نگاهی به سفر وزیر امورخارجه مصر به عراق

بازگشت دیر هنگام اعراب به بغداد

۱۶ مهر ۱۳۸۷ | ۱۴:۵۲ کد : ۲۸۶۵ اخبار اصلی
22 کشور اتحادیه عرب در حالی که هم در سطح رهبران و هم در سطح وزرای مختلف سالیانه گرد هم جمع می‌شوند تا مشکلات میان خود را مورد کنکاش و بررسی قرار دهند، اختلافات بسیار شدیدی با هم داشته و در این گستره تاکنون نتوانسته‌اند مهر پایانی بر این اختلافات گذارند.
بازگشت دیر هنگام اعراب به بغداد
در عرصه روابط بین‌الملل شاید آنچه بیش از دیگر موضوعات خودنمایی می‌‌کند، تعارضاتی باشد که کشورها با هم دارند و این همیشه بر تفاهم‌ها و اشتراک‌ها سایه افکنده است. به زبان ساده‌تر همیشه اختلاف‌ نظرها در این عرصه خود را بیشتر از همکاری‌ها نشان داده‌اند و افکار عمومی هم بیشتر اختلاف‌ها را به یاد می‌آورد و هیچ‌گاه هم نمی‌خواهد دایره تنگ تصورات خود را کوتاه کرده و از پس آن به دنیای بهتر و زیباتر دوستی و همکاری روی آورد. داستان امروز دنیای عرب هم بر همین منوال قرار دارد. 22 کشور اتحادیه عرب در حالی که هم در سطح رهبران و هم در سطح وزرای مختلف سالیانه گرد هم جمع می‌شوند تا مشکلات میان خود را مورد کنکاش و بررسی قرار دهند، اختلافات بسیار شدیدی با هم داشته و در این گستره تاکنون نتوانسته‌اند مهر پایانی بر این اختلافات گذارند.
یکی از بزرگ‌ترین تعارضاتی که کشورهای عرب امروز با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، به اشغال عراق و سرنگونی نظام بعث در این کشور باز می‌گردد. کشورهای عربی – به جز کویت و چند کشور کوچک دیگر – همه مخالف حمله آمریکا به عراق بودند و برای خود در این مورد استدلال‌هایی داشتند که پرداختن به آن هدف این مبحث نیست اما چون بحث مقایسه است، رژیم دیکتاتوری صدام که تحت محاصره قرار داشت، نظامی سنی بود که به شدت دارای تفکرات پان عربی بوده و از این رو به شدت در چارچوب‌های عربی کار می‌کرد، اما نظامی که امروز در این کشور بر سر کار آمده رهبرانی هر چند عرب دارد، اما آنها شیعیانی هستند که با ایران روابط بسیار خوبی داشته و از گذشته دور با رژیم صدام در زد و خورد بوده‌اند. در بعد دیگر نیز می‌توان گفت امروز عراق رئیس جمهوری کرد دارد و یک اقلیت غیر عرب در این کشور وارد عرصه سیاسی شده‌اند که از لحاظ نژادی خود را ایرانی برشمرده و از نظر زبانی هم روابط بسیار خوبی با ایرانی‌ها به خصوص کردهای ایران دارند. این مسایل باعث شده است هنوز هم اعراب از دولت جورج بوش به خاطر سرنگونی رژیم بعث دلخور باشند، چه اینکه صدام به عنوان یک رهبر پان عرب به خفت و خواری به دار آویخته شد. این قبیل امور با گذشت بیش از پنج سال از اشغال عراق هنوز هم بر روابط اعراب و امریکا سایه افکنده و کشورهای عرب لجبازی سیاسی خود را بر سر دولت شیعه نوری مالکی در می‌آورند و در این مسیر تا آنجا پیش می‌روند که به سختی حاضرند تا روابط خود را با این دولت عادی کنند.
