قدرتمند ، مثل صدام

۲۲ مهر ۱۳۸۶ | ۰۶:۵۶ کد : ۸۶۰ اخبار اصلی
کنعان 49 ساله به عنوان مرد نخست يکى ازقدرتمندترين شاخه‌هاى قوم بزرگ شمردرعراق به راحتى مى‌تواند مردان خود را به در دست گرفتن اسلحه ترغيب کند يا با چند جمله کوتاه آنها را در خانه نگه دارد. او گفت: پول و قدرت چيزى است که براى اداره عراق به آن احتياج داريد.
قدرتمند ، مثل صدام

کنعان الصديد هنوز 10 ساله نشده بود که در يکى از بعد ازظهر‌هاى کودکى او، پدرش صندوق ماشين را باز کرد و صدام حسين از آن بيرون پريد. سال‌هاى ابتدايى دهه 1960 بود و دولتمردان عراق درجست‌و‌جوى ديکتاتور آينده اين کشور بودند که در آن زمان به جرم توطئه براى ترور قدرتمند‌ترين مرد عراق تحت تعقيب بود.

 

عموى کنعان هم يکى ازاعضاى حزب انقلابى بعث صدام حسين بود؛ آنها هرزمان که مى‌خواستند مدتى در امان بمانند درمنطقه خانواده کنعان در نزديکى مرز سوريه ناپديد مى‌شدند.

 

يکبار وقتى سربازان سورى به دنبال اين مردان شورشى آمدند، صدام و پدرکنعان در يکى از گنجه‌ها مخفى شدند. يکبارديگر وقتى فولکس واگن خانواده به ايست بازرسى سربازان عراقى نزديک مى‌شد صدام به همه بچه‌ها دستورداد شروع به دميدن نفس خود به پنجره‌ها کنند تا چهره مرد فرارى، پشت شيشه‌هاى بخار گرفته مخفى بماند.

 

يک روز بعد ازظهر وقتى ازاقوام خود در بغداد ديدن مى‌کردند پدرش همه بچه‌ها را سوار ماشين کرد وبه آنها گفت که به پارک مى‌روند تا بازى کنند. اما بعد از آنکه مدتى راندند، ماشين متوقف شد و از صندوق آن، صدام با يک دشداشه بيرون آمد و به راه افتاد ورفت.

 

پدرکنعان درسکوت به رانندگى ادامه داد تا يکى از بچه‌ها پرسيد:"کى به پارک مى‌رسيم"واين جواب کوتاه را شنيد:"بهتر است دهنت را ببندي."

 

40 سال بعد از آن روزها و در زمانى که صدام در گور خود خفته، تکريت، زادگاه کنعان، هنوزهم آشيانه‌اى امن براى توطئه‌گران است. کنعان 49 ساله به عنوان مرد نخست يکى ازقدرتمندترين شاخه‌هاى قوم بزرگ شمردرعراق به راحتى مى‌تواند مردان خود را به در دست گرفتن اسلحه ترغيب کند يا با چند جمله کوتاه آنها را در خانه نگه دارد.

 

پس ازحمله آمريکا به عراق او حدود هزار و 200 نفر از مردان وفادار خود را جمع کرد تا درارتش جديد عراق نام نويسى کنند. کنعان در اين چند سال يک شبکه ماهواره ‌اى به راه انداخت، يک شرکت ساختمانى تاسيس کرد و يکى از ورزشگاه‌هاى زادگاه خود را بازسازى کرد.

 

در شرايطى که به نظر مى‌رسد حفظ موقعيت به عنوان فردى قدرتمند درعراق لحظه به لحظه تغييرمى‌کند، کنعان معتقد است عراقى‌ها بار ديگر به دنبال مردى سخت‌گير و منضبط هستند:"آنها مردى قدرتمند مثل صدام را احتياج دارند."

 

او در گفت‌و‌گو با نيوزويک عنوان کرد:"پول و قدرت چيزى است که براى اداره عراق به آن احتياج داريد. اگرمن به ثروت شاهزاده دبى مى‌رسيدم مردم عراق را مثل دستگاه کنترل از راه دور اداره مى‌کردم."

