ده قاعده برای شماره 44

۰۲ بهمن ۱۳۸۶ | ۱۴:۳۹ کد : ۱۳۷۸ سرخط اخبار
مقاله اى از مادلين آلبرايت وزير خارجه اسبق آمريکا
ده قاعده برای شماره 44
هر رئیس جمهوری که از راه می رسد با بحران های به اوج رسیده و یک یا دو درگیری قریب الوقوع مواجه می شود اما برنده مبارزه انتخابات ریاست جمهوری امسال با دردسرهایی روبه رو می شود که حداقل از جنگ ویتنام تاکنون بی بدیل بوده است.
 
علاوه بر تقلای جانکاه دربرابر القاعده و ادامه جنگ در افغانستان و عراق، دولت جدید باید در رویارویی با چالش هایی نظیر خاورمیانه از هم پاشیده، رژیم هنوز خطرناک پیونگ یانگ، پاکستان آشوب زده، روسیه پرخاشگر، غول در حال ظهور چین و ناشناخته های دوران بعد از فیدل کاسترو آزمون خود را پس بدهد.
 
چالش های سهمگین تر و جدی تری چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا هدایت ملتی است که در- هفت سال گذشته - ارتش آن تا حد ممکن کش آمده، خزائنش نقصان یافته، اعتبارش کاهش پیدا کرده و ذخایر محبوبیتش به سان شن های بیابان در برابر باد پراکنده شده است.
 
رئیس جمهور جدید نه تنها باید مجهز به برنامه هایی متناسب با این معضلات به میدان بیاید، بلکه از شخصیت و خُلق و خوی ضروری برای مهمترین شغل جهان برخوردار باشد. او چه زن باشد چه مرد، باید به این درک رسیده باشد که در غیاب مهارت تحلیلگری، استعداد درک استراتژی های جهانی و توانایی ترغیب کشورها به انجام کارهایی که ما می خواهیم یا خواستن آن چه ما می خواهیم، نیت پاک و امید ناشی از پارسایی خیلی فایده نخواهد داشت.
 
از همه بالاتر، رئیس جمهور بعدی باید عادت داشته باشد موشکافانه و نقادانه فکر کند. یعنی مدام سؤال کند، هیچوقت راضی نشود، همه گزینه ها را در نظر بگیرد و اشتباهات را تشخیص داده، تصحیح کند. تقریبا تا تحلیف رئیس جمهور بعدی یک سال باقی مانده است.
 
تا آن موقع خیلی از نویدهای انتخاباتی که اکنون تازه به نظر می رسد تاریخ مصرف خود را از دست خواهد داد. همین اصل در مورد پند و اندرز رایگان صادق است. با این وصف به خود جرأت می دهم پیشاپیش ده پند را به رئیس جمهور بعدی تقدیم می کنم.
 
برای شروع، آقا یا خانم رئیس جمهور: شما باید همیشه با به خاطر سپردن فداکاری های سربازانمان، برای جانشان ارزش قائل شوید، آنان را فقط به مأموریت های حیاتی و اساسی بفرستید، برای انجام شغلشان به اندازه کافی آنان را تجهیز کنید و در اولین فرصتی که شرایط اقتضا می کند آنان را به وطن بازگردانید.
 
دوم، باید به این تشخیص رسیده باشید که پرچم آمریکا هم رنگ قرمز دارد و هم آبی، بنابراین فرا حزبی بودن رئیس جمهور کلمه رکیکی نیست [که از به زبان آوردن آن اجتناب کنید]، نه دموکرات ها و نه جمهوری خواهان حق انحصاری بر خرد را ندارند.
 
سوم، به یاد داشته باشید که کشور ما به خاطر منابع، سنت ها و ایده آل ها یک استثناست نه به خاطر آن که ما خود استثنا می سازیم و دیگران را ملزم به اطاعت از قوانینی می کنیم که خودمان وضع کرده ایم، شکنجه سلاحی برای جنگ با ترور و وحشت آفرینی نیست، بلکه برعکس عاملی برای تحقیر ما و هدیه ای به القاعده است.
 
