چگونه نشانه های امید را به ثمر بنشانیم؟

تلفیق دیپلماسی سنتی و مدرن،نیاز دستگاه سیاست خارجی

۰۱ بهمن ۱۳۹۲ | ۱۵:۱۶ کد : ۱۹۲۷۵۹۹ خاورمیانه یادداشت
فعالیت اخیر وزیر خارجه و همکاران نزدیک وی ، نشانه هایی از امید در تحول دیپلماسی ایرانی را باز می کند. این نشانه های تغییر اگر تبدیل به راهکارهای جدیدی در دیپلماسی نگردد و تغییری در نگرشها و تامل در نقش نهادهای غیر دولتی در عرصه های سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی پدید نیاورد ، تغییرات درازمدتی نخواهد بود.
تلفیق دیپلماسی سنتی و مدرن،نیاز دستگاه سیاست خارجی

نویسنده: سعید عابدپور

دیپلماسی ایرانی: با توسعه روابط بین الملل بعد از جنگ جهانی دوم ، رشد و گسترش رسانه ها ، تکنولوژیهای نوین ارتباطی و درگیری اقشار مختلف جامعه در مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی ، دیپلماسی سنتی قادر به تامین منافع یک کشور  نیست  و حتی مانعی در تحصیل منافع ملی کشورها است.  دوران سفیر سالاری و عدم پاسخگویی دیپلماتها در بسیاری از کشورهای غربی بسر آمده و نهادهای دولتی و غیر دولتی ، رسانه ها ، روزنامه نگاران وکارشناسان سیاسی به بازوهای مهم سیاست خارجی کشورها تبدیل شده اند. با توجه به رشد روز به روز چنین دیپلماسی باید از دیپلماسی مدرن در مقابل دیپلماسی سنتی نام برد. وقتی که اسناد و مکاتبات مهم دولتی مقتدری چون امریکا در صفحات اینترنتی نمایان می شود ، دولتهای دیگر نیز می دانند حفظ اسرار و اطلاعات در شرایط موجود امری بسیار سخت است و آن چیزی که مهم است ، بازی پیچیده دیپلماسی از طریق نخبگان و کمک دهها نهاد دولتی و غیر دولتی است. دیپلماسی سنتی زمانی کارایی داشت که خبری از توسعه فناوریهای جدید نبود. قدرت و اطلاعات دست چند سیاستمدار بود و آنها با این اطلاعات بازی می کردند. در گذشته ماهها و سالها باید وقت صرف می شد تا دانشجویان ایرانی در سفارت امریکا ، اسناد و مدارک آن سفارت را بازسازی و در اختیار عموم قرار دهند. اکنون جولیان آسانژ موسس ویکی لیکس ، بیش از یک میلیون سند طبقه بندی شده وزارت خارجه ، ارتش و سازمانهای اطلاعاتی امریکا را در اختیار عموم قرار می دهد. اطلاعات ادوارد اسنودان ، کارمند سازمان سیا در باره رسوایی شنود در دو سال گذشته سر و صدای زیادی برپا می کند و مشخص می گردد دولت امریکا به شنود جهانی مکالمات تلفنی و حتی شنود مکالمات تلفنی و گفتگوهای متحدان خود می پردازد.

در دیپلماسی نوین ، منافع سیاست خارجی صرفا از طریق سفارت خانه ها دنبال نمی شود. دیپلماتها نقش رسمی خود را در اجرای ماموریت سیاسی بر عهده دارند ولی سیاست خارجی صرفا بر دوش این افراد نیست. دیپلماتها مجاری انتقال رسمی  اطلاعات ، دیدگاهها و تامین منافع سیاسی کشور متبوع خویش می باشند ، ولی آنها نمی توانند نقشهای وسیعی چون حضور در رسانه ها ، تعامل با اقشار مختلف اجتماعی و ارتباط با سیاستمداران  و نهادهای مختلف اجتماعی و فرهنگی داشته باشند. دیپلماتها در چارچوبهای محدودی قرار دارند و نیاز به گروههای میانجی برای ارتباط و تاثیر گذاری دارند. یک نمونه از  حضور انجمنهای غیر دولتی در سیاست ، گروه بحرانهای بین المللی است . این انجمن غیر دولتی در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به عنوان جریان موازی اطلاع رسانی ایجاد شد تا انحصار خبری و اطلاعاتی را از سازمان سیا بگیرد. گروه بحرانهای بین المللی از طرف کنگره امریکا تامین مالی می شود . این نهاد غیر دولتی در مناطق بحرانی حضور دارد و گزارشهای این گروه نقش مهمی در شکل گیری رفتار سیاسی امریکا ایفا می کند. دهها نهاد دولتی و غیر دولتی غربی؛ از حوزه حقوق بشر ، رسانه ، تجارت جهانی ، کمکهای انسان دوستانه ،  هیاتهای تبشیری دینی ، مسایل نظامی ، حوزه اطلاعات ، دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی در سیاست خارجی کشورهای غربی نقش ایفا می کنند.

