بشار اسد خطاب به اخوانی ها:

نمی‌توانم با شما آشتی کنم

۱۴ دی ۱۳۹۰ | ۱۲:۳۳ کد : ۱۸۹۶۷۲۴ اخبار اصلی
نزدیک به 50 درصد مردم سوریه طرفدار اندیشه‌های اسلامی هستند. اما آیا آنها اخوانی‌‌اند؟ سلفیند؟ وهابیند؟ طرفدار القاعده‌اند؟ هیچ کس نمی‌داند چرا که آنها به هیچ وجه سازمان یافته نیستند.
نمی‌توانم با شما آشتی کنم

دیپلماسی ایرانی: درباره امروز سوریه و اسلام‌گرایان عرب آن و نظر لبنانی‌ها نسبت به آنها، دکتر برهان غلیون، رئیس شورای ملی سوریه که شورای مخالفان نظام اسد محسوب می‌شود، گفت که اخوان المسلمین سوریه و اسلام‌گرایان به طور کلی بیشتر از 10 درصد ملت سوریه را تشکیل نمی‌دهند. وی تاکید کرد، اگر یک همه‌پرسی عمومی در سوریه انجام شود که آزاد و بدون هیچ تقلبی باشد، ثابت می‌شود که آنها کمتر از 10 درصد هستند. اما او اشتباه می‌کند، نزدیک به 50 درصد مردم سوریه طرفدار اندیشه‌های اسلامی هستند. اما آیا آنها اخوانی‌‌اند؟ سلفیند؟ وهابیند؟ طرفدار القاعده‌اند؟ هیچ کس نمی‌داند چرا که آنها به هیچ وجه سازمان یافته نیستند.

رهبران اخوان المسلمین پس از قلع و قمع شدیدی که در دهه هشتاد قرن گذشته میلادی با آنها شد که در خوشبینانه‌ترین حالت نزدیک به 12 هزار نفر کشته شدند، برخی‌شان به کشورهای عربی رفتند و شماری نیز به اروپا مهاجرت کردند، پس از آن شماری از آنها نیز رهسپار امریکا شدند. از این رو تا بدین لحظه هیچ کس در داخل سوریه دولت را متهم نکرده است که در ناآرامی‌های اخیر اخوانی‌ها در حال اعدام هستند یا کشته شده‌اند. امروزه در سوریه حزبی که نام اخوان المسلمین را بر خود داشته باشد، وجود ندارد. خودشان و خانواده‌هایشان همگی از سوریه مهاجرت کرده‌اند. اما در حال حاضر در سوریه نسل جدیدی ظاهر شده که بیش از هر کشور عربی به اخوان المسلمین گرایش دارد و بیش از همه فرزندانش را تشویق می‌کند که به گذشته رجوع کند و با استفاده از دیدگاه گذشته‌گانشان آینده خود را بیان کند.     

شیخ محمد کفتارو، مفتی سابق سوریه که در زمان حیاتش مرکز اسلامی تاسیس کرد و آن را مجمع نور نام نهاد. به رغم فوت شیخ محمد کفتارو این مرکز همچنان فعال است و میزبان آن دسته از افرادی است که نمی‌خواهند دروس شریعت اسلامی و فقه آن را یاد بگیرند. حقیقت این است که بعد از درگذشت کفتارو، عده‌ای از افرادی که در آن درس می‌خواندند از جمله فرزندان کفتارو آن‌جا را گرفتند بر اداره آن نظارت کردند. در حال حاضر در آن‌جا نه تنها از سوریه بلکه از سراسر جهان، عرب، آفریقایی و آسیایی دانشجو وارد این مرکز شده است. هدف فعلی این مرکز تدریس اندیشه‌های اصولگرای افراطی است، اندیشه‌هایی که شبکه القاعده را تایید می‌کند و اعضای آن را افرادی قابل قبول می‌داند. در گذشته یکی از فرزندان کفتارو که بر اداره این مرکز نظارت داشت، دستگیر و روانه زندان شد ولی پس از مدتی از زندان آزاد شد. اما نظارت بر مرکز از طریق سازمان‌های امنیتی متوقف نشد. این چیزی است که برخی مقام‌های مسئول سوری بیان کرده‌اند.

