دوره کودتای نظامیان پاکستانی سر آمده است

ارتش بر دو راهی رفاقت یا سیاست

۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۱۴:۳۵ کد : ۱۹۱۵۱۷۳ آسیا و آفریقا گفتگو
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل پاکستان در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به بازگشت مشرف به پاکستان و بازداشت او معتقد است نظامیان این کشور قصد داشتند که مشرف را محور فعالیت سیاسی خود قرار دهند ولی با سوء محاسبه خود ارتش را در شرایط دشواری قرار داده اند.
ارتش  بر دو راهی رفاقت  یا سیاست

دیپلماسی ایرانی: یک ماه پیش پرویز مشرف، رهبر پیشین پاکستان پس از شش سال از تبعید خودخواسته به کشورش بازگشت تا در انتخابات پیش روی پاکستان شرکت کند اما نه تنها صلاحیتش برای نامزدی در انتخابات رد شد که تحت بازداشت قرار گرفت. او روز گذشته با حضور در دادگاه ضدتروریسم اسلام آباد به بازداشت غیرقانونی قضات در سال ۲۰۰۷ متهم شد .دادگاه قرار بازداشت او را به مدت چهارده روز دیگر تمدید کرده است. در مورد این تحولات با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل پاکستان گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

 بازداشت آقای مشرف از چه جهت حائز اهمیت است؟

این بازداشت از این جهت مهم است که پروزی مشرف تنها مشرف نیست؛ بلکه یک جریان فکری پشت سر او است که تفکر نظامیان پاکستان است. نظامیان پاکستان می خواستند از شخص مشرف به عنوان یک فردی که می توانست محور جریان ارتش در عرصه سیاسی کشور باشد استفاده کنند. اگر این اتفاقات نمی افتد ومشرف رد صلاحیت نمی شد و تحت بازداشت قرار نمی گرفت مشرف می توانست محوری قرار بگیرد برای جمع کردن احزابی که با ارتش پاکستان هماهنگ هستند. احزابی مثل منهاج القرآن طاهر القادری، جبهه متحد قوی الطاف حسین یا حزب مسلم لیگ قائد اعظم و ... ارتش امیدوار بود که در انتخابات پیش رو در مقابل حزب مسلم لیگ  که احتمال دستیابی به قدرت دارد، مشرف بتواند این گروه ها را جمع کند و جریانی ایجاد کند که در مقابل حزب مردم و حزب مسلم لیگ شاخه نواز بایستد و قدرت را به دست بگیرد. در طرف دیگر منازعه سیاسی در پاکستان این هدف دیده شد و قوه قضاییه و هشت قاضی دیوان عالی پاکستان که مشرف در سال 2007 از کار برکنار کرده بود وارد کار شدند و موجبات بازداشت او را فراهم کردند.

اشتباه تاکتیکی مشرف و ارتش این بود که او به همراه 150 ژنرال نظامی از کارآزمودگان ارتش به داددگاه رفت و به نوعی قشون کشی کرد تا قدرت نمایی کند. این کار منجر به این شد که قاضی بالافاصله دستور بازداشت او را صادر کند که ژنرال های ارتش دیواری امنیتی ایجاد کردند و مشرف از دادگاه فرار کرد ولی دادگاه کوتاه نیامد و مشرف در ابتدا در خانه اش بازداشت و سپس به مقر پلیس منتقل شد.

