مراقب باشيد ايران عراق دوم نشود

۲۲ شهریور ۱۳۸۹ | ۱۵:۴۷ کد : ۸۵۶۵ اخبار اصلی
با وجود انکه ايالات متحده روزهاى سختى را در عراق تجربه مى‌کند و کفگيرش ...
مراقب باشيد ايران عراق دوم نشود

دیپلماسی ایرانی: نشريه آمريکايى ويک در تازه‌ترين شماره خود پاى پرونده هسته‌اى ايران را به ميان کشيده و مى‌نويسد: نخبگان سياسى در ايالات متحده سر خود را آنچنان با تحقيق بر سر حمله به ايران گرم کرده‌اند که گويا اين امر لازم‌الاجرا است و توجيه منطقى دارد. با وجود انکه ايالات متحده روزهاى سختى را در عراق تجربه مى‌کند و کفگیرش در اين کشور جنگ زده به ته ديگ خورده است، برخى سياستمداران امريکايى از حمله نظامى ‌در قالب حمله بازدارنده به ايران سخن مى‌گويند.

مقاله جفرى گلدبرگ در آتلانتيک با عنوان "نقطه غيرقابل بازگشت" هياهوى بسيارى در ايالات متحده به راه انداخت. اين مقاله کافى بود تا سايت آتلانتيک بخش ويژه‌اى را به احتمال حمله اسرائيل به ايران و کارآمدى‌هاى اين حمله بازدارنده اختصاص دهد. در ميان تمامى ‌نويسندگان مارک لينچ از استراتژ‍ى حمله تبرى جسته و به بيان تبعات جبران‌ناپذير اين حمله پرداخت.

در چند سال گذشته دولتمردان امربکايى و نخبگان سياسى اين کشور بيشتر وقت خود را صرف بررسى تئورى حمله به ايران، حد و اندازه اين فعاليت نظامى‌ و ميزان کارآمدى آن کرده‌اند. تمام اين بحث‌ها هم بر مبناى برخوردارى ايران از تسليحات هسته‌اى و يا تلاش اين کشور براى نيل به اين تسليحات استوار بوده است. اين طيف چه از حمله به ايران حمايت کرده باشند و چه بر طبل مخالفت کوبيده باشند، بحث ما جاى ديگرى است. همگان آنچنان در خصوص اين استراتژى صحبت مى‌کنند و نظر مى‌دهند که گويا واشنگتن و تل‌آويو از حق مسلم آغاز نبردى ديگر در منطقه برخوردار هستند. در نگاهى کلى نخستين پرسش تکنيکى که به ذهن همگان مى‌رسد اين است که آيا اين حمله عملى است؟ و پرسش سياسى هم اين است: آيا اين حادثه رخ خواهد داد؟

همگان آنچنان اين پرسش‌ها را مطرح مى‌کنند که گويا در يک قدمى ‌حمله قرار گرفته‌اند و حق اينچنين يورشى را هم دارند. آنچه روشن است اين است که نخبگان سياسى ما و نه رسانه‌هاى ما از درس‌هايى که در عراق آموخته‌اند عبرت نگرفته‌اند. امريکايى‌ها در اين سال ها همواره حق عجيب و غريبى براى خود قائل بوده‌اند و آن هم حق حمله بازدارنده به هر کشورى بوده است که به نظر آنها تهديدى جدى براى امنيتشان است. يک بار ديگر ما ايالات متحده و متحدانش را در جامه رهبران دنيا مى‌بينيم که مقابل مخالفانى از جنگ سخن مى‌گويند که شايد تسليحات هسته‌اى انگشت شمارى در اختيار داشته باشند و شايد هم خير.

مقاله گلدبرگ بر وادار کردن کشورها به عدم تکثير تسليحات هسته‌اى متمرکز بود. البته اين حرکت در خصوص ايران در حالى انجام مى‌شود که حتى يک مدرک مستدل هم در باب وجود تسليحات هسته‌اى و يا تکثير آن در اين کشور يافت نشده است. تمام انچه که در يک سال منتهى به حمله به عراق در غرب جريان داشت اکنون در خصوص تهران هم تکرار مى‌شود. باز ايالات متحده کشورى را ضعيف‌تر از خود يافته است و آن را در جامه ناقض حقوق بين‌الملل فروبرده که بايد تنبيه شود.

مخالفان حمله نظامى ‌به ايران در حقيقت با اين استدلال پيش مى‌روند که حمله به اين کشور مى‌تواند منطقه را به آشوب بکشد. اين نبرد مى‌تواند تمام بازيکنان حاضر در منطقه و خارج از اين محدوده را در بازى خطرناک گرفتار کند. نيروهاى آمريکا در خليج فارس، افغانستان و عراق هم از آتش انتقام ايران مصون نخواهند ماند. اسرائيل نيز در مسير حمله حزب‌الله لبنان قرار خواهد گرفت. علاوه بر اين قدرت ايالات متحده در منطقه هم زير سوال مى‌رود. احياء اقتصاد در حال افول جهان نيز به دليل نوسان در قيمت نفت متوقف خواهد شد.

علاوه بر اين تمامى‌ دولت‌هاى در حال توسعه و متحدان غربى آنها در محکوم کردن اين حمله باهم همراه خواهند شد. اعتبار از دست رفته آمريکا نيز هرگز بازاحيا نخواهد شد.

اما نکته مهم‌تر: جنگ‌هاى بازدارنده چيزى بيش از خشونت‌هاى صرف نخواهد بود. دولتى که مرتکب اينچنين حرکتى مى‌شود هم در حقيقت بى‌تعارف دست به جنايت جنگى زده است. علاوه بر اين حمله بازدارنده خشونتى خواهد بود که حداقلى‌ترين اهداف ايالات متحده در مواجهه با ايران هم به دنبال آن جامه عمل نخواهد پوشيد. در شرايطى که ايران در حال حاضر دستيابى به تسليحات هسته‌اى را آغاز نکرده باشد هرگونه حمله به اين کشور مى‌تواند توجيه مورد نياز تهران براى دستيابى به اين تسليحات را فراهم سازد.

در شرايطى هم که ايران به اين تسليحات دست پيدا کرده باشد و يا در مسير آن باشد، اين حمله تنها مسير را سنگلاخى مى‌کند. بارها شنيده‌ايم که دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى مى‌تواند نقش تغيير دهنده در معادلات منطقه‌اى را ايفا کند. مى‌تواند کشورهاى همسايه را به دستيابى به تسليحات هسته‌اى تشويق کند. البته همه اين‌ها در حقيقت بزرگنمايى تهديد ايران محسوب مى‌شوند. کره شمالى به راحتى چند سال پيش چند آزمايش هسته‌اى را به نام خود سند زد اما هيچ‌گونه رقابت هسته‌اى در منطقه به راه نيفتاد. شايد ايران هسته‌اى مطلوب هيچ‌کدام از ما نباشد، اما تبعات حمله به ايران از اين تصور هم خطرناک است.


نظر شما :