تاثیرات برجام بر اقتصاد ایران از نگاه آمریکایی‌ها

۱۱ مهر ۱۳۹۵ | ۱۷:۴۲ کد : ۱۹۶۳۵۶۱ سرخط اخبار

موسسه مطالعاتی شورای آتلانتیک آمریکا 20 شهریور (10 سپتامبر 2016 ) نشتسی را با عنوان " آخرین وضع تحریمهای ایران: فضای سیاسی و سرمایه گذاری  در ایران" برگزار کرد. مدیر این نشست "ریچارد مورنینگ استار" رییس مرکز انرژی جهانی در شورای آتلانتیک و  از مقام های  سابق دولت آمریکا و سفیر پیشین این کشور در جمهوری آذربایجان بود.

 

به گزارش سرویس بین الملل فرارو، وی در ابتدای این نشست  گفت: بحث امروز ما درباره وضع کنونی تحریمهای آمریکا و تحریمهای بین المللی و تاثیر آن بر اقتصاد ایران ازجمله بخش انرژی این کشور است. این موضوع بسیار حائز اهمیت است. تردیدی نیست که اجرای برنامه جامع اقدام مشترک واقعا بر اقتصاد ایران تاثیرگذاشته است. اما سوال این است که این تاثیر به چه میزان بوده است. پرسشها و اظهارنظرهای ضد و نقیضی درباره وضع اقتصاد ایران مطرح است. امیدوارم با بحثهای امروز بتوانیم در این خصوص تا اندازه ای شفاف سازی کنیم. درک فضای سرمایه گذاری و سیاسی ایران برای فعالان بزرگ اقتصادی و سیاست گذاران مهم است. کارشناسانی که امروز در اینجا حضور دارند می توانند به ما در شکل گیری درک جمعی درباره این مسائل کمک کنند.

 

در جلسه امروز کسانی حضور دارند که آنها را دوقلوهایی می خوانم که زمانی در وزارت امورخارجه در کنار هم حضور داشتند چراکه وقتی بنده در وزارت امورخارجه بودم می دیدم که این دو نفر، به گونه ای بسیار فعالانه در این حوزه کار می کردند. یکی از این دو نفر "کریستوفر بکی مایر" دستیار معاون وزیر امورخارجه آمریکا در امور ایران است که پیشتر نیز معاون مدیر هماهنگ کننده سیاستها در حوزه تحریمها بوده است. وی یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای با ایران در گروه پنج بعلاوه یک بوده است.

 

نفر بعدی "دیوید مورتلاک" است. وی درحال حاضر کارشناس ارشد شورای آتلانتیک است. وی نیز پیشتر از مقام های وزارت امورخارجه امریکا و کاخ سفید بوده و  سابقه  پست مشاور حقوقی وزارت امورخارجه آمریکا در حوزه تحریم ها  را در کارنامه کاری خود دارد.

 

سخنران دیگر این نشست  خانم "باربارا اسلاوین" از روزنامه نگاران برجسته آمریکایی در حوزه مسایل ایران و نویسنده چندین کتاب در این حوزه است که در حال حاضر کارشناس ارشد شورای آتلانتیک است. هدایت این نشست را خانم یگانه تربتی برعهده دارد که خبرنگار خبرگزاری رویترز در حوزه تحریمها و نظامی است و مطالب زیادی درباره سیاست خارجی و اقتصاد و برنامه هسته ای ایران برای رویترز نوشته است.

 

● "یگانه تربتی" در ابتدای این نشست گفت: اکثر تحریم های غرب علیه ایران حدود هشت ماه پیش برداشته شد و این کار به صورت همزمان با اجرای رسمی توافق هسته ای انجام شد. با این اتفاق، ایران به دهها میلیارد دلار از دارایی های مسدود شده اش در خارج از کشور دسترسی پیدا کرد. ایران دهها قرارداد با شرکتهای بین المللی امضا کرده است. ارزش این قراردادها که در حوزه هایی از قبیل خرید هواپیما و ساخت کارخانه و اجرای پروژه های زیرساختی و صنایع مختلف است، دهها میلیارد دلار است.

 

میزان صادرات نفتی ایران حالا به سطحی رسیده که نزدیک به میزان صادرات نفتی در دوران قبل از تحریمها یعنی حدود دو نیم میلیون بشکه در روز است. شرکت های هواپیمایی اروپایی نیز پروازهای مستقیم خود را به ایران بار دیگر ازسر گرفته اند. براساس براوردهای بانک جهانی نیز اقتصاد ایران در سال 2016 میلادی، رشد اقتصادی بیش از چهار درصد خواهد داشت که این وضع اقتصادی ایران با اوضاع آن پیش از توافق هسته ای، تفاوت آشکار دارد.

 

باوجود این، حتی یک بانک بزرگ اروپایی ارتباط جدی با بخش مالی ایران را شروع نکرده است. این وضع به معنای آن است که میلیاردها دلار مطرح در قراردادهای منعقد شده با ایران، نمی تواند جابجا شود. شرکتهای غیرآمریکایی می گویند رهایی از تحریمهای باقیمانده آمریکا علیه ایران، بسیار دشوار است. رهبری ایران نیز می گوید توافق هسته ای تجربه ای است که نشان دهنده بی حاصل بودن مذاکرات با آمریکا است.

 

به نظر می رسد که هر ماه نیز خبرهای جدیدی منتشر می شود مبنی بر اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، یک ایرانی دیگر دارای تابعیت دوگانه را بازداشت می کند و این برداشت را بوجود می آورد که فعالیت اقتصادی در ایران با مخاطرات زیادی همراه است. سوال مطرح این است که با نزدیک شدن به زمان یکمین سالگرد اجرای توافق هسته ای و برداشته شدن تحریمهای ایران، مسایل کنونی را که به آنها اشاره کردم چگونه باید تفسیر کرد. آیا این اتفاقها مانند دست اندازهای طبیعی هستند که در مسیر اجرای توافقی بسیار پیچیده و چندجانبه بروز می کند یا اینکه این مشکلات، طلیعه ای برای مشکلات اساسی تر هستند که ممکن است در مسیر پیش روی، دردسرهای جدی بوجود بیاورند. سوال بعدی این است که روابط ایران و آمریکا باتوجه به توافق هسته ای و باعنایت به مسائل کلی تر، در مجموع به چه صورت است؟

 


●"بکی مایر"  سوال تحلیلگر خبرگزاری رویترز را  اینطور پاسخ داد: وقتی برجام امضاء شد این تصور وجود داشت که این توافق هسته ای، همه مشکلات ما را حل خواهد کرد و در عین حال، همه مشکلات ایران را نیز در عرصه اقتصادی و جهانی حل خواهد کرد. اما کسانی که در مذاکرات هسته ای حضور داشتند چنین توقعی از این توافق نداشتند. ما می دانستیم که توافق هسته ای قوی است و به تهدیدی جدی می پردازد که متوجه ایالات متحده است. ما می دانستیم که این توافق سبب کاهش چشمگیر تحریمهایی می شود که عمدتا درباره شرکتهای غیرآمریکایی  بوده است.
 

این توافق، گام بزرگی در مسیر پیش رو برای حل مشکلات بود. در آن زمان، انتقادهای زیادی هم مطرح بود. این ادعاها مطرح می شد که نمی توان به ایران اعتماد کرد زیرا ایران هنوز هم به اقدامات بد بسیار زیادی مشغول است. ما نیز به این مسئله واقف بودیم و می گفتیم که قرار هم نیست این توافق هسته ای همه مشکلات ما را حل کند یا مسئله حمایت ایران از تروریسم را حل کند و قرار نیست این توافق، موضوع نقض حقوق بشر در ایران را حل کند.

 

مفاد توافق هسته ای نیز برای حل و فصل این مسائل مشخص نبود. قصد ما هم این نبود. نوع نگاه ما این بود که اگر ایران به تسلیحات هسته ای دست پیدا کند، همه مسائل مذکور اعم از نقض حقوق بشر در ایران یا حمایت این کشور از تروریسم یا برنامه موشکی آن یا آزار و اذیت اتباع آمریکایی در ایران (دارای تابعیت دوگانه) بسیار بسیار بدتر خواهد شد. با همه این اوصاف باید بگویم هنوز هم معتقدیم  برجام همان کاری را انجام داد که قرار بود انجام بدهد. این توافق هسته ای سبب شد زمان فرار هسته ای ایران از کمتر از نود روز به بیش از یک سال افزایش یابد.

 

این توافق سبب شد ذخایر اورانیوم غنی شده ایران نود و هشت درصد کاهش یابد. این توافق سبب اجرایی شدن اقداماتی در حوزه شفاف سازی شد که واقعاً در فضای منع اشاعه هسته ای، بی سابقه بوده است. با این اوصاف، از منظر هسته ای باید بگویم که ایران تاکنون به تعهداتش پایبند بوده که اتفاق خوبی است. ازجانب خودمان نیز باید بگویم که ایالات متحده نیز به تعهداتش عمل کرده است. ما همه تحریمهایی را برداشته ایم که می گفتیم برخواهیم داشت.

 

وقتی مطالب مطبوعات را می خوانید غالباً فکر می کنید که این مطالب گیج کننده است زیرا گاهی اتهاماتی مطرح می شود مبنی بر اینکه ما قول داده بودیم تولید ناخالص داخلی ایران به میزان خاصی رشد کند یا اینکه ما به ایران قول داده ایم تعداد مشخصی از بانکها با ایران تعامل داشته باشند. اما واقعیت این است که ایالات متحده یا هیچ کشور دیگری این توانایی را ندارد که بهبود اوضاع اقتصادی را به کشور دیگری قول بدهد. این کار، شدنی نیست.

