خانه ای از شن و مه

۰۳ شهریور ۱۳۸۸ | ۰۳:۵۶ کد : ۵۴۶۷ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
می‌توان پیش‌بینی کرد که دولت دهم با هزینه‌ها و آزمون و خطاهای بسیار حرکت خواهد کرد.
خانه ای از شن و مه

اگر احمدی نژاد مدل 84 هندوانه در بسته بود و خیلی ها به خاطر گمنامی و جوانی انتخابش کردند، احمدی نژاد 88 مشتی باز شده دارد و روی همین اصل هم بود که یکباره مخالفان جدی و پرشمار پیدا کرد و ایرانیان را به دو دسته طرفدار و مخالف او تبدیل کرد.

بعد از حجم بالای برکناری ها و استعفاها و تغییرات پرشمار در کابینه نهم که احمدی نژاد از آن به عنوان تغییر یاد می کند، کاملا قابل تصور بود که چینش کابینه دهم به شب آخر بکشد و این همه اما و اگر با خود همراه بیاورد.

شاید سرسخت ترین مخالفان و حتی آنان که قرار است عن قریب سرشان به سقف کوبیده شود هم راضی نباشند که دولت دهم با همه حواشی که با خود آورد، دولتی ناکارآمد و صرفا هزینه تراش باشد و از مهره هایی بهره بگیرد که مایه افول جایگاه وزارت و اقتدار شخص احمدی نژاد باشد.

همان طور که انتظار می رفت رییس دولت نهم در کابینه دهم غالب نفرات تیم سابقش را غربال کرد و افرادی را پیشنهاد داد که کمتر کسی بتواند نامشان را تلفظ کند.

رییس جمهور ایران بی شباهت به یکی از مربیان فوتبال کشورمان نیست که به دنباله روی از علی پروین - اسطوره فوتبال ایران - شهره است و غالبا در توجیه شکست های تیمش می گوید: "از کسی انتقاد نکنید، مقصر این باخت من هستم و شخصا مسئولیت همه چیز را قبول می کنم".

در نگاه اول، چنین واکنشی در قبال باخت چیزی جز گذشت و فداکاری و به گردن گرفتن گناه دیگران به نظر نمی رسد اما اگر به پیامدهای این مسئولیت پذیری فردی و خود اتکایی و نیز سلب مسئولیت از دیگران و خرد شمردن آنها بنگریم، دیگر نمی توانیم بر اتخاذ چنین رویکردی نام فداکاری بگذاریم و آن را بستاییم.

گفته اند و نوشته اند که برگزاری انتخابات دهم و نتیجه آن، سرآغاز تلاش برای تغییر ساختارهای عدیده در نظام جمهوری اسلامی و سربر آوردن شکلی تازه از حکومت اسلامی خواهد بود. لازمه این امر یکی نفی ساختارهای گذشته است و دیگر برنامه ریزی جدید برای آینده. محمود احمدی نژاد ویژگی نخست را با خود دارد و از سال 84 تا کنون بر طبل نفی کوبیده و ظاهرا از امسال انگشت بر کلید حذف (delete) گذاشته است. اما هم او و هم تئوریسین های اطرافش از خصلت دوم بی نصیب اند و تا امروز از برنامه ریزی عاجز بوده اند و نتوانسته اند استراتژی های مد نظر دولت متصل به آخرالزمان را به تاکتیک های اجرایی درآورند.

کابینه ای که احمدی نژاد چند روز پیش معرفی کرد و به تعبیر خودش مثل یک قله پشت آن ایستاد، مصداق کامل جوانی کردن و هزینه تراشی و یک موج تازه از ضعف و بی تصمیمی است. آنچه را حامیان احمدی نژاد به عنوان جوان گرایی یاد می کنند، حاوی معنی حقیقی این واژه نیست. جوان گرایی تزریق خون تازه و تحرک و نیروی کارآمد و خلاق است و در مقابلش جوانی کردن یعنی بی تجربگی و خطاپذیری و قصور پی در پی.

احمدی نژاد این بار نیز نشان داد که قصد ندارد وزیرانی قدرتمند و صاحب نظر - بخوانید مستقل - را به کار بگمارد. او در دوره قبل با برخی چهره های باتجربه و صاحب رای کار کرده و به مشکل خورده بود و در این دوره به نیکی فهمید که در صورت تکرار این روند، از استیلایش بر وزارتخانه ها کاسته خواهد شد و قادر به ترکتازی و یکجانبه گرایی در دولت نخواهد بود.