باید بپرسیم نقش نهادهای دولتی و غیر دولتی در دیپلماسی نوین کشورمان چیست؟ در سالهای بعد از انقلاب دیپلماسی کشورمان بیشتر متوجه نقشهای فردی بوده و نتوانسته ایم ساختار جدید متناسب با نیازهای زمان ایجاد کنیم. نهادهای موازی غیر دولتی در سیاست خارجی ما ، نهادهای مزاحمی تلقی می شوند . دیپلماتهای ایرانی زمین بازی در سیاست خارجی را متعلق به خود دانسته و قایل به ایفای نقش گروههای دیگر سیاسی و اجتماعی نیستند. از اینرو است که با چنین تصویری از دیپلماسی ، کشور ما در برخی از نبردهای سیاسی با کشورهای غربی موفق نبوده و به عنوان نمونه دستگاه دیپلماسی کشورمان در سالهای گذشته نتوانست موجی از مخالفت و اعتراض به تحریمها را در کشورهای غربی ایجاد کند. مسلما دستگاه دیپلماسی ما در صدد مقابله با تحریمهای بین المللی بود ولی ساختار موجود سیاست خارجی و تلقی انحصاری از نقشها ، اجازه ورود بازیگران دیگر را برای تامین منافع کشورمان نمی دهد.

در برخی موارد سفارتخانه ها و رایزنیهای کشورمان ، حضوری نمادین دارند. ترس از واکشنهای متفاوت حوزه ماموریت ، سفرا و رایزنها را محافظه کار ساخته و  انفعال و بی تحرکی یکی از نشانه های بارز رفتاری بسیاری از دیپلماتهای ایرانی است. دانش کارشناسی سیاسی و اقتصادی در سفارتخانه ها در سطح پایینی قرار دارد و سفارتخانه ها معمولا پلی خوبی برای اطلاع رسانی از وضعیت سیاسی و اقتصادی کشورهای محل ماموریت نیستند. در دیپلماسی ایرانی ، تاکید بر فرد اول یعنی سفیر است . تا جایی که سفیر فعال و آگاه و خوش برخورد باشد ، کارهای سفارت خوب پیش می رود. ولی حتی در صورتی که سفیری مناسب و شایسته بر سرکار باشد ، او نیاز به تحلیلها ، رهنمودها و گزارشهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خارج از سفارت دارد. اگر سفارتخانه ها بخواهند بر نمایندگیهای خبرگزاری جمهوری اسلامی یا صدا و سیما تاکید کنند ، کاری از پیش نمی برند. دفاتر خبرگزاری در کشورهای خارج ، عمدتا دفاتر ترجمه اخبار می باشند و نمایندگیهای صدا و سیما نگاه تبلیغاتی و سیاسی نسبت به تولید خبر و گزارش برای مصرف افکار عمومی داخل دارند . در هر دو مورد ، سفارتخانه های ما نیاز به محافل علمی و روزنامه نگاری حرفه ای در خارج از کشور دارند تا گزارشها و تحلیلهای اساسی با نگاه علمی تهیه کنند. شاید وجود تشکیلاتی چون گروه بحرانهای بین المللی برای دستگاه دیپلماسی ما مفید باشد.

در عرصه فرهنگ و اقتصاد ، توفیق زیادی در امر دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی نداشته ایم. در سالهای اخیر ، توجهی به فعالیت انجمنهای غیر دولتی از قبیل مدارس ایرانی ، موسسات و بنیادهای تحقیقاتی شده است ولی این توجه در برخی نواحی چون انگلستان ، امریکا ، ترکیه ، بوسنی و هرزگوین ، آسیای میانه و غیره به صورت محدود بوده و جنبه عمومیت ندارد. ترسی پنهان از سپردن نقشها به انجمنهای غیردولتی وجود دارد. در دوره اخیر شاهد آن هستیم ، نقش افراد غیردولتی، هنرمندان، ورزشکاران و غیره  و یا حضور برجسته فیلمهای ایرانی در دیپلماسی فرهنگی بسیار قویتر و مهمتر از رایزنی فرهنگی کشورمان بوده و موفقیت دانش آموزان ایرانی در المپیادهای علمی و یا موفقیت دانشمندان ایرانی در خارج از کشور ، نیز تاثیر مهمی در تغییر نگاه جهانی به کشور ما دارد.

فعالیت اخیر وزیر خارجه و همکاران نزدیک وی ، نشانه هایی از امید در تحول دیپلماسی ایرانی را باز می کند. این نشانه های تغییر اگر تبدیل به رهیافتهای و راهکارهای جدیدی در دیپلماسی نگردد و تغییری در نگرشها و تامل در نقش نهادهای غیر دولتی در عرصه های سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی پدید نیاورد ، تغییرات درازمدتی نخواهد بود. تغییر درازمدت و موثر زمانی است که دولت جدید از فضای مساعد سیاسی استفاده و نهادهای غیردولتی متعددی را برای ایفای نقشهای سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی ایجاد یا حمایت کند . افزایش دانش کارشناسی ما از جهان یکی از نیازهای دیپلماسی کشورمان است. بدون مطالعات موردی نمی توان به قضاوت درباره رفتارها و نقشهای دیگران نشست.  توفیق در تلفیق مزایای دیپلماسی سنتی و مدرن با توجه به ضرورتها و نیازهای زمان بیش از هر زمانی برای موفقیت سیاست خارجی کشورمان لازم است ./


نظر شما :