نیروگاه بوشهر اهرم فشار امریکا در مذاکرات

۲۷ شهریور ۱۳۸۹ | ۱۹:۴۱ کد : ۸۴۴۸ گفتگو
گفتگو با دکتر یوسف مولایی، تحلیل گر مسائل حقوق بین الملل
نیروگاه بوشهر اهرم فشار امریکا در مذاکرات

دیپلماسی ایرانی: همانطور که می‌دانید نیروگاه بوشهر در مراحل پایانی راه‌اندازی است و روز شنبه سوختگیری این نیروگاه آغاز شد. این نیروگاه قرار بود در سال ۱۳۷۹ به بهره‌برداری برسد و نزدیک به یک دهه این کار به تعویق افتاد. برخی این تعویق را به مخالفت و فشارهای آمریکا مربوط می‌دانستند. آمریکا اکنون می‌گوید نیروگاه بوشهر از نظر گسترش سلاح‌های اتمی ‌خطری محسوب نمی‌شود. به نظر شما به چه دلیلی اکنون این مخالفت از بین رفته است؟

من چندان با این گزاره که تعویق فقط به دلیل فشار آمریکا بوده موافق نیستم. به نظر می‌رسد عوامل فنی هم در این تعویق موثر بوده‌اند. به نظر من نفوذ ایالات متحده بر روسیه این قدر نیست که روس ها به خاطر مخالفت آمریکا این پروژه را راه‌اندازی نکنند یا الان به خاطر این که آنها موافقند این کار را انجام دهند. روسیه منافع خود را در نظر می‌گیرد و به هر حال پروژه نیروگاه بوشهر هم منافع اقتصادی زیادی را برای این کشور داشته است.

راه اندازی این نیروگاه چه تاثیری بر پرونده هسته‌ای ایران خواهد گذاشت؟ آیا این اتفاق به حل پرونده هسته‌ای ایران کمک خواهد کرد؟

پرونده هسته‌ای ایران پرونده پیچیده‌ای است و فقط یک جنبه حقوقی، فنی، نظامی ‌و سیاسی ندارد. جنبه‌های مختلف را در بر می‌گیرد. علاوه بر این همه مشکلات ما به پرونده هسته‌ای ما مربوط نمی‌شود. فقط بخشی از مشکلات ما با جامعه جهانی و آمریکا به این موضوع برمی‌گردد. یعنی موضوع برنامه هسته‌ای متغیری موثر است در روابط ایران و آمریکا و در حل مشکلات مابین دو کشور.

وقتی برنامه هسته ای ایران از چنین وزنی در مناسبات دو کشور برخوردار است بالتبع بخشی از آن  به موضوع نیروگاه بوشهر و توجیهاتی که  در مورد این پروژه می‌شود مربوط می‌شود. ولی باید دانست این صرفا بخشی از قضیه است و ابعاد دیگری هم دارد. بنابراین شما نمی‌توانید پرونده هسته‌ای ایران و یا راه افتادن این نیروگاه را جدا از کل مسائل و مشکلاتی که مابین ایران و آمریکا وجود دارد تحلیل کنید.

تنها نکته‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد این است که شروع به کار نیروگاه اتمی ‌بوشهر باید تاثیر مثبتی در حل این معضلاتی که مابین دو کشور وجود دارد داشته باشد ولی به خودی خود خاتمه دهنده این مشکلات نیست چرا که این بخشی از این معضلات را در بر می‌گیرد و تمام مسائل به این موضوع بر نمی‌گردد و مشکلات دیگر حل نشده باقی خواهند ماند.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز گذشته گفته با توجه به تامین سوخت این نیروگاه توسط روسیه ایران دیگر نیازی به غنی‌سازی اورانیوم ندارد. به نظر می‌رسد طرف غربی در مسئله هسته‌ای ایران سعی دارد با توجه به نزدیک بودن زمان شروع مجدد مذاکرات، از بهره‌برداری نیروگاه بوشهر به عنوان امتیازی برای ایران استفاده کند و این بار تامین سوخت نیروگاه اتمی ‌بوشهر توسط روسیه را دستاویزی برای اصرار بر تعلیق غنی سازی در ایران قرار دهد. آیا این امکان وجود دارد؟

بله ممکن است آمریکایی‌ها و طرف های غربی ایران از این کارت هم در مذاکرات استفاده کنند و البته این منطقی است. وقتی دو کشورمشکلاتی با همدگیر دارند از تمام نقاط ضعف و قوت یکدیگر له و علیه یکدیگر استفاده می‌کنند.

