صادق خرازی:صالحی وارث یک ویرانکده است

۲۸ آذر ۱۳۹۰ | ۱۶:۴۱ کد : ۱۸۹۹۳ سرخط اخبار

 

دکتر سید صادق خرازی وی معتقد است: منطقه خاورمیانه آبستن تحول است. در این تحول هم حادثه خواهد بود و هم وقایع عجیبی رخ خواهد داد و هم اگر ما دقت نکنیم شاید به جای طلایی شدن اساسی‌ترین فرصت‌ها، موقعیت‌مان را متزلزل کنیم و این موضوع به کاهش قدرت منطقه‌یی ایران منجر شود.

 

واکنش‌های دولت و مجلس به پژواک عملکرد دولت بریتانیا واکنشی طبیعی است

 

دکتر سید صادق خرازی، سفیر پیشین ایران در فرانسه در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به تحولات اخیر در روابط ایران و انگلیس گفت: اروپا در این دوره با ایران فاصله پیدا کرده است. چیستی و چرایی این فاصله را باید هم در تحولات دو سوی آتلانتیک جست‌وجو کرد و هم اتخاذ سیاست‌های بازدارنده ایرانی؛ نمی‌توان بیان و زبان گفت‌وگو را تغییر داد و از آن نتیجه بهتری را انتظار داشت. اروپا روزگاری در معادلات دو سوی آتلانتیک نقش دیگری را عهده‌دار بود و به هر حال امروز به دلایلی که پرداختن به آن در این شرایط خیلی حسن نیست، فاصله پیدا کرده است.

 

وی با اشاره به سیاست خارجی اخیر انگلیس گفت: واقعا نمی‌توان به رفتار تند دولت محافظه کار انتقاد نداشت. عملا دولت انگلستان با تهدید بانک مرکزی جنگ سرد پیش دستانه‌یی را علیه حاکمیت ایران رقم زد و واکنش‌های دولت و مجلس به پژواک عملکرد دولت بریتانیا واکنشی طبیعی است، اما حوادث دیگری در حواشی این واقعه صورت گرفت که شایسته منطق انقلابی ما نبوده و نیست.

 

این دیپلمات پیشین ایران تاکید کرد: این قبیل روش‌ها کاربرد، منطق و استدلال ایرانی را در اساس با مشکل روبرو می‌کند، اگر خدای ناکرده برخی هم پنهان در گروه‌های سیاسی به منزله تصفیه حساب‌های داخلی اقدام به تحریک افکار عمومی کنند، بدانند در این مقطع حساس خدمتی به کشور نکرده‌اند.

 

خرازی گفت: البته در لندن هم واکنش‌های تند و احساسی را شاهد بودیم و برخی تصمیمات ضد مردمی صورت گرفت. اینک دو طرف نیازمند تدبیر و آرامش هستند. دولت انگلیس نیازمند رسیدن به این درک است که نه تنها فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران نتیجه بخش نخواهد بود بلکه در دراز مدت حتی برای منافع خود نیز نتیجه معکوس در بر خواهد داشت. آن‌ها باید درک کنند که نمی‌توانند با ایران روابط کامل دیپلماتیک داشته باشند و در عین حال فعالیت‌های خصمانه علیه ایران را رهبری کنند. انگلیس باید تصمیم سختی را اتخاذ کند. یا می توانند مسیر تقابل را انتخاب کنند و یا مسیر گفت‌وگو و تفاهم را برگزیند. امیدواریم آن‌ها گزینه گفت‌وگو را انتخاب کنند.

 

وی افزود: معتقدم تدبیر کانون‌های مهم و تصمیم‌ساز در جلوگیری از تکرار تجربه ماجرای سفارت آمریکا در سی و دو سال قبل بسیار کارساز بود.

 

جهان پس از ایست قلبی دو دهه‌ای در حال رسیدن به صف‌بندی جدیدی است

 

سفیر پیشین کشورمان در پاریس در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با ایسنا با اشاره به تحرکات اخیر انجام شده در سازمان ملل و تصویب قطعنامه‌هایی علیه ایران گفت: قطعات پازل تحولات در منطقه به گونه‌ای در حال چیده ‌شدن است که تصویر و تابلویی دیگری از منطقه را هم در بعد مناسبات ایران در منطقه و بین‌الملل و هم در ارتباط با کشورهای دیگر در آینده از خود به نمایش می‌گذارد. جهان پس از ایست قلبی دو دهه‌ای پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد در حال رسیدن به صف‌بندی جدیدی است.

