ژست ترکيه و يک تعارف سياسى

۱۲ آبان ۱۳۸۸ | ۱۶:۴۲ کد : ۶۰۸۷ گفتگو
گفت‌وگو با حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر مسائل قفقاز.
ژست ترکيه و يک تعارف سياسى

روابط ترکيه و ارمنستان که به سوى عادى شدن گام برداشت، ‌اين روابط ترکيه و آذربايجان بود که به خود لرزيد و آذرى‌ها با اخم‌هاى گره خورده و نگران سعى کردند اين عصبانيت خود را به ترکيه نشان دهند. اما ترک‌ها روند مذاکرات خود را ادامه دادند و احمد داوود اوغلو وزير امور خارجه ترکيه براى مرهم نهادن برزخم آنها اعلام کرد که در هر شرايطى منافع ملى آذربايجان با منافع ملى ترکيه يکى است. گفت و گو با حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر مسائل قفقاز.

وزير امورخارجه ترکيه اعلام کرده است که منافع ملى آذربايجان منافع ملى ترکيه است، اين جمله در مناسبات ديپلماتيک تا چه اندازه صحت دارد؟
عادى سازى مناسبات ترکيه و ارمنستان در هر دو کشور مخالفان وموافقانى جدى دارد. اما در جمهورى آذربايجان برعکس است، چرا که اکثريت آنها مخالف عادى سازى ورابط بين دو کشور ترکيه و ارمنستان هستند و معتقدند در شرايط فعلى عادى‌سازى روابط بين دو کشور حتى اگر منجر به به بازگشايى مرز‌هاى ترکيه با ارمنستان نشود، موقعيت اذربايجان را به خطر مى‌اندازد. چراکه در شرايط فعلى وزن تاثيرگذارى ارمنستان در آسيا بيشتر مى‌شود و آذرى‌ها با دشوار‌هاى زيادى روبه مى شوند، ‌چراکه ارمنستان در شرق با ترکيه و آذربايجان و در شمال شرقى با گرجستان و اوستياى جنوبى درگير است. ارمنستان در شرايط فعلى در جنوب با ايران هم‌مرز است و اگر در اين مساله موفق شود، فضاى بيشترى براى فعاليت پيدا مى‌کند -حتى اگر مرز ها بسته باشد. تا مساله قره‌باغ حل نشود مخالفت‌ها ازسوى کشور آذربايجان ادامه دارد، اين خواسته کشور آذربايجان است.

اين انتظار از سوى کشور آذربايجان از ترکيه بى دليل است. مقصر خود آذربايجان است که براى حل اين مساله از خودش حرکتى انجام نداده است. اين جريان از سال 1988 -اگر بعد از اين سه سال که با فروپاشى شوروى همراه بود حساب کنيم- در سال 1991 با جنگ‌هاى گسترده‌اى شروع شد که 20 درصد خاک آذربايجان اشغال شد. آذربايجان در آن زمان مى‌توانست کارى کند ولى حالا از ترکيه انتظار چنين حرکتى را دارد.

 اينکه کشور ترکيه اعلام کرده منافع ملى آذربايجان منافع ملى ترکيه است يک تعارف سياسى است، زيرا ترکيه به دنبال منافع خودش است. اين تعارفاتى است که وجود دارد.

تيرگى روابط آذربايجان و ترکيه، چه تاثيرى روى ايران خواهد داشت؟
روابط ترکيه و آذربايجان تيره نشده است، به تعبير ديگر روابط اين دو کشور سرد شده است و به سردى گراييده است. ما شاهد سردى روابط بين دو کشور ترکيه و ارمنستان هستيم. کشورى بزرگى مثل ايران با ارمنستان، ترکيه و آذربايجان مناسبات خودش را دارد و هيچ وقت منافعش را در تيرگى روابط بين کشورهاى ترکيه و آذربايجان جستجو نمى‌کند. از اين تيرگى روابط چيرى نصيب ايران نمى‌شود. چرا که منافع ايران در گرو روابط دوستانه بين همه کشورها است. هرگونه درگيرى در منطقه منجر به نفوذ قدر‌ت‌هاى خارجى در منطقه مى‌شود؛ اين به ضرر ايران است که روابط کشور‌هاى منطقه به سمت تيرگى برود. ايران به دنبال اين است که در شرايط فعلى، همه کشور‌ها روابط دوستانه‌اى با هم داشته باشند. گسترش روابط به نفع همه کشورها است. منافع اکثر کشور‌ها با آرمان‌هايى مثل جنگ، اشغال و تجاوز در تعارض است. اينکه کشورى فکر کند تيرگى روابط بين دو کشور باعث مى‌شود آن کشور از اين شرايط سود ببرد، تفکر غلطى است که منطبق بر واقعيت‌ها نيست.

 ايران چه عکس‌العملى باید نشان دهد؟
بايد به اين باور برسيم که ما در تخيلات به سر نمى‌بريم، بلکه در واقعيت‌هاى سياسى دنيا به سر مى‌بريم. اگر ايران فکر مى‌کند که با سردى روابط بين دو کشور ترکيه و ارمنستان تمايل آذربايجان براى گسترش روابط با ايران افزايش پيدا مى‌کند، چنين نخواهد شد. چرا که بايد به دنبال گرمى مناسبات با ترکيه، ارمنستان و در عين حال آذربايجان هم باشد. حال اين سوال پيش مى‌آيد که که در شرايط تاريخى که پيش روى ايران قرار داد، رفتار ايران چگونه بايد باشد که به نفع منافع ملى ما باشد. وقتى مى‌گوييم منافع ملى يعنى اينکه نفع اکثريت در آن باشد.

