ريشه ها و پيامد هاى جنگ در گرجستان

۲۲ مهر ۱۳۸۷ | ۲۲:۰۵ کد : ۲۹۰۱ اخبار اصلی
بررسى مناقشه گرجستان در مرکز مطالعات آسياى ميانه و قفقاز دانشگاه تهران‏
ريشه ها و پيامد هاى جنگ در گرجستان
مرکز مطالعات آسياى ميانه و قفقاز دانشگاه تهران‏، اين هفته در نخستين نشست سال تحصيلى جديد به بررسى ريشه ها و پيامد هاى جنگ در گرجستان پرداخت. در اين نشست دکتر بهرام امير احمديان استاد دانشگاه و کارشناس مسايل آسياى مرکزى و دکتر الهه کولايى عضو هيات علمى دانشگاه تهرانسخنرانى کردند.
 
دکتر کولايى: آنچه که درقفقاز اتفاق افتاد را مى توان مساله اى درامتداد تحولات شوروى دانست و امر چندان بى سابقه اى به حساب نمى آيد. اگر تحولات مربوط به سياست بين المللى و منطقه اى روسيه را به ويژه در زمينه نگاه به جمهورى هاى پيشين و الگوى رفتارى آن در قفقاز درنخستين سالهاى پس از فروپاشى(1993-1994) بنگريم، درخواهيم يافت که اين رفتار و حادثه چندان عجيب نبود. ولى آنچه به طور حتم مى توان بر آن تاکيد کرد اشتباه محاسبه اى ساکاشويلى در زمينه اقدام نظامى در اوستيا است.پاسخ روسيه نشان دهنده اراده روسيه در اداره حوزه منافع حياتى با استفاده همه ابزارها بود که اين امر نيز جديد نبود و در آيين نامه نظامى روسيه مصوب سال 2000 مد نظر قرار گرفته بود و آيين جديد سال 2008 روسيه در زمینه دفاع از منافع حياتى و ملى خود‏، اقدام نظامى را حق خود دانست. البته در فضاى خوشبينانه پس از فروپاشى اتحاديه شوروى اين رفتار براى برخى از ناظران تا حدوددى غير منتظره بود. اما از سال 1994 به بعد شواهدى از تغيير سياست منطقه اى روسيه ديده شد و تبديل آرمانگرايى به وافع گرايى وعمل گرايى که در زمان پوتين تعميق شد نشان ازعجيب و غير منتظره نبودن اين رفتار دارد.
 
دکتر اميراحمديان: با حوادثى که به وقوع پيوست، يازده سپتامبر جديدى درمنطقه اتفاق افتاد که سرآغاز يک عمليات و روند جديد به حساب مى آيد. مدتى بين روسيه و گرجستان تنش وجود داشت اما پيش از گرجستان، غرب براى روسيه تنش به وجود آورده بود. گسترش ناتو به سمت شرق، استقرار سپر دفاع موشکى در روسيه همه تهديد براى روسيه به حساب مى آمد. وقوع انقلاب هاى رنگين در مناطق پيرامونى روسيه و جمهورى سابق شوروى نيز اين امر را تشديد مى کرد. استقرار سپر دفاع موشکى در روسيه، عکس العمل هاى مختلف اين کشور را در پى داشت. در ابتدا اعتراض، سپس تهديد و در آخر پيشنهادات روسيه که در مجموع آنها کارساز نبودند. غرب تصميم خود را دنبال مى کرد روسيه تهديد کرد که در صورت استقرار سپر دفاع موشکى، کشورهاى ميزبان را هدف حمله قرار خواهد داد. بدين ترتيب روسيه در حال نمايش توان استراتژيک خود بود. روسيه به مدت 11سال هواپيماى توپولف نظامى را به پرواز در آورد، بمب خلا و موشک هاى بالستيک دور پيماى خود را آزمايش کرد. به تعبيرى روسيه در پى نمايش دادن توان نهفته و مانور نظامى خود است.