 

وی توضیح داد: در این صف‌بندی و پارادایم جدید نه سیاستی مشخص ترسیم شده و نه هویت جدیدی ارایه شده است، بلکه طراحی‌هایی به صورت مجزا و جداگانه در منطقه در حال شکل‌گیری است که تحولات دهه‌های 1910 و 1920 را به یاد می‌آورد که در آن قلمرو‌ها و جغرافیایی سیاسی منطقه متحول شد و از درون آن ملت‌هایی را به عنوان کشور خلق کردند.

 

این دیپلمات پیشین ایران تاکید کرد: در بررسی تحولات اخیر مرتبط با ایران باید مقداری مسائل را وسیع‌تر از تحولات معطوف به ایران بررسی کرد و باید چارچوب کلی را در نظر گرفت. به هرحال رویارویی جدی در خاورمیانه در حال شکل‌گیری است. برخی از این رویارویی با عنوان بیداری اسلامی یاد می‌کنند. گروهی دیگر صحبت از تکاپوی بیداری می‌کنند و عده‌ای نیز آن را تقابل و رویارویی جدی میان اسلام و غرب، اسلام و اسلام و عرب و ایرانی می‌دانند.

 

معاون وزیر امور خارجه پیشین کشورمان افزود: البته باید قطعنامه‌های زنجیره‌یی و تصمیمات شتابزده و طراحی شده‌ای که علیه ایران شکل می‌گیرد را به پدیده‌های جانبی موضوعی که در خاورمیانه در حال رخ دادن است بیفزاییم.

 

خرازی با اشاره به تحولات اخیر در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تصریح کرد: باید بررسی کرد که مصر چگونه در ظرف مدت حدود 9ماه دو انقلاب را در درون خود تجربه می‌کند. تحولات اجتماعی و فکری که در تونس به وجود آمد و اسلام‌خواهان دارای کرسی و رای بسیار خوبی شدند اهمیت دارد. هیچ‌کدام از آن‌ها هم شعار مدینه فاضله یا اتوپیای اسلامی را سر نمی‌دادند اما خود به خود رای مردم در پناه انتخابات و دموکراسی خط‌ها و استراتژی‌ها را شفاف کرد.

 

وی ادامه داد: تحولات مدنی و شرایط جامعه مدنی در تونس و مصر و وقایع یمن، بحرین، لیبی و سوریه، نحوه هم‌پیمانی اعراب و اسراییل و صهیونیست‌ها علیه ایران، عراق، سوریه و حزب‌الله و هم‌چنین خاستگاه جدید نئوعثمانیزم در عمق تفکر اردوغان و عبدالله گل و چالش‌های فکری منطقه، منازعات سیاسی میان افغانستان و پاکستان و چالش‌های جدی سیاست خارجی ایران همه بی‌مدخل در این پازل نیستند.

 

مشاور رییس‌جمهور در دولت هشتم در تشریح موقعیت ایران در شرایط جدید منطقه گفت: همواره خواسته‌های اردوگاه غرب، اروپا و آمریکا با واقعیت‌های ایران تفاوت داشته است. هیچ‌گاه غرب و ایران به صورت همکار استراتژیک به یکدیگر نگاه نکرده‌اند. همواره در نگاه‌شان صحبت از نوعی رقابت بوده است. اما امروز ما و غرب به دو انتخاب بیشتر نرسیده‌ایم. یکی تقابل که به صورت نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است و دیگری عادی‌سازی مناسبات.

