فیض الله عرب سرخی در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی:

برجام نبود، کشور در موقعیت بسیار مخاطره آمیزی قرار می گرفت

۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | ۱۵:۰۳ کد : ۱۹۶۸۳۳۳ پرونده هسته ای گفتگو
با برجام، اجماع جهانی علیه ایران شکسته شد/ بعد از برجام، تجارت ما با کشورها، شکل منطقی تری به خود گرفته است/بعد از برجام، حجم تولید محصولات کشاورزی حدود 20 درصد افزایش پیدا کرد/در تمام دوره هشت ساله احمدی نژاد، کمتر از 100 هزار شغل ایجاد شد در حالی که در سال 95 به تنهایی 700 هزار شغل ایجاد شده است.
برجام نبود، کشور در موقعیت بسیار مخاطره آمیزی قرار می گرفت

دیپلماسی ایرانی-کورش چهاردوری: 37 روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، دولت حسن روحانی در معرض سنجش افکار عمومی قرار گرفته است. بدیهی است که «برجام» مهم ترین دستاوردی است که دولت تدبیر و امید به آن افتخار می کند. حال این سوال مطرح است که اگر برجام حاصل نشده بود، چه اتفاقی رخ می داد؟ دیپلماسی ایرانی، پاسخ به این پرسش را از فیض الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح طلب و از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی جویا شده که در ادامه خواهید خواند:

دولت یازدهم، بخش عمده ای از پتانسیل خود را صرف حل مساله هسته ای کرد تا به بحرانی 12 ساله با جامعه جهانی خاتمه دهد. به اعتقاد شما، اگر برجام نبود، چه اتفاقی می افتاد؟

برای این که نخواهیم هیچ نوع پیش بینی انجام دهیم و هیچ تحلیلی را در پاسخ به این سوال دخیل کنیم، باید بگوییم که همان روندی که وجود داشت، ادامه پیدا می کرد. حالا ببینیم که آن روند در طی چند سال و در عرصه های مختلف، به چه شکلی پیش رفته بود! اگر برجام امضا نمی شد و آن روند تغییر پیدا نمی کرد، منطقا به همان شکل ادامه می یافت. در آن روند، پرونده هسته ای ایران از شورای حکام به شورای امنیت رفته بود. شش قطعنامه علیه ایران صادر شده بود. سرنوشت ایران، به عنوان تهدیدی برای امنیت جهانی، ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار گرفته بود. تحریم ها علیه ایران، روز به روز تشدید می شد. صادرات نفت ما، به کمی کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسیده بود. روندها حکایت از آن داشت که به دلیل آن که دسترسی ما به تکنولوژی، سرمایه و مدیریت در حوزه نفت و گاز با محدودیت شدید مواجه شده بود، بنابراین امکان تولید و استخراج ما کاهش پیدا می کرد. تحریم های بانکی و بیمه ای، همان طور که گام به گام تشدید شده بود، ادامه پیدا می کرد و کشور در موقعیت بسیار مخاطره آمیزی قرار می گرفت. به این دلیل و مستقل از این که استدلال کشورهای غربی، درست بود یا غلط، آن اتفاق در حال رخ دادن بود. ممکن است کسی سوال کند که آیا آن روندها ظالمانه بود؟ درست است اما آن مسیر به رغم ظالمانه بودن و دشمنی هایی که علیه ایران و انقلاب وجود داشت، اتفاق می افتاد. همه این ها دست به دست هم می داد و آن روند ادامه پیدا می کرد. برجام، آن روند را قبل از امضای نهایی متوقف کرد. حتی برنامه ای برای بازپرداخت اموال بلوکه شده ایران تدوین شد. بعد از امضای نهایی، ما توانستیم برنامه هسته ای خود، منتهی در سطح کمّی پایین تر و نه سطح کیفی متفاوت، حفظ کنیم و ادامه دهیم. از طرف دیگر، تحریم ها به صورت گام به گام، تعدیل و کم شد و نهایتا پرونده ایران بسته شد. قطعنامه هایی که شورای امنیت سازمان ملل صادر کرده بود، عملا لغو شد. اجماع جهانی که علیه ایران پدید آمده بود، شکسته شد. امروز شما می بینید که مواضع بعضا غیرمنطقی امریکا، با انتقاد سایر قدرت های جهانی مواجه می شود و این درحالی است که پیش از برجام، دقیقا عکس آن بود. یعنی هر اقدام امریکا، حمایت اروپا و جهان صنعتی را با خود داشت. حالا آن اجماع شکسته است. بنابراین ما اگر در جایی نتوانیم با امریکا کار کنیم، می توانیم با اروپا کار کنیم. به این ترتیب، روندها به کلی معکوس شده است. تحریم ها که برداشته شد، روابط ایران شکل عادی تری به خود گرفت. بسیاری از اقلامی که کشور ما تولید کننده آن نبود و به دلیل محدودیت ها، از دسترس ما خارج شده بود، حالا در دسترس ما قرار گرفته است. اساسا تجارت ما با کشورها، شکل منطقی تری به خود گرفته است. وقتی ما در تحریم هستیم، حتی کشورهایی که ما را تحریم نکردند، به دلیل منافع خود و به دلیل ترس از اعمال محدودیت علیه خودشان، با ما کار نمی کردند. بعد از برجام، تمام این طیف از محدودیت ها برداشته شد. اما باید به یک نکته توجه داشت. همه محدودیت هایی که برای کشور ما وجود دارد، محدودیت های ناشی از تحریم های هسته ای نیست. ایران از ابتدای انقلاب، مورد تحریم های متعدد و گوناگونی قرار داشته است. امروز تحریم های مربوط به هسته ای، تا حدود زیادی کنار رفته و این فرصت را برای ایران ایجاد کرده تا بتواند در مورد سایر مشکلات و گرفتاری های خود هم با کشورهای مختلف، روابط مناسب تر و گفتگوهای سازنده تری داشته باشد تا بتواند آن مشکلات را هم به مرور حل کند.