اعراب منتظر بودند تا اقدامات خرابکارانه شان در عراق جواب داده و این کشور را از پا انداخته و دولت نوری مالکی هم استعفا داده و یک بار دیگر بازماندگان رژیم بعث در این کشور بر سر کار آیند، اما این انتظار چندان نتیجه نداد و دولت مالکی با هر زحمتی بود، توانست مسایل امنیتی را در این کشور جمع کرده و راه را برای توسعه سیاسی و اجتماعی در عراق فراهم کند. این در حالی بود که در غیاب کشورهای عربی، این ایران بود که با بازگشایی سفارت خود در بغداد پس از اشغال این کشور، به بازیگر اصلی در آن تبدیل شد و آمریکایی‌ها هم برای پیشبرد اهداف خود در عراق و حل مشکلات دست به دامان ایران شده‌اند. اعراب با برخورد با این واقعیت‌ها از یک سو و فشار دولت آمریکا از جانب دیگر تصمیم گرفتند تا بار دیگر به عراق آمده و بازی را به صورت کامل به ایران و ترکیه واگذار نکنند.
سفر اخیر احمد ابوالغیط وزیر امورخارجه مصر را می‌‌توان در همین راستا تفسیر کرد، کما اینکه مصری‌ها از آمده به عراق دارای اهداف و مقاصد بسیار دیگری هم هستند که آن را در چارچوب سیاست‌های کلی خود پیگیری می‌کنند. در این سفر وزیر نفت مصر هم ابوالغیط را همراهی می‌کرد. در برنامه کلی این سفر آمده بود که وزیر مصری برای افتتاح سفارت این کشور و تعیین سفیر خود راهی بغداد شده است، اما حسام زکی سخنگوی وزارت امورخارجه مصر در سخنانی تاکید کرد که علاوه بر این موضوع مصر در صدد آن است تا در حوزه‌های اقتصادی و تجاری هم با عراق وارد معامله شود و در این زمینه بیشترین تلاش را خواهد کرد. به گفته زکی بررسی مسایل دنیای عرب، خاورمیانه و همچنین مسایل خلیج‌فارس از موضوعاتی بوده که وزیر خارجه با مقامات بلندپایه عراقی در مورد آنها به رایزنی پرداخته است.
حال مصری‌ها چه در مورد خلیج فارس در سر دارند که باید در مورد آن با عراق به رایزنی بپردازند و عملا خلیج‌فارس و مسایل آن چه ربطی به این کشور آفریقایی دارد، باید از خلال تمایلات این کشور در دهه‌های گذشته به آن پرداخت. اما نفس سفر ابوالغیط نشان از آن دارد که اعراب در طول چند سال گذشت راه اشتباهی را – مانند بسیاری از دیگر برنامه‌های خود – طی می‌کرده‌اند و در این مورد تنها زمانی که سرشان به سنگ خورد، حاضر شدند روابط خود را با عراق از سر بگیرند. روزگاری می‌گفتند: مصری‌ها فکر می‌کنند، لبنانی‌ها چاپ می‌کنند و عراقی‌ها می‌خوانند؛ آیا بار دیگر این روزگار باز خواهد گشت؟ آیا پول کشورهای عرب باقی‌مانده کتابخوان‌های عراقی را در امان خواهد گذاشته تا بازار بزرگ کتاب بغداد – که یک بار هم توسط تروریست‌های القاعده هدف قرار گرفت و به آتش کشیده شد- رونق گرفته و نام نویسندگان مصری در این این بازار بار دیگر درخشیدن بگیرد؟
به هر حال سفر وزیر امورخارجه مصر می‌تواند درنگی باشد بر تجدید نظر در سیاست‌ها کلی اعراب در مورد شیعیان و نگاه مجدد آنها به نقش ایران در منطقه. ایران در حال حاضر بزرگ‌ترین و قدرتمندترین کشور منطقه است و مصری‌ها خوب می‌دانند که باید با ایران چگونه در مورد عراق تعامل کنند! شاید آمریکا که ارتشی 150 هزار نفری در عراق دارد نمونه کامل و خوبی در این رابطه باشد.

نظر شما :