جانبدارى ايران از روسيه و اولويت هاى ثابت سياست خارجى مسکو

موضع‌گیری احمدی‌نژاد کارساز نبود

۰۹ شهریور ۱۳۸۷ | ۲۲:۲۹ کد : ۲۵۶۵ اخبار اصلی
نویسنده خبر: الهه کولایى
نمى توان انتظار داشت که جهت گيرى هايى حمايت گرايانه از روسيه، ديدگاه اين کشور را نسبت به برنامه هسته ايران تغيير داده و در همکارى اين کشور با امريکا تاثير گذار باشد، اما مى توان انتظار داشت که وضعيت موجود براى روس ها همچنان زمينه و فرصت لازم را براى چانه زنى با امريکا و بدست آوردن امتيازات بيشتر از کشورهاى غربى فراهم سازد. یادداشتی از الهه کولایی
موضع‌گیری احمدی‌نژاد کارساز نبود
محمود احمدى نژاد رئيس جمهور ايران، در اجلاس شانگهاى صراحتا از گرجستان به عنوان کشورى غربگرا نام برده و در تحولات اخير منطقه قفقاز، از روسيه جانبدارى کرد. همزمان با اظهارات احمدى نژاد، ولاديمير پوتين، نخست وزير روسيه در مصاحبه با سى ان ان، اعلام کرد که همکارى روسيه براى حل مناقشه هسته اى ايران، نه به دليل درخواست هاى غرب، بلکه به اين دليل است که اين اقدام در راستاى منافع ملى اين کشور است.
 يادداشت شفاهی الهه کولايى، کارشناس مسائل روسیه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
سياست خارجى  ايران در سال هاى اخير با اتکاى روزافزون به روسيه همراه بوده است. در واقع براى ايران در شرايط رويارويى روز افزون با غرب( امريکا، اروپا و ديگر متحدان امريکا) ظاهرا چاره و راهکارى جز اين باقى نمانده است.
 
به دنبال تغيير در سياست خارجى روسيه از دهه گذشته ( پيش از دوران پوتين) اين کشور سياست خود را در قبال خاورميانه بازسازى کرد و نسبت به کشورهاى اين منطقه توجه بيشترى را نشان داد و در سياست خارجى خود نسبت به مناطق پيرامونى به ويژه آسيا، بر خلاف سال هاى اوليه بعد از فروپاشى، حساسيت بيشترى را نشان داد.
 
در چهارچوب تغيير در سياست خارجى خاورميانه اى روسيه، ايران از درجه اهميت بالاترى برخوردار شد. در آيين سياست خارجى جديد روسيه، اين کشور همچنان اولويت همکارى خود را با امريکا و اروپا پس از کشورهاى CIS اعلام کرده و خاورميانه در اولويت بعدى براى اين کشور قرار گرفته و در بطن خاورميانه، ايران، چهارمين اولويت سياست خارجى روسيه را در ميان کشورهاى اين منطقه به خود اختصاص داده است.
 
نتيجتا ايران براى روسيه از جايگاه چندان مهمى برخوردار نيست ضمن اينکه مواضع ايران در حوزه آسياى مرکزى، قفقاز و درياى مازندران، براى مسکو حائز اهميت است. بنابراين زمانى که اولويت هاى سياست خارجى روسيه را مورد بررسى قرار مى دهيم، بيشتر به اين نکته واقف مى شويم که اتخاذ مواضعى چون حمايت ايران از روسيه در برابر غرب و گرجستان – که از سوى رئيس جمهور ايران مطرح شده است- تاثير مستقيمى بر اين اولويت بندى ها ندارد کما اينکه در گذشته نيز نداشته است چراکه روس ها ترتيب اولويت هاى خود در قبال جهان را بر اساس ميزان منافع و تهديداتى که از سوى اين کشورها درک مى کنند؛ قرار مى دهند.
 
در خصوص ايران، به دليل فضاى حاکم بر سياست خارجى کشورمان، متاسفانه امکان استفاده بهينه از ظرفيت هاى ژئوپلتيکى فراهم نيامده و در نتيجه جمهورى اسلامى ايران نتوانسته به گونه اى شايسته از اين ظرفيت ها در مناطق شمالى کشور بهره گيرد.
 
