ایران هنوز بازیکن اصلی است؟

۲۷ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۳:۴۰ کد : ۱۱۹۰۹ آمریکا
مهار قدرت ایران همچنان اولویت نخست دولت در ایالات متحده است. هر تصمیمی ‌که در منطقه و برای منطقه گرفته می‌شود از یمن تا بحرین و سوریه در ابتدای امر این پرسش کلیدی را در خود جای داده است که چه تاثیری بر ایران خواهد گذاشت؟ به نفع این کشور است یا به ضرر؟
ایران هنوز بازیکن اصلی است؟

دیپلماسی ایرانی: آیا ایران هنوز نقش کلیدی را در معادلات منطقه بازی می‌کند؟ این پرسش را هر از چندگاهی و البته اکنون به فراخور تحولات منطقه بسیار در رسانه‌های منطقه ای و بین المللی می‌خوانیم و می‌شنویم.

سایت "رادیو آزاد اروپا" در این خصوص می‌نویسد: ایران از کشوری که زمانی نقشی کلیدی در خاورمیانه را عهده دار بود به کشوری بدون قدرت تاثیرگذاری تبدیل شده است. با این همه سه هفته از آغاز خیزش‌های انقلاب گونه در جهان عرب می‌گذرد و ایران با عنوان کشوری پارسی در محاصره دوستان عرب، هنوز نقل محفل کاخ سفید نشین‌ها است. هنوز تمام تحلیل‌گران در واشنگتن هر بار نام استراتژی برای خاورمیانه به میان می‌آید، نام ایران را نه یک بار که چندین بار تکرار می‌کنند.

برخی تحلیل‌گران ادعا می‌کنند که این خیزش‌های عمومی‌ تنها وقفه ای کوتاه مدت در رقابت تنگاتنگ و دیرین میان ایران و آمریکا برای بیان حرف نخست در منطقه است.

روزنامه نیویورک تایمز در دومین روز از ماه آوریل در گزارشی در این خصوص نوشت: دولت باراک اوباما ماجراهای جاری در لیبی را به دقت زیر نظر دارد و در این کشور هم معترضان دوشادوش نیروهای ناتو و خارجی عزم خود را برای بیرون راندن قذافی جزم کرده اند. با این همه اوباما این تحولات را حاشیه ای می‌داند و هر آنچه را که در جهان اسلام یا خاورمیانه رخ می‌دهد از لنز ایران نگاه می‌کند.

در ادامه این مقاله آمده بود: مهار قدرت ایران همچنان اولویت نخست دولت در ایالات متحده است. هر تصمیمی ‌که در منطقه و برای منطقه گرفته می‌شود از یمن تا بحرین و سوریه در ابتدای امر این پرسش کلیدی را در خود جای داده است که چه تاثیری بر ایران خواهد گذاشت؟ به نفع این کشور است یا به ضرر؟

نویسنده این یادداشت در ادامه می‌نویسد: تریتا پارسی که ریاست شورای ایرانیان امریکایی را در واشنگتن عهده دار است اعتقاد دارد که ایران پیش شرط تمام گفتارها و کردارهای مقام‌های کاخ سفید است. حتی زمانی که مبنا بر خالی کردن پشت حسنی مبارک مصری هم بود امریکایی‌ها در ابتدای امر به تاثیر آن بر ایران اندیشیدند. در مصر هم هیچ کس به این سوال فکر نکرد که آیا رفتن مبارک به نفع مردم مصر است و یا به ضرر آنها. بلکه سوال اساسی این بود که آیا این وداع به نفع ایران است یا ضرر آن؟

ایران – آمریکا و همان الگوی قدیمی؟

در روزهای نخست آغاز این ناارامی‌ها بود که همگان گمان می‌کردند این خیزش‌های عمومی ‌به نفع ایران است. سوزان مالونی از کارشناسان موسسه بروکینگز در این خصوص می‌گوید: این خیزش‌ها به کمک ایران امد تا بتواند تمام معادلات در خاورمیانه را به نفع خود تغییر دهد. ایران برنده هر آنچه است که در خاورمیانه جاری است.

حتی آنچه که در بحرین رخ می‌دهد به نوعی به نفع ایرانی‌ها است. تنها استثنای این قاعده، ناآرامی‌ها در سوریه است. این ناارامی‌ها ایران را وادار به تغییر استراتژی نکرد بلکه این آمریکا بود که مجبور به تغییر استراتژی خود در منطقه شد.

این تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه ادعا می‌کند که ایران از ناآرامی ‌در منطقه و منحرف شدن فکر امریکا و دوستانش به آن استقبال می‌کند. ایرانی‌ها آنچنان خوش‌بین نیستند که به تغییر کامل و تبدیل شدن تمام کشورها به ایرانی دوم امیدوار باشند آنها صرفا دوست دارند که دشمنان و یا مخالفان خود در منطقه وداع با قدرت را تجربه کنند.

آنچه در بحرین رخ داد و حضور نیروهای عربستان سعودی در این کشور نقش ایران را پررنگ‌تر از پیش کرد. رسانه‌های ایران به شدت جانب شیعیان معترض در بحرین را گرفتند و همزمان از کنار ناآرامی‌ها در سوریه گذشتند. محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران هم به شدت از عملکرد عربستان سعودی در بحرین انتقاد کرد. بسیاری از تحلیل‌گران هم بحرین را مرکز ثقل اختلاف میان ایران و ایالات متحده می‌دانند.

ایالات متحده در حقیقت در منطقه به همان استراتژی پیشین البته با هدفی متفاوت بسنده کرده است. دولت در ایران تحولات جاری در خاورمیانه را از لنز منطقه ای نگاه می‌کند. ایالات متحده در این بین دچار اشتباه استراتژیک شده و در خصوص قدرت در اختیار ایران اندکی اغراق آمیز برخورد می‌کند.

پارسی در این خصوص می‌گوید: ایراد قاب‌هایی که امریکا برای رابطه خود با ایران انتخاب می‌کند در نادیده گرفتن پیشرفت‌هایی است که در منطقه و به تبع آن در روابط دو جانبه رخ داده است. باید منتظر ماند و دید که نقش مصر، ترکیه و ایران در این قاب جدید چه خواهد بود؟



نظر شما :