بدون سیاست ورزی

۱۴ آذر ۱۳۸۶ | ۱۷:۵۰ کد : ۱۱۴۳ سرخط اخبار
مقاله اى از ميخائيل گورباچف آخرین رهبر شوروی
بدون سیاست ورزی
 ماه پیش به ایالات متحده سفر کردم و در دانشگاه­ها، مؤسسه­های و نهادهای تجاری و غیردولتی سخنرانی کردم. بعد از اظهار نظراتم، مردم در صف ایستادند تا سؤالاتشان را از من بپرسند.
 
من فقط از پاسخ به یک سؤال خودداری کردم، آن سؤال این بود: از کدام نامزد ریاست جمهوری در آمریکا حمایت می کنید؟ به آنان گفتم این سؤالی است که مردم آمریکا باید به آن جواب بدهند. اصلا قصد نداشتم دیپلماسی به خرج دهم و از پاسخ به سؤال شانه خالی کنم. من واقعا باور دارم که باید به انتخاب مردم اعتماد کرد-و این فقط مختص آمریکا نیست. البته من از پاسخگویی به سؤالاتی در مورد کشورم خودداری نکردم، سؤالات زیادی هم مطرح شد.
 
بعضی از سؤالات از این قرار بود:
آیا با این جمله موافق هستید که در دوران ریاست جمهوری ولادمیر پوتین کشور روسیه از دموکراسی عقب نشینی کرده و به یک سیستم تمامیت خواه گرایش پیدا کرده است؟
 
من مخالفم. بعد از هرج و مرج و آشفتگی دهه 1990، تحکیم و تجمیع قدرت از اهمیت حیاتی برخوردار بود تا مانع فروپاشی قدرت شود.
 
در موقعیتی نظیر این، یک رهبر مسؤولیت پذیر و پاسخگو باید گام هایی بردارد که ماهیتی تمامیت خواهانه دارند، هرچند به عقیده من پرهیز از بعضی موارد آن ممکن بود. منظورم تغییر در قوانین انتخابات است که این تغییرات موجب ایجاد محدودیت­ هایی شد، یا منسوخ کردن انتخابات محلی برای تعیین فرماندار و همچنین کنترل هایی که بر رسانه های اعمال کرد اینها همه قابل اجتناب بود.
 
با این وصف پوتین از خطوطی عبور نکرد که روسیه را به ورطه رژیمی دیکتاتوری بیندازد. هنوز هدف ایجاد روسیه­ای آزاد و دموکراتیک است.
 
با این وصف از تصمیم پوتین تحسین به عمل آوردم که به قانون اساسی پایبند ماند و قصد نامزد شدن برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد. همین تصمیم او، راه را برای تغییرات چشمگیر باز کرد و حرکت به سوی عملکرد صحیح نهادهای دموکراتیک را تسهیل کرد. البته این تغییرات به خودی خود به وجود نمی آیند. ما به نیروهای نیاز داریم که از حرکت به آن سمت حمایت کنند. من قصد دارم در چارچوب جنبش سوسیال-دموکراتیکِ در حال ظهور، در آن حرکت سهیم باشم.
رابطه خود با ولادمیر پوتین را چگونه توصیف می ­کنید؟ هر چند وقت یک بار او را ملاقات می کنید؟ در باره قصدی که ابراز کرده و می خواهد نفوذش را بعد از دوران ریاست جمهور حفظ کند چه می گویید؟
 