 

وی گفت: تا زمانی که این مناسبات به سمت عادی‌سازی پیش نرود نمی‌توانیم ارزیابی دقیقی از نوع همکاری میان ایران و غرب و ایالات متحده و اروپا ارائه دهیم و در واقع این صورت مساله اصلی و اولیه‌ای است که وجود دارد. در مقطعی در مناسبات و ترمینولوژی خود سخن از عادی‌سازی و همکاری و تعامل داشتیم؛ اما امروز این‌ها پدیده‌های ثابت پایدار نیستند و در پارادایمی که تعریف می‌شود دو راه بیشتر باقی نمانده است؛ تقابل یا عادی‌سازی و سیاست‌های دولت در چنین تحول و بستری بی‌تاثیر نبوده است. در حالی که در دولت‌ها و سیاست‌های قبل مفاهیم دیگری در ترمینولوژی خود داشتیم.

 

محصول اعتمادسازی و تنش‌زدایی را در دو عنصر همکاری و رقابت تجربه کردیم

 

وی با تاکید بر این اعتقاد که استراتژی بازدارنده محصولی غیر از تقابل نخواهد داشت، در حالی که محصول استراتژی تنش‌زدایی و تعامل واژه‌های دیگری را هم در مناسبات و مراودات میان ایران و غرب پدید آورده بود، افزود: ما محصول و تجلی اعتمادسازی و تنش‌زدایی را در دو عنصر همکاری و رقابت تجربه کردیم و دیدیم. این‌ها واقعیتی است که ما را در جهان به این سمت خواسته یا ناخواسته کشانده است.

 

خرازی ادامه داد: برخی افرادی که در قدرت هستند، معتقدند که قدرت بازدارندگی ما بیشتر شده و این تقابل موجود ناشی و محصول افزایش توان بیشتر ایران در زمینه بازدارندگی است. برخی این دیدگاه را قبول ندارند و تاکید دارند ایران دارای پتانسیل، استعداد و قدرت ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک است که این پدیده بالذات در نهاد ایرانی وجود دارد که از درون آن موقعیت بی‌نظیری را به وجود می‌آورد.

 

باید کمی با نگاه دقیق به تحولات جهانی نگاه کنیم

 

وی تاکید کرد: عقل ایرانی صرف نظر از این‌که موقعیت ایران در واقع افزایش پیدا کرده یا خیر حکم می‌کند جایگاه خود را در منازعه جدید جهانی تشخیص دهد. تصور کنیم از بستر تاریخ فعلی‌مان خارج شده‌ایم و از زاویه 100 سال آینده به امروز می‌نگریم و آن‌چه در این صد سال صورت گرفته را ارزیابی می‌کنیم. پاسخ ما به تاریخ و پرسش‌هایی که در برابر ما قرار گرفته چیست؟ این‌جاست که باید کمی با نگاه مشاطه و دقیق به تحولات جهانی نگاه کنیم.

 

رقبای عربی ـ یهودی ایران بازی خطرناکی را آغاز کرده‌اند

 

این دیپلمات پیشین ایران با اشاره به این‌که «پس از فروپاشی شاه و زوال نظام سلطنت در ایران، مناسبات و مراودات ایران و غرب دچار تحول و تصور دیگری شده است و به همین دلیل است که ما هیچ‌گاه حتی در اوج همکاری‌های‌مان واژه‌ همکار استراتژیک میان خود و غرب را مشاهده نکردیم» ابراز عقیده کرد: از بازی میان ایران و غرب در یک دوره، همکاری و توسعه مناسبات ایران و اروپا در دوره‌ای دیگر تا برخی‌ محدودیت‌ها در مناسبات با غرب، همه یک پیام را با خود دارد که نشان‌دهنده یک برداشت انتزاعی است. این برداشت انتزاعی را هم منافع غرب به آن‌ها تحمیل کرده است. امروز نیز رقبای عربی ـ یهودی ایران بازی خطرناکی را آغاز کرده‌اند و در این بین باید بی‌تدبیری در موضع‌گیری‌ها و گفتمان‌ها را نیز در نظر گرفت.

