تحریم ها علیه ایران و روسیه به پایان روابط ترنس-آتلانتیک می انجامند؟ (بخش سوم)

تهران خود را با تحریم های بخش انرژی وفق داده است

۲۷ خرداد ۱۳۹۹ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۹۲۳۱۷ اخبار اصلی اروپا آمریکا خاورمیانه
از زمان پایان جنگ سرد، تحریم ها به ابزار اصلی در سیاست خارجی و دولت داری ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی به ویژه اتحادیه اروپا تبدیل شده اند، اما هنوز این سوال مطرح است که آیا آنها در ترغیب به تغییر رفتار کشور مقاوم در برابر نفوذ خارجی یا در نبود گزینه های سیاسی موثر «کارآمد» هستند؟ در عمده موارد ظرفیت کشورهای هدف در وفق دادن خودشان با شرایط نادیده گرفته می شود. تحریم های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران و دولت فدرالی روسیه در زمینه انرژی از این دست هستند.
تهران خود را با تحریم های بخش انرژی وفق داده است

نویسندگان: راوی عبدالعال (استاد مدیریت بین الملل در دانشکده تجارت هاروارد و رئیس مطالعات روسیه و یوراشیا در مرکز دیویس) و آریل بروس (سخنران دانشگاه هاروارد و از اعضای ارشد مطالعات روسیه و یوراشیا در مرکز دیویس)

دیپلماسی ایرانی: ایران و روسیه در چند سال گذشته مقاومت خود در برابر تحریم ها و همچنین توانایی شان در وفق دادن خود با شرایط را نشان داده اند. یکی از واکنش های ایران به تحریم ها ایجاد «اقتصاد مقاومتی» با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کشور در برابر همه شوک های اقتصادی و کاهش وابستگی به یک کالای خاص بوده است. روسیه هم خودش را با شرایط موجود وفق داده و چشم انداز جدیدی به تجارت های اروپایی و آسیایی ارائه کرده است. 

مورد ایران

تحریم های اعمال شده علیه ایران را می توان در سه بخش جداگانه دسته بندی کرد:

- تحریم های یکجانبه ایالات متحده که اعمال آنها به بحران اشغال سفارت آمریکا پس از انقلاب اسلامی سال 1979 برمی گردد. واشنگتن همچنین در سال های 2006 تا 2013، دقیقا همزمان با دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، تحریم های یکجانبه ای را بر بخش انرژی ایران اعمال کرد.

- پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 2005 ایران و تلاش های تهران برای کسب قابلیت ساخت سلاح هسته ای به زعم آمریکا، به علاوه پیشرفت های ایران در برنامه موشک بالستیک نوعی تغییر دهنده بازی در اروپا بودند. اتحادیه اروپا از سال 2007 به بعد تصمیم گرفت به طور یکجانبه تحریم هایی را بر بخش انرژی ایران اعمال کند.

- در سال های 2006 تا 2010 تحریم های بین المللی علیه ایران اعمال شدند. بر خلاف تحریم های یکجانبه ایالات متحده و اتحادیه اروپا، گستره تحریم های شورای امنیت سازمان ملل محدود بود و تنها برنامه های هسته ای و موشک بالستیک ایران را هدف می گرفت و در پی مخالفت های چین و روسیه، به بخش انرژی ایران مربوط نمی شد.

عواقب تحریم های ایالات متحده و اتحادیه اروپا گسترده بودند و تاثیرات تحریم ها در نتیجه مشکلات ساختاری تشدید شدند. این شرایط به حذف ایران از بازار منطقه ای و جهانی گاز به رغم برخورداری از منابع گسترده انجامید و نتیجه اش این موارد شد:

- کاهش نفت و تولیدات گاز مایع و صادرات در نتیجه تحریم نفتی؛

- غیرممکن شدن توسعه بخش گاز طبیعی مایع بعضا به دلیل محدودیت ها در خدمات به صنعت کشتی سازی و حمل و نقل دریایی ایران و مشکلات در دسترسی به فناوری؛

- لغو پروژه هایی که توسط شرکت های خارجی غربی هدایت می شدند؛

- پایین آمدن ظرفیت پالایش؛

- انزوای بانک مرکزی ایران و قطع دسترسی بزرگ ترین بانک های ایرانی به نظام مالی ایالات متحده؛

- قطع ارتباط ایران با سوئیفت؛

یکی از واکنش های تهران به تحریم ها استقرار اقتصاد مقاومتی، مفهوم به جا مانده از دکترین سیاست گذاری آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران، در سپتامبر 2010، بود. این مدل اقتصادی قرار بوده ایران را در برابر همه انواع شوک های اقتصادی مقاوم کند و وابستگی آن به یک کالای خاص را کاهش دهد. مقاومت اقتصاد ایران ماهیتی چند جانبه است و توسعه توانایی های داخلی، کاهش وابستگی به صادرات نفت و افزایش تلاش ها برای خودکفایی را شامل می شود و از اقدامات در این راستا می توان به توسعه بخش صنعتی غیرنفتی، ادامه تجارت با کشورهای همسایه به رغم دشواری های ایجاد شده از سوی ایالات متحده و معامله پنهانی برخی کالاهای خاص از طریق دور زدن تحریم ها اشاره کرد.

