واکاوی دلایل سقوط زودهنگام دولت محمد مرسی

زیاده خواهی طناب دار رئیس جمهور شد

۱۷ تیر ۱۳۹۲ | ۱۶:۰۳ کد : ۱۹۱۸۱۳۶ گفتگو خاورمیانه دموکراسی در سایه ارتش
حجت الله جودکی، رایزن پیشین ایران در مصر و کارشناس مسائل مصر در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به تحولات روزهای اخیر مصر و سقوط دولت مرسی معتقد است فزون خواهی اخوان المسلمین، ناامنی و مشکلات اقتصادی مهم ترین دلایل سقوط دولت مرسی هستند.
زیاده خواهی طناب دار رئیس جمهور شد

دیپلماسی ایرانی: یک سال پس از تشکیل دولت مرسی، او با انبوهی نارضایتی در کشور روبرو شده است. او نتوانست مخالفین را به ترک خیابان ها و میدان التحریر راضی کند و ارتش ابتدا اولتیماتومی 48 ساعته صادر کرد و سپس  اعلام کرد که رئیس دادگاه قانون اساسی این کشور موقتا به جای محمد مرسی اداره امور را به دست می گیرد. دولت موقت انتخابات زودهنگام پارلمانی و ریاست جمهوری را برگزار می کند.بنا بر اعلام ارتش، قانون اساسی مصر معلق شد. محمد مرسی و رهبران اخوان المسلمین ممنوع الخروج شدند. با این حال اخوان المسلمین دخالت ارتش را "کودتای نظامی" توصیف کرده است. در مورد این تحولات و آینده مصر با حجت الله جودکی، رایزن پیشین ایران در مصر و کارشناس مسائل مصر گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

تجمع چند روزه مخالفان محمد مرسی در میدان التحریر باز هم همان سرنوشتی را برای رئیس جمهور منتخب رقم زد که در تاریخ به نام حسنی مبارک ثبت شده بود. مخالفین مرسی که در نهایت با اصرارهای خود آقای رئیس جمهور را خانه نشین کردند چه کسانی بودند؟

مخالفین مرسی تمام گروههای سیاسی اجتماعی مصر به غیر از اخوان المسلمین و سلفی های تندرو هستند. یعنی غیراز این دو گروه بقیه گروهها و جریانهای سیاسی تقریبا به نحوی در قالب معارضین خودنمایی می کنند. یعنی اسلام گرایان مستقل، لیبرالها، سکولار ها، ملی گرایان و عناصر رژیم سابق بدنه اصلی معارضین مرسی را تشکیل می دهند.

ریشه مخالفت ها با مرسی به چه زمانی بازمی گردد؟ مطالبه های مخالفان در چه موضوعاتی متمرکز است؟

خواست های آنها در واقع مطالبات متراکم شده است. داستان از آنجا شروع شد که در ابتدا وقتی که مبارک از کار برکنار شد گروههای سیاسی مصر خواستار نگارش قانون اساسی بودند. با این حال برخی از گروهای سیاسی گفتند ابتدا انتخابات ریاست جمهوری برگزار کنیم و بعد از آن قانون اساسی موجود را اصلاح و تعدیل کنیم در راس این گروهها اخوان و نظامیان بودند. جوانان انقلابی نتوانستند گروههای سیاسی را با خود همراه کنند و اخوانی ها حرف خود را به کرسی نشاندند و رئیس جمهور انتخاب شد و انتخابات مجلس نیز برگزار شد و اکثریت آن را اخوان و 20 درصد را حزب سلفی کسب کردند. البته در انتخابات ریاست جمهوری از آرای اخوان المسلمین کاسته شد و مرسی در برابر رقیب خود، احمد شفیق با آرای کم پیروز شد. یک دلیل این مسئله هم تحریم انتخابات و عدم شرکت بسیاری در انتخابات بود. علاوه بر این گروههایی هم صرفا برای این که شفیق انتخاب نشود به مرسی رای دادند. بعد هم وقتی اخوانی ها بر سر کار آمدند فزون خواهی کردند. آنها قدرتی که سالها منتظر آن بودند به دست گرفتند و تلاش کردند به هر نحوی آن را حفظ کنند و بقیه را حذف کنند. بنابراین به مرور مخالفت ها با اخوان شکل گرفت. آنها برای این که متحدی پیدا کنند با اسلام گرایان تندرو و سلفی ها وارد تعامل شدند. این تعامل ریشه عقیدتی برای اخوان المسلمین نداشت و صرفا یک تعامل سیاسی بود. به این دلیل که این گروههای سلفی مورد حمایت کشورهای مرتجع عرب بودند مرسی مجبور شد که به این کشورها نزدیک شود . او به عربستان سفر کرد تا حمایت عربستان را از دولت خود جلب کند. چرا که اگر کارگران مصری شاغل در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اخراج می شدند فشار زیادی به دولت مصر وارد می شد. بنابراین هم این کشورهای عربی از امتیازاتی برخوردار شدند و هم دولت مجبور شد به گروههای سلفی باج بدهد و همکاری دولت با آنها زیاد شد؛ هرچند به لحاظ فکری از آنها فاصله داشت.

