انتشار مدارکی بی‌سابقه درباره کشتار فلسطینیان در سال 1982

۲۸ شهریور ۱۳۹۱ | ۱۵:۵۳ کد : ۱۹۰۶۹۶۴ سرخط اخبار

سیلون سیپل

اعتماد: این گفت وگو 30 سال پیش در بیت المقدس اتفاق افتاده است. موریس دریپر، سفیر رونالد ریگان در خاورمیانه به مخاطبان اسراییلی اش «موضع اصلی» امریکا را یادآوری می کند: «فکرش را نکرده بودیم که شما هم وارد بازی می شوید. باید بیرون می ماندید.» پاسخ آریل شارون، وزیر دفاع وقت اسراییل این بود: «چه فکرش را کرده بودید و چه نه، وقتی مساله بقا و امنیت مطرح است همه چیز در حوزه مسوولیت ما است و هرگز اجازه نمی دهیم کس دیگری برایمان تصمیم بگیرد.»

روز 17 سپتامبر سال 1982 است و جلسه مشترک امریکایی ها و اسراییلی ها ساعت 12:30 ظهر شروع شده است. نخست وزیر اسراییل، مناخیم بگین، غایب است. آریل شارون به همراه اسحاق شامیر، وزیر خارجه، و مقامات بلندپایه سرویس های امنیتی به دیدار سفیر دریپر می رود. مکالمات انجام شده شامل پنج سند است به تاریخ های 15، 16، 17، 18 و 20 سپتامبر سال 1982 که یک محقق امریکایی از دانشگاه کلمبیا به نام سث انزیسکا توانسته آنها را در آرشیوهای اسراییل پیدا کند. این محقق روز دوشنبه در روزنامه نیویورک تایمز گزارش مفصلی تحت عنوان «کشتارهایی که می شد جلویشان را گرفت» منتشر کرده است. این پنج سند که نیویورک تایمز روی سایت خود قرار داده به زبان های عبری و انگلیسی هستند و سیاست واشنگتن در قبال لبنان و به ویژه روابط اسراییل و امریکا در این دوره را به خوبی آشکار می کنند.

 

800 تا 2000 کشته و مفقود

روز 17 سپتامبر، موریس دریپر تحت فشارهای غیرمعمول به ویژه از سوی آریل شارون، تسلیم تصمیم آنها شد: «آقای دریپر می ترسید به شما مظنون شوند که در چیزی با ما شریک شده اید؟ انکارش کنید. ما هم همه چیز را منکر خواهیم شد.» چون در لحظه یی که این گفت وگو صورت می گرفت، کشتار بی سابقه یی در جریان بود که وارد تاریخ شد؛ کشتار غیرنظامیان فلسطینی اردوگاه های صبرا و شتیلا در بیروت. در مجموع بین 800 تا 2000 نفر کشته یا مفقود شدند. به زنان تجاوز شد. کودکان و افراد سالخورده قتل عام شدند. مردان به مقاصدی نامعلوم رهسپار شدند. روز شانزدهم، فالانژیست های مارونی و نیروهای شبه نظامی لبنانی که از ابتدای حمله به لبنان در روز 6 ژوئن، با ارتش اسراییل متحد بودند این کشتار را آغاز کردند.

آریل شارون تا کمی پیش از این اتفاق فکر می کرد پیروز شده است. بمباران شهرهای بزرگ بیروت، صور و صیدا در روز اول سپتامبر به عقب نشینی نیروهای مسلح سازمان آزادیبخش فلسطین تا پایتخت لبنان منجر شد. هدف اسراییل این بود که آنها را به طور کامل ریشه کن کند. امریکایی ها این عقب نشینی را نظاره کرده و به سازمان آزادیبخش فلسطین ضمانت دادند که از جان غیرنظامیان فلسطینی محافظت خواهند کرد. از طرف دیگر، اسراییل با اصلی ترین متحد خود یعنی فالانژیست مارونی بشیر جمیل که از آخر ماه آگوست رییس دولت لبنان شده بود، دیدار کرده بود. اما روز 14 سپتامبر او به قتل رسید. آن شب رییس ستاد ارتش اسراییل با رهبران مارونی در بیروت دیدار کرد. صبح روز پانزدهم ارتش اسراییل آتش بس را زیر پا گذاشت و شهر را اشغال کرد. روز شانزدهم شبه نظامیان مسیحی وارد اردوگاه های فلسطینی ها شدند. شب جنگنده های اسراییل برای کمک به آنها همه جا را روشن کردند.

روز هفدهم زمانی که فرستاده ویژه امریکا داشت این دیدار را انجام می داد کشتار در جریان بود. دو طرف درباره اینکه دقیقا در اردوگاه ها چه اتفاقی افتاده چه چیزی می دانستند؟ هیچ چیز هنوز مشخص نیست. اما اسراییلی ها می دانستند که فالانژیست ها وارد اردوگاه ها شده اند و حداقل از شب قبل منابع آنها خبر آورده بودند که کشتارهایی محتمل است. اما آنها حتی یک کلمه هم از این موضوع حرف نزدند.

