تحریم چند جانبه به جای تهاجم یک جانبه

۲۶ خرداد ۱۳۸۷ | ۰۱:۱۲ کد : ۲۰۷۶ اخبار اصلی
با وجودی که اروپائیان طی 5 سال گذشته و پس از جنگ عراق هرگز نتوانسته اند خاطره خوشی را از جورج بوش به خاطر آورند، اما طرح جدید وی برای مواجه با ایران با استقبال خوب رهبران اروپایی مواجه شد که در نوع خود بی سابقه بود.
تحریم چند جانبه به جای تهاجم یک جانبه
با وجودی که اروپائیان طی 5 سال گذشته و پس از جنگ عراق هرگز نتوانسته اند خاطره خوشی را از جورج بوش به خاطر آورند، اما طرح جدید وی برای مواجه با ایران با استقبال خوب رهبران اروپایی مواجه شد که در نوع خود بی سابقه بود.
 
8 می ( 19 اردیبهشت ) گذشته جان کانیرز، یکی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا و رئیس کمیته قضائی این مجلس نامه ای به جورج بوش ارسال کرد که با وجود جدی بودن متن آن، خبرش به رسانه های این کشور درز پیدا نکرد. او در این نامه رسما به رئیس جمهور آمریکا هشدار داد که تهاجم به ایران بدون کسب اجازه از کنگره می تواند زمینه استیضاح وی را فراهم آورد.
 
بخشی از این هشدار در واقع مبتنی بر شایعات و بعضا اظهارنظرهایی بود که از تدارک کاخ سفید برای انجام یک تهاجم به برخی از اهداف ایرانی حکایت داشتند. چندی پیش نشریه Asia Times به نقل از معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا که هنوز در محافل سیاست خارجی این کشور فعال است، نوشت که انجام حمله ای هوایی علیه مواضع سپاه قدس ایران توسط نیروهای آمریکایی و احتمالا اسرائیلی در دستور کار بوده است.
 
جی اسکات کارپنتز در این مورد گفت که مقامات پنتاگون در تابستان 2007 با این پیشنهاد که از سوی دیک چنی، معاون رئیس جمهور آمریکا مطرح شده بود، مخالفت کردند. به گفته این مقام سابق وزارت خارجه آمریکا، مقامات پنتاگون نگران حملات تلافی جویانه ایران در سراسر خاورمیانه از طریق نیروهای ایرانی و متحدان آن از جمله لشکر مهدی عراق و یا حزب الله لبنان بودند.
 
البته هشدار عضو مجلس نمایندگان آمریکا به بوش در مورد حمله به ایران مبتنی بر دریافت سیگنال های دیگری نیز بود که لحن بی پرده رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا در مورد تهدید خواندن ایران و گزارش دیوید پترائوس پیرامون دخالت سپاه قدس در درگیری های عراق از جمله آنها بودند. وضعیت به گونه ای شد که برخی از رسانه های آمریکایی وجود این سیگنال ها و جدی شدن آنها را با فضایی که پیش از تهاجم به عراق در سال 2003 به وجود آمده بود، مقایسه کردند.
 
در آن زمان جورج بوش با وجود مخالفت هم پیمانان اروپایی اش، نقشه خود را به انجام رساند و عراق اشغال شد. طی 5 سال گذشته مناسبات واشنگتن با اروپا شاهد یکی از بی فروغ ترین ادوار خود بود. عدم موافقت ژاک شیراک، رئیس جمهور وقت فرانسه در اعزام نیروهای این کشور برای همراهی در تهاجم به عراق موجب رد و بدل شدن اظهارات تندی از سوی مقامات واشنگتن و پاریس علیه دولت های یکدیگر و در نتیجه ایجاد فضایی سرد در روابط حاکم شد.
 
