حاشیه آبراه های بین المللی ، مسیر توسعه آینده

ایران، قالب های ذهنی گذشته را بشکند

۲۶ فروردین ۱۳۹۳ | ۱۴:۵۹ کد : ۱۹۳۰۹۳۷ خاورمیانه یادداشت
پیروز غفرانی،رئیس اسبق اداره اول آسیای غربی وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل استراتژیک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که تخصیص بودجه و تمرکز بر توسعه جنوب ایران می تواند به قرن ها بی توجهی به این مناطق خاتمه داده ، موجب ایجاد شغل ، رفع فقر، رفع تهدیدهای امنیتی ناشی از فقر و کم توجهی و ایجاد توازن بهتر در توسعه کشور شود
ایران، قالب های ذهنی گذشته را بشکند

دیپلماسی ایرانی : این حقیقت که در طول تاریخ، ایران قله تمدن منطقه ای که هم اکنون آسیای غربی نامیده می شود بوده و تحولات درونی ما همواره منشاء تحولات دیگر کشورهای این حوزه شده، واقعیتی غیر قابل انکار است . این واقعیت  که کشورمان از ناحیه همسایگان و اغلب مرزهای خود در معرض حملات این قوم یا آن قبیله بوده نیز واقعیتی آشکار است . اما همین دو نکته مهم یعنی نقش محوری ما به عنوان مرکز تمدنی منطقه از یکسو و حملات متعددی که به دلایل مختلف به این کشور شده از سویی دیگر، هریک به نوبه خود باعث گردیده که در طول تاریخ ، تصمیم گیران کلان کشورمان بعضا رویکردها و سیاست هایی را ادامه دهند که ظرفیت کشورمان را برای توسعه و تحول پارادایمیک محدود ساخته است .

در حقیقت نگرانی از بروز حملات و تهدید امنیتی کشور از ناحیه مرزها و حوزه های پیرامونی باعث شده که طی چند صد ساله اخیر همواره مناطق مرکزی کشور مثل تهران و قزوین و اصفهان و ...مرکز توجه، محل استقرار صنایع مهم و یا مبنای انتخاب به عنوان پایتخت  تلقی شده اند. برخی از کارشناسان  ژئوپولیتیک  کشورمان تا همین چند دهه قبل  حتی احداث هرگونه خط آهن یا مسیر جاده ای از مرزها به سوی شهرهای مرکزی را خطرناک و تهدیدزا توصیف می کردند . این طرز نگاه و رویکرد کلان به مرزها ، مبنای اشتباهات بزرگ و استراتژیک در تعریف توسعه و برنامه ریزی برای آینده بوده است . همین یک نکته بس که بسیاری از صنایع کشور در نقاطی تاسیس شده اند که نه به بازار مصرف نزدیکند ، نه به محل تولید مواد خام و نه به محل بنادرصادراتی !.

توسعه در پرتو پارادایم های در حال شکل گیری

هم اکنون با توسعه مبانی  آینده پژوهی و برنامه ریزی مبتنی بر نگاه به آینده ، نظام ها سعی دارند تا ضمن رصد و بررسی روندهای جهانی در عرصه های اجتماعی ، اقتصادی ، علمی و فناورانه ، سیاست هایی را اتخاذ نمایند که توسعه ایشان همسو و در راستای روندهای توسعه ای تعریف شود و جامعه خود را همپا با پیشرفت های جهانی به پیش ببرند. پارادایم های نوینی که در دنیا حاکم شده اند و یا در آینده نزدیک می شوند ، چهره جهان را تغییر خواهند داد و به همراه خود تغییرات بزرگی را به همراه خواهند آورد . از آن جمله است تشکیل جامعه شبکه ای ، اقتصاد شبکه ای و فضای شبکه ها.