 

سفیر پیشین کشورمان در پاریس یادآور شد: پیش از این‌که دولت اسلام‌گرایان در ترکیه روی کار آیند، ما با دو رقیب و یک رژیم موذی در منطقه روبه‌رو بودیم. اعراب رقیب ما بودند و آن رژیم موذی که نگاه ضدایرانی دارد و همواره به دنبال توطئه است، رژیم صهیونیستی است. در این بین‌ عوامل و عناصر ستون پنجم و منافقین را هم باید در نظر گرفت که به ارایه‌ تصویر نادرست از ایران کمک می‌کنند. در عین حال در فرآیند تحولاتی که در ترکیه ایجاد شده، رقیب دیگری به نام ترکیه جوان، دارای نیروهای عاقل و ملی که "کارآمدی" عنصر اصلی موفقیت‌شان در جامعه مدنی و دولت‌شان است، به رقابت با ایران پرداخته است. در این فرآیند فقط فرآیند نئوعثمانیسم تعریف نمی‌شود بلکه شاید بخشی از رویکرد قابل توجه، نگاهی مذهبی نیز باشد.

 

وی توضیح داد: به صورت نرم‌افزاری، علویان و شیعیان امروز خطی را تا مدیترانه تشکیل دادند و در سوی دیگر تا عمیق‌ترین لایه‌های عاطفی مردم یمن به دلیل زیدیه بودن آن‌ها حضور دارند. در شمال آفریقا نیز شیعیان و اهل سنت وفادار به اهل بیت حضور دارند. در آسیای مرکزی حنفی‌ها و در ترکیه و سوریه نیز علوی‌ها ایفای نقش می‌کنند. این‌ها چالش جدیدی میان شیعه و سنی ایجاد می‌کنند.

 

بشار اسد نتوانست فهم جدی از اصلاحات در رهبری خود به دست بگیرد

 

خرازی ادامه داد: متاسفانه بشار اسد به دلیل نداشتن برداشت معین از موضوعات جهانی نتوانست فهم جدی از اصلاحات در رهبری خود به دست بگیرد و زمانی این موضوع را درک کرد که با چالش‌های مدنی جدی در درون سیستم و جامعه خود و چالش‌های منطقه‌یی در مصاف با عربستان سعودی، اردن، اسراییل و ترکیه روبه‌رو شد.

 

وی با بیان این نظر ‌که «اگر ایران به عنوان قدرت عظیم آسیا راهی را که در گذشته پیموده شده بود ادامه می‌داد، امروز بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی در منطقه بودیم» تاکید کرد: در سال 1982 یکی از برجسته‌ترین استراتژیست‌های آمریکا در کنفرانسی در چتم‌هاوس اذعان کرد ایران یک ابرقدرت منطقه‌یی است.

 

اگر دقت نکنیم شاید به جای طلایی شدن اساسی‌ترین فرصت‌ها، موقعیت‌مان را متزلزل کنیم

 

خرازی افزود: منطقه آبستن تحول است. در این تحول هم حادثه خواهد بود و هم وقایع عجیبی رخ خواهد داد و هم اگر ما دقت نکنیم شاید به جای طلایی شدن اساسی‌ترین فرصت‌ها، موقعیت‌مان را متزلزل کنیم و این موضوع به کاهش قدرت منطقه‌یی ایران منجر شود.

 

مسوولان با نگاه خیراندیشانه نسبت به ادامه موقعیت ایران هوشیار باشند

 

وی با انتقاد از برخی سیاست‌های دولت در سال‌های گذشته گفت: باید در نظر داشت که ما با رقبای جدید روبه‌رو نیستیم؛ بلکه با دشمنان جدید روبه‌رو هستیم. امروز متحدان اساسی یهود و اسراییل از جمله امارات متحده عربی، قطر و عربستان سعودی علیه ایران به صراحت موضع گرفته‌اند. آن‌ها متحد تاکتیکی در قبال پدیده‌ عینی ایران هستند؛ بنابراین دست‌اندرکاران سیاست خارجی نیازمند درک واقعیت‌های موجود هستند و از آن مهم‌تر مسوولان امروز کشور باید با نگاه مشاطه و خیراندیشانه، نسبت به ثبات، پایداری و ادامه موقعیت ایران هوشیار باشند.

