جايى که مرگ بخشى از زندگى است

۱۳ آذر ۱۳۸۶ | ۲۱:۱۹ کد : ۱۱۳۱ آسیا و آفریقا
در همان روزهايى که طوفان، بنگلادش را زير و رو مى‌کرد، سازمان ملل متحد سال آينده را به عنوان سال ايجاد شبکه‌هاى فاضلاب بهداشتى نام گذارى کرد.
جايى که مرگ بخشى از زندگى است
چارلز ديکنز در خيابان‌هاى داکا احساس مى‌کند در شهر زادگاه خود قدم مى‌زند. کودکان پابرهنه در اتنظار مادران و خواهران خود هستند تا از کارخانه‌هاى پارچه‌بافى به خانه‌ بيايند. انگار به صفحات کتاب ” خانه بى‌حفاظ“ بازگشته‌ايم، دودکش‌هاى کارخانه‌هاى آجر پزى در دود و مه تيره رنگ به سختى ديده مى‌شوند.  
 
زاغه‌نشين‌هاى حاشيه داکا، پايتخت بنگلادش مانند لندن عصر ويکتوريايى از بوى بد توالت‌هايى که سر هم بندى شده‌اند و پسابشان به خيابان‌ها مى‌ريزد آلوده شده اند. بنگلادش دو هفته گذشته مرکز توجه جهانيان بود و مرگ سه هزار نفر در اثر طوفان تاسف بسيارى را برانگيخت.
 
با اين حال حتى اگر بنگلادش از کانون توجه خارج شود و همه نگاه‌ها به سمت سيل، قحطى يا زلزله در کشور ديگرى معطوف شود، بوى گند خيابان‌هاى اين شهر از بين نمى‌رود و عوامل توليد کننده اين بو به عنوان دومين عامل مرگ و مير کودکان پس از بيمارى‌هاى تنفسى به قوت خود باقى مى‌ماند: 200 نفر در هر ساعت بر اثر اين آلودگى‌ها مى‌ميرند.  
 
با توالت‌هاى سيفون‌دار و سيستم فاضلاب پيشرفته‌اى که اين روزها از آن برخورداريم برايمان سخت است که به خاطر بياوريم لندن هم زمانى مانند داکا بود.
 
لندن که قلب تپنده امپراطورى بريتانياى کبير در ميانه قرن نوزدهم محسوب مى‌شد نمى‌توانست از بزرگ شدن و هجوم ساکنان ديگر نقاط در امان باشد. فاضلاب اين شهر در آن زمان يا به خانه‌هاى مردمان فقير سرازير مى‌شد و يا به داخل خيايان‌ها.
 
سال 1858 تابستان بسيار گرمى داشت که نمايندگان پارلمان را با مشکلى مواجه کرد که در آن زمان " بوى گند بزرگ" ناميده شد.
 
در عرض سه هفته اعضاى پارلمان فردى به نام سر جوزف بازالگت را مامور ايجاد سيستم فاضلاب تازه‌اى کردند؛ سيستمى که مانع از سرريز فاضلاب خانه‌ها به رودخانه يا خيابان‌هاى شهر شود.
 
نتايج حاصل از اين اقدام، چشمگير و آنى بود: مرگ و مير مردم در اثر دو بيمارى وبا و حصبه متوقف شد.
 
وقتى در سال 1890 فاضلاب شهرى لندن گسترده ‌تر شد و مناطق بيشترى را در برگرفت نتبيجه اين اقدام بزرگ‌ ترين کاهش مرگ و مير در مبان نوزادان بود.   
 
در همان روزهايى که طوفان، بنگلادش را زير و رو مى‌کرد سازمان ملل متحد سال آينده را به عنوان سال ايجاد شبکه‌هاى فاضلاب بهداشتى نام گذارى کرد تا اين واقعيت را آشکار کند که هنوز 6/2 ميليارد نفر از ساکنان زمين‌ ( نزديک به نيمى از مردم جهان) بدون شبکه‌هاى فاضلاب زندگى مى‌کنند. همين مساله پيش زمينه‌اى براى بسيارى از بيمارى‌هاى ديگر است که بيش از همه کودکان را تهديد مى‌کند.  
 
با وجود اين اهميت مساله فاضلاب بهداشتى هيچ وقت در اولويت‌هاى اصلى‌ سازمان‌هاى بين المللى وجود نداشت. حتى درفهرست اهداف سازمان ملل در هزاره جديد که بايد تا سال 2015 به آنها دست يافت هيچ نشانى از اين موضوع به چشم نمى‌خورد.  
 
