از سال 2008 چه چیزهایی در یادمان خواهد ماند؟

۰۷ دی ۱۳۸۷ | ۰۰:۳۵ کد : ۳۵۲۰ اخبار اصلی
امسال حوادث زیادی را پشت سر گذاشتیم که اکثر آنها دلخراش بودند. تنها چند دقیقه زمان لازم بود تا 4 حادثه بزرگ سال 2008 را در لیست خود جای دهم: لمن برادرز، باراک اوباما، المپیک چین و جنگ روسیه و گرجستان. انتخاب پنجمین حادثه کمی سخت تر بود...
از سال 2008 چه چیزهایی در یادمان خواهد ماند؟
معمولا، وقتی می خواهم لیستی تهیه کنم، انجام این کار را پشت گوش می اندازم. هرچند، سالی یکبار تهیه لیستی از 5 اتفاق بزرگ در 12 ماه گذشته دیگر به یک عادت تبدیل شده است.
 
امسال حوادث زیادی را پشت سر گذاشتیم که اکثر آنها دلخراش بودند. تنها چند دقیقه زمان لازم بود تا 4 حادثه بزرگ سال 2008 را در لیست خود جای دهم: لمن برادرز، باراک اوباما، المپیک چین و جنگ روسیه و گرجستان. انتخاب پنجم دشوار تر بود، بنابراین آن را برای خوانندگان وبلاگم به حالت همه پرسی درآوردم.
 
خوانندگان پیشنهادهای بسیاری را به ثبت رساندند. بیشترین موضوع مطرح شده، حملات تروریستی بمبئی بود. مسائل دیگری که خوانندگان به آن توجه داشتند، اعلام استقلال کوزوو، عدم پذیرش پیمان لیزبون توسط ایرلندی ها، حضور 6 ماهه نیکولا سارکوزی به عنوان رییس دوره ای اتحادیه اروپا، اولین نشست گروه جی 20، توافقنامه هسته ای بین هند و امریکا، ادامه مبارزات در جمهوری کنگو و جنگ های سومالی و زیباوه بودند. اما بسیاری ترجیح می­دهند ابعاد اقتصادی سال 2008 را بیشتر پررنگ کنیم. اقتصادی که رسما ورطه سقوط را آغاز کرده است. سال 2008 با بیکاری خیل عظیمی از مردم جهان پایان یافت. قیمت مسکن در سراسر جهان به شدت سقوط کرد در حالی که خریداری برای آن نبود و اقتصاد ایسلند تا مرز فروپاشی کامل پیش رفت.

 
وجود تعداد زیادی از ایده ها در مورد این مسئله سبب شد تا من انتخاب های اولیه خود را نیز دوباره مرور کنم. افراد مختلفی به من گفتند که جنگ بین روسیه و گرجستان، دعوای چندان مهمی نبود ولی با وجود چنین عکس العمل هایی من این حادثه را همچنان در لیست چهار جادثه همه خود جای دادم.
 
آیا انتخاب باراک اوباما به عنوان رییس جمهور امریکا و ورشکستگی لمن برادرز حوادث مهم تری هستند؟ این بستگی به دیدگاه شما دارد که آیا شما بر این باورید که تاریخ را افراد خاص شکل می دهند یا نیروهای بی نظیر بزرگ. بحران مالی اقتصادی سبب شد تا من به قضا و قدر اعتقاد بیشتری پیدا کنم و دیدگاهی را دنبال کنم که در آن نیروهای بی نظیر بزرگ تاریخ را شکل می دهند.
 
ورشکستگی  لمن برادرز در تاریخ 15 سپتامبر نقطه عطفی در بانکداری به حساب می آید. من در حال حاضر می توانم حوادث مشابهی را طی 12 ماه گذشته نام ببرم. باید به این نکته توجه داشت که این یک چرخه نزول و افول نیست. این شکست یک سیستم است. این مانند فروپاشی دیوار برلین است. بحران اقتصادی در حال حاضر ثبات اقتصادی و سیاسی تمام دولت ها در سراسر جهان را تهدید می کند.
 