 

ما قول داده بودیم تا شمار خاصی از تحریمهای مشخص را برداریم و این کار را انجام دادیم. البته من اینجا نمی خواهم بگویم که کارها انجام شده است. می دانیم که سلامت این توافق هسته ای به این مسئله متکی است که همه طرفهای حاضر و گروه پنج بعلاوه یک راضی باشند. ما زمان بسیار زیادی را صرف کردیم تا ایران و شرکای اروپایی مان و دیگر شرکایمان در گروه پنج بعلاوه یک در سطح جهانی، ایالات متحده مانعی در مسیر استفاده از فرصتهای تجاری نیست و نمی خواهد از تحریمهای موجودش استفاده کند تا تحریمهایی را تکرار کند که براساس برجام برداشته شده اند. 

 

پیشرفتهای خوبی در مسیر اجرای توافق هسته ای حاصل شده است. میزان صادرات نفتی ایران به اندازه حدود دو میلیون بشکه در روز افزایش یافته است. یک سال پیش، هرگز تصور نمی شد چنین اتفاقی رخ بدهد و ایران بتواند به درآمدهای نفتی فوق العاده ای به میزان دو و نیم میلیارد دلار در ماه مه امسال دست پیدا کند حال آنکه میزان درآمدهای نفتی ایران در ماه مه سال گذشته یک میلیارد و یکصد میلیون دلار بود. این اتفاقات، بسیار خوب هستند.

 

براساس سخنان خود مقامات ایران، چهارصد حساب بانکی در بانکهای بین المللی از جمله در اروپا و آسیا فعال شده اند. صندوق بین المللی پول نیز رشد چهاردرصدی برای اقتصاد ایران را پیش بینی کرده است. ما در آمریکا به شدت دوست داریم به چنین میزان رشد اقتصادی دست پیدا کنیم. رشد چهار درصدی اقتصاد بسیار خوب است. در مجموع باید گفت وقتی می بینیم ایران به تعهداتش درقبال برجام پایبند بوده است باید بگویم که ما بسیار راضی هستیم که توافق هسته ای برای همان نتایجی که مدنظر بود کارایی داشته و نتیجه بخش بوده است.

 

درباره روابط ایران و ایالات متحده باید بگویم که ما همچنان نگرانی های جدی درباره اقداماتی داریم که ایران در خارج از حوزه برنامه هسته ای اش انجام می دهد به ویژه حمایتی که ایران از رژیم بشار اسد در سوریه مبذول می دارد، یا حمایتهایی که از حوثی های یمن دارد یا پشتیبانی هایی که از تروریسم در منطقه و حمایت از گروههای شبه نظامی مسلح تروریستی شناخته شده از قبیل حزب الله دارد. ما همچنان با این مسائل مواجه هستیم.

 

دقیقاً به همین علت است که تحریمهای دیگری همچنان علیه ایران مطرح است و درقالب توافق هسته ای هم این تحریمها برداشته نشده اند. دقیقاً به همین علت است که این تحریمها حفظ شده است. بنابراین می بینیم که پیش از حل همه این مشکلات، باید کارهای بسیار زیادی انجام شود. کارهای بسیار بزرگی باید انجام شود. به هرحال، فعلا از دستاوردهایی که براساس برجام داشته ایم بسیار راضی هستیم.

 

درباره سخنان رهبری ایران نیز بگویم که در زمان مذاکرات نیز شاهد بودیم که در طول مذاکرات یعنی از زمان شروع مذاکرات تا در طول روند مذاکرات، آیت الله خامنه ای انواع سخنان را مطرح می کرد که اغلب سخنان او درباره مذاکرات، منفی بود. اما به هرحال، می بینیم که همچنان در مسیری حرکت می کنیم که مشخص شده است یعنی اجرای برجام و استمرار مقابله با دیگر رفتارهای ایران که از آن خوشمان نمی آید. باید منتظر ماند و دید که فضای سیاسی در آنجا (ایران) به چه صورت می شود. البته در داخل کشور خود ما نیز بحثهای بسیار داغی در جریان است. وقتی تلاش می کنیم به اهدافمان دست پیدا کنیم باید همین روند وجود داشته باشد.

 

 ● در ادامه "تربتی" اظهار داشت: داخل ایران و ایالات متحده بحثهای مختلفی درباره توافق هسته ای مطرح است اما در داخل آمریکا، این طور نیست که رهبر کشور بخواهد درباره توافق هسته ای، تشکیک کند و بگوید این توافق هسته ای، غیرمنصفانه بوده است و طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبوده است. اما درباره ایران، شاهد هستیم که چنین وضعی وجود دارد. واکنش وزارت امورخارجه آمریکا به این وضع وقتی که سخنان رهبری ایران را می شنود چیست؟ آیا این سخنان سبب می شود شما تلاشهای بیشتری برای کاهش دادن فشارها بر ایران انجام بدهید تا فعالان اقتصادی (خارجی) به ایران بازگردند؟ یا اینکه به این صحبتها، بی توجهی می کنید؟ شما چه واکنشی به این اظهارات (رهبری) دارید؟

 

● "بکی مایر" در پاسخ گفت: وضعیت این طور نیست که با شنیدن این صحبتها بگوییم لازم است بیش از حد مشخص شده در برجام کاری انجام بدهیم. ما درباره چارچوبی مشخص به توافق رسیده ایم. ما متعهد شده ایم کارهایی که در برجام آمده بود اجرایی  شود و جدی باشد و جامعه بین المللی نیز درک کند و کارها به گونه ای انجام شود که همه انتظار آن را داشتند. ما تلاشهای زیادی انجام داده ایم تا این کارها را انجام بدهیم به طوری که تیمهایی به سراسر جهان اعزام کرده ایم تا با مسئولان شرکتها به گفتگو بپردازیم.

 

ما در داخل امریکا و خارج از کشور نیز تعامل های بسیار گسترده ای در این خصوص داشته ایم. این تلاشها همچنان ادامه دارد. ما به این کارها ادامه می دهیم قطع نظر از اینکه مقامات ایرانی چه چیزی بگویند.  درمقایسه مواضع رهبر ایران با مواضع رئیس جمهور آمریکا باید بگویم که نظام سیاسی آمریکا با ایران بسیار متفاوت است. در ایالات متحده، نظام دموکراسی وجود دارد. در آمریکا، کنگره وجود دارد که به شدت به همه مطالبی توجه می کند که دولت بیان می کند. ما تلاش نمی کنیم با بیان سخنانی در عرصه بین المللی به خواسته هایی دست پیدا کنیم که فراتر از توافق هسته ای است. فکر نمی کنم مقایسه این دو نفر (مقام معظم رهبری و رئیس جمهور آمریکا) کار درستی باشد.

 

 ● تحلیلگر خبرگزاری رویترز در ادامه این نشست پرسید: وضع بازگشت فعالان اقتصادی به ایران به چه صورت است؟ پیش از رسیدن به توافق هسته ای و چند ماه پس از توافق نیز، هیجان زیادی در این خصوص وجود داشت. سوال مطرح این است که چه موانعی برای فعالیت بخش خصوصی در ایران وجود دارد؟

 

 ● "مورتلاک" در پاسخ به سوالات تربتی گفت: درمجموع باید گفت تردیدی نیست که اجرای توافق هسته ای در بازکردن فرصت های جدید فعالیت اقتصادی در ایران موفق بوده است. صادرات نفتی ایران که افزایش یافته به روشنی موید این مسئله است. فعالیت ها در بخش انرژی ایران بسیار زیاد شده است. صنایع بیمه ای نیز در ایران بسیار فعال شده اند. این صنایع به خطوط کشتیرانی ترددکننده به ایران خدمات ارائه می کنند. 

 

در بخش خدمات نفت و گاز نیز فعالیتهای زیادی در جریان است. بسیاری از صادرکنندگان نیز به دنبال تعامل با ایران هستند. بی تردید، ایران یک بازار بسیار جذاب است. بازار ایران مصرف کنندگان زیادی دارد. صادرات کالاها به ایران نیز یکی از حوزه های نسبتا آسانی است که می توان در آنجا فعالیت داشت. حتی شاهد سرمایه گذاری در حوزه سهام هستیم. بی تردید، مسیر بسیار طولانی در این زمینه مطرح است اما به هرحال، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران موضوعی جدی است.

 

شرکت ها نیز به دنبال حضور در این عرصه هستند. باهمه این اوصاف، همچنان چالش های عظیمی برای فعالیت در ایران وجود دارد. ایران همانند اروپا نیست. مهمترین چالشی که هر روز با آن مواجه هستیم، چالشهای مطرح از محل تحریمها است. چالشهای مربوط به تحریمها، چالش هستند و نه اینکه مانع باشند. رژیم تحریمها که برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) آنها را بر می دارد کاملا روشن است.

 

اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا در حال اجرای این بخش است. این کارها قابل مدیریت هستند. می بینیم که شرکتها کارهایی انجام می دهند تا اطمینان حاصل کنند به تحریمهای ایالات متحده عمل می کنند. این مسئله درباره شرکتهای غیرآمریکایی و شرکت هایی غیرامریکایی با شرکت مادر آمریکایی مصداق دارد. شرکت های آمریکایی نگران آن هستند که خدمات و کالاهای آنها از ایران سردربیاورد. اما شرکتهای دیگر (غیرآمریکایی) در ایران فعال هستند.