گرجستان به عنوان همسايه روسيه، حرکت هاى صورت داد که موجب نارضايتى روسيه شد. آمادگى ميزبانى استقرار سپر دفاع موشکى و پيوستن به ناتو باعث اعتراض روسيه شد. چرا که مرزهاى شمالى گرجستان منطبق بر کوهاى قفقاز بزرگ جزء مرزهاى جنوب غربى روسيه است و روسيه نيز براى اداره سرزمين بزرگ خود براى اين کوه ها اهميت نظامى و استراتزيک قائل است. هر تحرک و رخنه اى دراين مرزها موجب برهم خوردن نظم استراتژيک در منطقه و شروع نارضايتى ها خواهد بود.
اعلام استقلال کوزوزو به رسميت شناخته شدن آن توسط امريکا نيز موجب اعتراض روس ها شد.
سرانجام در هشتم ماه اوت و همزمان با افتتاح بازى هاى المپيک چين، گرجستان به اوستياى جنوبى حمله کرد. اوستيا يک استان خود مختار است با اقوامى نامتجانس با گرچى ها. ابخازيا هم همين شرايط را داراست. از آغار فروپاشى شوروى، مساله اين دو منطقه بين المللى شده است و اين دو واحد خودمختار، به وضعيت خود اعتراض کرده و خواهان ايجاد دولت مرکزى شده اند. توجيه آنها نيز اين گونه بود که ما براى جدايى از گرجستان از همان قانونى استفاده خواهيم کرد که به گرجستان اجازه جدايى از شوروى را داد. ازسال 1992آتش بسى در اوستياى جنوبى برقرار شد و واحدهايى امنيتى در منطقه مستقر شدند که ترکيبى از سه گردان 500گرجى، 500روس و 500 سرباز از اوستاى شمالى در فدراسيون روسيه بود. سازمان امنيت و همکارى اروپا نيز شرايط را مانيتورينگ مى کرد .
واما بررسى شرايط گرجستان، گرجستان درسال 2003 با انقلاب رز که انقلابى آرام و بيشتر يک نافرمانى مدنى مواجه شد. در سال 2004و در پس حوادث اين انقلاب، ساکاشويلى همراه با وعده هاى زيادى چون اعاده حاکميت گرجستان بر مناطق جدا شده بر سر کار آمد. وى برآورد نادرستى از شرايط داشت و نتوانست وعده هاى خود را عملى سازد. به تدريج گروهى از ياران و طرفداران ساکاشويلى او را متهم به ديکتاتورى کردند و از وى جدا شدند. ساکاشويلى در داخل با مشکلات عديده اى روبرو شد. سرمايه خارجى به اين کشور جذب نمى شد. آرمانگرايى هاى غير واقعى رواج داشت. ثبات اقتصادى  و سياسى وجود نداشت. آثار و نتايج مثبت حاصله ازانقلاب رز تنها در شهر تفليس ديده مى شود..در ساير شهرها شرايط نامناسب اقتصادى به خوبى مشهود است. گرجستان در زمان اتحاديه شوروى صنعت پيشرفته اى داشت. بعد از فروپاشى ساختارهاى آن برهم ريخت و ثباتى برقرار نبود و دولت تنها براى اعاده حاکميت خود هزينه مى کرد بنابراين توسعه اى صورت نگرفت.
گرجستان روسيه را به کمک به مناطق جدا شده متهم مى کند که اين امربه حاکميت ملى گرجستان صدمه مى زند. گرجى ها خواهان برهم خوردن ترکيب روسى نيروهاى مستقردرمناطق حائل بودند. روسيه نيز نسبت به اقدامات گرجستان اعتراض داشت و آنرا متهم به کمک نظامى از طريق مرزهاى خود به جدايى طلبان مى کرد. گرجستان درخارج از عرف ديپلماتيک روسيه را مورد اتهام قرار مى داد و برخى ديپلمات هاى روس به جرم جاسوسى از گرجستان اخراج شده بودند. بدين ترتيب درگيرى ها در طى سالهاى متمادى ادامه داشته است.