 

انتخابات، مهم‌ترین عنصر مقابله با تهدیدات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری جهان نسبت به ایران است

 

این دیپلمات پیشین ایران اضافه کرد: در این موقعیت فقط مسوولان ایران نیازمند هوشیاری نیستند، بلکه نقش نخبگان سیاسی، احزاب، گروه‌ها، تجمعات، روشنفکران و بخش‌هایی از جامعه که در مسائل روز خود دچار نوستالژی هستند نسبت به گذشته بسیار بیش‌تر است و در واقع مهم‌ترین عنصر مقابله با تهدیدات نرم‌افزاری امروز جهان و تهدیدات سخت‌افزاری جهان نسبت به ایران پدیده انتخابات است.

 

خرازی توضیح داد: انتخابات می‌تواند تبدیل به تحکیم پایه‌های نظام سیاسی ایران شود و از سوی دیگر انتخابات می‌تواند به مهم‌ترین عارضه و مشکل تبدیل شود. انتخابات در ایران هم فرصت است و هم تهدید. عقل ایرانی حکم می‌کند امروز هوشیارتر باشد ودر فرآیند واقعیت جامعه مدنی خود و در پیوند با منافع ملی خود بار دیگر فعالانه حضور داشته باشد.

 

وی با اشاره به تلاش‌های غرب علیه ایران ابراز عقیده کرد: در آینده ما قطعنامه‌های بیشتری نیز خواهیم داشت. حدود 13 سال است که از عملکرد آمریکا و برخی از کشورها اروپایی درمی‌یابیم که علاقه داشتند ایران را در شورای امنیت و سازمان ملل زمین‌گیر کنند؛ مسائلی مانند حقوق بشر، تروریسم و مساله هسته‌یی عناصری هستند که با طرح آن می‌خواهند ایران را زمین‌گیر کنند. باز شدن پرونده ایران در شورای امنیت بسیار راحت‌تر از بسته شدن آن است. شاید چندین دولت‌ باید تغییر کند تا برخی از سیاست‌های جهانی نسبت به ایران واقعی شود، تجربه تاریخ شورای امنیت چنین مساله‌ای را اثبات کرده است. نمی‌خواهم وقایع را تایید کنم بلکه مباحث و مطالب تاریخی را صرفا بیان می‌کنم؛ بنابراین باید در نظر داشته باشیم انتخابات شاید مهمترین صحنه تعیین‌کننده وضعیت تداوم و ثبات ایران باشد.

 

تحمیل قطعنامه به ایران برای محدود کردن قدرت بازدارندگی‌اش بود

 

سفیر پیشین ایران در سازمان ملل متحد در ادامه گفت‌وگوی خود با ایسنا تصریح کرد: قطعنامه صرف نظر از کارآمدی یا ناکارآمدی آن اصولا واژه‌ای منفی در عرف بین‌الملل است. حتی در برخی از کشورها پس از تصویب یک قطعنامه بین‌المللی دولت‌های‌شان ساقط می‌شوند. مساله ما پدیده قطعنامه است نه اصل وجود آن. کشوری مانند ایران نباید اساسا قطعنامه از سازمان ملل می‌گرفت. آن‌ها به ایران قطعنامه تحمیل کردند تا قدرت بازدارندگی ایران را محدود کنند، تا بر ایران مسلط شوند.

 

حیله‌گری عربستان و رژیم صهیونیستی مهم‌ترین عامل برهم زننده مناسبات ایران و آمریکاست

 

وی گفت: مهم‌ترین دغدغه صهیونیست‌ها و اعراب و منافقین، تنظیم مناسبات و روابط ایران با آمریکا و اروپاست؛ و مهم‌ترین عامل بر هم زننده مناسبات ایران و آمریکا تلاش و حیله‌گری عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و موذی‌گری منافقین است. واقعیت این است که مناسبات ایران و ایالات متحده آمریکا در موارد زیادی با یکدیگر هم‌خوانی داشت. ما در موارد زیادی با یکدیگر همکاری داشتیم. ما تهدیدات مشترک داشتیم و عامل بر هم زننده این موضوع اعراب و صهیونیست‌ها بودند.