 

ارتش آمريکا خيلى دير فهميد که يکى از کليدهاى اصلى امنيت عراق دردست سران شبکه درهم تنيده قبايل اين کشور قرار دارد. پس از آنکه ميزان خشونت‌ها در ماه‌هاى اخير درمناطق سنى نشينى مانند رمادى و فلوجه کاهش پيدا کرد، فرماندهان آمريکايى تصميم گرفتند ازهمان راهکار در مناطق ديگرهم استفاده کنند.

 

در تابستانى که گذشت ارتش عراق چندين ميليون دلار هزينه کرد تا سران قبايل، اعضاى خود را راضى کنند از بمب‌گذارى درجاده‌ها خوددارى کنند. در تکريت بيش از پنج ميليون دلارهزينه شد تا وفادارى 26 قبيله خريده شود(هر چند کنعان در ميان آنها نبود اما يکى ديگر از سران قوم شمر جزو افرادى بود که پول دريافت کرد.)

 

در شرايطى که دولت مرکزى نورى المالکى از برقرارى امنيت حتى در بغداد ناتوان است، قانون شکنان استان‌هاى دورافتاده ازوضعيت موجود لذت مى‌برند. کنعان هم به نظر نمى‌رسد ازاين شرايط ناراضى باشد. او درحاليکه دود سيگار فرانسوى خود را به هوا مى‌فرستد، مى‌گويد:"ما بايد از سلطه حکومت مرکزى بيرون بياييم."

 

طرح جديد آمريکا براى راضى نگه داشتن سران قبايل محلى چندان هم بى‌ خطر نيست. منتقدان اين طرح معتقدند قدرت دادن به اين افراد، منجر به قدرت گرفتن جنگ ‌سالارانى مى‌شود که هرکدام درمنطقه خود به طورمستقل و معمولا برخلاف قانون اساسى ادامه حيات مى‌دهند.

 

از سوى ديگر چنين تفکيک‌هاى محلى که در مناطق دور از مرکز عراق انجام مى‌شود هيچ سنخيتى با تلاش آمريکا براى متحد کردن همه نيروها و قدرت‌ها در مرکز کشور ندارد. ضمن اينکه قدرت گرفتن سران محلي  به ويژه درمناطق شيعه نشين جنوب مى‌تواند به جنگ داخلى منتهى شود.

 

"ولى ناصر" يکى از کارشناسان مسائل عراق در داشگاه تافت، مى‌گويد:"اگر کسى در اين درگيرى‌ها پيروز نشود، شاهد آن خواهيم بود که هر يک از گروه‌ها بر يکى از شهرها تسلط دارند."

 

حتى اگرعراقى‌ها با طرح مجلس سنا آمريکا براى تقسيم اين کشور به سه منطقه خودمختار مخالفت کنند بايد اين واقعيت را بپذيرند که همين حالا کشورشان در حال تبديل شدن به صدها قطعه جدا ازهم است.

 

کنعان الصديد به اين موضوع اشاره مى‌کند که قدرت هيچ کدام از سياستمداران بغداد قابل رقابت با نفوذ او در تکريت نيست. آن طورکه خودش مى‌گويد اعتبار او به اين وابسته است که ضمن حفظ فاصله خود از نيروهاى آمريکايى حاضر درشهر، ازشورشيان مسلح منطقه نيز فاصله مناسبى را حفظ مى‌کند.

 

اين مرد قدرتمند که بیشتر اوقات خود را در سوريه مى گذراند براى هم میهن نان خود اين حق را قائل است که با نيروهاى آمريکايى مبارزه کنند ضمن اينکه تروريست‌هاى خارجى که همراه با نيروهاى شورشى به کشورش وارد مى‌شوند را عامل فروپاشى اقتصادى مناطقى مانند تکريت مى‌داند.

 

وقتى درتابستان يکى ديگر از سران قبيله شمر در تکريت تصميم گرفت با اين طرح جديد آمريکايى‌ها همکارى کند، کنعان الصديد مخالفت چندانى با آن نکرد و فقط ايرادهاى کوچکى را درباره شيوه اجراى آن مطرح کرد.  

او مى‌گويد هيچ فردى نمى‌تواند بدون پشتيبانى آمريکايى‌ها در تکريت به فرد قدرتمندى تبديل شود اما درعين حال بر اين موضوع نيز تاکيد دارد که اعمال نيروهاى خارجى موجب نارضايتى مردم قبيله او شده است. به همين دليل عمل کردن به شکل عروسک خيمه شب بازى آمريکايى‌ها به اعتبار افراد ضربه مى‌زند.