 

می بینیم که شرکت ها با این چالش ها کنار می آیند. البته آنها با جدیت به این مسئله فکر می کنند که وارد بازارهای ایران شوند. البته تردیدی نیست که برخی از مسائل مطرح در این زمینه، می تواند مشکل باشد. نقش اتباع آمریکایی در این زمینه، یکی از این موارد است. شرکتها باید مراقب باشند تا با افراد و شرکتهایی در ایران تعامل نداشته باشند که در فهرست تحریمهای اروپایی یا آمریکایی قرار دارند.

 

البته می توان بر این مشکلات فائق آمد و شرکتها نیز رویه هایی برای این کارها برای خودشان مشخص کرده اند تا اطمینان حاصل کنند کاری انجام ندهند که درنهایت، گرفتار مشکلاتی شوند.یکی دیگر از چالشهای مطرح در این حوزه، ریسک های مرتبط با اعتبار و شهرت است. ازجانب کنگره و سازمان های غیردولتی هنوز هم انتقادهایی درباره توافق هسته ای مطرح است. نتایج انتخابات (ریاست جمهوری آمریکا) نشان خواهد داد که این توافق همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. البته نتیجه انتخابات در این زمینه مهم است.

 

چالش بزرگ دیگری که مطرح است به خود ایران مربوط است. واقعیت این است که دولت ایران درجایگاه شریک تجاری، چالشهای منحصربه فردی دارد بطوریکه شفافیت ندارد و در معاملات، درخصوص طرفهای درگیر، اطلاعات لازم را نمی دهد و کارهایی انجام نمی دهد که کار شرکت هایی را تسهیل کند که می خواهند وضع اعتباری طرفهای ایرانی را بررسی کنند.

 

اگر ایران این کارها را انجام بدهد، شرکتها بسیار راحت تر می شوند و آنها نه تنها به دنبال صادرات کالاها و خدمات خواهند رفت بلکه خواهند کوشید در حوزه هایی از قبیل سرمایه گذاری در بازار مالی ایران و ارائه خدمات مالی به ایران نیز ورود پیدا کنند حال آنکه در حال حاضر شرکتهای مختلف و حتی شرکتهای غیرآمریکایی نیز در ورود به این حوزه ها بسیار اکراه دارند و تعلل می کنند.

 

وقتی شما در خارج از دولت باشید و مسئولیت دولتی نداشته باشید، خیلی راحت تر می توانید بگویید که دولت چه کار باید انجام بدهد.  اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا در این زمینه ها بسیار فعال است اما بی تردید، می توان کارهای بسیار بیشتری انجام داد. می توان اطلاعات شفاف تری داد که فراتر از سطح اطلاعات کنونی باشد.

 

باید با صراحت بیشتری توضیح داد که اقدامات اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا در این زمینه سودمند است و باید مشخص کرد چرا یک شرکت خاص وقتی با طرف ایرانی وارد تعامل می شود کدام بخش از مقررات قانونی را نقض کرده که مشمول تحریمها شده است.

 

وکلا نمی توانند به پرونده های بسیار بسیار قدیمی در طول چند دهه نگاه کنند تا ببینند چه مواردی مصداق نقض تحریم ها است. آنها به موارد اخیر نگاه می کنند و اینکه  اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا چه رویه ای را دنبال می کند و چه احکامی صادر کرده است. از زمان اجرایی شدن  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) فقط هشت ماه سپری شده است و درنتیجه کسب اطلاعات درباره اقدامات آمریکا برای اعمال تحریمها و موارد اعمال تحریمها، چالش ساز است.

 

درنتیجه، دولت آمریکا نه تنها باید در این زمینه تعامل داشته باشد بلکه باید مستندات دولتی را درخصوص موارد مرتبط با این مسائل منتشر کند. اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC) در وزارت خزانه داری آمریکا کمک می کند اما همه به این کمکها دسترسی ندارند. در این میان باید به شکایتهای بخش خصوصی نیز توجه داشت.

 

بخش خصوصی شکایتهای زیادی مطرح می کنند مبنی بر اینکه فعالیت اقتصادی در چنین شرایطی بسیار سخت و دشوار است. اما به نظر من، اگر بخش خصوصی کمی از سطح رویی به سطح زیرین برود، می تواند کارهای بسیار بیشتری انجام بدهد.

 

اگر از رویه ها و سیاستهای دسترسی استفاده شود می توان در ایران فعالیت اقتصادی داشت و به ایران صادرات داشت. این شرکتها باید پرسشهای خود را مطرح کنند مبنی بر اینکه می توانند چه فعالیت هایی انجام بدهند و نه اینکه فقط به مسائل سطحی نگاه کنند. شرکتهای زیادی همچنان به پرونده موسسه بی ام پی نگاه می کنند و از این پرونده (جریمه سنگین آمریکا علیه آن) به عنوان علت خودداری از فعالیت اقتصادی در ایران یاد می کنند.

 

بسیاری از شرکتهای دیگر به موارد دیگری از جریمه های چندصدمیلیون دلاری اشاره می کنند که شرکتهای طرف تعامل با ایران متحمل شده اند و به همین علت می خواهند از فعالیت اقتصادی در ایران خودداری کنند. اما همانطور که دولت آمریکا بارها گفته است این موارد، موارد منحصر به فردی از تلاشهای پیچیده و تعمدی شرکتهای جریمه شده برای نقض تحریم ها بوده است. وضع اینطور نیست که شرکتی برنامه ای برای پایبندی به تحریمها تدوین و اجرا کند و به یکباره، گرفتار ماجرای نقض تحریمها شود.

 

بنابراین به شرکتهای خصوصی می گویم اگر آنها از لایه های سطحی فراتر بروند می بینند که فرصتها برای فعالیت در ایران وجود دارد همانطور که شرکتهای زیادی در ایران فعالیت دارند. این کار ممکن است البته اگر شرکتها دقت کنند و احتیاط لازم را به عمل بیاورند و می توانند به فعالیت اقتصادی مشغول شوند.

 ● "تربتی"  در ادامه پرسید: بسیاری از مواقع، سیاستمداران در سطح عالی سخنانی را مطرح می کنند اما وقتی کار به سطح میدانی می رسد داستان در مرحله اجرا به گونه ای متفاوت می شود. جان کری وزیر امورخارجه آمریکا چندی پیش در ماه ماه در لندن در تلاش برای متقاعد کردن بانکهای اروپایی برای فعالیت در ایران گفت که بانکهای اروپایی می توانند حسابهایی برای ایران بازکنند و با ایران روابط اقتصادی داشته باشند و می توانند تامین مالی برنامه هایی را برداشته باشند و می توانند با طرفهای ایرانی کاملا تعامل داشته باشند البته مشروط به اینکه طرف ایرانی مشمول تحریمها نباشد و داستان به همین سادگی است.

 

وقتی با  اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا و دیگر نهادهای آمریکایی تعامل می شود، آیا همین حال و هوا احساس می شود؟ در این میان باید به هشدار مطرح در جمله آخر جان کری توجه داشت که گفته است تعامل با طرف ایرانی مشروط به این است که طرف ایرانی مشمول تحریمها نباشد. باید توجه داشت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در اقتصاد این کشور نقش بزرگی ایفا می کند. با چنین اوصافی، وضعیت فعالیت اقتصادی در ایران به چه صورت ممکن است؟

 

 ● "مورتلاک" در پاسخ گفت: نکته ای که وزیر امورخارجه آمریکا مطرح می کند کاملا درست است به این معنا که اگر یک شرکت به الزامات تحریمها توجه داشته باشد و اینکه تحریمها چه فعالیتهایی را ممنوع کرده است، می توانند در ایران فعالیت اقتصادی داشته باشند. البته کاملا مشخص است که داستان به این سادگی ها نیست. اگر ماجرا به این سادگی ها بود، من در طول روز کار زیادی نمی داشتم!

 

اما بازهم می خواهم از واژه ای استفاده کنم که می گویم و آن اینکه، این کارها شدنی و قابل مدیریت است. گرفتار نشدن در تحریمها درحالیکه با ایران تعامل اقتصادی داشته باشیم، چالش ساز است بویژه باتوجه به اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فضای اقتصادی ایران حضور بسیار زیادی دارد. ایران به تدریج در حال شفاف سازی درباره فعالیتهایی است که منافع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در آن  حوزه ها نهفته است.

 

ایران به تدریج شفاف سازی می کند که چه شرکتها و موسساتی در کنترل و تملک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است. اما این کارها چندان سبب آسانتر شدن مسائل نمی شود تا مشخص شود چه فعالیتهایی در ایران غیرمجاز است. اما در بلندمدت، این کارها سودمند است و می تواند بررسی وضع شرکتهای ایرانی را در هنگام تعامل اقتصادی، آسانتر کند و اینکه شرکتها ببینند طرف تعاملشان در ایران به چه صورت است و آنها را پایش کنند. نکته اصلی مطرح در این زمینه آن است که اگر شرکتهای خواهان این تعامل اقتصادی، رویه های درستی را به اجرا بگذارند می توانند به چنین فعالیتهایی مبادرت کنند.