چهارم، این را بفهمید که نزد بسیاری از مردم خارج آمریکا، ایالات متحده امروز بیشتر به خشونت و تکبر شناخته می شود تا عدالت و آزادی. اعمال و گفتار شما می تواند این وضعیت را تغییر دهد، اما شما تنها قصه گوی کوچه و بازار (یا اینترنت) نیستید. یعنی شما باید سخت کار کنید تا اطمینان به نام آمریکا را بازگردانید.
 
با دقت سخن بگویید، با شکیبایی گوش بدهید، برای خود احترام بخرید بدون آن که التماس کنید یا خیال آن را در ذهن بپرورید و هر روز با سه محور شرارت یعنی فقر، جهالت و بیماری بجنگید.
 
پنجم، به ضعیف ترین نقطه ضعف القاعده حمله کنید. این تروریست ها جنگجو نیستند قاتلند که کودکان و مسلمانان و افراد غیر مسلح را می کشند. آنها هیچ چشم اندازی برای آینده جز شمشیر ندارند. آنها را نباید به تروریسم اسلامی متهم کرد چون جنایت آنان غیراسلامی ترینِ اعمال است. به عنوان رئیس جمهور شما باید به کرات از سنت های سه دین یهودی، مسیحی و اسلام طرفداری کنید.
 
ششم، نگذارید اشتباهات رئیس جمهور بوش شما را از پیشبرد دموکراسی منصرف سازد. اشتیاق شدید به آزادی را از آمریکا بگیرید دیگر چیزی از آمریکا باقی نمی ماند. به خاطر داشته باشید، دموکراسی تکوین و تکامل پیدا می کند و نمی توان آن را تحمیل کرد. دموکراسی از امتزاج ایده های بلند با تجربیات کوچه و بازار پدید می آید یعنی وقتی که مردم جرأت کنند حق و حقوق خود را به دیگری بسپارند و به حاکمیت قانون اعتماد پیدا کنند.
 
هفتم، به مردم آمریکا ایمان داشته باشید. ما از مخاطره کردن شانه خالی نمی کنیم ما خیلی بیشتر از آن چه سیاستمداران تصور می کنند حاضر به فداکاری هستیم، به خصوص اگر با ما مانند بزرگسالان رفتار شود و از دروغ گویی پرهیز شود.
 
هشتم، به صداقت پاداش دهید نه مجیزگویی، شما به مشاورانی احتیاج دارید که از هشدار دادن به شما نهراسند به خصوص وقتی که به بیراهه می روید.
 
نهم، از گذشته بیاموزید اما برای تصمیم گیری برای آینده به کلیشه های تاریخی تکیه نکنید. دنیا در یک نقطه هرگز دو بارنمی ایستد. همه دشمنان هیتلر نیستند و اعمال ظریف و هوشمندانه دیپلماسی نباید با باج دادن اشتباه گرفته شود.
 
و سرانجام، کوه راشمور [همان کوهی که چهره های بسیار عظیم واشینگتن، جفرسون، لینکلن و تئودور روزولت به عنوان مشاهیر و یادبود ملی روی آن کنده کاری شده] را فراموش کن، اگر می خواهی کاخ سفید را با سرافرازی ترک کنی باید در مورد ظرفیت هایت برای اشتباه مراقبت کافی به خرج دهی، چون رأی دهندگان تو را رئیس جمهور کرده اند نه خدا. [یعنی شاید خدا اشتباهت را ببخشد اما ملتی که تو را برگزیده اند ظرفیت اشتباهات تو را ندارند]
 
بزرگی را نمی توان با رفتن به دنبال بزرگی کسب کرد، بزرگی خودش با به کار بردن دائمی هوش و ذکاوت جرأت و شکیبایی برای پیگیری اهداف افتخار آمیز می آید.
--------------------------------------------------------------------------------------------
مادلین کی. آلبرایت از سال 1997 تا 2001 وزیر خارجه آمریکا بود. وی صاحب کتاب یادداشت به رئیس جمهور منتخب: چگونه اعتبار و رهبری را به آمریکا بازگردانیم است.

نظر شما :