دولت لبنان از خط قرمز حزب الله عبور کرده است

۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ | ۰۰:۱۵ کد : ۱۹۲۷ گفتگو
گفت و گوى دیپلماسى ایرانی با محمد علی سبحانی سفیر سابق ایران در لبنان
دولت لبنان از خط قرمز حزب الله عبور کرده است
هدف حزب الله و جنبش امل از نا آرامی های فعلی چیست؟
وضعیت لبنان را نمی توان به صورت مجرد نسبت به تحولات گذشته این کشور بررسی کرد. شاید اشاره ای گذرا به از هم پاشیده شدن کابینه وحدت ملی در لبنان، یعنی کابینه ای که همه گروه ها از جمله حزب الله در آن حضور داشت، می تواند حقایق را بازگویی و واگویی کند.
 
زمانی که کابینه با اختلافی که نخست وزیر و بخشی از کابینه روی مقاومت پیدا کردند حزب الله و جنبش امل - گروه هشت مارس - وزرایشان را از کابینه خارج و اعلام کردند کابینه برایشان قابل تحمل نیست.
 
چون قوانین که قصد تصویبشان را دارند قوانینی هستند که به ضرر مقاومت است و اختلافات گسترده ای در سطح کشور بروز کرد که از آن زمان تا حال ادامه دارد. اما یک نکته توسط هر دو طرف - طرفداران و مخالفین دولت - رعایت شد.
 
نکته این بود که دوطرف از خط قرمز هم عبور نکردند. علت اینکه این درگیری های اخیر رخ داد این بود که دولت لبنان که از نظر مخالفین مشروعیت ندارد چون بخشی از دولت که مخالفین باشند از دولت بیرون رفتند.
 
این دولت با تصویب قوانین و اقداماتی در جهت تضعیف حزب الله و تضعیف نیروی مقاومت گام بر می داشت. یعنی چیزی که دولت با تصویب قوانین به دنبال برچیدنش بود شبکه ارتباطی حزب الله بود که در جنگ سی و سه روزه بیشترین کمک ها به این حزب کرد.
 
می دانید در جنگ هایی که حمله گسترده ای از بیرون صورت می گیرد، نمونه دیگرش در عراق، وقتی به صدام حسین حمله شد، مهم ترین عاملی که صدام حسین نتوانست زمان زیادی مقاومت کند این بود که آمریکایی ها شبکه ارتباطی ارتش عراق را از میان بردند و نیروها و امکانات ارتش از هم منفک شدند و قدرت ارتباط، فرماندهی و سازماندهی از آنها سلب شد و به مدت بسیار کمی با همه عظمت ارتش عراق شکست را پذیرفت.
 
یکی از نقاط قدرت ارتش لبنان در جنگ هایی که با اسرائیل کرد شبکه ارتباطش بود و اسرائیلی ها خیلی حساس هستند روی این شبکه ارتباطی.
 
برای حزب الله ورود دولت لبنان به این موضوع غیر قابل قبول بود. بنابراین با این ارزیابی که این خط قرمز آنهاست این اقدامات را انجام دادند.
 
البته من به عنوان یک ایرانی و یک دیپلمات نمی خواهم ارزیابی کنم این کار درست یا غلطی است اما برای اینکه درک کنیم چرا چنین اتفاقی افتاده است می توانیم بگوییم برای اولین بار در طول سه چهار سال درگیری ها در لبنان بین گروه های چهارده مارس و هشت مارس، دولت از خطوط قطعی قرمز مخالفین - گروه هشت مارس - و حزب الله عبور کرد و این طور که اتفاقات یکی دو روز گذشته نشان می دهد حزب الله نتوانست خویشتنداری کند.
 
آیا اتفاقی شبیه غزه در لبنان رخ خواهد داد؟    
بسیار بعید است. درهم تنیدگی جامعه لبنانی و به اصطلاح حضور طوایف در جای جای این کشور چنین اجازه ای را نمی دهد. اکثریت مسیحی ها در کنار حزب الله و نیروهای مخالف هستند و طبیعتا این در گیری ها نمی تواند فضای کاملا جدایی را به هیچ کدام از طرف ها بدهد.
 
اصولا لبنان چنین وضعیت و شرایطی ندارد. پانزده سال جنگ داخلی از سال 1975 تا 1990 چنین شرایط را به وجود نیاورد که به طور کامل قطعه ای از لبنان در اختیار یک گروه یا جماعت خاص قرار بگیرد.
 
تصور می کنم این حادثه به عنوان درگیری دائمی و جنگ داخلی طولانی مدت نباشد. یعنی هشداری بود که یکی از طرف های مهم لبنانی که حزب الله است نسبت به عبور از خطوط قرمزش به طرف های دیگر داد.
 
گمان می کنم اقدامی که صورت گرفت به نوعی بتواند همه طرف ها را هوشیار کند تا اختلافاتشان را داشته باشند اما از خطوط قرمزشان عبور نکنند تا درگیری ها به جای خطرناکی نرسد.
 
