فرصتی برای بازنگری در دکترین دفاعی ایران
بستن تنگه هرمز با غرق کردن کشتیهای تجاری قدیمی

دیپلماسی ایرانی: جنگ ۱۲ روزه، با ۱۱۰۰ نفر تلفات انسانی و نابودی بخشی از زیرساختهای هستهای و نظامی و غیرنظامی، روزهای تلخی برای هر ایرانی وطن پرست و غیرتمند بوده است. ایران هرگز شروع کننده جنگی نبوده ولی متاسفانه همواره مورد تجاوز بیگانه قرار گرفته است. حمله مستقیم اسرائیل و سپس آمریکا به ایران، راه چارهای جز دفاع شرافتمندانه و همهجانبه برای ایران باقی نگذاشته است. در چنین شرایط حساس و سرنوشتسازی باید همه گزینههای روی میز را بررسی کرد. یکی از گزینهها، بستن تنگه هرمز است. در دو دهه گذشته بارها صحبت از توانایی ایران در بستن تنگه هرمز و ابزارهای موجود ایران در این باره شده است و برخی کارشناسان غربی، توانایی ایران را زیر سوال برده و بیان داشتهاند که ایران صرفا برای چند ساعت میتواند تنگه هرمز را به کمک مینریزی و قایقهای تندرو مسدود کند. این در حالیست که مهمترین و اساسیترین ابزار ایران برای بستن چند ماهه و حتی چند ساله تنگه هرمز، غرق کردن کشتیهای بزرگ اقیانوسپیمای فرسوده و قدیمی خود در مسیر کشتیرانی در تنگه هرمز است. هدف ما در این بحث، بررسی امکانپذیری عملی آن است.
اهمیت تنگه هرمز
ایران بارها تهدید کرده بود که در صورتی که مورد تجاوز آمریکا و هم پیمانان آن قرار گیرد، توانایی بستن تنگه هرمز را دارد. تنگه هرمز یکی از مهمترین نقاط گلوگاهی (choke point) جهان با عبور هر روز حدود ۱۶ تا ۱۹ میلیون بشکه نفت خام است که معادل ۴۰ درصد کل نفت حمل شده توسط کشتیهای نفتکش و نزدیک به ۲۵ درصد کل عرضه جهانی نفت است. حدود ۶۸ درصد ذخایر شناختهشده نفت و گاز طبیعی دنیا در خلیج فارس قرار دارد و امنیت تنگه هرمز نقش کلیدی در تأمین بیوقفه انرژی دنیا دارد. بیشتر این نفت به بازارهای آسیا، ایالات متحده و اروپای غربی میرود. در واقع بر اساس آمارهای موجود حداقل ۸۸ درصد نفت عربستان سعودی، ۹۰ درصد نفت ایران، ۹۸ درصد نفت عراق، ۹۹ درصد نفت امارات متحده عربی و ۱۰۰ درصد نفت کشورهای کویت و قطر از تنگه هرمز عبور میکند که در مجموع میتوان گفت ۹۰ درصد صادرات نفت تولید کنندگان خلیج فارس توسط تانکرهای نفتی از این مسیر عبور می کند. واقعیت آن است که مجموع معبرهای جایگزین انرژی مانند خط لوله شرق به غرب از عربستان به دریای سرخ و خطوط لوله عراق در خوشبینانهترین حالت و در صورت تعمیر و در مدار قرار گرفتن نمیتوانند بیش از ۷ میلیون بشکه از ۱۹ میلیون بشکه نفت عبوری از این تنگه را از خود عبور دهند. سالانه ۵۰ هزار فروند کشتی از تنگه استراتژیک هرمز عبور میکنند که از این تعداد ۱۷ هزار فروند شناورهای نفتکش است. عرض ورودی تنگه هرمز مطابق شکل برابر ۵۴ کیلومتر و کمترین عرض آن ۳۹ کیلومتر (۲۱ مایل دریایی) است که بهدلیل محدودیت عمق آب تنها منطقهای به عرض ۱۰ کیلومتر آن قابل عبور برای کشتیرانی است و تنها ۳ کیلومتر آن برای عبور کشتیهای غولپیکر (مسیر رفت و برگشت) مناسب است که البته از اطراف جزایر ایرانی باید عبور کنند که بر این جزایر هم نصب پایگاههای موشکی محتمل است. بیشترین عمق آب در عرض ۳ کیلومتری فوق (برای کشتیرانی) برابر ۱۰۰ متر است و هرچه به سمت داخل خلیج فارس میرود این عمق کاهش مییابد و تا ۶۰ متر در این کانال میرسد.
