موضع گیری های مبهم مسکو در پرونده سوریه

روسیه در ژنو عقب نشست؟

۱۶ تیر ۱۳۹۱ | ۱۵:۲۹ کد : ۱۹۰۳۵۶۴ گفتگو
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی از تغییر موضع نسبی روسیه و تمایل غرب به تعمیق بحران در دمشق سخن گفت
روسیه در ژنو عقب نشست؟

دیپلماسی ایرانی: بشار اسد رئیس جمهوری جنجالی سوریه در دمشق در راس قدرت نشسته است اما آنسوی مرزهای این کشور در ژنو اعضای دایم شورای امنیت به همراه نمایندگانی از قطر ، کویت و عراق دور هم جمع شدند تا نسخه ای برای آنچه که بحران سیاسی در سوریه گفته می شود، تجویز کنند. نقش روسیه و چین در به ثمر نشستن تقلاهای غرب برای بیرون راندن اسد از قدرت در ژنو بیش از هرزمان دیگری نمایان شد. روسیه که تاکنون بارها و بارها مخالفت خود را با حمله نظامی به سوریه چه در عمل و چه با رای وتوی خود به تصویر کشیده است در ژنو موضعی کم و بیش متغیر داشت. در بیانیه نهایی گفته شد که حاضران موافق روند انتقال قدرت در سوریه هستند اما جزئیات این روند همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. آیا بشار اسد بر اساس مفاد این نسخه می ماند یا قدرت را واگذار خواهد کرد؟ دیپلماسی ایرانی با مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل خاورمیانه، درباره نتایج و اختلاف‌های شرق و غرب در نشست ژنو گفتگویی داشت که متن آن را در زیر می خوانید:

در بیانیه پایانی نشست ژنو به نظر می‌رسد که همچنان میان روسیه و غرب  اختلافاتی وجود دارد. این اختلاف‌ها در چه مواردی خلاصه می‌شود؟

آنچه که در ژنو رخ داد همگرایی مشروط روس‌ها با غرب در ارتباط با سوریه بود که در عمل نشان دهنده ضعف روس‌ها در برخورد نهایی با غرب در معادلات مربوط به خاورمیانه است. اگرچه روس‌ها بیان می‌کنند که حکومت انتقال ملی با حضور بشار اسد باید شکل بگیرد  یا به عبارت دیگر بیان می‌کنند که حکومت انتقال ملی و  قبول آن به معنای حذف بشار اسد نیست،اما در عمل تشکیل این حکومت قصد دارد قدرت را از چه مبدایی و به چه مقصدی انتقال دهد؟! زمانی که می‌پذیریم حکومت انتقال ملی تشکیل شود،در حقیقت آیا مبدا آن بشار اسد است یا ساختار سیاسی از یک وضعیت به وضعیت دیگر انتقال پیدا خواهد کرد. اگر بپذیریم که وجه دوم صحیح است آیا در ساختار سیاسی بعدی جایی برای بشار اسد وجود  دارد؟

تشکیل حکومت انتقال ملی از دو هویت مخالفین رژیم بشار اسد و نخبگان حاکم در این رژیم نمایانگر آن است که غرب به نیروگیری در میان اردوگاه بشاراسد اطمینان دارد و آن را آشکارا  تعریف عملیاتی می‌نماید. در اینجاست که روس‌ها پذیرفته‌اند دور میزی بنشینند که در آن در ارتباط با باانتقال قدرت از بشار اسد به دیگران سخن به میان می‌آید.

این انتقال قدرت بیش از آنکه متوجه تغییر ساختار حکومتی باشد، متوجه  تغییرشخص بشار اسد است. بنابراین این همگرایی روس‌ها بر اساس این استدلال نوعی عقب‌نشینی است.