روابطمان خوب است، گاهی هم همدیگر را می بینیم. اگر نظر یا دیدگاهی داشته باشم حتما کاری می کنم تا دیگران از آن دیدگاه مطلع شوند و در اغلب مواقع هم از طریق رسانه ها افکارم را علنی می کنم.
در این که پوتین تمایل دارد نفوذش را در مسائل روسیه حفظ کند اشکالی نمی بینم. مانند هر شهروندی او نیز از این حق به طور کامل برخوردار است، هر چه باشد او خیلی به گردن این کشور حق دارد و تمامی محبوبیتی که اکنون دارد به دست آورده است (یعنی برای آن زحمت کشیده است).
این تصمیم او که از نامزدی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری خودداری کرد چندان معمول نیست و کمتر کسی است که این همه محبوبیت داشته باشد و از ادامه چشم پوشی کند.
اگر تصمیم می گرفت که در قانون اساسی تغییر ایجاد کند، اکثریت از او حمایت می کردند و دوباره انتخاب می شد. من فکر می کنم او از خود شجاعت و درایت نشان داد. روسیه به تجربیات او برای رویارویی با چالش­های دوران مدرن و ادامه دموکراسی نیاز دارد.
 
مهمترین مشکلاتی که روسیه امروز با آن مواجه است چیست؟ و شما برای حل این مشکلات چه پیشنهادی دارید؟
 
مشکلات بسیار زیاد است، جای تعجب هم ندارد، چون ما هنوز در نیمه راه گذار از تمامیت خواهی و دیکتاتوری به دموکراسی پایدار هستیم. در بخش اقتصاد هرچند رشد واقعا چشمگیری داشتیم هنوز تورم وجود دارد و کالاهای ضروری با افزایش قیمت رو به رو هستند، فقر هنوز دامنگیر است و بین درآمدها اختلاف فاحش به چشم می خورد.
 
اقتصاد هنوز بسط و تنوع نیافته و به صادرات هیدوکربن ها متکی است. ما باید سریع عمل کنیم و توسعه اقتصادی و اجتماعی را به شهرهای کوچک و روستاها ببریم و از مشوق های مناسب برای رونق کسب و کارهای کوچک و متوسط بهره بگیریم.
 
مسائل مهمی هم گریبانگیر سیاست است. پارلمان تضعیف شده، در حالی که شاخه های اجرایی دولت قدرت اضافی پیدا کرده اند و دادگاه ها استقلال ندارند. خفقان بروکراسی به شکل فزاینده ای غیرقابل تحمل می شود؛ نبرد با فساد هنوز شروع نشده چون دومای روسیه قوانین ضدفساد را به تصویب نرسانده است.
 
دغدغه من افزایش نگران کننده [تیرگی] روابط بین اقوام و نژادها و بیگانه ستیزی و عدم تحمل عقیده مخالف است که حکومت در روسیه به موقع نسبت به آن واکنش نشان نداده. مشابه با آن، عدم اقدام مقتضی مقام های مسؤول در نبرد با جنایت سازمان یافته و جلوگیری از کشتن خبرنگاران است.
 
اینها و سایر مشکلات می تواند حل شود. اما برای موفقیت باید در مسیر دموکراتیک گام برداریم. ما در روسیه به اپوزیسیون قوی و مؤثر، انتخابات واقعی، دولت پاسخگو و نقش برجسته تر پارلمان و قوه قضائیه نیاز داریم. ما همچنین به تفاهم شرکای خارجی خود نیازمندیم.
 
رویارویی با روسیه آن هم با انتقادات غیرمنصفانه و تقاضاهای بدون پشتوانه، راهگشای روابط خوب با غرب نیست؛ می تواند اثری ماندگار بر ذهن مردم روسیه داشته باشد و برای مدت بسیار مدید به آنها دیدگاه منفی نسبت به غرب بدهد.
 
من مطمئن هستم در سال های پیش رو، روسیه نشان خواهد داد که می تواند گام های بلندی در مسیر دموکراسی بردارد آن گونه که سزاوار یک قدرت جهانی است و آن هم از مسیری مناسب و بدون فراز و نشیب های پی در پی یا "انقلاب های رنگی" بلکه بر عکس با عزت و عظمت.
--------------------------------------------------------
میخائیل گرباچف رهبر اتحاد جماهیر از 1985 تا فروپاشی آن در سال 1991 بود و اکنون رئیس بنیاد بین المللی مطالعات سیاسی اقتصادی و اجتماعی است که به بنیاد گرباچف معروف است.
 

نظر شما :