 

 ● تحلیلگر خبرگزاری رویترز در ادامه از سخنرانان گفت که سوال مطرح این است که وضعیت فضای داخلی ایران به چه صورت است؟ به نظر می رسد حسن روحانی رئیس جمهور ایران واقعا خواهان تعامل با غرب و بازگشت فعالان اقتصادی غربی به ایران است. باتوجه به گذشت یک سال از توافق هسته ای، موازنه قدرت بین حسن روحانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و رهبر ایران به چه صورت است؟

 

● "باربارا اسلاوین" اظهار داشت: اینها پرسشهای مهمی هستند که باید به آنها پاسخ داده شود. نمی توان با صددرصد اطمینان خاطر گفت که سیر امور در ایران به چه صورت خواهد بود. هدف از  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) این بود که توافق هسته ای حاصل شود. اما این توافق هسته ای سبب شده است بحث های بسیار عمیق تری در ایران مطرح شود مبنی بر اینکه این کشور می خواهد در جامعه بین المللی  چه نقشی داشته باشد.

 

تحریمهای ثانویه برداشته شده است و برخی از فعالیت های اقتصادی در ایران مجاز شده است اما ایران می بیند که خروج از انزوا بویژه انزوا در پنج تا شش سال گذشته اصلا راحت نیست یعنی همان سال هایی که تحریمها به شدت علیه ایران اعمال شد. با این اوصاف، حالا باید طرف ایرانی تصمیم بگیرد که می خواهد چه کار انجام بدهد تا جهانیان را متقاعد کند که فعالیت اقتصادی در این کشور امنیت دارد.

 

برای نمونه، شرکتهای نفتی می خواهند با ایران قراردادهایی در حوزه اکتشاف منعقد کنند که طول عمر قرارداد برای چند دهه خواهان بود. باتوجه به فضای سیاسی بسیار ملتهب در ایران، این سوال مطرح این است که چنین سرمایه گذاری تا چه میزان امنیت دارد. همواره مرا متهم می کنند که درباره ایران بیش از اندازه خوشبین هستم. من نمی خواهم به این دام بیفتم اما شاهد نشانه هایی بسیار مثبت هستم.

 

حسن روحانی و وزرای او به شدت در تلاش هستند تا مسیری روشنی را تبیین کنند که برای فعالان اقتصادی خارجی، قابل قبول باشد. برای نمونه شاهد آن بوده ایم که ایران وارد مذاکراتی با کارگروه اقدامات مالی (FATF) شده است. این کارگروه یک گروه نظارتی است که برای نظارت به منظور مقابله با  پولشویی و اعمال محدودیتها درباره تحریم مالی تروریستها ایجاد شده است. ایران یک طرح کاری در این زمینه دارد که درباره این طرح کاری با کارگروه اقدامات مالی (FATF) به توافق رسیده است.

 

فکر می کنم این توافق در ماه ژوئن امضاء شده است. اجرای این توافق نامه نیز شروع شده است. کارگروه اقدامات مالی (FATF)، اقداماتش علیه ایران را برای مدت یک سال به حال تعلیق درآورده است تا به ایران فرصتی داده شود. با این اوصاف، ایران واقعا از فهرست سیاه مدنظر کارگروه اقدامات مالی (FATF) خارج شده است.

 

همین مسئله، ایران را قادر ساخته است تا در خارج از کشور، حساب های بانکی باز کند. می دانم که یک یا دو بانک اروپایی نیز به ایران بازگشته اند. البته هیچکس این مطالب را علنی نمی کند زیرا نگرانی هایی درباره پیامدهای علنی شدن این خبر به علت اقدامات کنگره و سهامداران آمریکایی وجود دارد یعنی همان نیروهایی که با چنگ و دندان می جنگند تا مانع از آن شوند که ایران از  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) سودی به دست بیاورد.

 

به هرحال، اوضاع به گونه ای آهسته در حال بهبود پیداکردن است که این روند، خبر خوبی است. سوال مطرح این است که آیا ایران می تواند نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را در اقتصاد خودش کاهش بدهد. در دوران تحریمها، نقش سازمانهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران افزایش یافت همانطور که این امر، انتظار می رفت. وقتی ایران از امکان داشتن فعالیتهای اقتصادی قانونی محروم شود، گروههایی که بتوانند به پولشویی و قاچاق مبادرت کنند، از این فضا سود می برند.

 

در دوران تحریمها نیز دقیقا همین اتفاق رخ داد. به همین علت است که می بینیم حالا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران می جنگد تا سهم خودش را از اقتصاد کشور حفظ کند بویژه درشرایطی که تحریمها برداشته می شود و سهم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران کاهش می یابد. مقالات جالبی در مطبوعات ایران در این خصوص منتشر می شود که نمی دانم محتوای آن درست است یا خیر. یکی از این مقالات چند روز پیش در روزنامه کیهان منتشر شد.

 

این روزنامه به انتشار مقالات ضددولت ایران مشهور است. در یکی از مقالات اخیر کیهان گفته شده است که دو بانک بزرگ در ایران تصمیم گرفته اند به سازمانی خدمات بدهند که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران وابسته است. این تشکیلات، کارهای عمرانی زیادی در ایران انجام می دهد. منظور از این تشکیلات همان شرکت عمرانی خاتم الانبیاء است. به هرحال، می توان گفت حسن روحانی و تیم همراه او به شدت در خصوص این مسائل تلاش می کنند. 

 

یکی از دلایل اصلی اهمیت مبادلات مالی با ایران این است که این کشور به شدت به منابع مالی بویژه برای صنایع نفت و گاز خودش نیاز دارد. زنگنه وزیر نفت ایران گفته است که ایران به یکصد و هشتادو پنج میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی تا سال دو هزار و بیست نیاز دارد. او می گوید در میدانهای نفت و گاز مشترک، کشورهای دیگر در حال استخراج از این میدانها هستند اما ایران قادر نیست به همین اندازه بهره برداری داشته باشد چراکه فناوری لازم را برای این منظور ندارد تا از این منابع بهره برداری کند.

 

به نظرمن، حسن روحانی و زنگنه و دیگر مقامات ایرانی این استدلال مهم را مطرح می کنند که ایران حالا این فرصت را پیدا کرده است تا از توافق (هسته ای) سود ببرد و به موقعیت گذشته اش بازگردد یا حتی از سطح گذشته نیز در موقعیت بالاتری قرار بگیرد اما برای این منظور باید با قوانین بین المللی حرکت کند و هیچ راهی برای دور زدن این فضا نیست.  ترتیباتی که درقالب کارگروه اقدامات مالی (FATF) و درقالب تحریمهای باقیمانده ایالات متحده  وجود دارد، اهرمهای مهمی است تا ایران تشویق شود که به اوضاع مالی خودش سر و سامان بدهد. این کارها در بلندمدت به شدت منفعت به همراه خواهد داشت.

 

درباره وضع داخل ایران نیز باید بگویم که ایالات متحده تنها کشوری نیست که امسال انتخابات دارد بلکه انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز ماه مه سال آینده برگزار می شود. حسن روحانی بار دیگر در این انتخابات نامزد خواهد شد. انتظار معقول این است که حسن روحانی در انتخابات پیروز شود.

 

تاکنون، عناصر تندرو در ایران نتوانسته اند به نامزدی جدی برای انتخابات ریاست جمهوری برسند که در مقابل حسن روحانی مطرح کنند. احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران درباره بازگشت سیاسی خودش سرو صداهایی کرده است. اما باید توجه داشت که وقتی او رئیس جمهور بود، هرج و مرج بسیار زیادی بوجود آورد و اوضاع به صورتی شده است که پرسشهای جدی مطرح است مبنی بر اینکه اگر او نامزد شود، آیا شورای نگهبان که صلاحیتها را بررسی می کند، او را تایید صلاحیت خواهد کرد یا خیر.

 

محمدباقر قالیباف شهردار تهران نیز مطرح است که حالا به شدت درگیر رسوایی زمین و فساد مالی مطرح در این پرونده است. دیگر گزینه های مطرح در این زمینه قبلا در این عرصه وارد شده اند و نتایج بسیار ضعیفی به دست آورده اند. حسن روحانی فردی منحصر به فرد است.

 

او میانه رو نیست بلکه فردی عملگرا است. او در این نظام دوام آورده است. او جزء ستونهای این نظام است. او از زمان آغاز حیات نظام در این نظام بوده است. او حتی در ماجرای ایران کنترا نیز مطرح بوده است. اخیرا در نشستی حضور داشتم که مک فارلین از مقامات سابق آمریکایی (در ماجرای ایران کنترا) گفت که او با حسن روحانی در زمان بحران ایران کنترا صحبتهایی انجام داد و اینکه حسن روحانی حتی در آن موقع، از این سخن می گفت که ایران در جامعه بین المللی نقش مناسبی ایفا کند و باید صبر کرد تا عناصر انقلابی بازیهای خودشان را انجام بدهند.

 

این سخنان جالب توجه است. من به توانایی های حسن روحانی اعتماد زیادی دارم. من به افرادی توجه دارم که او در دولت خودش مسئول کرده است بویژه محمدجواد ظریف که وزیر امورخارجه ای بسیار بسیار توانمند است. این افراد می توانند در داخل کشور، استدلالهایشان را مطرح کنند و این سوالها را بپرسند که آیا قرار است ایران برای همیشه کشوری مطرود باشد یا اینکه قرار است ایران به موقعیتی برسد که باید برخوردار باشد.

