سالی برای یک اقتصاد جدید

۱۱ دی ۱۳۸۷ | ۲۱:۲۵ کد : ۳۵۷۰ اخبار اصلی
دراین فصل تمام ستون‌نویسان و روزنامه‌نگاران به خودشان اجازه می‌دهند تا درباره سال جدید دست به پیش‌گویی بزنند. امسال، چنین پیش‌بینی بیش از هر زمان دیگری غیر عاقلانه است...
سالی برای یک اقتصاد جدید
دراین فصل تمام ستون نویسان و روزنامه‌نگاران به خودشان اجازه می دهند تا درباره سال جدید دست به پیش گویی بزنند. امسال، چنین پیش بینی بیش از هر زمان دیگری غیر عاقلانه است. در اولین سه شنبه هر ماه، برخی از اقتصاددانان برجسته امریکایی با یکدیگر ناهار می خورند. در آخرین ملاقات آنها، ناهماهنگی های اقتصادی اخیر به طور گسترده ای مورد بحث قرار گرفت. در آخر جلسه اعضای حاضر در این جلسه توانستند بر سر یک موضوع به توافق برسند: اینکه هیچ توافقی بر سر اینکه چه اتفاقی رخ داده است و چه باید کرد وجود ندارد.
 
با وجود آنکه پیدا کردن راهی در این شرایط بسیار دشوار است، اولویت اول، تفکر بسیار است. ما نیازمند یک تئوری جدید اقتصادی در مورد اعتبارات هستیم. با گذشت دهه ها، اقتصاددانان به این توافق رسیدند که بحران اقتصادی به دلیل سیاست های بسیار سخت گیرانه پولی است. سیاستمداران بر این عقیده اند که نباید اجازه داد که چنین اتفاقی تکرار شود.
 
این توافق اقتصادی توسط واقعیت های مدرن سیاسی تقویت می شوند. هرچند سیاستمداران آرزو می کنند که می‌توانستند خودشان این مسائل را حل کنند. آنها می دانند که اقتصاد در هر انتخاباتی تاثیر گذار است. آنها همچنین می دانند که رای دهندگان نمی خواهند مالیات بپردازند اما خواهان بیشترین خدمات اجتماعی نیز هستند. استانداردهای بالای زندگی، پول زیاد برای برنامه های اجتماعی، مالیات های پایین و ... تنها یک راه برای تطبیق دادن این مسائل چه به طور عمومی و چه به طور خصوصی وجود دارد.
 
همان‌طور که همه ما امریکایی ها می دانیم، گرفتن اعتبار معتدل در مسائل مالی لذت بخش است. یک آتش کوچک تا زمانی که در شومینه است و قابل کنترل به اندازه کافی نور و گرما دارد. اما اگر اعتبار و آتش مرزهای خود را بشکنند شهر را به کام خود می برند. بنابراین یک سوال ساده مطرح می شود که چگونه باید آتش نشانان به گونه ای عمل کنند که اقتصاد را در شرایطی نگه دارند که گرمای خود را داشته باشد بدون اینکه خانه و کاشانه هایمان در آتش بسوزد؟
 
طی سال ها، همواره مشکلی پيرامون رشد نقدینگی وجود داشت. در اوایل دهه 80، نقدینگی از یک شاخص به شاخص دیگر می جهید- M1,M3- به طوری که به نظر می رسید که سیستم نقدینگی جدیدی را به وجود خواهد آورد. این مسئله به عنوان فرصتی برای بدبینان به شمار می رفت تا همه چیز را به تمسخر بگیرند. به‌ويژه زمانی که مشخص شد که بهترین شاخص در واقع محدود کردن پول است: به اسکناس و سکه که در یک اقتصاد پیشرفته واقعات این مسئله معنا ندارد.
 
در واقع پول محوری معنایی ندارد و در واقع یک پیشنهاد غیر اجرایی است. پول نیز مانند یک انبار پر است و در واقع کالا به شمار می رود. بنابراین اگر ذخیره پولی در ارتباط با ذخیره سایر کالاها، افزایش یا کاهش پیدا کند، ارزش پول کاهش یا افزایش پیدا می کند. بنابراین باید مطمئن شد که ذخیره پولی باید به اندازه ای باشد که بتواند سبب رشد اقتصادی شود اما این اقدام نباید با سرعت انجام شود چراکه در این صورت سبب ایجاد تورم خواهد شد. اینجا تنها یک مشکل باقی می ماند. برای تنظیم کردن رشد ذخیره پولی، ما باید توانایی این را داشته باشیم که بتوانیم آن را اندازه گیری کنیم. در یک اقتصاد پیشرفته، جایی که بخش‌های مالی راهکارهای زیادی برای تولید پول دارند، این مسئله به دلیل قوانین گودهارت بسیار دشوار است.
 
تا سال های 1990، پول محوری به نظر ساده تر از انسان شناسی بود. وقتی که تورم غیر قابل کنترل شد، نیاز کمتری به نگرانی در مورد ذخیره پولی بود. لوله کش های لهستانی و کارکنان کارخانه های چین، همچنان هزینه‌های کار را پایین نگه می داشتند و این در حالی بود که کامپیوترها سبب شدند تا کالاها بر اساس مبنای درستی تولید شوند.
 
در عین حال، امروز این مهم است که بتوانیم یک بیماری مزمن را تشخیص دهیم تا پزشکانی را مورد مواخذه قرار دهیم که معالجه اشتباهی انجام داده اند. اما تشخیص به موقع در واقع مهمل نما است. همه بر این امر توافق دارند که بحران اقتصادی اخیر به سبب گرفتن وام های بالا است. بنابراین سیاستمداران در این باره چه می گویند؟ آنها خطاب به بانک ها می گویند که لطفا به دادن اعتبار ادامه دهید، به جامعه می گویند که لطفا به گرفتن وام و اعتبار ادامه دهید. به رای دهندگان می گویند که اجازه ندهید نتایج این بحران بر روی شما تاثیر بگذارد.
 
این از اهمیت بالایی برخوردار است. به نظر می رسد که راه چاره دیگری وجود ندارد. اما ما باید به سمت ندانسته ها پیش برویم. بیایید امیدوار باشیم که در سال جدید این مسائل روشن تر از امروز باشد. سال نوی میلادی مبارک.
این مقاله توسط بروس اندرسون به رشته تحریر درآمده است.

نظر شما :