در حال حاضر وضعیت چگونه است؟

در حال حاضر نظامیان پاکستان در حال مذاکره با قوه قضاییه هستند تا مشرف در حصر خانگی تحت بازداشت بماند و نه در زندان. به نظر می رسد که  رقابت شدیدی بین بخش سیاسی که از حمایت قوه قضاییه برخوردار شده و بخش نظامی ایجاد شده است. اشتباه محاسبه ژنرال ها منجر شده که ارتش در موقعیت سختی قرار گرفته است که یا باید کودتا کند  ومشرف را نجات دهد که  در این صورت ممکن است جنگ داخلی صورت بگیرد. چرا که نه احزاب پاکستان دیگر زیر بار کودتا می روند و نه  آمریکا اجازه این کار را به ارتش می دهد. ارتش اکنون بر سر دوراهی هستند که از مشرف حمایت کند یا نه. و در حال حاضر به نظر می رسد مذاکرات جدی بین ژنرال های ارتش و قوه قضاییه در جریان است که محترمانه مشرف را به حبس خانگی ببرند و  نوعی مصالحه بین دادگاه و ارتش صورت گیرد.

 

اشتباه محاسبه ژنرال ها منجر شده که ارتش در موقعیت سختی قرار گرفته است که یا باید کودتا کند  ومشرف را نجات دهد که  در این صورت ممکن است جنگ داخلی صورت بگیرد. چرا که نه احزاب پاکستان دیگر زیر بار کودتا می روند و نه  آمریکا اجازه این کار را به ارتش می دهد

 

پیش از بازداشت مشرف صلاحیت او برای شرکت در انتخابات هم رد شده بود. دلیل رد صلاحیت و بازداشت او چیست؟

مشرف به خیانت به کشور متهم شده است که اتهام سنگینی است پاسخگویی به این اتهام دشوار است مشرف با اتهامات جدی روبرو است که منجر شده صلاحیتش برای شرکت در انتخابات رد شود و سپس بازداشت شود. البته این مسئله تاحدی قابل پیش بینی بود. یکی از این اتهامات کودتا علیه دولت نواز شریف و حزب او است که گفته می شود نقض قانون اساسی بوده است و نمی تواند مجددا بر اساس همان قانون اساسی نماینده مجلس شود یا پست دولتی بگیرد. علاوه براین اتهام دست داشتن در قتل بی نظیر بوتو به مشرف وارد می شود. چند اتهام دیگر هم مطرح است مثل دستور قتل عام در مسئله مسجد لعل که او گروههای اسلامی در این مسجد را قتل عام کرد. قتل عام دانشجویان دختر و پسر که منجر به راه افتادن جریان تحریک طالبان در مناطق قبایلی شد نیز از دیگر اتهامات است. صدور دستور قتل نواب اکبر خان بوگتی، یکی از رهبران بلوچ از دیگر اتهامات مشرف است که این قتل نیز نتایجی شبیه مسجد لعل داشت و گروه ناسیونالیستی در بلوچستان به راه افتاد که علیه حاکمیت پاکستان می جنگند. مجموعه این اتهامات فعلا به مشرف وارد می شود که باید نسبت به آنها پاسخگو باشد وتا زمانی که مشرف به شکل رسمی از این اتهامات تبرئه نشده است نمی تواند وارد مجلس پاکستان شود. لذا او در چند منطقه که قانونا می توانست ثبت نام کند ثبت نام کرد ولی کلیه این مناطق صلاحیت او را رد کردند.

برخی معتقدند که بازگشت مشرف به پاکستان به عربستان و پروژه این کشور در عربستان مرتبط است می توان ارتباطی بین مشرف و عربستان پیدا کرد؟

عربستان سعودی بیشتر از نواز شریف حمایت می کند چون هم دیگاههای مذهبی او مورد تایید این کشور است و هم حزب او قدرتمند است و در ایالت پنجاب که بیش از نیمی از جمعیت پاکستان را در خود جای می دهد دارای پایگاه قوی است و نواز شریف هم بعد از برکناری از قدرت با میانجی گری عربستان مشرف او را از زندان آزاد شد و به عربستان رفت.