آیا انتخاب باراک اوباما دلیلی بر آغاز عصر جدیدی به شمار می آید؟ با توجه به اینکه وی هنوز قدرت را به دست نگرفته است، بسیار زود است که بخواهیم در مورد این موضوع قضاوت کنیم. اما انتخاب اولین سیاه پوست به عنوان رییس جمهور امریکا، خود نقطه عطفی در تاریخ به شمار می رود.
 
حوادث سه و چهار یعنی المپیک و جنگ گرجستان، کاملا مشخص هستند. افتتاحیه بازی های المپیک در پکن و ورود تانک های روسی به خاک گرجستان در یک روز بود، یعنی در تاریخ 8 آگوست. از جنبه های مختلف این دو حادثه سمبلی برای گسترش اغماض بودند. رستاخیز سلطه جویان برای به چالش کشیدن لیبرال دموکرات های غربی.
 
در پایان سال، ایده طلوع دوباره سرمایه داران سلطه گر با شک و تردید باقی ماند. اقتصاد چین با مشکل رو به رو شده است، رشد اقتصادی در این کشور کاهش پیدا کرده و صادرات رونق سابق را ندارد. این درحالی است که وضعیت در روسیه نیز بهنر نیست، رشد اقتصادی، مبادلات ارزی و سرمایه گذاری خارجی و وضعیت خوبی نیست.
 
اما المپیک و جنگ گرجستان هنوز شایستگی این را دارند که در این لیست باقی بمانند. بازی های المپیک به عنوان سمبلی از 30 سال تغییر در چین برنامه ریزی شده بودند و در سراسر جهان به نمایش درآمدند. حمله روسیه به گرجستان در واقع پایانی بود بر زندگی سیاسی میخائیل ساکاشویلی، رییس جمهور گرجستان. مهم تر اینکه چنین جنگی تاکیدی بود بر اعلام مجدد منطقه نفود روسیه که گرجستان و اوکراین نمی توانند به ناتو بپیوندند.
با این تفاسیر پنجمین حادثه سال 2008 چه خواهد بود؟ بسیاری از خواننده ها به این نکته اشاره کرده بودند که اگر تروریست ها به بمبئی حمله کردند، این حملات در لندن و نیویورک نیز اتفاق افتاده بود و بنابراین باید لندن و نیویورک را نیز بدون تردید در لیست جای دهم. این مسئله کاملا درست است. چرا که حملات تروریستی در هر نقطه از جهان که اتفاق بی افتند، تمام جهان را تحت تاثیر خود قرار می دهند، حملات تروریستی بمبئی در صورتی می توانست در این لیست جای بگیرد که سبب آغاز جنگی بین پاکستان و هند می شد که خدا را شکر چنین نشده است.
 
بنابراین پنجمین انتخاب برای سال 2008 افزایش و کاهش قیمت نفت است.( قیمت نفت در ماه جولای به بالای 147 دلار رسید و در حال حاضر به کمتر از 40 دلار در هر بشکه نزول پیدا کرده است) در نیمه اول سال با افزایش قیمت نفت تمام تحلیل ها حول محور فقدان منابع و افزایش قدرت کشورهای تولید کننده انرژی می چرخید. با کاهش 100 دلاری در قیمت نفت، دولت های تولید کننده ناگهان مانند بانک وال استریت متزلزل شدند. چین و روسیه به همراه سایر کشورهای جهان درسهای اولیه مارکسیسم را دوباره آموختند. سیاست ها را اقتصاد جابه جا کرد. این درسی است که به نظر می رسد در سال 2009 نیز آن را مرور خواهیم کرد.
این مقاله توسط گیدئون راچمن در نشریه فایننشیال تایمز به چاپ رسیده است.

( ۴ )

نظر شما :