روحانیت شیعه، حزب و دموکراسی در عراق

۳۰ مرداد ۱۳۸۹ | ۱۵:۵۷ کد : ۸۳۶۴ اخبار اصلی
نویسنده خبر: بهرام گل زاده
تردیدی وجود ندارد که با توجه به تجربه‌های بین المللی و منطقه‌ای، مردم عراق ...
روحانیت شیعه، حزب و دموکراسی در عراق

 دیپلماسی ایرانی: اخیرا «صدرالدین قبانچی»، از روحانیون پرنفوذ سیاسی عراق، در واکنش به سخنان باراک اوباما، رییس جمهوری ایالات متحده که از آیت الله سیستانی مرجع با نفوذ و به تعبیری پدر معنوی حرکت‌های اسلامی‌در عراق، کمک خواسته تا در بحث خارج کردن این کشور از بن بست تشکیل دولت دخالت کند، به نکاتی مهمی‌در دست نوشته خود، اشاره دارد.     

قبانچی، نوشته است: از آقای اوباما باید پرسید چرا حالا به فکر کمک خواستن از مرجعیت افتاد؟ البته پاسخ آن برای ما روشن است. امریکا پس از آن که تلاش‌هایش برای تشکیل دولت به نتیجه نرسید و ماموریت هیئت‌های‌ دیپلماتیکش به عراق همگی شکست خوردند، دست به دامن آیت الله سیستانی شد.

اما صرفنظر از واکنش قپانچی به اظهارات اوباما، درون مقاله اخیر این روحانی شیعی عراقی، دو نکته اساسی نهفته است: ۱- ملت، حکومت و دولتی را می‌خواهد که آغوشش به روی همه باز باشد و همه را برادر خود بداند و فرقی میان فرزندان کشور نگذارد. ۲- ضرورت وجود احزاب قوی برای تشکیل دولتی همه گیر و...

نخستین نکته‌ای که تامل در این بخش از مقاله قبانچی، توجه هر آگاه سیاسی را بر می‌انگیزد آن است که «تنها دموکراسی تحمیلی آمریکایی بدون توجه به واقعیتها و مقتضیات بومی، کارایی ندارد و لذا مردم عراق و سیاستمداران و نخبگان این کشور، باید از درون جوشیده و دموکراسی را در عراق نهادینه کنند و در عین حال این دموکراسی برای همه مردم از هر قوم و مذهب و اندیشه‌ای باشد.»

تردیدی وجود ندارد که با توجه به تجربه‌های بین المللی و منطقه‌ای، مردم عراق برای رسیدن به جامعه‌ای توسعه یافته و پویا، تشنه دموکراسی هستند و جهت خروج از وضعیت پیچیده کنونی، راهی جز توجه به حقوق همه آحاد و تفکرات مختلف جامعه ندارند، اما سوال اینجاست که کدام دموکراسی؟ دموکراسی که اراده مردم در آن دخیل است و انتخاب مردم؟ یا دموکراسی که از درون لوله‌های تفنگ نظامیان آمریکایی و نسخه‌های سیاستمداران آمریکایی بیرون می‌آید؟ و یا دموکراسی ای که نظر رقیب را بر نمی‌تابد؟

لذا باید توجه داشت که یکی از مشکلات اصلی عراق آزاد، در همین بخش نهفته است. اگر دموکراسی در عراق با چالش مواجه است و نهادینه نمی‌شود به این دلیل است که قرار است کسان دیگری بیرون از مرزهای عراق و اراده مردم این کشور به آنان دموکراسی هدیه کنند و این امر، شدنی نیست.

دیگر بخش سخنان قبانچی به بحث وجود اجزاب واقعی در عراق، مربوط می‌شود، به این معنا که از نظر این روحانی شیعه، دموکراسی در هر کشور طالب دموکراسی، تنها با حضور احزاب قوی و به رسمیت شناخته شدن حقوق تمامی ‌این احزاب در چارچوب قانون، میسر خواهد بود و خروج عراق از بحران کنونی و برقراری حکومت دموکراتیک در این کشور نیز در گرو آن است.

به نظر نگارنده با عنایت به اظهارات این روحانی شیعی عراق، می‌توان نتیجه گرفت که تحقق و تشکیل دولت دموکراتیک برخواسته از رای مردم، در گرو: ۱- پرهیز از تمرکز صرف، بر روی نسخه‌های پیشنهادی از سوی قدرت‌های بزرگ، ۲- توجه به حقوق تمامی‌اقوام و آحاد جامعه و گروه‌های متنوع سیاسی و ۳- تلاش وافر در جهت فعال شدن و شکل گیری احزاب واقعی در کشور و به رسمیت شناخته شدن رقابت در میان این احزاب و در میان جامعه و حقوق جمعی مبتنی بر قانون اساسی است. به تعبیری، دموکراسی، حقوق شهروندی، حذف امتیازات ویژه، حضور احزاب با عقاید متنوع و گوناگون و اتکاء واقعی به آراء مردم، جهت خروج عراق از بحران‌های سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی، امری اجتناب ناپذیر است!

به اعتقاد قبانچی، عدم حضور احزاب قوی و رقابت سیاسی در عراق، خود از جمله دلایل زمینه سازی برای دخالت خارجی در این کشور است، آن طوری که نوشته است: «ما باید احزاب سیاسی قوی داشته باشیم تا با فشار آنها چرخ مدنیت و حکومت در کشور به حرکت در آید. اگر احزاب قوی در کشور وجود داشت این خلاء سیاسی کنونی پیش نمی‌آمد و اجازه دخالت خارجی هم گرفته می‌شد.»

بهرام  گل زاده

نویسنده خبر


نظر شما :