 

خرازی اضافه کرد: در مقطعی این امکان وجود داشت که ساعت‌ها با یکدیگر (ایران و آمریکا)بحث کنیم و منافع ملی و تهدیدات را با یکدیگر در یک چارچوب ترسیم کنیم. این امکان هنوز هم به قوت خود باقی است و اگر مناسبات ایران و آمریکا تنظیم شود ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک منطقه دچار تحول می‌شود. ببینید یک تحول(تحولات منطقه) چگونه نظام‌های منطقه را فرو پاشاند. خاستگاه اجتماعی و سیاسی منطقه با خاستگاه قدرت‌ها کاملا در تعارض و تنازع است و اگر مناسبات ایران و آمریکا و ایران و غرب تبدیل به تضمین‌های عینی دو طرف می‌شد هم غرب بیش‌تر بهره می‌برد و هم دنیای اسلام دوره خودآگاهی بهتری پیدا می‌کرد و هم این‌که توان رژیم‌های توتالیتر منطقه و عرب بسیار محدود می‌شد و یا سقوط می‌کردند و مردم نقش عینی پیدا می‌کردند.

 

این دیپلمات پیشین کشورمان تاکید کرد: ایران یک پتانسیل است و آمریکا در کشف و نقد این پتانسیل دچار ضعف است. آمریکا نیز یک پتانسیل است و ایرانی‌ها نیز در مواردی گرفتار تشخیص اشتباه هستند و نگاه آن‌ها نگاهی نوستالژیک است.

 

امروز سیاست خارجی ایران گرفتار روزمرگی شده است

 

خرازی درباره وظیفه دستگاه دیپلماسی ایران در شرایط حاضر، با بیان انتقاداتی از عملکرد دستگاه سیاست خارجی ایران در دوره‌ وزیر پیشین امور خارجه ابراز عقیده کرد: امروز سیاست خارجی ایران گرفتار روزمرگی شده است. مشکل بزرگ سیاست خارجی ایران نتیجه پنج سال مدیریتی است که در واقع به فنا دادن تمام ظرفیت‌های ایران بود. صالحی وارث ویرانکده‌ای است و آن‌چه امروز رخ می‌دهد را نمی‌توان به وی نسبت داد. مشکل نگاه اشتباه است؛ در شرایطی که ایران در آستانه‌ گرفتن قطعنامه بود، وزیر خارجه‌اش در کشورهای کوچک آفریقایی سیر و سفر می‌کرد. مشکل سیاست خارجی ایران آن روزی بود که آمریکای لاتین را به عنوان آلترناتیو اروپا قرار داد. آسیای جنوب شرقی که خود به دنبال جای پا در آمریکا و اروپاست را به عنوان متحدان استراتژیک قرار داد و آن‌ها نیز هیچ زمان نگفتند که ما با ایران متحد استراتژیک هستیم.

 

مشکل ما مشکل بحران تشخیص است

 

وی توضیح داد: در هیچ مقطع زمانی نمی‌توانیم یاد کنیم که چین و روسیه اعلام کرده باشند که ما متحد استراتژیک ایران هستیم ولی همواره ایران از رابطه استراتژیک با چین و روسیه سخن می‌گفت. بنابراین مشکل ما مشکل بحران تشخیص است.

 

مشاور ارشد رییس جمهورپیشین ایران با بیان این که امروز کشور ما قدرت مانور و توانایی‌های بسیار بالایی دارد، تاکید کرد: حدود 70 درصد منابع انرژی جهان از کنار ایران عبور می‌کند. ایران دارای منابع عظیم انسانی و ملی و موقعیت‌های ویژه ارزی و مرزی است. اگر نخبگان برجسته و بازیگران صحنه‌ سیاست خارجی فعال در این عرصه حضور یابند می‌توان کارهای زیادی انجام داد.