اقتصاد شبکه ای خود نیز  تحولات بزرگی را در حوزه های مختلف به همراه آورده و خواهد آورد. ادبیات جدید در حوزه ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک به شکل گیری پارادایم جدیدی در اقتصاد شبکه ای اشاره دارد مبنی بر اینکه در دنیای آتی جهان شهرها عناصر اصلی تاثیر گذار براقتصادها و فرهنگ ها و در حقیقت شکل دهنده فرهنگ ها و اقتصادها خواهند بود . جهان شهرها در این پارادایم با برخورداری از زیرساخت های مناسب حمل ونقلی ، مدیریتی ، ارتباطی و اطلاع رسانی ،  محور و مرکز مناطق و کشورهای اطراف خود خواهند گردید . براساس این پارادایم در حال شکل گیری، در آینده مرزهای جغرافیایی فیزیکی کمرنگ شده و کشورها به تعداد جهان شهرهای آنها شناخته خواهند شد. در این حالت جهان شهرها در قالب نماد  کشور میزبان و به عنوان متروپول کشورهای اطراف خود عمل خواهند کرد .

بررسی روندهای آتی نشان می دهد که در آینده حوزه های تخصصی برای این جهان شهرها تعریف خواهد شد و جهان شهر ها بر اساس قابلیت ها و توانمندی های محیطی خود در سه محور مالی ، تولیدی و یا مدیریتی و یا ترکیبی از این سه  تقسیم بندی خواهند گردید . در این حالت  یک کشور اگر جهان شهر تعریف شده ای با مختصات مشخص آن نداشته باشد زیر مجموعه اولین جهان شهر کناری خود خواهد گردید . یعنی کلیه کشورهای اطراف یک جهان شهر در حقیقت به مثابه محیط  پیرامونی و منشاء قدرت اقتصادی ، مدیریتی و حمل و نقلی آن جهان شهر در فعالیت های اقتصادی و شبکه ای جهانی آن  خواهند بود .

وضعیت به گونه ای خواهد بود که برای بنگاه های اقتصادی کشورهای منطقه ، داشتن یک دفتر اصلی کاری در یک جهان شهر برای اینکه بتوانند در صحنه ای بین المللی فعالیت نمایند، یک ضرورت خواهد شد . در منطقه ما استانبول و دوبی شدیدا در تلاشند که خود را به عنوان جهان شهر منطقه و متروپول کشورهای منطقه مطرح نمایند . در این حالت چنانچه ایران جهان شهر تعریف شده ای نداشته باشد به زیر مجموعه اقتصادی از این دو متروپول تبدیل خواهد شد . نکته اینجاست که در این حالت کل توانمندی های ایران در قالبی یکسویه و به عنوان یکی از عناصر پیرامونی ( احتمالا با استعدادی فراتر از خود متروپول ها اما به عنوان زیر مجموعه ) از سوی این دو متروپول قابل بهره برداری خواهد بود.

از مهمترین عناصر جهان شهرها وجود امکانات ارتباطی و حمل و نقلی است که هر دو جهان شهر اطراف ما یعنی استانبول و دوبی حائز آن هستند یعنی هر دو در کنار آبهای آزاد قرار دارند و شبکه های مختلف حمل و نقلی  و زیرساخت های ارتباطی مناسبی را فراهم آورده اند . از دیگر امکانات این جهان شهرها توان مدیریتی بالای امکانات و داشتن قوانین مناسب مدیریتی محیط پیرامونی است .

مقامات دو جهان شهر در حال شکل گیری دبی و استانبول همچنین سعی کرده اند که جدا از زیرساخت های فیزیکی ، الزامات حقوقی و مالی و آیین نامه ای مناسب برای تسهیل  حضور شرکت ها و بنگاه های تولیدی ، خدماتی ، مالی و غیره را ایجاد نمایند . ناگفته پیداست که این امر در کنار تحریم ها و عقب افتادگی ما در ایجاد جهان شهر باعث گردیده بسیاری از شرکت های ایرانی طی دهه های اخیر به دنبال داشتن یک دفتر کار و فعالیت در این دو جهان شهر باشند . برخی از شرکت های ایرانی حتی با بهره گیری از امکانات و تسهیلات اعطایی این جهان شهرها کالای خود را در حاشیه آنها تولید و به ایران صادر می نمایند .

