تعریف جدید اوباما از هم‌پیمان‌های امریکا در منطقه

۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۰:۱۵ کد : ۱۲۹۵۹ اخبار اصلی
سخنرانی باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا در روز پنج‌شنبه 19 می، یکی از مهم‌ترین سخنرانی‌های رئیس جمهوری امریکا طی نزدیک به سه سال ریاست جمهوری‌اش تا کنون محسوب می‌شود. سخنرانی که در پی انقلاب‌های عربی و وقوع دگرگونی‌های گسترده در خاورمیانه به ویژه در میان دوستان ایالات متحده در منطقه ایراد شد.
تعریف جدید اوباما از هم‌پیمان‌های امریکا در منطقه
دیپلماسی ایرانی: سخنرانی باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا در روز پنج‌شنبه 19 می، یکی از مهم‌ترین سخنرانی‌های رئیس جمهوری امریکا طی نزدیک به سه سال ریاست جمهوری‌اش تا کنون محسوب می‌شود. سخنرانی که در پی انقلاب‌های عربی و وقوع دگرگونی‌های گسترده در خاورمیانه به ویژه در میان دوستان ایالات متحده در منطقه ایراد شد. صحبت‌های رئیس جمهوری امریکا بازتاب‌های گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشته است. عده‌ای از این سخنرانی استقبال کرده و آن را اقدامی رو به جلو در احقاق حقوق بسیاری از ملت‌هایی که در طول سالیان گذشته حقوقشان ضایع شده، مانند فلسطینیان دانسته‌اند و عده‌ای دیگر نیز از آن به شدت انتقاد کرده و آن را نه تنها حاوی نکات خاصی ندانسته‌اند بلکه آن را به نقد کشیده‌اند و آن را بدترین سخنرانی اوباما در طول سه سال زمامداری‌اش دانسته‌اند.

طارق حمید، دبیر تحریریه روزنامه الشرق الاوسط، در یادداشتی به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: اگر بخواهیم عنوانی برای سخنرانی رئیس جمهوری امریکا بیابیم یا بخواهیم صحبت‌های او را در یک کلام خلاصه کنیم، او یک پیام روشن به کشورهای منطقه داد: اگر ملت‌هایتان کنارتان نایستند ما کنارتان نمی‌ایستیم! این کل مضمون سخنرانی باراک اوباما بود. این بدان معنا است که ما در برابر شیوه جدیدی از رابطه امریکا با کشورهای منطقه هستیم.

وی در ادامه می‌نویسد: در سخنرانی اوباما که لازم است به آن توجه ویژه شود و شامل 5671 کلمه بود، تنها دو بار از واژه هم‌پیمان استفاده شد، یک بار هنگامی که درباره نیروهای ناتو در لیبی سخن گفت و بار دیگر زمانی که بر لزوم حمایت اقتصادی از تونس و مصر با همکاری بانک‌های اروپایی سخن به میان آورد. البته یک بار دیگر نیز واژه هم‌پیمان را به کار برد که مرتبط با ایالات متحده نبود، زمانی که می‌خواست روابط سوریه و ایران را توصیف کند. این نشانه‌ای مهم است چرا که نشان می‌دهد واشنگتن باز تعریف تازه‌ای از هم‌پیمانانش در خاورمیانه ارائه داده است.

حمید سپس گلایه‌آمیز می‌نویسد: به رغم این که باراک اوباما صحبت‌ از مرزهای 1967 کرد ولی زیاد به مسئله فلسطین نپرداخت، البته این بدان معنا است که می‌خواهیم اظهاراتش را کم‌اهمیت جلوه دهیم ولی لازم است که هر چیز را در چارچوب خود مورد ارزیابی قرار دهیم. بله، صحبت‌های اوباما درباره مرزهای فلسطین تودهنی به نتانیاهو بود، به گونه‌ای که می‌توان گفت اوباما برگه مذاکره مهمی را از زیر دست‌های او بیرون کشید. همه می‌دانیم که مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل بدون در نظر گرفتن مرزهای 1967 به هیچ جا ختم نخواهد شد. البته مواضع حماس نیز در خور توجه بود، آنها نسبت به اظهارات اوباما درباره قضیه فلسطینی گفتند که او با این سخنان "شن در چشم‌ها پاشید".

دبیر تحریریه روزنامه الشرق الاوسط سپس به انقلاب‌های عربی که در سخنرانی رئیس جمهوری امریکا بسیار پررنگ بود، می‌پردازد و می‌نویسد: مهم‌ترین بخش سخنرانی‌ اوباما درباره نقش کشورهای منطقه و انقلاب‌های عربی و رهبران رو به سقوط عرب بود. اوباما به وضوح اعلام کرد که استراتژی کشورش در منطقه مبتنی بر اصلاحات و تغییر، حقوق زنان و آزادی‌ها است. در این جا مهم نیست که بدانیم آیا رئیس جمهوری امریکا اصولا درک دقیقی از منطقه دارد یا خیر. چرا که مهم اعتراف به اصلاحات و اذعان به لزوم تغییر در منطقه است، اوباما خوب می‌داند که تغییر تا چه اندازه در روند سیاسی کشورها مهم است، کشورش اگر به این جایگاه بالای فعلی رسیده تنها دلیلش این است که در برابر امپراطوری‌ زمانه خود ایستاد و برای رسیدن به آزادی و کرامت از جنگ‌های طایفه‌ای نیز گذر کرد، اوباما خودش گفت اگر امریکا آن روزها را نمی‌گذراند اکنون وی رئیس جمهوری کشورش نمی‌شد. این بدان معنا است که اگر حتی اوباما ماهیت منطقه را نشناسد که البته باید بشناسد و نسبت به آن کاملا آگاه شود، خوب می‌داند که تغییر تا چه اندازه الزامی و مهم است و ایالات متحده باید در برابر چنین تغییرهایی متحدان خود را در منطقه تعریف کند. دیگر زمان هم‌پیمانی‌های سنتی گذشته است.

وی در نهایت می‌نویسد: همین که اوباما درک کرده باید هم‌پیمانی‌هایش با کشورهای منطقه را بر اساس واقعیات موجود تعریف کند و تغییرات را برای همیشه به رسمیت بشناسد تحولی بزرگ محسوب می‌شود، در این جا است که باید بگوییم منطقه ما تغییر کرده است و تعامل امریکا با ما نیز تغییر کرده و این درباره بسیاری از کشورهای منطقه صدق می‌کند، دیگر کشورها نمی‌توانند همانند لیبی و یمن به قلع و قمع مردمشان بپردازند و دل خوش کنند که کسی هست برای همیشه از آنها برای بقا در کاخ‌هایشان حمایت کند.

 

نظر شما :