 

در این بحر معلق تکیه بر قایق شکسته و یک کشتی اشتباه است

 

باید اعتمادسازی مجدد میان ایران و کشورهای مهم جهان به وجود آوریم

 

معاون وزیر خارجه پیشین ایران در ترسیم راه‌های برون‌رفت از هجمه غرب علیه ایران گفت: باید ابتدا تشخیص دهیم در چه شرایطی قرار داریم. باید تشخیص درستی از پدیده‌ شورای امنیت و سازمان ملل داشت و به آن عینی‌تر و واقعی‌تر نگریست؛ در آن صورت می‌توانیم تنش‌های ایران را کاهش دهیم. مهم‌تر این است که باید اعتمادسازی مجدد میان ایران و کشورهای مهم جهان به وجود آوریم. تکیه بر یک قدرت جهانی بازی خطرناکی است. در این بحر معلق تکیه بر قایق شکسته و یک کشتی اشتباه است. "خوش بِرانیم جهان در نظر راهرُوان، فکر اسبِ سیه و زین مُغَرَّق نکنیم. آسمان کشتی ارباب هنر می‌شکند، تکیه آن به که بر این بحرِ معلق نکنیم."

 

باید انسجام داخلی داشته باشیم

 

وی اضافه کرد: عالم سیاست، عالم بحر معلق است. فهم دقیق و منطقی از مسائل مهم جهان و انسجام داخلی در این راستا بسیار مهم است. مهم‌ترین تهدید امنیت ملی ایران از دست دادن انسجام و وحدت ملی است و وحدت ملی مهم‌ترین عنصر تکوین‌بخش استراتژی‌های ناگفته و نانوشته ایران محسوب می‌شود. باید انسجام داخلی داشته باشیم و از نیروهای زبده استفاده کنیم و در این انسجام داخلی همه آحاد مردم از قلمرو منافع ملی حمایت کنند و در این صورت می‌توانیم مطالبات خود را کشف و نقد کنیم.

 

اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت نکنند یک اشتباه تاریخی انجام داده‌اند

 

خرازی در مورد موضع اصلاح طلبان در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی نیز با تاکید بر این که اصلاح‌طلبان اگر در انتخابات حضور فعال نداشته باشند اشتباه کرده‌اند، توضیح داد: اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت نکنند یک اشتباه تاریخی انجام داده‌اند و با این کار خود را از صحنه سیاست داخلی حذف می‌کنند و در صحنه‌ سیاست خارجی نیز خدمتی به منافع ملی نکرده‌اند.

 

همه باید در یک چارچوب و تحت منویات مقام معظم رهبری جهت قوام پایه‌های ملی کشور گام بردارند

 

وی خاطرنشان کرد: وقتی تهدیدات ما مشترک است باید دقت‌مان بیش‌تر شود. باید در نظر داشت آلترناتیو اقطاب قدرت جهان بر نظام سیاسی ایران، اصلاح‌طلبان نیستند. حتی سکولارها نیز آلترناتیو در نظر گرفته نشده‌اند؛ بلکه آلترناتیو کسانی هستند که فاصله‌ فکری و مبنایی با آن‌ها داشته باشند. در این‌جاست که پرسش بزرگ از سران اصلاحات این است که چه می‌خواهند بکنند؟ تشخیص تهدیدها و فرصت‌ها و داشتن برنامه برای چنین موقعیتی حکم می‌کند که اختلافات را در گنجه بگذارند و درش را قفل کنند. همه در یک چارچوب، تحت منویات یک فرمانده که آن مقام معظم رهبری است در جهت قوام پایه‌های ملی کشور گام بردارند.

 

وی تاکید کرد: این امر به منزله تایید فضای موجود نیست. یک انسجام است، نه وحدت. ما وحدت میان چپ و راست یا اصلاح‌طلب و اصولگرا را نمی‌توانیم داشته باشیم؛ زیرا ما اساسا با بسیاری از افرادی که در حال حاضر در درون دولت مسوولیت دارند مشکلات مبنایی داریم. اما امنیت و هویت ملی و منافع ملی فراتر از این اختلافات تعریف می‌شود.

 

اگر اصلاح‌طلبی فکر کند می‌تواند برای به دست گرفتن قدرت وامدار خارجی شود؛ خیانت کرده است

 

خرازی گفت: وقتی تهدیدی علیه ایالات متحده آمریکا ایجاد می‌شود جمهوری‌خواه و دموکرات و سایر گروه‌ها کنار یکدیگر قرار می‌گیرند؛ زیرا تهدید آن‌ها مشترک است. اگر اصلاح‌طلبی فکر کند که می‌تواند برای به دست گرفتن قدرت مانور دهد و وامدار خارجی شود اشتباه نیست؛ بلکه خیانت است. در طول تاریخ ما چنین استدلال‌هایی داشته‌ایم. همه افرادی که در امور سیاست فعال هستند باید بدانند که ایران در مقطع تاریخی خود باید هم‌زمان در جهت کسب دموکراسی و حقوق مدنی و نفی استبداد و استعمار با یکدیگر گام بردارند.

