ایران باخت، ترکیه برد؟

۳۰ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۴:۳۱ کد : ۱۲۰۲۲ سرخط اخبار
این ایران بود که بیشترین غنایم دیپلماتیک را از آن خود کرد یا ترکیه که دستانش به عنوان برنده بالا رفت؟

تحولات جاری در خاورمیانه و شمال آفریقا به نفع کدام کشور تمام شد؟ این ایران بود که بیشترین غنایم دیپلماتیک را از آن خود کرد یا ترکیه که دستانش به عنوان برنده بالا رفت؟ این سوال در حالی ذهن تحلیل گران را قلقلک می دهد که گزینه های موجود در این پرسش از منظر نظام های حکومتی با هم بسیار متفاوت هستند. هرکدام از این کشورها می توانند الگوی دو کشور قرار بگیرند و برآیند این الگوپذیری در این دو کشور کاملا با هم متفاوت باشد . اگر این پرسش را از کشورهای قاره سبز و یا ایالات متحده بپرسیم بی شک ترجیح می دهند ایران را در برابر ترکیه قرار دهند و ترک ها را رقیبی برای ایران بدانند. ترکیه با ساختار سیاسی دموکراتیک و سکولاری که دارد و البته رهبری آن را فعلا چهره های حزب عدالت و توسعه بر عهده دارند به مذاق اقایان غربی خوش تر می آید. آنکارا شاید در این مدت با موضع گیری های مستقل خود با اسرائیل و آمریکا روزهای نه چندان شیرینی را تجربه کرده است اما این کشور هنوز عضو ناتو است و دورنمایی هم برای عضویت این کشور در اتحادیه اروپا وجود دارد . ایران اما از منظر غربی ها و کاخ سفید نشین ها ساختار سیاسی را تجربه می کند که با اصول غربی در تناقض است و به نوعی آن را سیاست های ضد غربی می خوانند.

اکنون سوال این نیست که ترجیح غرب چیست؟ بلکه پرسش اینجاست که اعرابی که به خیابان ها ریختند چه می خواهند؟ زمانی که به ماهیت انقلاب ها و انگیزه جوانان پشت سر این خیزش های عمومی نگاه می کنید به این نتیجه می رسید که این جوانان هم مدل ترکیه را ترجیح می دهند. برخی از تحلیل گران این سوال را مطرح می کنند که چرا مصری ها باید حسنی مبارک مستقل از اصول مذهبی در حکومت را رها کنند و به دنبال پیاده کردن اصولی مشابه ایران باشند؟

اگر از این منظر به ماجرا نگاه کنید متوجه می شوید که ترکیه برنده این میدان است. نکته جالب اینجا است که در مصر هم جبهه سکولار و هم محافظه کارانی مانند اخوان المسلمین به دنبال الگو قرار دادن ترکیه هستند.
نگاه یک جانبه به این بازی سود و ضرر چندان صحیح نیست. در خیزش های عمومی در جهان عرب و بر سر زبان ها افتادن مدل ترکیه منفعتی هم برای ترک ها نهفته است . ترکیه توانست در این هجوم حرکت های مردمی نقش راهبردی خود را تقویت کند. این انقلاب های مردمی در روزهایی رخ داد که جهان عرب از فقدان رهبری رنج می برد . ترک ها تبدیل به قهرمان جوانان مسلمان عرب شدند.
البته حقیقت ماجرا این است که الگوپذیری اعراب از ترکیه چند صباحی بیشتر به طول نخواهد کشید. اندک اندک مصر جایگاه خود را به عنوان مدل دموکراسی احیا می کند . در جهان عربی که به یمن برنامه های الجزیره حس یکی بودن اعراب و برتر بودن آنها بر غیر اعراب ترویج و تقویت شده است، ترکیه نمی تواند برای دراز مدت به عنوان الگویی غیر عربی به فعالیت های خود ادامه دهد.به همین دلیل است که بهار اعراب را می توانیم برای ترک ها به فال نیک بگیریم. ترکیه در مقابل خود صحنه ای باز و مهیا را می بیند. البته اندک اندک زمین بازی مملو از حریف می شود و البته که این حس رقابت مثبت برای جهان عرب هم بسیار مفید واقع خواهد افتاد.

بازگردیم به بحث ایران. آیا ایران هم از خیزش های عمومی در منطقه منفعتی را در مشت نگاه خواهد داشت ؟ پاسخ به این سوال هم به گونه ای چندپهلو و یا چندجانبه است. این شرایط برای تهران هم منفعت ها و خسران هایی را در بر دارد. ناآرامی ها در خاورمیانه به افزایش بهای نفت منتهی شد و همین مساله به کمک اقتصاد ایران آمد.افزایش در بهای نفت زمانی رخ داد که تحریم های بین المللی به منظور تشدید فشارها بر ایران برای رها کردن برنامه هسته ای به اوج خود رسیده بود. رقم فروش نفت از نود دلار به 120 دلار رسید و این اختلاف منجر به رونق بازار اقتصادی ایران شد .علاوه بر این برخی تحلیل گران تاکید دارند که خیزش های عمومی در لیبی و امثال آن توجه جهانی را از برنامه هسته ای ایران دور کرد. در حالی که ویروس استاکس نت با نفوذ به تاسیسات هسته ای ایران، برخی سانتریفیوژها را دچار مشکلات فنی جدی کرده بود ، ایرانی ها اعلام کردند که ماه آتی دور جدیدی از تاسیسات هسته ای را راه اندازی خواهند کرد.
با این تفاسیر و با توجه به آنچه که در سوریه در جریان است باید اذعان کرد که ترکیه و ایران تصاویر متفاوتی از جهان عرب را به چشم می بینند. باید منتظر ماند و دید که کدام تصویر به واقعیت نزدیک تر هستند.
روزنامه زمان هجدهم آوریل


نظر شما :