درست است که پرونده هسته ای ما حل شد، تحریم ها رفع شد و روابط مان در دنیا به سمت عادی سازی در حرکت است. اما گلایه ای که مردم دارند این است که برجام بیشتر در حوزه سیاست خارجی است و دولت در عرصه داخلی هنوز نتوانسته مشکلاتی مثل اشتغال و رونق اقتصادی را که دو نقطه ضعفی است که رقبای دولت هم به شدت بر آن تاکید دارند، برطرف کند. شما چه پاسخی برای این مطلب دارید؟

من فکر می کنم که این مطلب، توصیف دقیق و درستی نیست. اصلا این گونه نیست که تنها در عرصه بین المللی مسائل ما تعدیل شده یا بخش هایی از آن، اساسا حل شده باشد. بخش داخلی هم همین اتفاق افتاده است. به عنوان نمونه، من به بخش کشاورزی اشاره می کنم. حجم تولید محصولات کشاورزی ما حدود 20 درصد افزایش پیدا کرده است. یعنی بر 84 میلیون تن محصولات کشاورزی، 21 میلیون تن، افزوده شده است. بخشی از این افزایش، مربوط به کالای استراتژیک گندم بوده است. قبل از دولت یازدهم، ما وارد کننده قریب به 9 میلیون تن گندم بودیم. امروز نه تنها ما نیاز به واردات گندم نداریم، حتی این بحث مطرح است که بتوانیم بخش هایی از فراورده های مربوط به گندم، از قبیل آرد را صادر کنیم و این ها با قیمت تضمینی از کشاورزان خریداری شده است. مگر می شود 8 میلیون تن گندمی را که وارد می کردیم، امروز 11 میلیون تن از کشاورزان داخلی و با قیمتی حدود دو برابر قیمت جهانی خریده باشیم و بگوییم در عرصه داخلی اتفاقی نیافته است؟! یا تولید کالایی مانند خودرو که مصرفی عمومی دارد، بیش از 50 درصد افزایش یافته باشد و ما بگوییم اتفاقی نیافته است! بنابراین شما به شاخص ها مراجعه کنید و ببینید که در وضعیت صنعت نفت و گاز، در تولید و عرضه محصولات صنعتی و در عرصه تولید محصولات کشاورزی چه تحولاتی صورت گرفته است. باید ببینیم در ترکیب واردات و نسبت واردات و صادرات چه تغییراتی صورت گرفته است؟ نرخ تورم و شاخص توسعه و رشد به چه ترتیبی است؟ در دوره احمدی نژاد، بنابر اعلام مرکز آمار، شغلی ایجاد نشده است. آنچه ایجاد شده، در تمام دوره هشت ساله، کمتر از 100 هزار شغل است. اما در سال 95 به تنهایی 700 هزار شغل ایجاد شده است. با این شرایط، چطور می توان گفت در عرصه داخلی اتفاقی نیفتاده است؟ بله، تخریب هایی صورت گرفته که این مشکلات به سادگی حل نخواهد شد. سالانه حدود 2/1 میلیون نفر، نیروی جویای کار وارد بازار کار می شود. بنابراین برای این که ما بتوانیم به این تقاضا و به عقب افتادگی های ناشی از عدم ایجاد اشتغال در سال های گذشته، جواب مثبتی دهیم، نیازمند همکاری تمامی نهادهای حاکمیتی هستیم. اگر شما می بینید که بسیاری از نهادها، همه تلاش شان ایجاد یاس و ناامیدی در جامعه و نادیده گرفتن تلاش های دولت و همکاری نکردن برای رفع مشکلات است، طبیعتا آثار خود را به جا می گذارد.

با این تفاسیر اگر شما بخواهید مردم را قانع کنید که به آقای روحانی رای دهند، چه ادله ای ارائه می دهید؟

من فکر می کنم که بهترین پاسخ این است که باید ارزیابی مقایسه ای از عملکرد دوره های گذشته و عملکرد دوره چهار ساله آقای روحانی، پیش روی خود قرار دهند و سمت گیری های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را ببینند. اگر در این چهار سال، ما روندهای رو به بهبودی داشتیم (که به اعتقاد من داشتیم) به این دلیل باید به آقای روحانی رای دهیم. اگر آقای روحانی، نرخ تورم را از 42 یا 43 درصد، به کمتر از 10 درصد رسانده، اگر رشد منفی 5 را به مثبت 6 تبدیل کرده و اگر در مجموعه شرایط کشور، حتی با شیب ملایم به جای نزولی، روند صعودی به خود گرفته است، به نظر من دلیل کافی است برای این که ما به آقای روحانی رای دهیم. ما مشکلات فراوانی در کشور داریم که حل و فصل آنها، زمان، انرژی و پتانسیل بسیار زیادی لازم دارد. این حرف مردم قابل قبول است که مشکلات فراوانی وجود دارد. اما ما نمی توانیم انتظار معجزه داشته باشیم. هر کسی که بخواهد حرف واقعی بزند، نمی تواند وعده حل و فصل یک شبه مشکلات کشور را دهد. حل و فصل مشکلات کشور، نیازمند صبوری، تلاش و جلب اعتماد داخل و خارج است.

اگر در انتخابات 29 اردیبهشت ماه، آقای روحانی بتواند بار دیگر از مردم رای اعتماد بگیرد، فکر می کنید که اولویت های دولت دوازدهم چه باید باشد؟

من فکر می کنم که دولت باید روند گذشته خود را دنبال کند.