 

ایران می تواند درموقعیتی همانند کره جنوبی یا تایوان یا ترکیه باشد و اگر ایران می خواهد به چنین موقعیتی برسد باید به برخی از قواعد پایبند باشد. تماشای این استدلالها در ایران می تواند جذاب باشد. می توان انتظار داشت که رویدادهایی در ماههای آینده رخ داد. می توان انتظار داشت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بخواهد با شناورهای آمریکایی در آبهای خلیج فارس، دردسرهای بیشتری بوجود بیاورد.

 

متاسفانه می توان انتظار داشت که آمریکایی های ایرانی تبار و شمار دیگری از ایرانی های دارای تابعیت دوگانه همچنان در زندان بمانند که وضعیتی فاجعه بار است. نمازی و پدر او یعنی باقر نمازی همچنان در ایران در زندان هستند. عده بسیار زیاد دیگری هم ازاین نوع در ایران در زندان هستند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به این صورت می جنگد و تلاش می کند کاری کند که ایران همچنان در جایگاه کشوری مطرود باشد و از این طریق، موقعیت خودش را برای حفظ عناصر کلیدی نظام و اقتصاد کشور را تقویت کند.

 

 ● "خانم تربتی" در ادامه این نشست از اسلاوین سوال کرد: شما گفتید که روحانی و ظریف با فضای انتخابات مواجه هستند و استدلالهای خود را در این فضا مطرح می کنند و اینکه در سه سال گذشته چه کار کرده اند. به نظر شما، رهبر ایران در این خصوص چه نظری دارد؟ باید توجه داشت که حتی اگر حسن روحانی در انتخابات به پیروزی برسد، رهبری در موقعیت برتر قرار دارد و بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و اقداماتش نظارت دارد. وضعیت اینطور نیست که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بخواهد به صورت خودسر رفتار کند. نظر رهبر و دیدگاه های او درباره بازشدن درهای ایران به سوی غرب چیست؟

 

 ● "اسلاوین" گفت: او نقش متوازن کننده دارد. او ( مقام معظم رهبری ) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نیاز دارد. او به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران برای حوزه هایی ازقبیل فعالیت در خارج از کشور و میدان هایی ازقبیل سوریه و یمن و عراق نیاز دارد.

 

درنتیجه، او باید اطمینان حاصل کند که به نوعی به مسائل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران توجه می شود. درعین حال، او استدلال هایی را مطرح می کند که به آنها اشاره شد. او به میراث خودش توجه دارد.

 

او برای همیشه در صحنه نخواهد بود. او می داند که مردم معمولی ایران هنوز بسیار بسیار ناامید و خشمگین هستند که از نتایج ملموس برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بهره مند نشده اند. بیکاری در ایران هنوز بسیار زیاد است. البته تورم کاهش یافته است.

 

نارضایتی عمومی در ایران وجود دارد. به هرحال، درمجموع باید بگویم که او (مقام معظم رهبری) نقش متوازن کننده را ایفا می کند. فکر می کنم استدلال قویتری که مطرح می شود ازجانب حسن روحانی و همراهان او مطرح می شود. درعین حال باید بگویم که ایالات متحده می تواند کارهای بیشتری انجام بدهد تا فضا را بهتر کند مثلا قرارداد بوئینگ و ایرباس را تسهیل کند که اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا به آنها رسیدگی می کند.

 

اگر این هواپیماها به ایران داده شود، ایرانی ها می توانند بدون نگرانی سقوط هواپیماهایشان پرواز کنند. این کار آمریکا می تواند یک اقدام مهم برای نشان دادن حسن نیت باشد. ایالات متحده می تواند زمینه ساز اعطای وامهای چندملیتی باشد که از آن برای مقاصد زیست محیطی در ایران استفاده شود. چند روز پیش هم نشستی در شورای آتلانتیک برگزار شد که درباره چالشهای زیست محیطی پیش روی ایران بود.

 

این چالشها بسیار جدی است. ایران در فهرست موسوم به فهرست تروریستی قرار دارد و درنتیجه تسهیلات بین المللی ازقبیل وام های بانک جهانی نمی تواند به این کشور داده شود تا از آن برای محافظت از محیط زیست استفاده شود. اگر این وضع تغییر کند، مهم است زیرا نشان می دهد که مشکل به مردم ایران مربوط نمی شود و ما می خواهیم مردم ایران موفق باشند و ما نمی خواهیم آنها را به علت اقداماتی مجازات کنیم که هیچ کنترلی بر آن ندارند.


● "خانم تربتی" در بخش دیگری از این نشست پرسید: آیا راههای بیشتری وجود دارد که ایالات متحده بتواند با استفاده از آن با مردم عادی ایران به تعامل بپردازد؟ آیا ارتباطات ملت-ملت در حال افزایش است؟ آیا تعامل ها در سطح مردم که سبب پیشبرد منافع آمریکا شود، در حال رشد است؟
 

● "کریستوفر بکی مایر" دستیار معاون وزیر امورخارجه آمریکا در امور ایران در پاسخ گفت: سئوال خوبی مطرح شد. درباره اقداماتی که دولت ایالات متحده می تواند انجام بدهد محدودیتهایی وجود دارد. فرصتهایی برای ایران فراهم شده است تا در جامعه بین المللی بار دیگر وارد تعامل شود. این فرصتها پس از  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) فراهم شده است. مقامات دولت ایالات متحده در گفته ها و اقداماتشان درباره مسائل سیاسی کشورهای دیگر باید بسیار دقت کنند. ما نمی خواهیم این تلقی به وجود بیاید که در سمت و سوی خاصی حرکت می کنیم تا بتوانیم به یک نتیجه سیاسی خاص در کشوری دست پیدا کنیم. باید اجازه داد ایرانی ها و مردمان کشورهای دیگر، خودشان فضای سیاسی کشورشان را مدیریت کنند. یکی از علل مطالبی که ازجانب رهبر ایران مطرح می شود همین نکته است. آنها (ایرانی ها) فضای سیاسی کشورشان را بسیار بهتر از ما می شناسند.

 

همین مسئله درباره نگاه ایرانی ها به فضای سیاسی آمریکا مصداق دارد. وقتی مقامات ایرانی می آیند و از کنگره آمریکا سخن می گویند به آنها می گوییم که اجازه بدهند ما فضای سیاسی کشورمان را خودمان اداره کنیم و آنها نگران فضای سیاسی کشور خودشان باشند و آن را مدیریت کنند. بنابراین، تاحدودی ما رویکرد دوری گزیدن از کارهایی را دنبال می کنیم که سبب تقویت عناصر خاصی (در ایران) شود زیرا در این صورت، ما در وضعی قرار می گیریم که ممکن است اصلا قصد آن را نداشته ایم و نتیجه ای که به دست می آید کاملا برعکس آن چیزی باشد که ما می خواهیم. مشخص نیست که میزان حمایتهای ایالات متحده از یک جریان خاص، تا چه اندازه به نفع آن جریان و هدف خاص در ایران تمام می شود. بنابراین ما مقامات دولتی باید در این زمینه ها دقت کنیم . البته این سخن به معنای آن نیست که اگر فرصتی فراهم شود که به نفع ایالات متحده باشد، از آن استفاده نکنیم. درباره قرارداد هواپیماها با ایران (بوئینگ و ایرباس) نیز باید بگویم که من نمی خواهم درباره شرکت خاصی صحبت کنم.

 

نمی خواهم ازجانب اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا نیز صحبت کنم. آنچه می توانم بگویم این است که  بخشی از  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) این اجازه را می دهد که هواپیماهای مسافربری به ایران صادر شود و ما به این بخش متعهد هستیم. البته این مسئله تاحدودی پیچیده است زیرا هواپیماها خودشان قطعات بسیار پیچیده ای دارند که در ساخت آنها از فناوری های بسیار پیشرفته استفاده می شود و این قطعات می توانند کاربرد دوگانه داشته باشند. درباره فروش هواپیماها بررسی های بسیار دقیقی انجام می شود و اینکه در نهایت، این هواپیماها به کجا می روند و چه استفاده ای از آنها می شود. البته تعجب آور نیست که وقتی سی سال رابطه ای وجود نداشته است، حرکت در این مسیرها و حل این مشکلات، مقداری زمان ببرد. بازهم تأکید می کنم که نمی خواهم در این قالب از یک شرکت خاص نام ببرم بلکه به صورت کلی صحبت می کنم. به هرحال، باید بگویم که در کمکهایی که دولت ایالات متحده می تواند به ایرانی ها بدهد، محدودیتهایی وجود دارد.