جالب اینجاست که قطر و بحرین نیز در صدد سرمایه گذاری برای تعریف پایتخت های خود به عنوان جهان شهر هستند که علیرغم برخی محدودیت های آنها ،  در این زمینه پیشرفت هایی نیز داشته اند.

آینده توسعه ایران

گرچه مفهوم اقتصاد شبکه ای و لزوم توسعه ایران از طریق آبراه های بین المللی در نیم قرن پیش هنوز مطرح نبوده، اما از همان زمان تلاش های غیر مستمر و با فراز و نشیب  برای ساماندهی جزایر کیش و قشم و چابهار به عنوان قطب های اقتصادی صورت گرفته است . منطقه آزاد کیش به عنوان مرکزی تجاری تفریحی و قشم به عنوان مرکزی صنعتی تعریف شده و اقداماتی نیز برای سرمایه گذاری در این مراکز بر مبنای جذب سرمایه خارجی صورت گرفته است .

اما برای توسعه آتی ایران باید قالب های ذهنی گذشته را شکست . برای جلوگیری از عقب ماندگی از روندهای اقتصادی فراروی منطقه و نیز ممانعت از اینکه ایران زیرمجموعه هاب های منطقه ای شود، توسعه آتی ایران را باید به صورتی کلی و فراگیر در کنار آبهای آزاد جستجو کرد. برای هدایت اقتصاد آینده ایران به سوی داشتن جایگاه مناسب در اقتصاد شبکه ای جهانی باید حضور کشور در کنار آبهای آزاد پررنگ شود و توسعه آتی ایران به سمت و سوی توسعه جنوب در کنار آبراه های بین المللی آنهم جنوب شرقی ایران معطوف گردد.

باید تلاش نمود تا دیر نشده با بهره گیری از توان داخلی و جلب سرمایه گذاری خارجی به تاسیس حداقل دو جهان شهر در کنار آبهای بین المللی جنوب کشور اهتمام ورزید . موقعیت این جهان شهرها باید به گونه ای باشد که مزیت رقابتی برای آنها ایجاد نماید که در شهرهای ذکر شده درون خلیج فارس نیست .

تخصیص بودجه و تمرکز بر توسعه جنوب ایران می تواند به قرن ها بی توجهی به این مناطق خاتمه داده ، موجب ایجاد شغل ، رفع فقر، رفع تهدیدهای امنیتی ناشی از فقر و کم توجهی و ایجاد توازن بهتر در توسعه کشور شود . این امر همچنین  مانع از نیاز کشور به ارتباط با اقتصاد جهانی از طریق جهان شهرهای اطراف خواهد شد و اقتصاد ما را از فعالیت در قالب زیرمجموعه هاب های منطقه ای رها خواهد کرد.

ایجاد حداقل دو جهان شهر در این سوی تنگه هرمز و در کنار آبهای دریای عمان، با توجه به کاهش چشمگیر فاصله حمل ونقلی و کشتیرانی و صرفه جویی در هزینه های طی مسیر آبی، کاهش هزینه بیمه آژانس های بیمه ای که تردد کشتی ها در داخل تنگه هرمز را در هر رویدادی بحرانی توصیف و بیمه ها را افزایش می دهند و نیز کاهش فاصله فیزیکی با کشورهای منطقه خاصه آسیای میانه ، این مزیت را خواهد داشت که این جهانشهرها بتوانند به عنوان محور ارتباطی جهان با افغانستان ، ترکمنستان ، تاجیکستان ، ازبکستان و آسیای میانه نیز تعریف شوند و باصطلاح هاب منطقه گردند. بدیهی است که نقطه یابی برای ایجاد این دو جهان شهر در جنوب شرقی کشور کاری تخصصی است اما تحقیقات قبلی سازمان های تحقیقاتی بین المللی چابهار را به عنوان یکی از نقاط دارای استعداد لازم از نظر کمترین مسافت با کشورهای یاد شده برای این کار توصیف کرده است .

انتشار اولیه: پنجشنبه 21 فروردین 1393/ باز انتشار: سه شنبه 26 فروردین 1393

کلید واژه ها: دریای خزر


نظر شما :