در ماه اوت سال 2013 حسن روحانی به نمایندگی گروه نسبتا میانه رو و اصلاح طلب سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد و تلاش ها برای ادغام مجدد ایران در جامعه بین المللی و ایجاد ارتباط بین بخش انرژی کشور با بازارهای بین المللی را آغاز کرد. رئیس جمهوری روحانی و متحدانش سعی داشتند ورای اقتصاد مقاومتی پیش بروند. از دیدگاه روحانی، هرچه شمار شرکت های آسیایی و اروپایی که در ایران سرمایه گذاری می کردند بیشتر می شد، توانایی ایالات متحده برای تحمیل رژیم تحریمی کاهش می یافت. ایران در فاصله اجرایی شدن برجام تا خروج ایالات متحده از توافق هسته ای بخش انرژی خود را در بازار بین المللی ادغام کرده و توانسته بود برخی از نتایج عادی سازی روابط با جامعه بین المللی را شاهد باشد. ایران 5 هدف اصلی را دنبال می کرد که عبارت بودند از: 1) توسعه تولیدات نفت و گاز؛ 2) صادرات نفت خام؛ 3) افزایش تولیدات گاز طبیعی و رسیدن به توانایی تامین نیاز داخلی و حذر از تبدیل شدن به وارد کننده گاز؛ 4) جذب سرمایه گذاران و تسهیل انتقال فناوری؛ و 5) متنوع سازی پرتفوی انرژی در جامعه بین المللی. در بیشتر موارد ایران سعی می کرد توازن بین اروپا و آسیا، بین شرکت های خصوصی نفتی غربی و شرکت های نفتی روسی و چینی که با دولت های این کشورها روابط نزدیکی داشتند، و بین شرکت های خصوصی و دولتی نفتی ایرانی را حفظ کند.

این سیاست گشایش ایرانی به ششمین برنامه توسعه 5 ساله (تصویب مارس 2017) انجامید که هدف از آن مدرنیزه کردن اقتصاد ایران بود. این برنامه قرار بود به اهداف 1) رشد اقتصادی، 2) ارتقای موقعیت کشور در سطح منطقه ای و بین المللی، 3) بهبود فضای تجاری و رقابتی تحقق بخشد.

در ماه مه سال 2018 ایالات متحده خروج خود را از برجام اعلام کرد و 2 هفته پس از آن الزامات برای یک توافق جدید با ایران توضیح داده شد. آمریکا از ایران خواست نیروهای خود را از سوریه خارج کند، به حمایت از حماس و حزب الله پایان دهد، غنی سازی هسته ای را به کل متوقف کند و دست از پیشروی در جهت تولید موشک هایی با قابلیت حمل کلاهک هسته ای بردارد. ایالات متحده در عین حال هیچ اشاره ای به الزامات برای لغو تحریم ها نکرد که همین مساله به سوء تفاهم های بسیاری انجامید. در نتیجه این رویکرد دو سناریوی ممکن مد نظر گرفته شد: تلاش برای تغییر نظام در ایران یا وادارسازی دولت کنونی به تسلیم کامل که هر دو بیشتر از اینکه دکترین سیاست خارجی باشند، رویاپردازی خوش بینانه بودند.

تلاش های متعدد ایالات متحده برای به صفر رساندن تولیدات سوخت های فسیلی ایران و قطع کامل ارتباط این کشور با بازارهای مالی و انرژی جهانی لزوما به امضای توافقی جامع تر از برجام نینجامید. تا به این لحظه تهران همچنان از میز مذاکره دور است و مساله قطعی این است که سیاست ایالات متحده به تغییر نظام در ایران نمی انجامد. این شرایط به اختلافات بین اصول گرایان و میانه رو ها در این دامن زده و اساسا به تثبیت سلطه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر بخش انرژی ایران انجامیده و این در حالی است که تحریم های اولیه آمریکا و اروپا تاثیر متفاوتی داشتند. به علاوه، مفهوم اقتصاد مقاومتی بار دیگر مطرح شد. این شرایط گمانه زنی های بسیاری را درباره انتخابات ریاست جمهوری سال 2021 ایران در پی داشته است. به علاوه، آشکار شده که در صورت کشیده شدن کار به درگیری نظامی، ایران توانایی مواجهه با ارتش آمریکا را نخواهد داشت. با این حال، جمهوری اسلامی به رغم شرایط اقتصادی فاجعه آمیز و بخش مالی ورشکسته، همچنان توانایی آسیب رساندن به اقتصاد بین المللی از طریق از بین بردن جذابیت دریانوردی در تنگه هرمز را دارد و این درست زمانی است که رئیس جمهوری ترامپ وعده داده به «جنگ های بی پایان آمریکا» پایان می دهد. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: موسسه روابط بین الملل فرانسه / مترجم: طلا تسلیمی

تحریم ها علیه ایران و روسیه به پایان روابط ترنس-آتلانتیک می انجامند؟ (بخش اول)

تحریم ها علیه ایران و روسیه به پایان روابط ترنس-آتلانتیک می انجامند؟ (بخش دوم)

کلید واژه ها: تحریم ها علیه ایران اقتصاد مقاومتی بخش انرژی ایران گشایش اقتصادی ایران ادغام در جامعه بین المللی


( ۳ )

نظر شما :

lpln ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۰:۵۷
«به علاوه، آشکار شده که در صورت کشیده شدن کار به درگیری نظامی، ایران توانایی مواجهه با ارتش آمریکا را نخواهد داشت». برای این ادعا دلیلی هم دارند، تا انجا که ما دیدیم خودداری از درگیری نظامی از طرف آمریکایی ها بود حتی زمانی که پهبادشون رو زدیم یا پایگاهشون رو زدیم یا زمانی که کشتی متحدشون رو گرفتیم. گویا تمام این مقاله برای القاء همین جمله به مخاطبان ایرانی نوشته شده تا گزینه نظامی را معتبر نشان دهد و از ترس موهوم مرگ ما را به خودکشی راضی کنند.