 

سفیر پیشین ایران در فرانسه تصریح کرد: باید در نظر داشت در واقع تحولاتی که در برخی از کشورهای اسلامی صورت می‌گیرد بدین شکل است که برای نفی استبداد داخلی در بیت استعمار و خارجی پناه می‌برند. این زوال فرهنگ، تاریخ و منافع ملی‌شان را به همراه دارد و تردیدی در آن نیست که برای نفی استبداد نمی‌توان وامدار استعمار شد و برای نفی استعمار نمی‌توان گوش به فرمان استبداد بود.ًً

 

حتی اگر انرژی هسته‌یی هم نداشتیم نداشتیم غرب به موتور ماشینی که می‌سازیم انتقاد می‌کرد

 

وی با تاکید بر این که همواره باید در نظر داشت مشکل غرب موضوع دستیابی ایران به انرژی هسته‌یی نیست، افزود: به طور کلی غرب نمی‌خواهد کشورهای جهان سوم و از جمله ایران به تکنولوژی دستیابی داشته باشند. حتی اگر ما این مهارت را نیز نداشتیم به موتور ماشینی که می‌سازیم نیز انتقاد می‌کردند. مشکل آن‌ها تکنولوژی در جهان سوم است. آن‌ها می‌خواهند جهان سوم را وابسته به خود نگه دارند.

 

با تعیین خط مرزها می‌توان پرونده ایران را از شورای امنیت خارج کرد

 

خرازی با اشاره به این که برای ایران همواره ظرفیت و فرصت برای ایجاد فضای جدید وجود دارد و صرفا بستگی به این دارد که چگونه مانور داده شود، گفت: در قلمرو جغرافیایی سیاسی ایران می‌توان این مانورها را انجام داد. با تعیین خط مرزها می‌توان پرونده ایران را از شورای امنیت خارج کرد.

 

خرازی معتقد است: باید فرار به جلو کرد و ابتکار عمل را به دست گرفت، طرح جدید ارائه داد و بر روی آن کار کرد. ابن خلدون می‌گوید نگون‌بخت ملتی است که بخواهد با تاریخ خود زندگی کند. ما نباید با تاریخ خودمان زندگی کنیم بلکه تاریخ درس عبرت‌هاست و باید از آن عبرت بگیریم. تاریخ مبنای زندگی ما نیست بلکه پلی برای عبور است.

 

وی افزود: اگر فکر کنیم با نشستن و پرداختن به اشتباهات دوره دولت نهم و دهم و مهرورز، اصلاحات و ... می‌توان مسائل را حل کرد مانند داستان فتح‌ قسطنتطیه و فروپاشی بیزانس توسط سلطان محمد است. زمانی که قوای سلطان محمد پشت دروازه قسطنتنیه رسید آرایش شهر را بسیار عجیب یافت. هیچ فردی را نیافت. دچار هراس شدند که چه اتفاقی افتاده است. سرانجام جاسوس‌های سلطان محمد خبر آوردند که بزرگان بیزانس و فرماندهان همه در کلیسا با یکدیگر بحث می‌کنند و آن هم در مورد این که تیری که بر پیکر عیسی مسیح وارد شد به جسم لاهوتی او وارد شد یا به جسم ناسوتی‌اش! ببینید آن‌ها در قعر چه اشتباهی بودند. سلطان محمد حمله کرد و قسطنتنیه را فتح کرد.

 

باید به بلوغ سیاسی و هویت ملی فکر کرد

 

خرازی گفت: امروز ما نباید مانند مردم قسطنتنیه باشیم. ما باید به دنبال راه‌حل باشیم و به منافع ملی خود فکر کنیم. باید به بلوغ سیاسی و هویت ملی فکر کرد.

 


نظر شما :