 

 ● تحلیلگر خبرگزاری رویترز در ادامه گفت: سئوال دیگری که می خواهم بپرسم فراتر از  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) است. شاهد آن بودیم که در روز شروع اجرای توافق هسته ای، تبادل زندانیان انجام شد. اما از آن تاریخ، شمار بیشتری از ایرانی های دارای تابعیت دوگانه بازداشت شده اند. سیامک نمازی بازداشت شده است. پدر او نیز بازداشت شده است. یک شهروند دیگر آمریکایی نیز در ایران بازداشت شده است. شماری از کانادایی های ایرانی تبار و اتباع اروپایی ایرانی تبار که دارای تابعیت دوگانه هستند نیز در ایران بازداشت شده اند. این اقدامات علاوه بر اینکه بر این افراد و خانواده های آنها تأثیر می گذارد، بر فضای کسب و کار نیز تأثیر می گذارد. این مسئله به ویژه درباره بازداشت سیامک نمازی مصداق دارد زیرا او مدتهای طولانی با فعالان اقتصادی ایرانی و غربی تعامل داشت. البته در زمان بازداشت سیامک نمازی، او چنین تعاملهایی نداشت. این اقدامات به ضرر ایرانی های دارای تابعیت دوگانه است که بخواهند به ایران بروند و در این کشور فعالیت اقتصادی داشته باشند. دولت ایالات متحده چه نظری درباره این بازداشت ها دارد؟ چه تلاشهایی در دولت ایالات متحده برای آزادی این افراد صورت می پذیرد؟

 

● "بکی مایر" در پاسخ گفت: این مسئله بسیار پیچیده است. دغدغه های بسیاری در این زمینه درباره شهروندان مذکور مطرح است و به همین علت، مطالبی که دولتمردان ایالات متحده می توانند در این زمینه بیان کنند با محدودیتهای بسیاری همراه است. از اینرو، همانطور که در پاسخ به سئوال درباره فروش هواپیما به ایران به صورت کلی صحبت کردم، اینجا هم می خواهم پاسخی کلی بدهم. ما همچنان از ایران می خواهیم که به حقوق شهروندان خودش احترام بگذارد و همچنین به حقوق اتباع آمریکایی احترام بگذارد که به ایران می روند. ما از ایران می خواهیم که همه اتباع آمریکایی را آزاد کند که به گونه ای نادرست بازداشت شده اند. این مسئله، بخش اصلی سیاست ما درباره ایران است. یکی از اولویتهای اصلی ما در زمان رسیدن به روز اجرای توافق هسته ای نیز همین مسئله بود و اینکه تلاش می کردیم افرادی را آزاد کنیم که در ایران بازداشت شده بودند. دوست داشتم بگویم که چنین اتفاقی هرگز دیگر رخ نمی دهد اما واقعیت این است که چنین اتفاقاتی بازهم رخ می دهند. در هرکشوری که چنین مسائلی وجود دارد باید این موارد را به صورت مستمر مدیریت کنیم. این مسئله به ویژه درباره ایران صادق است. ما همچنان بر ایران فشار وارد می کنیم تا آمریکایی ها را آزاد کند و این افراد به کشورشان بازگردند. اینجا نمی توانم در یک جلسه علنی درباره یک مورد خاص از این موارد صحبت کنم.

 

 ● "تربتی" در ادامه این نشست پرسید: سئوال بعدی بنده درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. فعالان اقتصادی در سطح بین المللی چه نگاهی درباره دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا و مواضع آنها درباره ایران دارند؟ جیک سالیوان مشاور هیلاری کلینتون در حوزه سیاست خارجی گفته است که یکی از کارهایی که درصورت رئیس جمهور شدن کلینتون انجام خواهد شد افزایش هزینه ها برای ایران به علت اقدامات تقابل جویانه ای است که انجام می دهد به ویژه آزمایشهای موشکی که انجام می دهد. فعالان اقتصادی درباره رئیس جمهور شدن ترامپ یا کلینتون و تأثیر آن بر روند اجرای  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) چه نگاهی دارند؟

 

● "مورتلاک" در پاسخ گفت: انتخابات فضای ابهام و عدم قطعیت به وجود می آورد. عدم قطعیت هم سبب می شود شرکتهای خصوصی برای استفاده از هر فرصت جدیدی نگران شوند که مستلزم هزینه و تلاش و زمان در همان مراحل اول کار باشد. معتقدم بی تردید بسیاری از شرکتها رویکرد صبر و انتظار را درپیش گرفته اند تا ببینند سیر تحولات به چه صورت خواهد شد. گمانه زنی درباره موضع دولت آتی آمریکا درباره توافق هسته ای دشوار است.

 

ستاد انتخاباتی هیلاری کلینتون درباره مواضع دولتش درخصوص توافق هسته ای در صورت رئیس جمهور شدن، به صراحت موضع خود را اعلام کرده است. هیلاری کلینتون از توافق هسته ای حمایت می کند و می خواهد این توافق هسته ای به موفقیت منجر شود. نظر شخصی بنده این است که اگر هیلاری کلینتون رئیس جمهور شود به اندازه دولت کنونی آمریکا ، سرمایه و تعهد و تلاش صرف خواهد کرد تا اینکه توافق هسته ای برای بخش خصوصی و فعالیتهای آنها اطمینان خاطر به وجود بیاورد و مشخص باشد که خطوط قرمز به چه صورت است. فکر می کنم حمایت از توافق هسته ای یک چیز است اما نشان دادن میزان تعهد به این توافق که دولت کنونی از خودش نشان داده است تا این توافق به نتیجه برسد، مسئله ای دیگر است.

 

حتی در این باره تردید وجود دارد که اگر هیلاری کلینتون رئیس جمهور شود، دولت او به اندازه دولت فعلی آمریکا به اجرای توافق هسته ای متعهد باشد. واقعیت این است که باید منتظر ماند و دید که وقتی دولت جدید آمریکا در مسند امور قرار می گیرد چه کار خواهد کرد. وقتی دولت جدید آمریکا با انبوهی از اولویتهای مختلف مواجه باشد باید منتظر ماند و دید که به کدامیک از مسائل، اولویت خواهد داد.درباره رئیس جمهور شدن ترامپ نیز می گویم که فضای عدم قطعیت سبب نگرانی شرکت ها می شود.

 

 ● "تربتی" سوال کرد: ترامپ در یکی از مصاحبه های خود گفته است تعجب می کند که به شرکتهای آمریکایی اجازه روابط اقتصادی با ایران داده نمی شود.

 

●"مورتلاک " در این خصوص گفت: بله. او این سخنان را گفته است. ترامپ گفته است که توافق هسته ای، توافقنامه ای وحشتناک است و نبایستی به ایران پول داده می شد. البته او گفته است که این پول ، پول خود ایران بوده است (با تمسخر ترامپ به علت سخنان ضدو نقیض). درعین حال، او گفته است که اصلا قابل قبول نیست که شرکتهای آمریکایی اجازه نداشته باشند در ایران فعالیت داشته باشند.

 

او گفته است قوانین مربوط به فعالیت اقتصادی شرکتهای آمریکایی در خارج از کشور، بسیار وحشتناک است و همین مسئله چالشی برای شرکتهای آمریکایی است که بخواهند در ایران فعالیت اقتصادی داشته باشند. تحریمهایی که علیه فعالیت شرکتهای آمریکایی در ایران وجود دارد به سالها قبل بازمی گردد. مشخص نیست که اگر ترامپ رئیس جمهور شود، آیا او اجازه خواهد داد شرکتهای آمریکایی در ایران فعالیت اقتصادی داشته باشند یا خیر. پیش بینی این امر بسیار دشوار است.

 

اسلاوین در در ادامه سخنان  مورتلاک به تمسخر گفت: «شاید شاهد افتتاح هتل ترامپ در تهران باشیم! (خنده حضار)

 

●"مورتلاک" ادامه داد: شاید همینطور باشد. به هرحال، حتی اگر ترامپ خواهان آن باشدکه در صورت رئیس جمهور شدن، اوضاع را درباره روابط اقتصادی با ایران تغییر بدهد، بازهم باید به کنگره توجه داشت که نگاهی متفاوت به این قضیه دارد. بنابراین، می بینیم که پیش بینی اوضاع در آینده بسیار دشوار است و همین عدم قطعیتها سبب می شود شرکتها در ورود به فعالیت اقتصادی در ایران تعلل کنند. اگر هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر پیروز شود شاهد راحت تر شدن خیال شرکتهای آمریکایی و تجدید نظر آنها در نوع نگاهشان به ایران خواهیم بود. اگر هم ترامپ رئیس جمهور شود باید برای مدت طولانی تری منتظر ماند و صبر کرد تا مشخص شود دولت او می خواهد درباره ایران چه سیاستی را در پیش بگیرد.

 

 ● خانم "تربتی" در ادامه پرسید: سئوال بعدی من درباره تحریمهای آمریکا و تأثیر تحریمهاست. مقامات اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا می گویند تلاش می کنند رهنمودهای کاملا روشن و شفافی درباره اعطای مجوزها درباره تعامل اقتصادی با ایران منتشر کنند. دلیلی هم ندارد که سخنان این مقامات آمریکایی را باور نکنیم.

 

آنها به کشورهای مختلف جهان سفر می کنند و با مدیران شرکتهای بزرگ و بانکها دیدار می کنند تا مسائل را تشریح کنند. اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا با دویست و پنجاه نفر از نیروهای دولتی در سازمانهای مختلفی برای حوزه تحریمها فعالیت می کند. بودجه این اداره با مسئولیتهای جدیدی که به آن واگذار شده است، انطباق ندارد و افزایش نیافته است. آیا لازم است دولت آتی آمریکا، بودجه اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا را افزایش بدهد؟ آیا هماهنگی ها در سطح وزارتخانه های مختلف آمریکا برای کار این اداره باید افزایش یابد؟

 

●"دیوید مورتلاک "در پاسخ گفت: این مسئله واقعا بسیار مهم است. اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا یک اداره بسیار کوچک در درون دولت آمریکاست که کارهای بسیار زیادی باید انجام بدهد. این کارها هم در داخل آمریکا برای اعمال تحریمها و اجرای تحریمهاست. این کارها هم در خارج از آمریکاست تا هم اقدامات لازم برای اجرایی شدن تحریمها صورت پذیرد بلکه به تعداد بسیار زیادی از شرکتها کمک شود که نمی خواهند کاری کنند که تحریمها را نقض کنند.

