پرهیز از شتاب‌زدگی و اجماع ملی لازمه حل مسئله هسته‌ای

۱۶ شهریور ۱۳۹۰ | ۱۶:۵۷ کد : ۱۶۰۷۶ گفتگو
گفت‌وگوی دیپلماسی ایرانی با فرهاد کلینی، تحلیل‌گر مسائل بین المللی درباره تحرکات بین‌المللی حول مساله هسته‌ای ایران.
پرهیز از شتاب‌زدگی  و اجماع ملی لازمه حل مسئله هسته‌ای

دیپلماسی ایرانی: چندی است تحرکات بین المللی حول مسئله هسته ای ایران دوباره آغاز شده است. طرح گام به گام روسیه شاید نخستین حلقه از این حرکت ها بود. پس از آن شاهد بازدید معاون مدیرکل آژانس از تاسیسات هسته ای ایران و ارائه گزارش مدیر کل آژانس درباره مسئله هسته ای ایران به شورای حکام بودیم. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با محمد فرهاد کلینی تحلیل گر مسائل بین المللی بررسی کرده است:

به طور کلی ارزیابی شما از شرایط حاکم بر موضوع هسته ای ایران چیست؟‌ تلاش هایی که در جهت ایجاد تحول در این موضوع برداشته شده تا چه حد مثبت بوده است؟

آن چه بعد از مذاکرات ژنو و همین طور مذاکرات استانبول مشاهده می شود این است که امید به بازگشت و امید به مذاکرات میان طرفین از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. به همین دلیل ما شاهد برخی تحولات بودیم که از یک سو موضوع طرح گام به گام روسیه و همکاری جدید ایران با آژانس، راه اندازی اولیه نیروگاه بوشهر و از طرف دیگر گزارش جدید آژانس و واکنش های اتحادیه اروپا و به صورت غیر رسمی رسانه های امریکایی نسبت به پیشنهاد آقای عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران از آن جمله اند.

این تحولات نشان دهنده شرایطی است که طرفین تلاش می کنند که روزنه های جدیدی را باز کنند تا بر این اساس بتوانند فصل جدیدی را در خصوص پیگیری مسئله هسته ای ایران دنبال کنند.

با توجه به این که طرح گام به گام روسیه نیز تقریبا از جانب طرفین رسانه ای نشده و محتوای آن توسط فضای عمومی ناشناخته است و از طرف دیگر با توجه به پاسخ هایی مر حله ای که مقامات جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده اند،‌ به نظر می رسد که ایران اصرار دارد تا در این خصوص نقطه نظرات طرف ایرانی کاملا ملحوظ شود. نمی توان گفت طرح گام به گام روسیه محتوای نو و جدیدی دارد یا صرفا یک نوع مدیریت زمان جدید است.روس ها همواره بدنبال کنترل ابتکار در تحولات بوده اند و تلاش کرده اند تا سمت وسوی تولیدات هسته ای ایران را در سبد خود تعریف کنند. مسئولین مربوطه حتما این دقت را دارند تا دچار مبادله جدید در چارچوب " تحویل" زحمات دانشمندان ایرانی نشوند.

روسیه نیز حتما توجه به شرایط جدید در کلیه ابعاد را دارد وبرای موفقیت طرح خود باید ایران را بعنوان یک طرف و نه یک مشتری بحساب اورد.

 

با توجه به این که معاون مدیرکل آژانس قبل از انتشار گزارش اخیر از تاسیسات هسته ای ایران بازدید کرده، هنوز در گزارش به مسائلی مانند فردو و آب سنگین اراک اشاره می شود. در همین حال ارزیابی نماینده ایران نزد آژانس از گزارش اخیر مثبت بوده است. چه چیزی باعث شده که ایشان گزارش را مثبت بدانند؟

البته من یک مقام رسمی و فنی نیستم که بخواهم با نگاه خوش بینانه نسبت به گزارش آژانس قضاوت کنم. در حد کارشناسی به نظر م باید این گزارش را همان طور که در محتوای آن نیز مشخص است، به صورت واقع بینانه تحلیل کرد. چیزی که بسیار مهم است این است که آژانس مجددا در این مرحله تاکیدات خاصی را پیرامون ادعای خود مطرح می کند. ما در این گزارش شاهد افزایش تاکیدات هستیم و به نظر می رسد نگاه آقای آمانو با نگاهی که روسیه در چارچوب طرح گام به گام دنبال می کند بسیار متفاوت است. آژانس تلاش می کند تا خود را به عنوان یک محور برجسته و بر اساس همان پیش فرض های قدیمی خود مطرح کند و تقریبا می توان گفت که این گزارش آژانس را نمی توان چندان منصفانه انگاشت.