مخالفت های ضمنی گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین آلمان با اقدام خودسرانه جورج بوش در حمله به عراق نیز زمینه پیروزی مجدد حزب متبوع وی در انتخابات و در نهایت ابقای مجددش را در پی آورد. حتی تونی بلر هم که با وجود سیاست های حاکم حزبی اش توانسته بود به عنوان هم پیمان کلیدی آمریکا در اروپا مطرح کند، هرگز نتوانست از فضای ضد آمریکایی رایج آن زمان اروپا و زخم زبان ها در آمان بماند و به همین دلیل تا پایان دوران زمامداریش لقب "سگ دست آموز بوش" را با خود یدک کشید.
 
اما از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی رخ داده است. تغییراتی که نه تنها صحنه سیاسی اروپا را با روی کار آمدن دولت های چپ میانه از سارکوزی در فرانسه تا مرکل در آلمان دستخوش دگرگونی کرد، بلکه موجب شد تا جورج بوش نیز در رفتارش با اروپائی ها تجدید نظر کند.
 
این تغییر رفتار به خصوص در سفر تودیعی بوش به پایتخت های اروپایی و تلاش وی برای جلب همکاری به جای خطاب قرار دادن آنان در سخنرانی هایی غرا، قابل حس بود به گونه ای که برخی از رسانه های به آن اشاراتی روشن داشتند.
 
روزنامه دیلی تلگراف در مورد دلایل این "رفتار شمرده" بوش نوشت؛ خروج بسیاری از یاران کلیدی رئیس جمهور آمریکا از کابینه جنگی که تنها دیک چنی و کوندالیزا رایس در آن باقی مانده اند، یکی از عواملی بوده که وی را در تعدیل رفتارهای تندش در قبال اروپائیان خواهان راه حل های مسالمت جویانه، مصصم کرده است.
این روزنامه همچنین لزوم کسب حمایت کشورهای اروپائی برای مقابله با تهدید ایران را که به اصطلاح یکی دیگر از موضوعات مهم امنیتی در عرصه بین الملل تلقی می شود، یکی از دلایل دیگر تغییر رویه رفتار بوش در قبال اروپا ذکر کرده است.
 
از سوی دیگر با وجود اعتقاد ذاتی جورج بوش به انجام اقدامی یک جانبه علیه ایران، اکثریت کسانی که هم اکنون در کابینه جنگ آمریکا حضور دارند، نظیر رابرت گیتس، وزیر دفاع و مایکل هایدن، رئیس سیا بر این موضوع تاکید دارند که به دلیل حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، انجام اقدام قهرانه ای جدید در جبهه ای دیگر نمی تواند چشم انداز موفقیت آمیزی را نوید دهد.
 
این عده اعتقاد دارند که جورج بوش باید به دیپلماسی فرصت دیگری بدهد و به جای این که در این عرصه هم یک جانبه عمل کند، اقدامی همه جانبه را برای فشار دیپلماتیک به ایران با کمک گسترده اروپائیان در دستور کار قرار دهد. به همین دلیل بود که بوش در حالی که 6 ماه دیگر تا پایان دوره ریاست جمهوریش فرصت دارد، در سفر اروپایی خود به طور غیرمترقبه ای از اهمیت میراث دیپلیماسی بین الملل برای مواجه با ایران سخن گفت.
 
این رویکرد با استقبال خوب اروپائیان مواجه شد. او توانست حمایت قوی خانم مرکل را از اعمال تحریم های شدید تر علیه ایران به دست آورد. همچنین اتحادیه اروپا به بوش وعده داد که از سیاست های واشنگتن برای هدف قرار دادن بخش بانکداری ایران پیروی کند.
 
دیلی تلگراف به نقل از مقامات آمریکایی نزدیک به بوش نوشت که شخصیت وی به گونه ای نیست که بخواهد بدون به نتیجه رساندن یکی از موضوعات اصلی در سیاست خارجی دولتش یعنی ایران، کاخ سفید را به خلف خود واگذار کند.
 
تلاش بی سابقه بوش در سفر اخیرش به منظور جلب حمایت کشورهای اروپایی در فشار به ایران و تاکید وی به حمایت از راهکارهای غیرنظامی در این راستا حاوی این پیام است که وی عزم خود را در اتخاذ یک سیاست همه جانبه در قبال ایران به جای یک اقدام یک جانبه جزم کرده است.

نظر شما :