 

اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا با این شرکتها تعامل دارد تا به آنها بگوید حوزه شمول تحریمها کجاست. انجام دادن این حجم از کارها برای حدود دویست نفر بسیار دشوار است. یکی از راهکارهایی که برای این مسئله می توان درنظر گرفت افزایش منابع اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا و تعداد نیروهای آن است. دویست نفر در این اداره فعال هستند. حال اگر آنها بخش اعظم وقتشان را صرف پاسخ دادن به درخواستهای فزاینده از کنگره کنند، آنها دیگر زمان چندانی در اختیار نخواهند داشت که به اجرای خود تحریمها مبادرت کنند. باید توجه داشت که تحریمها در ده سال گذشته به صورت چشمگیری تغییر کرده است. تحریمها نه تنها از نظر حجمی افزایش یافته بلکه مسائل مرتبط با تحریمها نیز سیر فزاینده داشته است.

 

تعداد دستورهای ریاستی باراک اوباما در حوزه اختیارات ریاست جمهور که در زمینه تحریمها صادر شده است از کل دستورات مشابه روسای جمهور قبل آمریکا بیشتر است. همین رویه سبب تغییر نوع نگاه و اجرای تحریمها ازجانب ایالات متحده شده است. ده سال پیش مسئله این بود که افرادو شرکتها و دولتهایی در فهرست تحریمها قرار بگیرند و فعالان اقتصادی و شرکتها مطلع شوند تا با چنین طرفهایی تعامل نداشته باشند و وارد حوزه های خاکستری نشوند. در آن زمان، شرکتها و اشخاص حتی اگر فکر می کردند کاری که می خواهند انجام بدهند ممکن است سبب شود با اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا دچار مشکل شوند، به این حوزه ها اصلا نزدیک نمی شدند.

 

در سالهای اخیر نوع نگاه به تحریمها کاملا متفاوت شده است. با تحریمهایی که علیه روسیه اعمال شد، در واقع وارد نسل سوم تحریمها شدیم. با  برجام سطح جدیدی از پیچیدگی ها درباره تحریمها مطرح شد. در گذشته وضعیت به این صورت بود که شرکتها سعی می کردند به خط تحریمها نزدیک نشوند اما حالا با  برجام مشخص کردن این خط مرزی تحریمها بسیار پیچیده تر و دشوارتر شده است. 

 

حالا استفاده از تحریمها به گونه بهتری انجام می شود به گونه ای تحریمها به صورت دقیقتری اعمال می شود تا اهداف و سیاستهای ایالات متحده پیش برود. این نوع استفاده از تحریمها، سودمندتر و ظریف تر است و به شدت به نفع سیاست خارجی آمریکا تمام می شود. البته در حوزه اجرایی نیز، کارها باید به گونه ای باشد که با این نوع در سطح وضع تحریمها انطباق داشته باشد.

 

درباره اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا نیز باید بگویم شماری از باهوش ترین و فداکارترین و متعهدترین نیروهای دولت آمریکا در این اداره هستند اما باید توجه داشت که آنها زمان محدودی در اختیار دارند و حجم کارها بسیار زیاد است. به موازات حرکت در مسیر تحریمهای ظریف تر و پیچیده تر، باید منابع اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا نیز افزایش یابد.

 

 ● خبرنگار ارشد رویترز در ادامه سوال کرد که عملکرد اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC) در وزارت خزانه داری آمریکا به چه صورت است؟ آیا این اداره از نظر مالی برای اجرای تحریمها با محدودیتهای منابع مواجه است؟

 

●"بکی مایر" در پاسخ گفت: می خواهم به بیان این نکته بسنده کنم که همواره مشکل کمبود منابع مالی در دولت ایالات متحده وجود دارد. در بسیاری از حوزه های کاری می توان از منابع مالی بیشتری استفاده کرد. برای اجرای برجام تلاش کرده ایم منابع مالی لازم را در اختیار اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا قرار بدهیم. در وزارت امور خارجه آمریکا نیز دفتر جدیدی ایجاد کرده ایم که خاص نظارت بر روند اجرای توافق هسته ای بوده است. استفن مال هدایت این دفتر را برعهده دارد.

 

در اداره امور اقتصادی در وزارت امورخارجه آمریکا نیز نیروهای توانمندی وجود دارند که به مسائل مرتبط به تحریمها می پردازند. اما باید به صراحت بگویم که بار کاری این اداره در مقایسه با اداره کنترل دارایی های خارجی (OFAC)در وزارت خزانه داری آمریکا بسیار کمتر است. افرادی که در این اداره کار می کنند افرادی بسیار متعهد و سخت کوش هستند. آنها برای ساعتهای طولانی کار می کنند تا همه کارها انجام شود. اما کاملا روشن است که حجم کارها برای انجام دادن بسیار زیاد است.

 

 ● در ادامه این نشست ؛ "مورنینگ استار" پرسید: باتوجه به سوابق کاری ام که وکیل و سیاست گذار و فعال اقتصادی بوده ام باید بگویم که بین سیاست گذاران و شرکتها نوعی فقدان ارتباط وجود دارد. درست است که سرمایه گذاری در ایران فواید بسیار زیادی دارد اما این کار به منزله آن است که خودتان را در معرض مرگ قرار بدهید. یکصد راه دیگر وجود دارد که بخواهیم خودمان را بکشیم پس چرا این کار را انجام بدهیم؟(باکنایه) نمی توان گفت مخاطرات مطرح درزمینه تجارت با ایران، قابل مدیریت است.

 

دست کم این مخاطرات برای شرکتها قابل مدیریت نیست. من هم می دانم که فعالیت اقتصادی نمی تواند عاری از مخاطره باشد اما باید دست کم این اطمینان خاطر وجود داشته باشد که اگر سرمایه گذاری انجام بدهیم، این پروژه می تواند پروژه خوبی باشد که نتایج خوبی به همراه داشته باشد. سئوالی که می خواهم بپرسم این است که چگونه می توان چنین اطمینان خاطری را به وجود آورد؟ می دانم این سئوال دشوار است اما می خواهم پاسخ شما را به این سئوال بدانم. چگونه می توان شرکتها را به نقطه ای رساند که به اندازه ای اطمینان خاطر داشته باشند که با ایران به تعامل تجاری بپردازند؟

 

● "مورتلاک" در پاسخ گفت: عبارت قابل مدیریت بودن کارها، عبارتی است که درباره نقطه شروع حرکت دراین زمینه به کار می برم. بی تردید، رویکرد ما در این زمینه ها مبتنی بر نوع فعالیت اقتصادی است که بخواهیم انجام بدهیم. بی تردید، صادرات اقلام به ایران یکی از مصادیق این کار است که برای این منظور باید مشتریانمان را بررسی کنیم و اینکه چه اقلامی را می خواهیم به آنها بفروشم و سرمنشاء اقلام مطرح به چه صورت است و آیا مطابق قواعد تحریمها رفتار می کنیم یا خیر. می توان به این پرسشها به راحتی پاسخ داد.

 

مسئله وقتی پیچیده تر می شود که درباره خدمات مالی یا روابط لازم برای ارائه چنین خدماتی صحبت می کنیم و اینکه وقتی از سرمایه گذاری صحبت می شود، طرف مقابل چیست و چه نگاهی دارد و اگر سرمایه گذاری انجام شود، چه وضعی پیش می آید و وقتی در ایران فعالیت مالی از این نوع داریم، چگونه می توان فعالیتها را در ایران رصد کرد و اینکه طرف ثالث در ایران را بررسی کرد. وضعیت شرکتهای مختلف در این حوزه متفاوت است. وقتی می گویم این کارها قابل مدیریت است منظورم این نیست که این کار ساده نیست.

 

جان کری وزیر امورخارجه امریکا از کلمه  ساده برای این منظور استفاده کرده است اما من از این کلمه استفاده نکردم. مشخص کردن وضعیت برخی از پروژه ها چند هفته طول می کشد. برخی از این پروژه ها نیز چندین ماه زمان می برد تا مشخص شود در چه وضعی هستند. برخی از پروژه ها نیز چند سال طول می کشد تا به ثمر بنشینند. باید صادقانه بگویم اگر شرکتها کمی از لایه های سطحی عمیقتر بروند و نگاهی عمیق تر از نگاه سطحی درباره تحریمها داشته باشند و اینکه چرا این تحریمها اعمال می شوند و اینکه شرکتها باتوجه به نوع فعالیت خود، چه کارهایی می توانند انجام بدهند، احساس راحتی خواهند کرد و می توانند با ایران تعامل اقتصادی داشته باشند. شرکتها باید بدانند که به دنبال چه هستند و چه رویه هایی را باید به اجرا بگذارند که بتوانند فعالیت اقتصادی داشته باشند، به گونه ای بهتر می توانند تعامل داشته باشند و به فعالیت اقتصادی مطمئن و با خیال راحت همانند دیگر مناطق جهان مبادرت کنند.

 

● اسلاوین هم در این خصوص اظهار داشت: ایران، کشوری با بازار بسیار بزرگ و افراد تحصیلکرده است. ایران کشوری با جمعیت هشتاد میلیون نفری است. در جهان بازارهای زیادی همانند بازار دست نخورده ایران وجود ندارد. به همین علت است که فکر می کنم بازارهای ایران برای بسیاری از شرکتها بسیار جذابیت دارد. بخشهایی ازقبیل کشاورزی و داروسازی وجود دارند که در دوران تحریمها نیز در ایران امکان فعالیت داشته اند.