شاید اقتضای آن سیستمی که بناست از سال 88 در داخل ایران پی گرفته شود و با جنبه های رادیکال و انقلابی همراه باشد، چیزی جز اندیشه های احمدی نژاد را ضرورت نشمارد. کابینه معرفی شده دهم کابینه ضعیف و پر هزینه ای است و دفاعیات رییس دولت از انتخاب هایش هم آن قدر دراماتیک و غیر تخصصی است که نمی توان به آنها اعتماد کرد.

نحله اجتماعی و سیاسی که احمدی نژاد به آن وابسته است اعتقاد دارد که نسل جدید باید احیای انقلابی شود و این تولد دوباره بیش از بدنه اجتماع و فرهنگ حاکم بر آن، شامل آرمان ها و کارگزاران نظام می شود. برخورد با مفاسد اقتصادی و اشرافی گری نیز در راستای همان عقیده ای دنبال شد که باورش بر کجروی دولت های سازندگی و اصلاح طلب و دنباله روی آنها از سیاست های شبه لیبرال بود. حذف مدیران ادوار گذشته و رسوخ در نهادها و بنگاه ها و اصناف تحت زعامت منتسبان به هاشمی رفسنجانی هم در همین راستا انجام شده است.

این رویکرد به "تخریب" و "حذف"، بیش از "تغییر" شباهت دارد. ضمن اینکه تغییرات درون سیستمی دولت نهم و رفت و آمدهای پیاپی وزیران و مدیران، بیش از جابجایی و عزم همگرایی به بی تصمیمی و ناکارآمدی و عدم موفقیت نزدیک است. البته پر واضح است که همین حذف و جراحی ها خود عامل کافی برای دگردیسی های مدیریتی به حساب می آید و شاید در شرایط فعلی، اولویت بر همین ساختارشکنی هاست و کارآمدی و موفقیت در درجه دوم اهمیت قرار دارد.

از سوی دیگر پیشنهاد وزیران زن - حتی اگر با مخالفت مجلس روبرو شود - به معنی کمبود نیروهای بالفعل در حلقه مورد اعتماد رییس دولت و همچنین تمایل او به حفظ رگه های پوپولیستی و نمایشی در کالبد دولت است. ادله احمدی نژاد برای معرفی سه بانوی وزیر آن قدر مبتنی بر پشتوانه های احساسی و عوام گرایانه بود که برخی کارشناسان اصولگرا را نیز نگران کرد. همین میزان نگرانی درباره بی تجربگی کابینه و احتمال اطاعت پذیری افراطی از سوی وزیران هم به چشم می خورد.

از آنجا که احمدی نژاد خود شخصا مسئولیت امور دولت را برعهده می گیرد و برکناری وزیران و انتخاب آنها را بر اساس هماهنگی با خود انجام می دهد، می توان پیش بینی کرد که دولت دهم با هزینه ها و آزمون و خطاهای بسیار حرکت خواهد کرد. البته اینها خود هزینه تغییر ساختاری است که قرار است بعد از حذف جریان  های سابق از قدرت شکل بگیرد و سیمایی تازه از جمهوری اسلامی در داخل و خارج به نمایش بگذارد.

با معرفی کابینه دهم، از ایران جدید هم رونمایی شده است. ایران بعد از گذر از دوران برزخی کنونی که با هزینه ها و فرصت سوزی های بسیاری توام بوده، دورانی را تجربه خواهد کرد که در آن انقلابیون رادیکال و آرمان خواه با نفی آنچه خطاها و انحراف های نظام می خوانند، دولت را در دست گرفته و با پرورش مدیران جوان متعلق به نحله انقلابی رادیکال، سرمایه گذاری بلندمدتی برای دوره های آتی انجام خواهد داد.

وزیران کابینه دهم اولین محصولات مدیریتی دولت نهم هستند که وجه مشترکشان یکی اطاعت پذیری محض و دیگر نفی محض گذشته است. هر دو شروط نزد کابینه دهم به مثابه ارزش تلقی می شود و فرد عدول کننده از آن، محکوم به جا ماندن از قطار احمدی نژاد خواهد بود.

جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :