ادغام نظامی: از متحد دردسرساز تا پایگاه نظامی
چگونه بلاروس به روسیه وابسته شد؟ (بخش دوم)
نویسنده: هانا لوبیاکووا (Hanna Liubakova)، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اهل بلاروس
دیپلماسی ایرانی: هنگامی که روسیه در فوریه ۲۰۲۲ حمله تمام عیار خود به اوکراین را آغاز کرد، جناح شرقی ناتو با واقعیت جدیدی روبهرو شد. بلاروس آسمان، راه آهن و زیرساخت های نظامی خود را برای حمایت از حمله مسکو باز کرد.
آنچه به عنوان پشتیبانی لجستیکی آغاز شد، از آن زمان به چیزی بسیار دائمیتر تبدیل شده است: تبدیل بلاروس به یک پایگاه نظامی بالفعل برای دولت روسیه. در پشت ظاهر حاکمیت، رژیم لوکاشنکو استقلال را با حفاظت معامله کرده و از سربازان، سختافزارها و حتی سلاحهای هستهای روسیه در خاک بلاروس استقبال کرده است.
قبل از سال ۲۰۲۲، حضور نظامی دائمی روسیه در بلاروس به دو تأسیسات دوران شوروی محدود بود: ایستگاه هشدار موشکی هانتسویچی و مرکز ارتباطات دریایی ویلیکا. مسکو از اوایل سال ۲۰۱۳ بهدنبال گسترش حضور خود بود و هدف آن پایگاههای دائمی و استقرار جتهای جنگنده بود. اما لوکاشنکو مقاومت کرد. به ویژه پس از الحاق کریمه به روسیه و مداخله مسلحانه در دونباس در اوایل سال ۲۰۱۴، او از نگاه اشغالگرانه اجتناب کرد و ظاهر یک اقدام متعادلکننده بین شرق و غرب را حفظ کرد. او میزبان مذاکرات صلح مینسک بود، برخی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد، به تعامل با غرب رو آورد و حتی از به رسمیت شناختن الحاق کریمه خودداری کرد، در حالی که علناً ایدئولوژی «جهان روسی» کرملین را به سخره میگرفت.
این اقدام متعادلکننده پس از انتخابات متقلبانه اوت ۲۰۲۰ و اعتراضات گسترده پس از آن، زمانی که لوکاشنکو برای ماندن در قدرت به شدت به حمایت سیاسی و امنیتی مسکو متکی بود، پایان یافت. در اوایل فوریه ۲۰۲۲، بلاروس یک همهپرسی قانون اساسی – تحت شرایط سرکوب و بدون هیچ بحث واقعی – برگزار کرد که به وضعیت عاری از سلاح هستهای این کشور پایان داد. زمانبندی تصادفی نبود: ظرف چند روز، روسیه حمله خود را به اوکراین آغاز کرد. و بلاروس از روز اول همدست بود.
از آن زمان، بلاروس اجازه داده است که قلمرو و زیرساختهای آن توسط نیروهای روسی مورد استفاده قرار گیرد. فرودگاههای نظامی و غیرنظامی – از جمله فرودگاه هومیل – به عنوان مراکز عملیاتی برای پرتاب موشک و پهپاد، انجام تعمیرات و پشتیبانی لجستیکی برای عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین عمل کردهاند.
بلاروس اما چیزی بیش از باند فرودگاه ارائه داد. سیستمهای یکپارچه پدافند هوایی، شبکههای ناوبری و زیرساختهای کنترل پرواز آن از عملیات روسیه پشتیبانی میکردند. پالایشگاه نفت مازیر به ماشین جنگی سوخترسانی میکرد. راهآهن بلاروس به شریانهای تهاجم تبدیل شد و تانکها، نیروها و مهمات را از مرز اوکراین عبور داد. جادهها، انبارها و مراکز لجستیکی بلاروس از حمله به کییف پشتیبانی کردند.
تا دسامبر ۲۰۲۲، عمق این ادغام غیرقابل انکار شد. پوتین اعلام کرد که هواپیماهای SU-25 بلاروس برای حمل سلاحهای هستهای اصلاح میشوند و سیستمهای موشکی اسکندر – M روسیه – که به حمل بار هستهای قادر هستند – به بلاروس تحویل داده شدهاند. از آنجا که کنترل عملیاتی همچنان در دست روسیه است، این تغییر نمادین عمیق بود.
در همین حال، صنایع دفاعی بلاروس بیسروصدا به تلاشهای جنگی پیوست: تعمیر تانکهای روسی، نوسازی هواپیماها و تأمین سیستمهای نوری برای موشکها. قطارهای پر از سلاح و قطعات به حرکت در هر دو جهت شروع کردند و وابستگی متقابل نظامی – صنعتی عمیقتری را تقویت کردند.
بین فوریه ۲۰۲۲ و مارس ۲۰۲۳، بیش از هفتصد موشک از بلاروس به اوکراین پرتاب شد. با این حال، با تثبیت خطوط مقدم، نقش بلاروس از یک سکوی پرتاب فعال به یک پایگاه پشتیبان و عقبی استراتژیک تغییر یافت.
در اکتبر ۲۰۲۲، با پیشروی ضدحملات اوکراین، مینسک و مسکو گروه منطقهای نیروها (RGF)، یک تشکیلات نظامی دوجانبه را فعال کردند که پوشش قانونی برای استقرارهای جدید روسیه را فراهم میکرد. حدود ۹هزار سرباز روسی، همراه با صدها تانک و سامانه توپخانه، تحت یک فرماندهی مشترک وارد بلاروس شدند. RGF نقطه عطفی را رقم زد: همکاریهای موردی به ادغام نظامی نهادینه تبدیل شد.
تا اواسط سال ۲۰۲۳، اکثر سربازان روسی مستقر درRGF، احتمالاً به دلیل محدودیتهای نیروی انسانی در جاهای دیگر، عقبنشینی کرده بودند. اما زیرساختها باقی مانده بودند – آماده برای فعالسازی سریع.
در مارس ۲۰۲۳، پوتین اعلام کرد که روسیه با بلاروس برای استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی در خاک بلاروس به توافق رسیده است و ساخت یک انبار ویژه تا ماه ژوئیه تکمیل خواهد شد. ایجاد یک پایگاه نظامی روسیه که به سلاحهای هستهای مجهز باشد، نفوذ مسکو بر بلاروس را به طور قابل توجهی افزایش میدهد و تسلط پوتین بر این کشور را تثبیت خواهد کرد.
تا اوایل سال ۲۰۲۳، خدمه بلاروسی آموزش استفاده از سامانه موشکی تاکتیکی اسکندر برای حملات هستهای بالقوه را به پایان رساندند. با این حال، ناظران مستقل هیچ مدرک بصری از استقرار واقعی سلاحهای هستهای در بلاروس پیدا نکردهاند و این امر تردیدهایی را در مورد اینکه آیا لفاظیهای هستهای مسکو منعکسکننده واقعیت موجود است یا خیر، ایجاد میکند.
در طول سال ۲۰۲۴، بلاروس یک دکترین نظامی جدید را تصویب کرد که ادغام عمیقتر با نیروهای مسلح روسیه را مدون میکرد. برای اولین بار، این دکترین صراحتاً اجازه استقرار و استفاده بالقوه از سلاحهای هستهای تاکتیکی روسیه در خاک بلاروس را – که به عنوان عامل بازدارنده در برابر تهدیدات خارجی تنظیم شده بود – داد. در عمل، این دکترین به مسکو اهرم استراتژیک در نزدیکی مرزهای ناتو را داد، در حالی که به لوکاشنکو اجازه داد تا چتر حفاظتی هستهای را در خانه خود مطالبه کند. هزینه این امر، فرسایش بیشتر خودمختاری بلاروس بود.
حتی با وجود اینکه جنگندههای روسی MiG-31K مسلح به موشکهای مافوق صوت کینژال حضور خود را در خاک بلاروس حفظ کرده است و پدافند هوایی اوکراین را در حالت آمادهباش مداوم نگه میداشتند، این رابطه به جای مقطعی، نهادینه میشد.
در دسامبر ۲۰۲۴، روسیه و بلاروس پیمان ضمانتهای امنیتی را در چارچوب اتحادیه کشور امضا کردند. این توافقنامه امکان ایجاد پایگاهها و استقرارهای دائمی روسیه در بلاروس را فراهم کرد و هر دو طرف را به دفاع متقابل – از جمله در پاسخ به تهدیدات علیه "حاکمیت" یا "نظم قانون اساسی" – متعهد ساخت. این توافقنامه، بلاروس را بیشتر در استراتژی بازدارندگی هستهای روسیه قرار داد.
تا اواسط سال ۲۰۲۵، تقریباً دو هزار پرسنل نظامی روسیه در بلاروس باقی ماندهاند، از جمله واحدهای پدافند هوایی و نیروهای هوافضا. عملیات روسیه از مکانهای کلیدی مانند فرودگاههای مازیر (بوکائو) و ضیابروکا ادامه دارد.
تصاویر ماهوارهای جدید از ماه مه ۲۰۲۵، زیرساختهای توسعهیافته در پایگاه آسیپوویچی را نشان داد: حصارکشی جدید، سکوهای بارگیری و پدافند هوایی که همگی با آمادگی برای ذخیرهسازی و استقرار بالقوه سلاحهای هستهای تاکتیکی مطابقت دارند.
در حالی که بلاروس با اشاره به کاهش تنشها، پیشنهاد داده که ممکن است رزمایشهای مشترک Zapad-2025 با روسیه را کاهش دهد، این اقدامات عمدتاً نمادین هستند و احتمالاً منعکس کننده تغییر اولویتهای روسیه در میدان نبرد هستند تا کاهش واقعی فعالیتهای نظامی. در ماه سپتامبر، رزمایشهای بزرگ جداگانهای – هم رزمایشهای Zapad-2025 و هم عملیات مشترک CSTO – برگزار شد که منطقه را در حالت آمادهباش نگه داشت.
در همین حال، مینسک برنامههایی را برای میزبانی از سامانه موشکی اورشنیک تأیید کرد. روسیه قبلاً از این سامانه در حملات علیه اوکراین استفاده کرده است. برای لوکاشنکا، این هم تعهد وفاداری به پوتین و هم راهی برای حفظ جایگاه استراتژیک ضروری است.
در کمتر از سه سال، بلاروس از یک متحد بیمیل به یک کشور اقماری تبدیل شده است. لوکاشنکا در ازای حمایت کرملین، کنترل سیاست نظامی و امنیتی کشور را واگذار کرده است. نتیجه: بلاروس اکنون پایگاه مقدمی برای تجاوز روسیه – احتمالاً با سلاحهای هستهای – است.
این تحول، مرزهای شرقی ناتو را تغییر شکل میدهد، تلاش میکند تا استقرار آتی منافع هستهای روسیه را مشروعیت بخشد و مرزهای بین متحد مستقل و نماینده تحت سلطه را از بین میبرد. پیامدهای آن آشکار است. یک کشور حائل سابق به یک پایگاه نظامی روسیه تبدیل شده است. بلاروس در خط مقدم جنگ روسیه علیه اوکراین و غرب قرار دارد.
منبع: شورای آتلانتیک / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
ادامه دارد...


نظر شما :