آيا براى حمله گرجى ها آمادگى قبلى در دو طرف وجود داشته است؟ براساس گفته پوتين، اکراين کمک هاى نظامى زيادى به گرجستان در چند ماه اخير کرده بود. روس ها هم در بهارسال 2008در قفقاز شمالى مانور گسترده نظامى و دريايى اجرا کرده بود .
روسيه گرجستان را متهم به کشتن سربازان پاسدار صلح کرد و معتقد بود شهروندان روس در اوستيا جنوبى وجود داشتند و براى حفظ و حمايت از آنها وارد عمل شده اند و قصد تجاوز ندارند. روسيه حتى به تفليس و گورى حمله مى کند.گرجستان را محاصره دريايى کرده تا کمک نظامى نتواند بگيرد. کرجستان در اين شرايط عقب نشينى کرد و طرح شش ماده اى سارکوزى مطرح و اتحاديه اروپا وارد عمل شد.
گرجستان هيج گاه در تاريخ خود دولت واحدى نداشته است. ابخازيا نيز هيچ گاه نمى خواستند در مرزهاى گرجستان قرار گيرند اما به دليل اينکه مرزهاى تعريف شده بين المللى وجود نداشت مجبور به اين کار شدند. درمنطقه جنوب شرقى گرجستان، ارامنه ساکن هستند که نسبت به پيوستن به ارمنستان اعتراض دارند. در مناطق شرقى‏، آذرى ها خواهان پيوستن به آذربايجان هستند. دولت جوان گرجستان باید با همه مسائل دست پنجه نرم کند.
پس از حمله در اروپا نيز اختلافات وعکس العمل هاى متفاوت وجود داشت. مهم ترين نظر اين بود که روسيه توانست روند استقلال اوستيا و آبخازيا را تسريع کند. اين مساله در دوماى دولتى روسيه، شوراى فدراسيون تصويب در اعلاميه رياست جمهورى مورد اعلام شناسايى بين المللى قرار گرفت. و شايد اين مساله در پاسخ به اروپا وامريکا براى اعلام شناسايى و استقلال کوزوو صورت گرفت.
در ابتکارات صلحى که در اتحاديه اروپا مطرح مى شود، صحبت از بازگشت به موقعيت پيش از هشتم اوت است. به صراحتى سخنى از باطل کردن اعلاميه استقلال به ميان نيامده و صحبت از مذاکره اين وضعيت در کنفرانس هاى بين الملى است. اتحاديه اروپا برخوردى دو پهلو با اين قضيه داشته است. روسيه اعلاميه را اجرا کرده است و نيروهاى خود را به آبخازيه و اوستيا براى برقرارى رابطه ديپلماتبک فرستاده است.
در اتحاديه اروپا برخى مخالف بودند و برخى موافق. اکثريت تمايلى به برخورد با روسيه ندارند. کشورهاى اروپاى شرقى عضو پيمان سابق ورشومخالف روسيه هستند.
ترکيه وارد مساله شده و ائتلاف قفقاز را مطرح مى کند. در سفرى که گل به ارمسنتان داشت، ايران را از اين ابتکار حذف کرد.ارمنستان و روسيه با اين طرح مخالفت کرده اند.
 
بدين ترتيب رويه جديدى درمنطقه پيش آمده که چون درساير مناطق اوراسيا استعداد چنين مسائلى وجود دارد، ترس از سرايت مساله وجود دارد.