 

البته به علت وجود محدودیتهای مالی درباره فعالیت این بخشها نیز مشکلاتی وجود داشته است. اما حالا موضوع به حوزه های دشوارتر و پیچیده تری از قبیل سرمایه گذاری مستقیم خارجی مربوط است. اگر ایران به دنبال جذب چنین سرمایه هایی است به خوبی می داند که باید چه کار کند تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را مهار نماید و رویه های درست اقتصادی را وضع کند.

 

ایران در یک سال گذشته متوجه این داستان شده است و اینکه اقدام در این زمینه تا چه حد برای اقتصاد ایران ضروری است. نکته دیگری که می خواهم در این زمینه بیان کنم به کنفرانسی مربوط است که چند ماه پیش در ماه مه در زوریخ برگزار شد و شماری از زنان کارافرین فوق العاده ایرانی در این نشست حضور داشتند. همواره می گویم که اگر می خواهید مطمئن باشید که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران سر و کار ندارید با زنان کارافرین ایرانی تعامل داشته باشید. آنها توانسته اند شرکتهایی با فناوری های بالا تأسیس کنند. آنها کالاهای تجاری را وارد می کنند. آنها فوق العاده و بسیار تحصیلکرده و بسیار بااستعداد هستند و در تعامل با آنها می توان از گیرافتادن در دامان بسیاری از مشکلات رهاشد.

 

 ● در ادامه این نشست؛ یکی از حاضران در این نشست  گفت: می خواهم سئوالی از آقای بکی مایر بپرسم که در خصوص تحریمهاست. باآن که مقامات وزارت امور خارجه آمریکا و کاخ سفید می گویند سازوکارهایی درباره تحریمها در اختیار دارند که اگر ایران  برجام را نقض کند، می توان این تحریمها را اعمال کرد.

 

قانون فعلی تحریمها که در کنگره وجود دارد و تا پایان امسال منقضی می شود فقط در صورتی قابل استفاده است که ایران برجام را نقض کند. چرا کاخ سفید حاضر نیست به دمکراتهایی در کنگره چراغ سبز بدهد که می خواهند تحریمهای فوق را تمدید کنند؟ سووال دیگرم از خانم اسلاوین است. آیا نگاه شما درباره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران خیلی خوشبینانه نیست؟ چرا فکر می کنید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران حاضر می شود به سخنان ایت ا... خامنه ای  گوش بدهد؟

 

● "بکی مایر" در پاسخ گفت: طرحهای زیادی درباره تحریمهای ایران مطرح است. می توان نگاه بسیار دقیقی درباره همه این طرحها داشت. همانطور که قبلا هم اشاره کردم، همه طرحهایی که در این زمینه مطرح است، منعکس کننده همه مطالبی نیست که در مصوبه نهایی مطرح می شود.

 

بنابراین ما از اظهارنظر درباره طرحهای خاص خودداری می کنیم تاوقتیکه طرح مدنظر به صورت مصوبه از کنگره به دولت برسد و دولت بخواهد درباره آن نظر بدهد. باید توجه داشت که رئیس جمهور (اوباما) گفته است هرمصوبه کنگره که مانع از پایبندی ما به  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) شود، وتو خواهد شد. این سخن به معنای آن است که طرحهایی که سبب دشوار شدن یا ناممکن شدن کارها شود و خارج از حوزه شمول برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) باشند، وتو خواهد شد.

 

ما مواضع خود را در این زمینه به صراحت بیان کرده ایم. ما بارها و بارها این سخن را گفته ایم. درباره قانون تحریمهای ایران ( که امسال منقضی می شود) برخی سوء برداشتها وجود دارد. بخشهای زیادی از تحریمهای ایران براساس  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) لغو شده است. بخشهای زیادی از قانون مذکور درباره تحریمهای ایران نیز به علت توافق هسته ای برداشته شده است. بحثهایی در جریان است که آیا این قانون تمدید شود یا خیر. وقتی مصوبه واقعی در این باره در کنگره مطرح و نهایی شود، ما نیز در این باره موضع گیری خواهیم کرد.

 

● اسلاوین هم پاسخ داد: نمی گویم که بنده درباره کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران خوشبین هستم و فقط می گویم که حسن روحانی رئیس جمهور ایران، استدلال های بسیار منسجمی برای جداکردن فعالیتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از دیگر بخشهای اقتصاد ایران  دارد. این کار بویژه درباره بخشهای مهمی از اقتصاد ایران لازم است که ایران به سرمایه گذاری خارجی نیاز دارد. حسن روحانی همین سخن را با رهبر ایران نیز مطرح کرده است.

 

حالا رهبر ایران می تواند به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بگوید که چه کار کند و نه اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به رهبری بگوید چه کار کند. بحثهای جدی در این خصوص در داخل ایران در جریان است و اینکه این کشور تا چه اندازه می خواهد موفق باشد و چه تعریفی از موفقیت دارد. ایا تعریف موفقیت  این است که نظام جمهوری اسلامی ایران فقط سرپا باشد و مردم تهیدست باشند یا اینکه ایران اقتصادی در حال رشد و شکوفا داشته باشد که با بخش های دیگر اقتصاد جهانی مرتبط باشد. امیدوارم گزینه دوم درست باشد اما کاملا روشن است که هیچ تضمینی در این خصوص وجود ندارد.

 

 ● خانم "تربتی" هم در ادامه گفت: با نگاهی به تاریخ ایران می توان به مسائل دیگری پی برد. زمانی (آیت ا...) خمینی(ره) پیش از انقلاب می گفت که توسعه اقتصادی در کانون توجه نیست بلکه مسائل ایدئولوژیک، پایه های حکومت را تشکیل می دهند.

 

● "اسلاوین" گفت: بله همینطور بوده است. اما باید توجه داشت که ایران در سی و هفت سال گذشته تغییرات چشمگیری را پشت سر گذاشته است. هربار که به ایران می روم به شدت تحت تاثیر کیفیت (رفتار) مردم ایران و سطح تحصیلات و اطلاعات آنها قرار می گیرم. همه حکومتها هرقدر هم که مستبد باشند، بازهم باید درباره ماهیت جوامعشان حساس باشند و نمی توانند به خواسته ها و آمال مردمانشان بی توجه باشند بویژه وقتی به نسل جوان ایران نگاه می کنم که ظاهر شده اند. در طول زمان، تغییرات رخ می دهد گرچه ممکن است سرعت این تغییرات به اندازه ای نباشدکه مردم ایران دوست باشند یا با سرعتی باشد که ما دوست داشته باشیم. اما به هرحال، تغییرات در ایران ، اجتناب ناپذیر است.

 

وی افزود: اگر ایران به دنبال جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این کشور است، باید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را مهار کرده و رویه های درست اقتصادی وضع کند.بازارهای ایران برای بسیاری از شرکتها بسیار جذابیت دارد. ایران، کشوری با بازار بسیار بزرگ و افراد تحصیلکرده است. ایران کشوری با جمعیت هشتاد میلیون نفری است. در جهان بازارهای زیادی همانند بازار دست نخورده ایران وجود ندارد.

 

به همین علت است که فکر می کنم بخشهایی ازقبیل کشاورزی و داروسازی وجود دارند که در دوران تحریمها نیز در ایران امکان فعالیت داشته اند. البته به علت وجود محدودیت های مالی درباره فعالیت این بخشها نیز مشکلاتی وجود داشته است. اما حالا موضوع به حوزه های دشوارتر و پیچیده تری از قبیل سرمایه گذاری مستقیم خارجی مربوط است. اگر ایران به دنبال جذب چنین سرمایه هایی است به خوبی می داند که باید چه کار کند تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را مهار نماید. ایران در یک سال گذشته متوجه این داستان شده است که اقدام در این زمینه تا چه حد برای اقتصاد ایران ضروری است. نکته دیگری که می خواهم در این زمینه بیان کنم به کنفرانسی مربوط است که چند ماه پیش در ماه مه در زوریخ برگزار شد و شماری از زنان کارافرین فوق العاده ایرانی در این نشست حضور داشتند.

 

همواره می گویم که اگر می خواهید مطمئن باشید که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران سر و کار ندارید با زنان کارافرین ایرانی تعامل داشته باشید. آنها توانسته اند شرکتهایی با فناوری های بالا تأسیس کنند. آنها کالاهای تجاری را وارد می کنند. آنها فوق العاده و بسیار تحصیلکرده و بسیار بااستعداد هستند و در تعامل با آنها می توان از گیرافتادن در دامان بسیاری از مشکلات رهاشد.

 

این کار بویژه درباره بخش های مهمی از اقتصاد ایران لازم است که به سرمایه گذاری خارجی نیاز دارد. حسن روحانی همین سخن را با رهبر ایران نیز مطرح کرده است. حالا رهبر ایران می تواند به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بگوید که چه کار کند و نه اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به رهبری بگوید چه کار کند.

 

 این به این بستگی دارد که این کشور تا چه اندازه می خواهد موفق باشد و چه تعریفی از موفقیت دارد. ایا تعریف موفقیت این است که نظام فقط سرپا باشد و مردم تهیدست باشند یا اینکه ایران اقتصادی در حال رشد و شکوفا داشته باشد که با بخش های دیگر اقتصاد جهانی مرتبط باشد. امیدوارم گزینه دوم درست باشد اما کاملا روشن است که هیچ تضمینی در این خصوص وجود ندارد.

کلید واژه ها: انقلاب اسلامی ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی


نظر شما :