در نتيجه، اعلام مواضع ايران در خصوص حمله روسيه به خاک گرجستان با در نظر داشتن صلاحديد حفظ رابطه با روسيه، به روشنى پاسخى اين گونه را به همراه خواهد داشت که نخست وزير روسيه على رغم حمايت ايران از مسکو، همچنان بر همکارى خود با امريکا در برابر برنامه هسته اى ايران، تاکيد ورزيد، و انتظارى جز اين نيست نبايد داشت.
 
در خصوص برنامه هسته اى جمهورى اسلامى ايران، اين مسئله از ابتدا در کرملين مطرح بوده که يک ايران داراى توان هسته اى مستقل و قابل اعتنا، براى روس ها نيز قابل تحمل نخواهد بود؛ همکارى هسته اى مسکو و تهران به گونه اى تنظيم شده که با روند اتکاى فزاينده ايران و تضمين حفظ اين رابطه همراه باشد.
 
لذا نمى توان انتظار داشت که جهت گيرى هايى حمايت گرايانه از روسيه، ديدگاه اين کشور را نسبت به برنامه هسته ايران  تغيير داده و در همکارى اين کشور با امريکا تاثير گذار باشد، اما مى توان انتظار داشت که وضعيت موجود براى روس ها همچنان زمينه و فرصت لازم را براى چانه زنى با امريکا و بدست آوردن امتيازات بيشتر از کشورهاى غربى فراهم سازد.
 
مسير پر پيچ و خم در برابر مسکو
با توجه به تحولات چند روز گذشته در روابط مسکو و واشنگتن و به رسميت شناخته نشدن استقلال اعطايى روسيه به دو منطقه آبخاز و اوستياى جنوبى از سوى ساير کشورها، بايد گفت بسيار روشن است اقدام مسکو در شناسايى جدايى طلبان در اوستياى جنوبى و آبخازيا، واکنشى به اقدام اروپا در شناسايى جدايى کوزوو از صربستان به عنوان متحد تاريخى و سنتى روسيه است. موضع اعلام شده مقامات روس در زمان استقلال کوزوو، دقيقا به ترتيبى که امروز شاهد آن هستيم بود.
 
در آن زمان روس ها تهديد کردند چنانچه استقلال کوزوو به رسميت شناخته شود، اين امکان نيز پذيرفته خواهد شد که اوستياى جنوبى و آبخازيا هم استقلال خود را اعلام کرده و مورد پذيرش روسيه قرار گيرد. بنابراين مواضع امروز مسکو را بايد درچهارچوب سياست خارجى اين کشور در سال هاى بعد از فروپاشى و تاکيد رهبران آن بر بهره مندى از ظرفيت ها و توانايى هاى ژئوپلتيکى اين کشور، مورد ارزيابى قرار داد. به نظر مى رسد روند رو به افزايش شکاف بين روسيه، امريکا و اروپا به ويژه در مناطق پيرامونى روسيه مصاديق خود را پيدا کرده و اين اختلافات در مورد مسائل گوناگون ظاهر شود . همچنين مى توان اين انتظار را داشت که در تک تک جمهورى هايى که مى کوشند با افزايش رابطه خود با اروپا و امريکا، فشارهاى روسيه را مهار و قدرت مقاوت خود را ارتقا بخشند، اين نوع تقابل ها و رويارويى ها ادامه داشته باشد.
 
بايد توجه داشت که مفهوم اين روند، احياى دوباره جنگ سرد بين غرب و شرق نيست چراکه روس هاى به خوبى از نياز خود به رابطه با امريکا و اروپا و اهميت پيشگيرى از تکرار شرايط دوران اتحاد جماهير شوروى، مطلع هستند. لذا آنها تنها در پى ساختن ابزارهاى مناسب براى دفاع از منافع ويژه خود هستند.
 
 در واقع روس ها مى کوشند کارت هاى بيشترى براى بازى بدست آورند و توانايى خود را در نقاط مختلف به رخ رقبا و نه دشمنان بکشند. بنابراين به نظر مى رسد که در آينده نيز شاهد بروز اين نوع  اختلاف نظرها و بحران هاى کنترل شده در روابط غرب و روسيه باشيم.
 
با وجود اين روس ها به خوبى از ضرورت سياست رقابت و همکارى، آگاهى دارند و سعى خواهند کرد تا از طريق مذاکره و چانه زنى در تامين منافع خود پيش روند. 
الهه کولایى

نویسنده خبر


نظر شما :