بنابراین اگر در مورد انتخابات و دیدگاه عربستان در مورد این انتخابات سخن می گوییم به نظر می رسد که نظر عربستان به مشرف نزدیک نیست و به مسلم لیگ نواز نزدیک است. درست است که ارتشبد مشرف مدتی رئیس جمهور بوده و از ژنرال های برحسته است و ارتش پاکستان در زمانی نیرو در گارد سلطنیتی عربستان سعودی داشته و بعید نیست که ارتباطاتی وجود داشته باشد ولی این که عربستان محاسبه کند که مشرف به قدرت برگردد فکر نمی کنم چنین تحلیلی درست باشد. چرا که عربستان به جای سرمایه گذاری بر حزب مسلم لیگ نواز و حزب مردم، بر حزب تازه تاسیس مشرف سرمایه گذاری نمی کند.

اساسا چرا مشرف به کشور بازگشت؟

مشخص است که مشرف در ارتباطات نزدیک با ژنرال های ارتش پاکستان نمی خواهد حزب مردم یا مسلم لیگ نواز پیروز شوند و به دنبال متحد کردن احزاب کوچک بوده است و تا حزب مسلم لیگ پاکستان را با بقیه احزاب کوچک متحد کند و جناح سومی در مقابل حزب مردم و مسلم لیگ نواز ایجاد کند و با آنها در انتخابات رقابت کند. در این صورت می توان گفت که مشرف در چارچوب آن ائتلاف سوم که مورد حمایت ارتش باشد مطرح بوده است. قبلا هم صحبت هایی در این مورد صورت گرفت بود و مشرف در لندن مذاکراتی را با الطاف حسین رهبر حزب جبهه متحد قومی داشته است و از حمایت این حزب برخوردار شده بود.

اشاره کردید به بحث نظامیان و حمایت آنها از مشرف. اخیرا در پاکستان نظرسنجی صورت گرفته بود که میزان اعتماد مردم به نهاد ها را نشان می داد که نظامیان در رده اول قرار گرفته بودند و بعد نهادهای دینی و دموکراتیک قرار داشته است. آیا همین نشان دهنده امکان بازگشت نظامیان به قدرت نیست؟ آیا ارتش در این شرایط دست به کودتا نمی زند؟

حدس نمی زنم که به این زودی نظامیان دست به کودتای نظامی بزنند. مگر این که اوضاع و احوال سیاسی از کنترل خارج شود و نتوانند امنیت را برقرار کنند. از دو زاویه ارتش نمی تواند دست به کودتا بزند اولا این کار با مخالفت شدید آمریکا مواجه می شود و در ثانی احزاب سیاسی در پاکستان با چنین کاری مخالفند و همانند گذشته با کودتا هماهنگ نمی شوند.باید توجه داشت که همین الان اختلافات و جنگ قدرت بین اسلام گرایان و گروههای رادیکال و نظامیان در منطقه وزیرستان شمالی برقرار است و آنها مدعی قدرت هستند. بنابراین بعید است که ارتش در این شرایط دست به کودتا بزند. ارتش ترجیج می دهد احزاب کوچک را تقویت کند و در مقابل احزاب قوی تر قرار دهد و آنها را به قدرت برساند و خودش پشت پرده قرار بگیرد. این درست است که ارتش پاکستان اعتبار ملی بالایی دارد چرا که نهاد دیگری وجود ندارد که مردم امیدوار باشند که مملکت را در شرایط بحران حفظ کند. ارتش تنها قدرت نهادی سازمان یافته است که امید مردم به آن بسته شده است. این نظرسنجی نشان می دهد که دموکراسی در رده سوم است و احزابی که به دنبال دموکراسی هستند در نظر مردم جایگاه زیادی ندارند و مردم تصور می کنند که برای حفظ و بقای کشور نهاد ارتش و نهادهای دینی هستند که می توانند در شرایط حساس عمل کنند. این نظر سنجی واقع بینانه است و اعتماد مردم پاکستان به ارتش و نهادهای مذهبی بالاست و دموکراسی خواهی در رده سوم قرار می گیرد.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 16

انتشار اولیه: شنبه 31 فروردین 1392/ باز انتشار: چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392

کلید واژه ها: مشرف پاکستان پیرمحمد ملازهی


نظر شما :