هستند اما این سعودی‌ها هستند که بار رسوایی بین‌المللی را بر دوش می‌کشند. این سعودی‌ها هستند که هدف انتقادات سیاستمداران آمریکایی هر دو حزب این کشور قرار گرفته‌اند، در حالی که اماراتی‌ها با مهارت یوسف العتیبه، سفیرشان در واشنگتن با تحقیقات چندانی بر سر اقداماتشان در یمن روبه‌رو نشده‌اند.

حالا در بهت و حیرت سعودی‌ها، امارات در حال کاهش نیروهای خود در یمن است و به نظر می‌رسد برای خروج کامل از جنگ یمن آماده می‌شود.

با موضع تازه آمریکا درباره ایران، به نظر می‌رسد مسائل در کاخ سفید پرهرج و مرج ترامپ همانطور پیش می‌رود که محمد بن زاید می‌خواهد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ و معمار استراتژی سختگیرانه آمریکا در قبال ایران ناگهان اخراج شد. حالا ترامپ که غیرقابل پیش‌بینی‌ترین رییس جمهور جهان است در حال اندیشیدن به دیدار با حسن روحانی، رییس جمهور ایران است.

بولتون فوق تندروی کاخ سفید که خواستار تغییر حکومت ایران بود، رفته و محمد بن سلمان و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل را که در حال تقلا برای زندگی سیاسی‌اش است، بی‌پشتوانه رها کرده است. شرایطی که آنان دچارش شده‌اند همان چیزی است که محمد بن زاید با هوشمندی و با دامن نزدن به وقایع تنگه هرمز از جمله ساقط شدن پهپاد آمریکایی از قرار گرفتن در آن جلوگیری کرده است.

امارات به صداهایی که ایران را برای این وقایع متهم می‌کنند، نپیوست و وزیر امور خارجه آن اظهار کرد: ما نمی‌توانیم در حال حاضر هیچ کشوری را متهم کنیم زیرا مدرک محکمی در دست نداریم.

او همچنین در شرایطی که ریاض، تل‌آویو و واشنگتن با شور و شوق بر طبل جنگ می‌کوبیدند، خواستار حفظ آرامش و ثبات شد. حالا که بولتون رفته و ترامپ درباره دیدار با حسن روحانی صحبت می‌کند، درخواست امارات بسیار هوشمندانه به نظر می‌رسد.

امارات در واکنش به حملات اخیر به تاسیسات آرامکو که آمریکا فورا ایران را مسئول آن دانست، اظهار کرد، این حملات تنش‌ها را به طرز خطرناکی افزایش می‌دهند اما کسی را برای این حملات متهم نکرد.

در همین حال خلیفه حفتر باید در این فکر باشد که اماراتی‌ها تا چه زمانی از کمپین او حمایت خواهند کرد؛ کمپینی که هم‌اکنون جان بیش از ۱۰۰۰ تن را گرفته است.

همانطور که اماراتی‌ها به دلیل نارضایتی واشنگتن از حمایت آن‌ها از شبه‌نظامیان سوری در سال ۲۰۱۶ به پشتیبانی از آنان پایان دادند، می‌توان پیش‌بینی‌کرد که امارات به زودی با درخواست برای میانجی‌گری و برگزاری مذاکرات صلح دست از حمایت از حفتر نیز می‌کشد.

این‌ها اما به این معنی نیست که محمد بن زاید عملکردی کاملا موفق داشته است. اخبار جعلی و احمقانه امارات درباره حمله به قطر در سال ۲۰۱۷ و شکافی که در پی آن در شورای همکاری خلیج فارس ایجاد شد، یک گل به خودی بود.

قطری‌ها بدون آسیب چندانی از محاصره اقتصادی امارات، عربستان، بحرین و مصر جان سالم به در برده‌اند و حالا کنترل مسائل را جوری در دست گرفته‌اند که انگار تنها بزرگسال در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند.

در این مساله هم فشار آمریکایی‌ها برای پایان دادن به این نزاع بیشتر بر عربستان متمرکز بوده در حالیکه امارات که مقصر اصلی آن است از انتقاد واشنگتن قسر در رفته است.

قتل بی‌رحمانه جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد سعودی نیز دیگر نشانه‌ای است که لزوم فاصله گرفتن از محمد بن سلمان را به محمد بن زاید یادآوری می‌کند.

امارات در زمینه حقوق بشر سابقه‌ای به سیاهی عربستان دارد. آنان نیز همچون سعودی‌ها منتقدان و فعالان دموکراسی را زندانی و شکنجه کرده و برای آن‌ها دادگاه‌های نمایشی برگزار کرده‌اند.

آنان در یک مورد هولناک، به زنی مبتلا به سرطان که در حال مرگ بود، اجازه آزادی نداده و تصمیم گرفتند که او را به یک تخت بیمارستان زنجیر کنند تا اینکه بگذارند در خانه و در کنار خانواده‌اش جان دهد.

منتقدان محمد بن زاید او را شخصی توصیف می‌کنند که لقمه بزرگتر از دهانش را برمی‌دارد. این توصیف اما هوشمندی او را کمتر نشان می‌دهد؛ کسی که وقتی اهدافش تهدید می‌شوند، دست از  سخت بودن برمی‌دارد.

گردش به سمت قدرت نرم عقب نشینی نیست، بلکه کاهش اقدامات از سوی رهبری است که ثابت کرده می‌تواند از اشتباهاتش درس بگیرد؛ کاری که همتایش در ریاض همچنان قادر به انجام آن نیست."

کلید واژه ها: محمد بن زاید


( ۲ )

نظر شما :

ناشناس ۰۲ مهر ۱۳۹۸ | ۲۲:۳۷
امارات حاکمیتی است که بنیانگذار دبی و ابوظبی است - افرادی که توانایی مدیریت و ساخت این ابرشهرهای اقتصادی را دارند ، یقینا توان شان در معادلات سیاسی باید بهتر از عربستان سعودی باشد