ایران همکاری تمام عیاری را در چارچوب بازدید اقای ناکارتس انجام داد ولی محصول این تعامل هنوز نامعلوم است . ایران دیپلماسی بازدید را در برابر دیپلماسی بازرسی سامان داد تا تمایل ورویکرد خود را هرچه بیشتر ثابت کند. ایران بخوبی می داند که با راه اندازی نیروگاه بوشهر و اهمیت ادامه حق غنی سازی چگونه شرایط مذاکرات در اینده تغییر می کند و تردید واهی را چگونه با رویکرد تعامل ساز پاسخ دهد.

علی رغم این که ایران در کلیه عرصه ها برای تعامل از خود آمادگی نشان داد، اما به نظر می رسد تلاش می شود تا از موضوع هسته ای ایران حداقل به عنوان عامل فرسایش دیپلماسی و سیاست خارجی ایران استفاده شود و از موضوع هسته ای بعنوان کارت استراتژیک برای پیشبرد رقابت منطقه ای در جهت منافع خود سامان دهند .حالت حداکثری ان هم در چارچوب فرسایش زیر ساخت استراتژیک کشور و استفاده ابزاری از تحریم در موضوع هسته ای برای صدمه واسیب به تحولات داخلی ایران است و در برابر ان دولت جمهوری اسلامی ایران نیز قول داد تا شرایط تهدید را به فرصت تغییر دهد.

 

با وجود این که از طرف روس ها تلاش هایی صورت می گیرد که فضای مثبت تری در رابطه با مسئله هسته ای ایران ایجاد شود، اما شاهد آن هستیم که سخنان آقای عباسی با واکنش سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مواجه می شود. در میان گروه 5+1 تا چه میزان وحدت نظر برای فراهم کردن فضای مذاکره وجود دارد؟

قبل از پاسخ دادن به سوال شما باید به این نکته اشاره کنم که به نظر می رسد امروزه دیپلماسی ایرانی در حوزه مسئله هسته ای نگاه مدیریت شده ای دارد و همزمان مواضع از دریچه های مختلفی شنیده می شود. ما شاهد این هستیم که فرماندهی عملیاتی مذاکرات بر عهده اقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران قرار دارد، وزیر امور خارجه برخی پیگیری های اساسی و دیپلماتیک رو بجلوی را در این زمینه انجام می دهد، و از طرف دیگر هم شاهد برخی نقطه نظرات هستیم که اظهارات آقای عباسی نمونه آن است. ایشان جدا از توانمندی های فنی ای که دارند، به عنوان یک پیشنهاد دهنده پیرامون مسئله هسته ای ایران وارد صحنه شده اند. بنابراین می توان گفت حوزه جدیدی در مقایسه با سال های گذشته در این مسئله مشاهده می شود. این بار اول است یک مقام علمی و فنی و به طور مشخص تر برادر عزیز اقای عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی یک پیشنهاد سیاسی را برای حل مسئله هسته ای مطرح می کند. به نظر می رسد در این چارچوب تلاش هایی برای حل مسئله هسته ای ایران و فراهم کردن یک فضای مناسب تر پیگیری می شود. نگاه اجماع افرین ضرورت عزم ملی در پیگیری موضوع هسته ای است.

اما آن چه امروزه در پاسخ اتحادیه اروپا دیده می شود این است که اتحادیه اروپا پاسخ مستقیمی به این پیشنهاد نداده است. بلکه تاکیداتی را مبنی بر این که ایران بایستی به تعهدات قبلی خود پایبند باشد، دنبال کرده است و کماکان موضوع را منوط به پیشنهادات مشخص در دیدار با افقای جلیلی معطوف می کند. به نظر می رسد در شرایط موجود نقطه نظرهایی که جریان روسی یا جریان چینی یا جریان اروپایی و امریکایی دنبال می کنند، هنوز به وحدت نظر کامل نرسیده است.