تاریخ نگاران می گویند دیدار بسیار دردناکی شب قبل از آن صورت گرفته بود. موریس دریپر به همراه سم لوییس، سفیر امریکا در تل آویو با آریل شارون، رافائل ایتان، رییس ستاد مشترک ارتش اسراییل و ژنرال یهوشوآ ساگویی، رییس اطلاعات نظامی (که در این اسناد نامش ساگی نوشته شده) دیدار کرد. واشنگتن و لبنانی ها خواستند ارتش اسراییل از بیروت عقب نشینی کند. اما شارون گفت تروریست ها همچنان در آنجا هستند: «دو تا سه هزار نفرند و ما حتی اسامی شان را هم داریم.» اسراییلی ها پرسیدند حالا چه کسی مراقب اردوگاه ها خواهد بود؟ وقتی موریس دریپر گفت که «ارتش و نیروهای امنیتی لبنان» باید این کار را بکنند، ژنرال ساگویی اصرار کرد که «فالانژیست ها هم باید باشند.» دریپر مخالفت کرد و ژنرال اسراییلی گفت: «خب، چه کسی جلویشان را خواهد گرفت که این کار را نکنند؟»

بنابراین با این حرف، رییس اطلاعات ارتش اسراییل می داند که فالانژیست ها آنجا هستند. اما جلسه کلیدی روز بعد یعنی روز هفدهم طوری بود که گویی هیچ کس خبری از هیچ چیز ندارد. سفیر دریپر تاکید داشت که اسراییل باید حتی به شکل سمبلیک نشان دهد که پایتخت لبنان را ترک کرده است: «اسراییل نباید این حس را منتقل کند که یک پایتخت عربی را اشغال کرده است.»

شارون: «پس چه کسی مراقب دو هزار تروریست باشد؟ شما هم به مساله تروریست ها علاقه دارید. چه کسی آنها را دستگیر خواهد کرد؟ خب، به نظر ما در فاخانی، صبرا و شتیلا حدود هزار یا شاید پانصد نفر از تروریست ها هستند. کاملا مجهزند و مسلح هم هستند و شما در این شرایط می گویید باید عقب نشینی کنیم؟» دریپر اصرار می کند و اسراییلی ها می گویند که باید با هم مشورت کنند. وقتی برمی گردند عقب نشینی از بیروت را پذیرفته اند، اما بعد از سال نو خود که 48 ساعت دیگر است. دریپر عجله دارد و می گوید: «طرح باید تا 48 ساعت آینده اجرا شود. سیاست این است.»

شارون ترجیح می دهد ابهامی بر جای نگذارد: «خب. فاخانی، صبرا، شتیلا و برج البراجنه...» او اسم همه جاهایی را می برد که در این مدت باید به آنها حمله ضدتروریستی شود. دریپر: «مردم خواهند گفت که اسراییل در بیروت مانده تا به لبنانی ها امکان بدهد فلسطینی های داخل اردوگاه ها را بکشند.»

شارون: «پس خود ما آنها را می کشیم. هیچ کس زنده نخواهد ماند. شما این گروه های تروریستی بین المللی را نجات نخواهید داد.»

دریپر: «ما علاقه یی به نجات هیچ کدام از این افراد نداریم.» شارون: «اگر نمی خواهید لبنانی ها آنها را بکشند خب پس ما این کار را می کنیم.» سفیر دریپر موضع دولتش را اعلام می کند: «ما می خواهیم که شما بروید. بگذارید لبنانی ها این کار را کنند.» سه روز بعد عقب نشینی اسراییل شروع شد. جمعه هفدهم بدترین کشتار آغاز شد. در هیچ یک از این اردوگاه ها نه دو هزار، نه هزار و نه حتی پانصد تروریست هم وجود نداشت. نیروهای ارتش آزادیبخش فلسطین کاملا بیروت را ترک کرده بودند. پس از شب دوم کشتار، فالانژیست ها عقب نشینی کردند. سفیر دریپر که توسط فرستاده اش از موضوع باخبر شده بود به شارون نوشت: «وحشتناک است. نماینده یی در اردوگاه دارم که اجساد را می شمارد. باید خجالت بکشید.»

جورج شولتز، وزیر خارجه وقت امریکا در خاطرات خود می نویسد که «اسراییلی ها گفتند وارد بیروت می شوند تا از حمام خون جلوگیری کنند اما آنها نه تنها این امر را تسهیل کردند بلکه شاید در آن دخالت هم داشتند.» او ادامه می دهد: «نتیجه مرگبار اعتماد به این متحدمان باعث شد ما هم تا حدی مسوول این جنایت باشیم.»

منتشر کننده این اسناد می نویسد هدف سفیر امریکا این بوده که اسراییلی ها را به عقب نشینی از بیروت مجبور کند اما چطور توانسته حضور هزاران تروریست در اردوگاه های فلسطینی را باور کند و 48 ساعت به متحدش وقت دهد که در شهر بماند؟ خلاصه حرف او به اسراییلی ها این است «خب بروید تروریست ها را بکشید و بعد بروید.» این یعنی شکست دیپلماتیک امریکا.

منبع: لوموند


( ۱ )

نظر شما :