اختلاف‌هاى هسته‌اى ايران و غرب پايانى ندارد

۲۰ دی ۱۳۸۹ | ۱۲:۴۷ کد : ۹۹۴۳ اخبار اصلی
به رغم این که ایران این دعوت را برای اثبات حسن نیتش انجام داد، نواقصی در آن مشاهده می‌شود که بیش از آن که اثبات حسن نیت باشد به نوعی جنگ مستمر ایران با غرب در ابعاد سیاسی و کلامی است.
اختلاف‌هاى هسته‌اى ايران و غرب پايانى ندارد

 دیپلماسی ایرانی: با نزدیک شدن به مذاکرات ایران با 1+5 در استانبول ترکیه تحلیل‌ها درباره مذاکرات هسته‌ای ایران مجددا افزایش یافته است. این بار موضوع دعوت ایران از نمایندگان کشورهای غربی برای سفر به تهران و دیدار از تاسیسات هسته‌ای ایران بهانه‌ای برای تحلیل‌های تازه در این باره شده است.

روزنامه الحیات چاپ لندن در یادداشتی به قلم "حسن منیمه" نوشت: مسئولان ایرانی برای اثبات حسن نیتشان از نمایندگان کشورهای عضو و غیر عضو آژانس دعوت کردند که به ایران سفر کنند و از نزدیک تاسیسات هسته‌ای ایران را ببینند. به رغم اینکه ایران این دعوت را برای اثبات حسن نیتش انجام داد، نواقصی در آن مشاهده می‌شود که بیش از آنکه اثبات حسن نیت باشد به نوعی جنگ مستمر ایران با غرب در ابعاد سیاسی و کلامی است. جنگی که برنامه هسته‌ای ایران در کانون آن است بدون اینکه موضوع اصلی یا نافع حقیقی آن مشخص باشد.

وی در ادامه می‌نویسد: اگر بخواهیم کلام‌ها را ملاک قرار دهیم کلام غرب همچنان بر ضربه زدن به نظام ایران افزایش می‌یابد و این مسئله باعث می‌شود ایران نیز در موضع دفاعی خود قرار گیرد. سیاستی  که سال‌هاست در دستور کار غرب قرار دارد و در سال‌های اخیر نیز شدیدتر شده است؛ البته توقعات متفاوتی بر سر آن وجود دارد، محسابه‌ها نیز کاملا متناقض است از نگاهی دیگر رسیدن به هر توافقی نیازمند حفظ منافع دو طرف در ابعاد منطقه‌ای و جهانی است. تا زمانی که در هر دو بعد این مسائل حل نشود و دو طرف به آنچه می‌خواهند نرسند، تنش‌های سیاسی میان آنها تداوم خواهد داشت و جنگ غیر علنی‌شان نیز ادامه خواهد یافت، سیاستی که اکنون هر دو طرف را راضی نگه داشته است.

نویسنده این یادداشت سپس می‌نویسد: جدای از پرونده‌های مورد اختلاف تهران و واشنگتن، به رغم کثرتشان، هر دو طرف در مواردی می‌توانند رو در روی هم در جایگاه مساوی بنشینند و مذاکرات مفیدی را انجام دهند. چنین برخوردی را از دو طرف بر سر عراق و افغانستان شاهد بودیم، اگر این توافقات شکننده بوده به این دلیل بود که یک طرف علیه دیگری ‌رویه ستیز پیش گرفت. اگر از این طرف پرونده عراق و افغانستان را مثال می‌زنیم از آن طرف پرونده‌های نفت، امنیت خلیج فارس و روابط جامعه جهانی با ایران وجود دارد که ابزاری برای فشار به ایران و بالعکس شده است. روابط ایران و امریکا اگر حداقل در بعد نظری به آن بنگریم، به این جا کشیده شده که هر طرف چگونه متحدان طرف مقابل را از بین ببرد یا این که نفوذش را در منطقه تحت کنترل طرف مقابل افزایش دهد.

نویسنده این یادداشت سپس به موضوع‌های درگیر میان ایران و امریکا می‌پردازد و می‌نویسد: مثلا در پرونده فلسطین به مصلحت ایران نیست که علیه طرحی که امریکا برای حل مسئله فلسطین دنبال می‌کند که از یک سو امنیت اسرائیل تامین شود و از سوی دیگر قضیه فلسطین از وضعیت خسته‌کننده فعلی‌اش خارج شود، به دشمنی و مخالفت برخیزد. کما اینکه ایران از طریق همین فضای خسته‌کننده فلسطینی بود که توانست نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد. نباید فراموش کرد که التزام ایران به موضوع فلسطین سابقه طولانی‌ دارد. از نخستین روز آغاز انقلاب اسلامی ایران موضوع فلسطین در راس برنامه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. بر همین اساس تهران همواره بر اساس اصل حمایت از مستضعفین در برابر مستکبرین به حمایت از مقاومت فلسطین برخواسته است. از این رو نمی‌توانیم بگوییم که سیاست‌های ایران در برابر مسئله فلسطین متفاوت با گذشته است چرا که این انقلاب همان انقلاب است و اصول آن همواره ثابت بوده است. اما ایران با استفاده از خلاء سیاسی جامعه عربی در بحث فلسطین توانست وارد میدان شده و خود را به عنوان یک کشور تاثیر گذار در قضیه فلسطین مطرح کند و به نفوذ خود بیفزاید.

وی سپس می‌نویسد: صرف نظر از نظریات انقلابی، ایران اکنون درگیر مسئله فلسطین است و نمی‌تواند در این زمینه سیاستش را تغییر دهد یا بگوید صرفا برای رسیدن به اهداف اجتماعی تلاش می‌کند.

ستون نویس روزنامه الحیات یادداشت خود را این گونه به پایان می‌رساند: پایبندی به جنگ کلامی و سیاسی، اعمال تحریم و فشار بر ایران از نگاه امریکایی‌ها تاکنون شکست نخورده است اما مسئله این است که پیگیری این موضوع از راه تشویش ایران و به بحران کشاندن آن باعث نمی‌شود که تهران از مواضعش کوتاه بیاید چرا که ایران مجبور است این مواضع را همچنان دنبال کند. کما اینکه ایالات متحده نیز نمی‌تواند اجازه دهد ایران به بمب هسته‌ای برسد و برای اینکه از رسیدن تهران به این ابزار جلوگیری کند مجبور است به رغم وجود تعارض‌های سیاسی داخلی خود در نحوه برخورد با ایران، با استفاده از تمامی ابزارها آن را تخت فشار بگذارد. اما در ایران نگرش کاملا متفاوت است. بر خلاف انتظار غرب و چهره دو رویی که در قبال ایران گرفته و هر لحظه به عقربه‌های ساعت نگاه می‌کند تا ببیند تهران کی سقوط می‌کند، ایرانی‌ها در برابر قهر غربی‌ها دست‌های ونزوئلایی‌ها و برزیلی‌ها و ترک‌ها را فشرده‌اند و توانسته‌اند از این طریق تا اندازه‌ای از فشارهای غرب بکاهند. سئوالی که مطرح است این است که غرب از تعقیب این سیاست تا کنون توانسته به چه هدفی برسد؟


نظر شما :