به همین دلیل  قبل از این که اتحادیه بخواهند پاسخ های سریع و فوری برای خود تهیه و ارائه نمایند، باید به این مسئله توجه داشته باشند که مواضع باید در چارچوب درک صحیح از روند و شرایط جدید باشد. این که موضع خانم اشتون را موضع اتحادیه اروپا تلقی کنیم یا این موضع را به عنوان موضع گروه 5+1 تلقی کنیم، به نظر قابل تامل است. به نظر می رسد این موضع گیری در چارچوب اتحادیه اروپا صورت پذیرفته و نه در چارچوب جمع بندی ای که 5+1 به آن رسیده باشد. شتاب زدگی راه حل نیست و ضرب المثلی است که می گوید کسی که زود می دود زود هم از نفس می افتد.

 

با توجه به فضایی که فرانسه دنبال می کند، به طور مشخص سخنان آقای سارکوزی، چقدر تصویب قطعنامه جدید علیه ایران را محتمل می دانید؟

موضعی که آقای سارکوزی داشت با توجه به این که در میان جمع دیپلماتیک بود عمدتا برای دادن روحیه به کادر دیپلماتیک خلاصه می شود، یعنی این موضع گیری بیش از این که موضوع سیاست خارجی باشد برای استفاده داخلی کاربرد داشت. بنابراین نمی توان گفت اتحادیه اروپا درباره این موضوع به یک استاندارد جدید در رفتار خود برای برخورد با مسئله هسته ای ایران رسیده است.روابط ایران با فرانسه با توجه به انتخاب معاون اروپا وامریکای وزارت امور خارجه بعنوان سفیر جدید در پاریس در مر حله تازه ای قرار دارد.

از طرف دیگر با توجه به موضوع بازدید ها و همکاری هایی که ایران داشته، نبایستی شرایط جدید تبدیل به بازدید برای فشار و فشار برای افزایش بازدید ها و تهدید برای قطعنامه دنبال شود. بنابراین باید دید نتیجه این تلاش ها بعد از این مراحل چه خواهد بود؟ فشار قطعنامه ای را پیش از این در صحبت های خانم هیلاری کلینتون یا صحبت های جدید آقای سارکوزی یا حتی صحبت های اقای کامرون شاهد بودیم. بنابراین موضوع جدیدی نیست و غرب سیاست سریالی قطعنامه را هنوز کنار نگذاشته است. اصراری هم که طرف ایرانی داشته است مبنی بر این بوده که در ازای همکاری باید بازگشت به نقطه تعادلی را دنبال کنیم. بر اساس همین وضعیت بود که هم مذاکرات استانبول صورت گرفت و هم حسن نیت طرف ایرانی در بررسی طرح گام به گام روسیه شکل گرفت.

به نظر می رسد طرفین در شرایط موجود در حوزه آزمون جدید قرار دارند که یکی از مشخصات این آزمایش جدید همین بحث افزایش بازدید آژانس در حوزه موضوع هسته ای ایران بود و اکنون نیازمند حسن نیت وگام های متقابل است.

 

اما خواه نا خواه این گزارش در دستور کار شورای امنیت قرار خواهد گرفت...

طبیعتا مخاطب اول این گزارش شورای حکام است .

 

و در آخر نکته ای لازم می دانید اشاره شود؟

به نظر من هر گونه حرکت شتابزده در شرایط جدید در خصوص موضوع هسته ای ایران می تواند به ضرر آغاز این روند تمام شود کشور بایستی با اجماع ملی همچنان حرکت کند و از خوشبینی مفرط چه در طرح گام به گام روسیه ویا نحوه تفسیر از گزارش جدید آژانس خود داری کند. تفسیر به رای مشکلی را حل نمی کند وبایستی کلیه ابعاد موضوع را در نظر گرفت. پاسخ ها معطوف به منافع ملی همه ایرانیان است و ذوق زدگی یا بداندیشی تفسیر کارشناسی را متاثر می سازد.

غرب نیز در اجبار استراتژِیک قرار دارد ولی هنوز نمی خواهد باور های خود را بدست اورد مواضع کهنه پاسخ مناسب به فرایند جدید نیست. 

نظر شما :