دوم آنکه روس‌ها اعلام کرده بودند در هیچ کنفراسی درباره سوریه شرکت نخواهندکرد مگر آنکه ایران هم در آن کنفرانس باشد.همچنین بعدها اعلام کردند که انجام مذاکرات بدون ایران را نمی‌پذیرند، اما در ژنو بدون ایران دور میز مذاکره نشستند. اگرچه به ظاهر عربستان در جلسه حضور نداشت و به نوعی در لایه‌های زبرین برخورد در روسیه و ایران تلاش کردند که غیبت عربستان در اجلاس ژنو را به پای ایجاد تعادل در ارتباط با نبود ایران در این اجلاس هموزن نمایند، اما در عمل عربستان هم از نظر داخلی به دلیل درگیر شدن در وضعیت گذار انتقال قدرت قرار داشت و هم ملک عبدالله،پادشاه عربستان سعودی، در وضعیتی ابهام آلود قرار داشته است.

اضافه بر تمامی آنچه که ذکر شد قطر به عنوان نماینده شورای همکاری خلیج فارس و کویت در این کنفرانس شرکت داشتند. از این منظر می‌توان گفت که روسیه باز نشان داد که در این زمنیه عقب‌نشینی کرده است. هرچند که ممکن است این عقب‌نشینی را عقب‌نشینی تاکتیکی بنامیم، اما می‌تواند حامل پیامی معنادار در زمینه رفتارشناسی روسیه باشد.

اکنون باز روسیه می‌گوید که بشاراسد باید تا پایان دوره ریاست جمهور‌ی خود بر قدرت باقی بماند، این در حالیست که غرب و به ویژه امریکایی‌ها از زبان وزیر امورخارجه‌شان صراحتا هدف اصلی را برداشتن بشار اسد از سر قدرت می‌دانند. در اینجاست که باید گفت واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد که در تجریه گذشته، آنچه که امریکایی‌ها بیان کردند در تعریف عملیاتی در صحنه قابل پردازش موثق‌تر از بیان روس‌ها بوده است.

تا چه میزان این امکان وجود دارد که بشاراسد از قدرت کناره‌گیری کند،‌اما حکومت و ارتش سوریه از هم نپاشد؟

رفتن بشاراسد از قدرت در باقت موقعیت کنونی بیش از آنچه به نفع امریکا و روسیه باشد بیشتر به نفع سوریه است. اگر بشار اسد به آینده سوریه و مقاومت در این کشور بیندیشد باید در یک نقل و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت در بافت حکومتی کنونی وارد عمل شود. اما اینکه چه کسی می‌تواند جایگزین مناسبی باشد که انتقال قدرت به او از یک سو به ساختار قدرت و بالتبع به مقاومت تاثیر نداشته باشد. به عبارت دیگر باید جایگزین مناسبی برای بشاراسد باشد که بتواند هم ساختار سیاسی و نظامی را حفظ  وهم جایگاه سوریه در مقاومت را بازتعریف نماید.

طرح مدل یمن در سوریه تا چه  اندازه منطقی است؟

درباره اجرای مدل یمن در سوریه تا حدودی می‌توان گفت به نفع آینده سوریه خواهد بود، در صورتی که در برابر آن مدل لیبی قرار داشته باشد. وضعیت مطلوب برای سوری‌ها وضعیتی است که در آن بشاراسد ماندگار باشد،‌اصلاحات صورت پذیرد و ساختار قدرت اصلاح شده توسط بشار اسد  شخصیتی را از در دورن خود بپرورد که پس از او در دوره آینده ریاست جمهوری بتواند جایگزینی مناسب برای سوریه با تعریف اسدی آن باشد. این در حالیست که این سناریو هیچ بردی برای غرب به دنبال نخواهد داشت،‌بنابراین غرب امید دارد که بشار اسد به هیچ وجه کنار نرود، هرچه بشاراسد بیشتر مقاومت کند امکان دگرگون‌سازی ساختار سوریه اسدی بیشتر فراهم خواهد شد؛اگرچه هزینه‌های غرب را در این زمنیه بالا خواهد برد اما خاورمیانه جایی است که امریکا حاضر است برای آن هزینه‌های هنگفتی را حتی در وضعیت اقتصادی کنونی جهان تقبل کند.

تهیه‌کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/14


نظر شما :