 
دکترکولايى: با حادثه فروپاشى اتحاديه شوروى در سال (92دى ماه 70) مفهوم جدا شدن و استقلال يافتن با گذشت چند سال زير سوال قرار گرفت. روسيه در ميان جمهورى هاى باقيمانده شوروى ميراث دار اتحاديه شوروى در محيط بين الملل شناخته شد. طبيعى است که نگاهى که در روسيه نسبت به فروپاشى جمهورى ها وجود داشت به سرعت متحول شد. جدايى طلبى قفقاز‏، مولداوى نگاه رهبران مسکو را به روابط تغيير مى دهد
همزمان با تغيير نگاه مسکو به جمهورى هاى پيرامون، ما با يک نگرش در امريکا براى مهار روسيه در مرزهاى فدراسيون مواجه هستيم. امريکا به صراحت مهار روسيه وجلوگيرى ازتوسعه نفوذ روسيه خارج از مرزهاى فدراسيون را مطرح کرد. ما با يک تعارض رو به گسترش از سالهاى 94 به بعد مواجه هستيم. روسيه جمهورى هاى سابق را حوزه منافع حياتى خود مى داند. از طرفى امريکا مهار روسيه در مرزهاى فدراسيون را مطرح مى کند
برخى گمان مى کردند با از بين رفتن نظام کمونيستى، اختلافات غرب با روسيه نيز حل شده و تعارض وجود ندارد ولى روند تحولاتى که مطرح شد باعث شد تا نگاه خوش بينانه به بدبينى و عدم اعتماد تبديل شود.
ميراث شوروى در روسيه است و اين ميراث تنوع قومى در سراسر جمهورى هاست.
مسکوابزارهاى زيادى براى نفوذ خود در جمهورى ها دارد. من جمله نقشى که درجنگ ابخازيا بازى مى کند: روسيه براى فشار بر گرچستان جنبش جدايى طلب آبخازيا را مورد توجه قرار مى دهد.درسال 93نيز همين سياست را با فشار بر تفليس اجرا کرد.
از سال 1994به بعد قرار داد انتقال نفت به غرب توسط طرف هاى اروپايى و امريکايى و ترک صورت گرفت نفت باکو براى انتقال به غرب از مسير باکو- تفليس -جيجان عبور کرد. اين دومين نقش تفليس بود و اگر اجازه اينکار را نمى داد مساله انتقال و دسترسى يه نفت خزر منتفى بود.
تحولات ناشى از انقلاب هاى رنگى، تمايل جايگزينى ساکاشويلى که گرايش به غرب داشت را با فردى متعادل ايجاد کرد. تا روابط با مسکو در حد تعادل قرار گيرد.
روسيه به صراحت خط قرمز مرزهاى جمهورى هاى شوروى در شرق را مطرح کرده است. تمامى توافقات روسيه با ناتو تا زمانى است که ناتو در مرزهاى جمهورى ها متوقف بماند. روسيه به صراحت مرزهاى جمهورى ها را حوزه منافع حياتى خود مى داند و گرجستان براى اين گناه نابشخودنى انتقال نفت خزر به مرزهاى غربى که به معنى زير سوال بردن نفوذ روسيه در آسياى مرکزى و پيرامون خزربود بايست هزينه مى پرداخت. روسيه مايل نيست که در حوزه منافع حياتى او بازيگران ديگر راه پيدا کنند. اهميت جنگ گرجستان در ژئوپلتيک منطقه مطرح مى شود.حمله گرجستان نشان داد که نه سازمان ملل، نه سازمان همکارى اروپا و نه ناتو قادر نيستند در شرايط فعلى در برابر تهديات مورد نظر اتلانتيک گرايان اقدام عملى انجام دهند.
و نکته آخر نقش امريکا و اسرائيل در حمايت لجستيک گرجى هاست. امريکا به صراحت براى دفاع مسير انتقال نفت بحث آموزش نظاميان گرجى را مطرح مى کند. گزارش ها حاکى از ايفاى نقش امريکا و اسرائيل در اين بين است. البته امريکا بهانه اين کار را برقرارى امنيت مسير انتقال نفت و مقابله با تروريزم مطرح مى کند. همراهى گرجستان در مبارزه با تروريزم در عراق و حضور نيروهاى نظامى گرجى در عراق نيز نشان از اين امر دارد.
بحث احياى حنگ سرد با ويژگى ها و ابعاد و عمق دوران شوروى بحث واقع بينانه اى نيست. تجربه شوروى را روس ها مايل به تکرار نيستند. ما بايست با ارزيابى واقعى به اين مساله بنگريم و ازساده سازى خود دارى بکنيم و نبايست رفتارهايى در پيش گيريم که به تامين منافع ديگر بازيگران منجر شود.

نظر شما :