منافع ايران در ميانجى‌گرى بين اين دو کشور تعريف مى‌شود؟
براى ميانجى‌گرى، دو طرف بايد ميانجى‌گر را قبول داشته باشند، شايد ترکيه و آذربايجان نياز به ميانجى‌گرى نداشته باشند. درست است که در روابط اين دو کشور تعارضى البته نه تعارض ساده بلکه تعارضى جدى به وجود آمده است،‌ اما ميانجى‌گرى ايران در اين بين نمى‌تواند کمک جدى به اين قضيه کند. البته اين حرکت مى‌ِتواند در حد يک تماس تلفنى بين وزراى امور خارجه ايران و آذربايجان باشد که در صحبت‌هايى که مى‌توانند با هم داشته باشند اگر لزومى باشد و آنها هم مايل باشند ايران حرکتى در اين رابطه انجام دهد.

من پيش‌بينى مى‌کنم اين دو کشور نه به ايران بلکه به ميانجى‌گرى کشور‌هاى ديگر هم نياز ندارند، چرا که روابطشان تيره و تار نشده است.

آيا ممکن است با نزديک شدن ارمنستان به ترکيه ارمنستان گرايش کمترى در مناسباتش با ايران داشته باشد؟
اين سوال اساسى‌ترى است. اهميت اين روابط خيلى مهم است. روابط بين اين کشورها روابط حساسى و متقابلى است. ايران در صحنه بين‌الملل نياز به رابطه با ارمنستان دارد، نفوذ ايران در قفقاز و درياى سياه و همچنين نياز ارمنستان به اين رابطه و حضورش در آب‌هاى آزاد خليج فارس رابطه متقابلى است. ارمنستان در شرق و با ترکيه و آذربايجان و در شمال شرق هم در اوستياى جنوبى و گرجستان دچار مشکل است، نتيجه اين مى‌شود که ارمنستان به ايران نياز دارد.

 اگرچه ايران رسما کشتار ارامنه را محکوم کرده و معتقد است که ارمنستان رسما به خاک آذربايجان تجاوز کرده است اما روابط خودش را با ارمنستان حفظ کرده است. اما اين دليل نمى‌شود که به روابط بين اين دو کشور آسيب بزند.

عادى سازى روابط بين ترکيه و ارمنستان هم يک فرصت و هم يک تهديد براى ايران به شمار مى‌رود، فرصتى که در اين رابطه وجود دارد اين است که موجب تقويت همکارى و روابط بين دو کشور مى‌شود و تهديدى که دراين رابطه وجود دارد ممکن است که ارمنستان از ايران فاصله بگيرد و در مناسبات و تجارت اقتصادى‌اش را با ايران را کاهش دهد.

 روند عادى سازى بين ترکيه و ارمنستان را چگونه پيش بينى مى‌کنيد؟
روند عادى سازى در ترکيه روند طولانى را طى خواهد کرد، چرا که فقط آذربايجان مخالف اين روند عادى سازى نيست بلکه در ترکيه هم مخالفان جدى وجود دارد. بايد در يکسرى مسائلى که از سال 1915 تا 1918 در دوران امپراطورى عثمانى وجو داشت تعيين تکليف شود. البته خيلى‌ها  در ارمنستان هم مخالف اين عادى سازى هستند، بنابراين اين پروسه خيلى طولانى است. مخالفت آذربايجان بستگى به شرايط دارد. بايد ببينيم که ترکيه در عادى سازى روابطش با ارمنستان به مساله قره باغ اشاره مى‌ کند يا خير و در مسائلى مثل کلوجه هم از خودش انعطاف نشان مى‌دهد يا خير. ترک‌ها به منافع ملى خود توجه دارند. اگر ارمنستان هم به دنبل عادى‌سازى روابط است بايد حسن نيت خود را در مساله قباد زى و کلوجه نشان دهد. اين شرايطى است که باعث مخالفت آذربايجان مى‌شود، جمهورى آذربايجان نمى‌تواند تماميت ارضى خود را به رسميت نشانسد و تا به اين هدف نرسد به مخالفت خود ادامه مى‌دهد.

به عنوان سوال آخر، ترکيه در روند عادى سازى‌اش با ارمنستان به دنبال چيست؟
 ترکيه در اين روند چند هدف مهم را دنبال مى‌کند. اولين دليل اين است که از طريق روند عادى سازى روابطش با ارمنستان زمينه عضويتش را در اتحاديه اروپا دنبال مى‌کند، يکى از موانع عضويت ترکيه در اتحاديه اروپا مساله ارمنستان است. مساله ارمنستان و قبرس براى اتحاديه اروپا چون اکثريت اعضاى آن کشور‌هاى مسيحى هستند مهم است و ترکيه بايد اين دو مساله را حل کند.

 هدف دوم، بحث مربوط به دسترسى به منابع انرژى است و انتقال انرژى به تبع آن از راه‌هايى که بين آذربايجان و ارمنستان است خيلى نزديک تر است تا گرجستان. اين انتقال انرژى خيلى سريع و راحت‌تر انجام مى‌گيرد.

هدف سوم، نفوذ گسترده‌تر در بازار ارمنستان است؛ گرچه الان به صورت نيمه رسمى حضور دارد اما به دنبال نفوذ رسمى‌تر در قفقاز و گرجستان و در مناطقى است که نفوذ ارمنستان در آنجا کمتر است.

اين سه هدف عمده براى ترکيه از موضوعاتى است که باعث شد اين کشور به دنبال عادى سازى روابطش با کشور ارمنستان با وجود خيلى از مخالفت‌ها باشد.


نظر شما :