انتقادی به این روند ندارید؟

حتما انتقاد وجود دارد، منتهی با اصلاحاتی. به هرحال در انتخاب نیروی انسانی، گاهی ممکن است که ما تمرکز خود را بر تجربه بگذاریم. من معتقدم که دولت باید ترکیب و تلفیقی از تجربه و انرژی جوانی را مدنظر خود قرار دهد. نیروهای دولت کمی پیر هستند. این حسن را دارند که با تجربه اند اما تحرک شان کافی نیست. بنابراین دولت باید در ترکیب نیروی خود تجدید نظر کند. من معتقدم که دولت باید انسجام خود را بیشتر کند. تمام بار دولت نباید بر دوش رییس جمهور و معاون اول قرار گیرد. باید ترکیبی انتخاب شود که از نظر سیاسی، مواضع دولت یکپارچه و دفاع از دولت باشد. نمی خواهم بگویم که نیروی اصلاح طلب باشد یا اصولگرا، حرف من این است که موضع یک عضو دولت نمی تواند عدم دفاع منظم و دقیق از دولت باشد. ما وزرائی داریم که از موضع دولت دفاع نمی کنند. من معتقدم که این ها حتما باید اصلاح  شود. ساختار اطلاع رسانی دولت مناسب نیست. دولت باید یک سیستم اطلاع رسانی مناسب تری را طراحی و اجرا کند. امروز خدمات و فعالیت های دولت، به شکل مناسبی به اطلاع مردم رسانده نمی شود. این نقیصه باید با اصلاح ساختار اطلاع رسانی بهبود پیدا کند. در این دوره چهار ساله، تلاش عمده ای برای کاهش نرخ تورم به کار گرفته شده و در زمینه ایجاد رونق کار شده است. دولت باید برنامه های ایجاد رونق و حذف رکود را تشدید کند. در بحث مسائل سیاسی و فرهنگی، اهتمام بیشتری را به کار بگیرد. ما همه قبول داریم که وضعیت سیاسی و فرهنگی نسبت به گذشته بهبود پیدا کرده اما برای اقشار نخبه و فرهنگی و سیاسی کشور، کافی و راضی کننده نیست.

بسیاری از مردم ما در سال 92 به این امید به آقای روحانی رای دادند تا تغییری ایجاد شد. اما چون تغییرات برای شان محسوس نبوده، هنوز تصمیم قطعی برای رای دادن به آقای روحانی نگرفته اند یا حتی تصمیم گرفته اند که به آقای روحانی رای ندهند. شما چه سخنی با این بخش از مردم دارید که قانع شان کنید به پای صندوق های رای بروند و دوباره به آقای روحانی رای دهند؟

  من می خواهم بگویم که رای ندادن، به این معنی است که فرصت را به کسانی دهیم که حتی اگر نتوانیم در مورد نیات آنها حرفی بزنیم، در مورد این که نتایج کارشان تخریب کشور بوده، هیچ شکی وجود ندارد. بیاییم با ارزیابی دقیق تر و با همتی که دولت در این دوره تبلیغات انتخاباتی برای اطلاع رسانی مناسب تر به کار می گیرد، به دولت و گذشته نگاه کنیم و انشالله مردم ما به این نتیجه برسند که با رای به آقای روحانی، این فرصت را بدهند تا در پایان دوره هشت ساله ایشان، در وضعیتی قرار بگیریم که بسیاری از دغدغه های امروز را نداشته باشیم. به عنوان نکته پایانی، می خواهم بگویم که حجم برنامه های تخریبی که در مورد دولت اعمال شد و آنچه به دروغ به دولت نسبت داده شد و آنچه از فعالیت ها و خدمات دولت پنهان شد، در مورد هر دولت دیگری اعمال می شد، حتما امروز وضعیتی بدتر از دولت روحانی داشت. من از همه کسانی که رای می دهند، می خواهم که با نگاه عمیق تری عملکرد دولت را مورد ارزیابی قرار دهند. حتما به این نتیجه می رسند که آنچه اتفاق افتاده، به رغم کاستی هایی که داشته و دولت باید آنها را اصلاح کند، فعالیت و روند قابل قبول و مثبتی بوده و ما را از بسیاری از مخاطرات دور کرده است. 

انتشار اولیه: چهارشنبه 23 فروردین 1396 / انتشار مجدد: شنبه 2 اردیبهشت 1396

کلید واژه ها: حسن روحانی انتخابات ریاست جمهوری ایران برجام فیض الله عرب سرخی


نظر شما :