بنابراین آمریکایی‌ها مطمئنا از این کارت هم به عنوان یک اهرم فشاراستفاده خواهند کرد. مطمئنا این موضوع در مذاکرات طرح خواهد شد و آمریکایی ها و طرف غربی روی این مسئله مانور خواهند داد و مدعی می‌شوند که شرایط را برای راه‌اندازی این نیروگاه فراهم کرده‌اند یا حداقل مانعی برای به کار افتادن آن ایجاد نکرده‌اند و تاکید خواهند کرد که با راه افتادن این نیروگاه و تامین سوخت آن توسط روسیه ایران توجیهی برای ادامه غنی سازی نخواهد داشت.

آیا ایران پاسخ قانع کننده‌ای در این زمینه دارد؟

ایران هم استدلال‌های خود را در این زمینه دارد. ایران می‌گوید هیچ اطمینانی وجود ندارد که سوخت مورد نیاز ایران تا ابد از طرف روسیه یا دیگر کشورهای خارجی تامین شود. علاوه بر این ایران می‌گوید که ما برای مصارف پزشکی و کشاورزی و ... به این موضوع نیاز داریم و بخشی از آن مطالعاتی و تحقیقاتی است.

ولی مهم این است که در این رودررویی ما چقدر بتوانیم دلایل متقاعد کننده از نظر افکار عمومی ‌جهانی و کشورهای موثر جهان داشته باشیم تا بتوانیم امتیازی در مذاکرات به دست بیاوریم ولی به هر حال از آنجا که موضوع پیچیده است و با مسائل مختلف مرتبط است نمی‌توان آن را خیلی ساده کرد.

اسراییل سوخت‌گذاری نیروگاه بوشهر را امری کاملا ناپذیرفتنی خوانده است و اعلام کرده اصلا قابل پذیرش نیست که کشوری که آشکارا قراردادهای بین‌المللی را نقض می‌کند از ثمره انرژی اتمی ‌بهره مند شود. به نظر شما تا چه حد این حرف به لحاظ حقوقی صحیح است؟

در مناسبات بین‌المللی بیشتر موضع‌گیری‌ها بار سیاسی دارد چرا که دولت ها بیشترین حضورشان درصحنه‌های بین‌المللی به عنوان واحدهای سیاسی هست. به همین دلیل خیلی از موضع‌گیری‌ها بیشتر از آنکه بار حقوقی داشته باشد بار سیاسی دارد. در حوزه سیاست هم هر کشوری از دریچه منافع ملی خودش موضع‌گیری می‌کند.

از منظر حقوقی بحث بسیار ساده است. به هرحال در چارچوب مقررات ان پی تی و مکانیسم پادمانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ چنین بحثی نیامده است. یعنی این مسئله که تایید صلاحیت یک کشور از نظر موقعیت و موضع‌گیری‌های سیاسی برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته‌ای صورت گیرد در بحث حقوقی نیامده است.

آن کشور باید عضو ان پی تی باشد، مقررات ان پی تی را رعایت کند و آژانس بر فعالیت‌هایش نظارت کند. غیر از این معیارها بحث دیگری وجود ندارد. مسلم است که اسرائیل از دریچه تقابل با ایران به هر چیزی متمسک می‌شوند تا بتوانند موضع‌گیریشان را موجه نشان دهند.

رسانه‌های غربی بر راه‌اندازی این نیروگاه مانور زیادی داده‌اند برخی آن را تحریک کننده دانسته‌اند و برخی هم بر این که با تامین سوخت از سوی روسیه ایران دیگر نیازی به ادامه غنی سازی ندارد مانور داده‌اند. در مجموع به نظر شما راه‌اندازی این نیروگاه وضعیت را برای ایران در فضای جهانی بهبود خواهد بخشید یا امکان فشار بر ایران بیشتر خواهد شد؟

من فکرنمی‌کنم زیاد این موضوع تاثیرگذارباشد ولی اگر قائل به تاثیرگذاری باشیم و مجبور به انتخاب یکی از این دو گزینه به نظر من مطمئنا آمریکایی‌ها از این موضوع به عنوان دستاویزی برای فشار بیشتر بر ایران استفاده خواهند کرد. چون آنها همواره دنبال اعمال فشار هستند تلاش می‌کنند از راه‌اندازی نیروگاه نیز علیه ما استفاده کنند. همان طور که اشاره شد آن ها تلاش می‌کنند این نکته را در افکار عمومی‌توجیه کنند که با راه افتادن این نیروگاه و تامین سوخت آن توسط روسیه، ایران توجیهی برای ادامه غنی سازی نخواهد داشت و از این طریق فشار را بر ایران افزایش دهند.


نظر شما :