دو روز پیش خبرگزاری آلمان خبری مخابره کرد به این مضمون که ایران اعلام کرده در صورت تمکین جامعه جهانی به پیشنهادات هسته ای ش حاضر است در آرام کردن لبنان همکاری کند. نظر شما چیست؟
من اصولا این شیوه نگاه را چه از طرف بیگانگان و چه در داخل ایران به تحولات مربوط به ایران و غیر ایران نمی پسندم و معتقدم که مسائل ایران و لبنان مسائل داخلی این کشورهاست.
 
ممکن است روابط خوبی بین حزب الله و گروه های مختلف لبنانی با ایران وجود داشته باشد اما ایران می داند لبنان کشوری مستقل است و باید گروه های مختلف داخلی و ملی لبنان تصمیمات خود را اتخاذ کنند. تا آنجا که من اطلاع دارم در گذشته و حال ایران به دنبال استفاده از تحولات لبنان در رابطه با مسائل هسته ای یا هر موضوع دیگری نیست.
 
معتقدم اتهاماتی که امروز خبرگزاری ها علیه ایران مخابره کردند اشتباه محض است و دول ایران و لبنان باید تاکید کنند تحولات لبنان به این کشور مربوط می شود.
 
درگیریهای فعلی لبنان را مقدمه ای بر جنگ تمام عیار داخلی می دانید؟              
درگیری های لبنان را مقدمه ای برای جنگ نمی دانم و تاکید می کنم این مسائل می تواند مقدمه ای باشد برای توافق. لبنانی ها که نمی خواهند تا ابد با هم درگیر باشند و باید روزی زیر پرچم لبنان با هم زندگی کنند.
 
بنابراین این حوادث می تواند قضایا و اختلافات را پیچیده تر کند و هم می تواند فرصتی باشد برای حل مشکلات. آقای سید حسن نصر الله مطالبی گفت و درگیری ها آغاز شد، سپس آقای سعد حریری به عنوان رهبر گروه طرفدار دولت در مجلس ملی لبنان تقاضای گفت و گو را مطرح کرد.
 
این می تواند به درک بهتر طرفین از تحولات کمک کند و خطر تداوم اختلافات را به دو طرف گوشزد کند.
 
به نظرم این درگیری ها می تواند مقدمه ای باشد برای افزایش درگیری ها و جنگ داخلی که عملا در جریان است اما مطمئن باشید این درگیری ها در لبنان بالاخره روزی پایان می گیرد چون راه دیگری وجود ندارد و اقدامات حذفی به هیچ وجه تاثیر ندارد.
 
بنابراین پیچیدگی های این چنینی که به وجود می آید می تواند فرصتی برای تفاهم باشد. من شخصا در مقاله ای پیش بینی کردم این اختلافات تا انتخابات مجلس ادامه خواهد داشت و کماکان روی این نظر هستم ولی معتقدماین نوع درگیری که در دو سه روز گذشته صورت گرفت قابل تداوم نیست. همین طور که می دانید حزب الله مکان هایی که تصرف کرده به ارتش واگذار کرده گو اینکه قصد نشان دادن توانایی حفاظت از خود را دارم و به دولت هشدار دهد اقدامی برای خلع سلاح حزب الله نداشته باشد.
 
سال گذشته ایران، عربستان سعودی و فرانسه برای حل بحران لبنان تلاش مشترکی کردند. نتیجه تلاش ها چه بوده است. تلاش ها ادامه دارد یا متوقف شده؟
من معتقدم در هر زمان و شرایط نیروهایی که به دلایل مختلف حضور معنوی یا رابطه دوستی با بخش هایی از لبنان دارند، حضور آنها در صحنه می تواند برای حل مشکلات مفید باشد. این یک نظریه کلی است که بارها گفته ام.
 
در زمانی که مسئولیت دیپلماتیک داشتم بیشترین تلاش ما این بود که از تمام ظرفیت های منطقه ای، از جمله عربستان سعودی، سوریه، ایران، مصر و به طور مشخص فرانسه و ظرفیت های بین المللی بهره بگیریم و مانع ایجاد مشکلات و اختلافات بین لبنانی ها شویم.
 
اما طبیعتا این تلاش ها در دوره دولت اصلاحات که رابطه و جایگاه خوبی در سطح بین المللی و منطقه ای داشت بیشتر ظهور و بروز می کرد و به نتیجه می رسید.
 
اکنون که به دلایل مختلف سوء تفاهماتی با عربستان وجود دارد و دیپلماسی گرمی بین این دو کشور وجود ندارد، یا به دلایل مختلف روابط گرمی که بین آقای شیراک و خاتمی بود بین آقای احمدی نژاد و سارکوزی نیست، این مسائل علی رغم میل سه طرف و بقیه کشورها مثل مصر و سوریه، حرکت ها علی رغم پی گیری ها نتیجه مناسبی نداشته و دیپلماسی منطقه ای ایران، عربستان و فرانسه برای حل بحران لبنان نتیجه نداشته است.   
عکس ها از سهام الدین بورقانی

نظر شما :