 

او مى‌گويد:"سران قبايل مى‌ترسند پول پيشنهادى آمريکايى‌ها را بپذيرند چون اين افراد هميشه بايد اعتبار خود را بين مردمشان حفظ کنند."

 

با اين حال همکارى نزديک با نيروهاى آمريکايى درديگرمناطق عراق منافع آشکارى دارد. يکى ازاين نمونه‌ها ژنرال"قيس حمزه عبود" است که رياست پليس محلى در شهرحله برعهده دارد؛ شهرى که در100 کيلومترى جنوب بغداد واقع است و بيشتر ساکنان آن را شيعيان تشکيل مى‌دهند.

 

او که يکى ازخلبانان جنگنده‌هاى صدام حسين بود در زمان حمله آمريکايى‌ها به عراق در سال 2003 به عنوان فروشنده اتومبيل کار مى‌کرد. اما درحال حاضر يکى از افراد قدرتمند دراستان بابل به شمار مى‌رود و نفوذ اوحتى ازفرمانده نيروهايى عراقى و فرماندار منطقه نيز بيشتر است.

 

نيروهاى آمريکايى در سال 2003 به او کمک کردند  يک جوخه شبه نظامى براى امنيت محلى تشکيل دهد که حالا با گذشت چهار سال به عنوان"گردان کژدم" شناخته مى‌شود. پول وسلاح‌هاى آمريکايى آنها را ناگهان به قدرتى مهم تبديل کرد و کژدم‌هاى قيس به 800 نفر رسيدند.

 

ارتشيان آمريکا درحله او را به نام "پدر خوانده"مى‌شناسند و وقتى در يکى از بازديدها از مراکز نيروهاى آمريکايى در بيرون شهر حله يکى از خبرنگاران نيوزويک از او درباره  اين نام مستعار پرسيد، قيس 10 ثانيه به او خيره شد و بعد گفت:"آره،‌ درسته."

درحله همين يک نفر براى حفظ امنيت محلى شناخته مى‌شود اما در مناطق ديگرى مانند بصره چندين نفراين نقش را برعهده دارند؛ افرادى که گاهى اوقات دشمنان قسم خورده هم هستند. البته در بصره نيز فردى وجود دارد که از ديگر رقباى خود قدرتمندتر به نظر مى‌رسد.

 

جنگ ‌سالار اصلى بصره "محمد الوالى"است. او که حکمران منطقه به شمار مى‌رود، حفاظت از تاسيسات نفتى بصره را به شبه‌نظاميان قدرتمند خود سپرده است. ديگر رقباى او در اين عرصه عبارتند از نيروهاى 17 هزار نفره ارتش مهدى و سپاه بدر. با خارج شدن نيروهاى انگليسى از اين شهر، کنترل آن از سوى همين نيروهاى شبه نظامى رقيب انجام مى‌شود.

 

به صحنه آمدن جنگ‌ سالاران منطقه ‌اى درعراق پديده ‌اى است که حتى براى افرادى مانند کنعان الصديد نيز مشکلاتى به همراه دارد. اومى‌گويد:"ما در چه قرنى هستيم؟ اگر به دوران قبيله‌اى بازگرديم بايد با دموکراسى خداحافظى کنيم."

 

اين تاجر قدرتمند ازعلائقش براى در دست گرفتن مقامى سياسى در منطقه با انتخاب مردم سخن مى‌گويد اما تاکيد مى‌کند با شرايط فعلى که امنيت تکريت با هرج و مرج مواجه است، اين چشم انداز بسيار دور از دسترس به نظر مى‌رسد.

 

کنعان در حاليکه لبخند مى‌زند و سيگار فرانسوى ديگرى را از بسته بيرون مى‌آورد به سمت ” بي.ام.و“ خود که سه محافظ مسلح در اطراف آن هستند مى‌رود و مى‌گويد:"مران قبيله هميشه به سلاح متکى بودند. اول به خاطر گرگ‌ها و بعد به خاطر آدم‌ها."


( ۳ )

نظر شما :