این فزون خواهی اخوان المسلمین به آنجا رسید که کم کم برخی از دوستان خود را نیز تحمل نکردند. توجه داشته باشید وقتی عبدالمنعم ابوالفتوح، از بزرگان اخوان برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شد، او را از اخوان المسلمین اخراج کردند. با دیگران هم به همین نحو برخورد کردند. در کنار این وقتی نظامیان جوانان انقلابی «ثوره الشباب» را دستگیر می کردند و به زندان های طویل المدت می افکندند اخوان المسلمین که از تضعیف این جوانان انقلابی ناراضی نبود، اقدامی برای آزادی آنها نمی کرد.

در کنار این وضع اقتصادی و امنیتی در مصر فلاکت بار بود. در زمان مبارک مردم به این اندازه فقیر نبودند و ناامنی به این شدت نبود. مرسی وعده صد روزه برای حل این مشکلات داد ولی الان یک سال از شروع کار دولت مرسی گذشته است و او نه تنواسته است به این وعده ها جامه عمل بپوشاند. این مسائل جمع شد و به مرسی فشار آورد و همه گروهها را علیه دولت مرسی متحد کرد.

این ارتش بود که در نهایت با بیانیه خود کار آقای رئیس جمهور را تکرار کرد. چرا مرسی نتوانست در این مدت ارتش را با خود همراه کند؟

بدیهی بود که در این شرایط اختلافات بین ارتش و مرسی زیاد می شود. ارتش خواهان حفظ آرامش در مصر است و وقتی مرسی نمی تواند این کار را بکند ارتش وارد عمل می شود. مردمی که در صحنه هستند از بیانیه ارتش استقبال کرده اند و خواهان کنار گذاشتن دولت مرسی هستند. ارتش اعلام کرده است که نمی خواهد قدرت را در دست بگیرد و می خواهد از مطالبات و حقوق مردم حمایت کند. بنابراین تضاد مرسی و ارتش زیاد می شود.

با این شرایط مرسی چه آینده ای دارد؟

من فکر می کنم آقای مرسی به ناچار باید تسلیم خواسته مردم شود و اگر نشود اعتراضات به شکل حادتری شکل می گیرد. در چند روز اخیر تعدادی از مردم کشته شده اند و دفاتر حزب مرسی و اخوان المسلمین به آتش کشیده شده است و مرسی برای این که بتواند با جنبش تمرد مقابله کند متوسل به اخوان شده است. یعنی مرسی برای ابراز وجود اخوان را وارد صحنه کرده است. با این حال جنبش تمرد 22 میلیون امضا برای برکناری مرسی جمع کرده است در حالی که  اخوان المسلیمین فقط 11 ملیلیون برای ماندن مرسی جمع آوری کرده است. با این شرایط که دستگاه قضایی مصر هم جزو مخالفین مرسی قرار گرفته است به نظر می رسد که مرسی چندان توانی برای حفظ موقعیت خود ندارد.

آیا مخالفان در مورد آینده و رهبری آینده مصر توافق دارند و یا بلافاصله بعد از برکناری مرسی در مورد آینده اختلاف پیدا خواهند کرد؟

مخالفان هنوز رهبرانی اعلام نکرده اند ولی قطعا تحولات یکی دوسال گذشته آنها را به این نتیجه رسانده است که اگر می خواهند این جنبش به نتیجه برسد باید با هم تعامل مثبت داشته باشند. آنها فهمیدند که اخوان المسلمین به دلیل تشکیلات و سازماندهی خود توانست رهبری جنبش را به دست بگیرد. بنابراین اگر آنها نتوانند در مورد آینده و رهبری مصر به توافق برسند باز هم ممکن است از اخوان المسلمین ضربه بخورند.

تهیه کننده :تحریریه دیپلماسی ایرانی/16

انتشار اولیه: پنجشنبه 13 تیر 1392/ بازانتشار: دوشنبه 17 تیر 1392

کلید واژه ها: مرسی مصر اخوان المسلمین


نظر شما :