در سوریه اسلام‌گرایان عرب و لبنانی‌ها که خود اوضاع را پیگیری کرده‌اند، می‌گویند که مردان دینی و شیوخ اسلامی ارتباطات خود را با خانواده‌ها گسترش داده‌اند و روابط بسیار نزدیکی با آنها برقرار کرده‌اند. اما اخوانی‌ها بیشتر در شهرهای بزرگ مثل حلب و دمشق و اخیرا حماه حضور دارند. وقتی که رهبران اخوان به حماه می‌رسند ناگهان به شدت تندرو و افراطی می‌شوند. یعنی همان چیزی که امروز اتفاق افتاده است.

با این حال تلاش‌های بسیاری از سوی برخی جریان‌ها برای آشتی دادن اخوانی‌ها با نظام اسد صورت گرفته است و تا کنون نیز در این رابطه نشست‌های بسیاری میان آنها در مکان‌های مختلف از جمله قبرس برگزار شده است. شمار این نشست‌ها تا کنون به بیش از 13 مورد رسیده و در آنها افراد عالی‌رتبه‌ای از حکومت در ردیف سرهنگ و تیمسار حاضر شده‌اند که از ستون‌های مهم نظام حافظ اسد محسوب می‌شده‌اند ولی تا کنون هیچ کدام راه به جایی نبرده‌اند و به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اند.

زمانی که این دیدارها در زمان حافظ اسد، رئیس جمهوری فقید سوریه برگزار می‌شد، یکی از شیوخ که بسیار مورد احترام حافظ اسد بود موسوم به ابو غده گفت که آمادگی دارد پای میز مذاکره بنشیند و مشکلات را حل کند. در دور اول مذاکرات و میانجی‌گری‌ها شکست خورد اما در دور دوم به صورت شکلی و ظاهری توافقاتی حاصل شد. از این رو وقتی که ابو غده و خانواده‌اش وارد فرودگاه دمشق شدند احساس کردند که از سوی یک تیم امنیتی تحت مراقبتند. در این حال یک نفر به ابوغده نزدیک شد و او را به سمت خودرویی هدایت کرد و مستقیما به حلب برد. این فرد امنیتی به او گفت که هنوز زخم‌ها التیام پیدا نکرده است. منظور او زخمی‌هایی بود که اخوانی‌ها به نظام اسد در سال‌های 1979 تا 1982 وارد آوردند. اما سوال این بود که نظام چه زخمی از اخوان و طرفداران آن خورده بود؟ شیخ به خانه‌اش در حلب هدایت شد بدون این که با کسی در کشورش مذاکراتی انجام دهد. تنها اتفاق مثبتی که افتاد این بود که حلبی، وزیر اطلاع‌رسانی سوریه به دیدارش آمد و دفترش را که قبلا مصادره شده بود به او برگرداند.

روایت بشار اسد از این تلاش‌ها این است که می‌گوید که گفت‌وگوهای بسیاری میان نظام با اخوان انجام شد. او می‌گوید که برای این کار اخوانی‌های لبنان چندین بار واسطه شدند و تلاش کردند که میانجی این گفت‌وگوها باشند. اخوانی‌های دیگر کشورهای عربی نیز وساطت‌های مشابهی انجام دادند ولی همه این تلاش‌ها در آخر به بن‌بست رسیدند. چرا که یک ساعت پس از گفت‌وگوها به واسطه‌ها گفته بود که "نمی‌توانم هیچ کاری انجام دهم." کسانی که بشار اسد را احاطه کرده بودند و از اطرافیان او محسوب می‌شدند هر گونه آشتی یا وساطت با اخوان را رد می‌کردند.

منبع: النهار 

نظر شما :