با اصرارهاى موسسه‌هاى خيريه‌اى مانند واترايد بود که سازمان ملل پذيرفت در برنامه‌هاى خود توجه به مردمى که توالت و فاضلاب بهداشتى ندارند را بگنجاند.
 
بر اساس پژوهش‌هاى انجام شده در موسسه واترايد بسيارى از هزينه‌هايى که براى تحصيل کودکان در مناطق فقير جهان صرف مى‌شود به دليل ابتلاى آن کودکان به بيمارى‌هايى مانند اسهال بدون استفاده مى‌ماند.
 
بر همين اساس هر دلارى که براى ايجاد توالت و فاضلاب بهداشتى هزينه شود برگشت هزينه‌اى به اندازه 9 دلار در حوزه سلامت به همراه دارد.  
 
حکومت بنگلادش که از پشتوانه ارتش نيز برخوردار است برنامه‌هايى را طراحى کرده تا بر اساس آنها تا سال 2010 بتواند دسترسى 100 درصد به توالت و فاضلاب بهداشتى در سراسر کشور را فراهم کند. اما اين طرح به راحتى قابل اجرا نيست. مشکل اصلى آن به حاشيه شهر داکا بازمى‌گردد که با سرعتى عجيب در حال گسترش است.
 
ابوالبرکت، استاد اقتصاد دانشگاه داکا، معتقد است آنچه در اين شهر اتفاق افتاده رشد شهرنشينى نيست بلکه رشد زاغه نشينى است.
 
او درباره آمار رسمى درباره توسعه فاضلاب بهداشتى نيز ترديد دارد. بر اساس اين آمار، پوشش سيستم فاضلاب بهداشتى از 33 درصد در سال 2003 به 84 درصد در حال حاضر رسيده است.
 
هر چند با آغاز اين طرح منابع اقتصادى زيادى صرف شد و توالت‌هاى بسيارى براى نصب در مناطق مختلف کشور ارسال شد اما عملا تغييرى در رفتار مردم به چشم نمى‌خورد. تغيير در اين زمينه زمانى حاصل شد که انجام اين کار از راس هرم قدرت به بخش‌هاى پائين‌تر منتقل شد و اين افراد به تشريح مزاياى فاضلاب بهداشتى براى مردم عامى کشور پرداختند.   
 
بر اساس اين رويکرد بود که حتى فقيرترين خانواده‌ها حاضر شدند به طور داوطلبانه براى احداث توالت شخصى خودشان اقدام کنند. در يکى از روستاهايى که پنج ساعت با داکا فاصله دارد تمام خانه‌ها تحت پوشش سيستم بهداشتى فاضلاب قرار گرفته‌اند. يکى از مادران اين روستا مى‌گويد:” قبلا بچه‌هاى ما به اسهال دچار بودند اما الان ديگر اثرى از اين بيمارى‌ها نيست.“
 
با اين حال پيش بردن اين هدف در شهرها بسيار دشوارتر است. در داکا فقط يک شبکه فاضلاب وجود دارد که يک چهارم شهر با جمعيتى در حدود 12 ميليون نفر را پوشش مى‌دهد.
 
جان مولر، از کارکنان سفارت آلمان در بنگلادش مى‌گويد:” داکا با سرعتى بيش از آنچه بتوان آن را کنترل کرد در حال رشد است. با اين حال مشکلات موجود به دسترسى نداشتن به تکنولوژى مربوط نمى‌شود. مشکل اصلى در سياستگذارى، قوانين و منابع اقتصادى است.“
 
در انگلستان زمانى که طرح فاضلاب سراسرى آغاز شد، افراد ثروتمند نيز با آن همکارى کردند اما در داکا به هيچ وجه چنين شرايطى وجود ندارد.  
 
محمد صبور، مدير موسسه واترايد در بنگلادش مى‌گويد:" در انگلستان آن زمان، صاحبان کارخانه‌ها کارگرانى سالم مى‌خواستند. اما در اينجا اگر 100 کارگر مريض بشود، 200 نفر بيکار ديگر وجود دارد که سالم هستند. تنها کارخانه‌اى که از گسترش شبکه‌هاى بهداشتى فاضلاب حمايت مى‌کند کارخانه تونيلور است که به اين ترتيب مى‌تواند صابون بيشترى بفروشد."

نظر شما :