نمایش مسیر کشتیرانی در تنگه هرمز با عرض ۱۰ کیلومتر و ۳ کیلومتر
ضرورت و اهمیت توانایی بستن تنگه هرمز برای ایران
جنگ ۱۲ روزه، با ۱۱۰۰ نفر تلفات انسانی و نابودی بخشی از زیرساختهای هستهای و نظامی و غیرنظامی، روزهای تلخی برای هر ایرانی وطن پرست و غیرتمند بوده است. ایران هرگز شروع کننده جنگی نبوده ولی متاسفانه همواره مورد تجاوز بیگانه قرار گرفته است. حمله مستقیم اسرائیل و سپس آمریکا به ایران، راه چارهای جز دفاع شرافتمندانه و همهجانبه برای ایران باقی نگذاشته است. در چنین شرایط حساس و سرنوشتسازی باید همه گزینه¬های روی میز را بررسی کرد. یکی از گزینهها، بستن تنگه هرمز است. در دو دهه گذشته بارها صحبت از توانایی ایران در بستن تنگه هرمز و ابزارهای موجود ایران در این باره شده است و برخی کارشناسان غربی، توانایی ایران را زیر سؤال برده و بیان داشتهاند که ایران صرفا برای چند ساعت میتواند تنگه هرمز را به کمک مینریزی و قایقهای تندرو مسدود کند. این در حالیست که مهمترین و اساسیترین ابزار ایران برای بستن چند ماهه و حتی چند ساله تنگه هرمز، غرق کردن کشتیهای بزرگ اقیانوسپیمای فرسوده و قدیمی خود در مسیر کشتیرانی در تنگه هرمز است.
بستن تنگه هرمز با غرق کردن کشتیهای تجاری قدیمی
همواره یک سوال اصلی این بوده است که "آیا ایران توانایی بستن تنگه هرمز برای مدت طولانی را دارد؟ روشهای آن چیست؟" در پاسخ به این سوال نظریههای بسیاری ارائه شده است از قبیل:
۱) مسدود کردن تردد بوسیله ناوهای ایرانی یا قایقهای تندرو مسلح که بهدلیل حضور قدرتهای فرامنطقه ای چندان امکانپذیر نیست.
۲) مین ریزی در مسیر تردد کشتی ها که این مورد نیز بهدلیل حضور کشتی های مین روب و امکانات پیشرفته مینیابی و مینروبی نمی تواند برای مدت طولانی باعث بسته شدن تنگه هرمز شود.
۳) هدف قرار دادن کشتی های عبوری از طریق پایگاه های موشکی ثابت و متحرک در ضلع شمالی تنگه هرمز با موشک های برد کوتاه و متوسط. این مورد می تواند یک چالش مهم باشد چراکه تمام ضلع شمالی خلیج فارس و دریای عمان و تنگه هرمز در اختیار ایران است. با توجه به عرض کم تنگه هرمز، ایران می تواند با موشک های برد کوتاه با بردی در حدود ۵۰ کیلومتر تردد دریایی را بهطور اساسی مختل یا متوقف کند. از آنجاکه این اختلال می تواند کل تجارت دریایی و انتقال نفت در دنیا را مختل کند، احتمالا به دخالت نیروهای فرامنطقه ای منجر خواهد شد و تنها در صورت بروز درگیری تمام عیار و همهجانبه و انهدام تمام پایگاه های ثابت و متحرک موشکی ایران، می توان به ایمن بودن تنگه هرمز رسید. البته با توجه به اینکه ایران دارای موشک های با بردهای مختلف است و از مزیت سرزمین مادری خود بهرهمند است می توان گفت در این زمینه دارای برتری است و قدرت های بزرگ نمی توانند به راحتی بر این چالش در مدت زمان کوتاهی غلبه کنند.
۴) غرق کردن چهار یا پنج فروند کشتی اقیانوس پیما در تنگه هرمز که به نظر می رسد این روش، ساده ترین، موثرترین و امکان پذیرترین روش در مسدود کردن تنگه هرمز برای مدت طولانی باشد. طول یک کشتی ULCC در حدود ۴۰۰ متر و عرض ۶۰ متر است (شکل زیر). اگر ایران پنج فروند از کشتی های ULCC از رده خارج خود را بهصورت طولی و با فواصل ۲۰۰ متری از هم در داخل تنگه هرمز غرق کند عملا تنگه هرمز مسدود شده است و امکان عبور کشتی های ULCC و VLCC وجود نخواهد داشت. شکل زیر نشان می دهد که اگر حداکثر عمق در تنگه هرمز را ۱۰۰ متر در نظر بگیریم، با غرق شدن یک فروند ULCC عملا امکان تردد کشتی های نفتکش بزرگ از روی آن وجود ندارد. ضمن اینکه عمق آب در اکثر طول مسیر تردد کشتی ها در خلیج فارس کمتر از ۱۰۰ متر است. عرض یک کشتی ULCC حدود ۶۰ متر و عرض ایمن آن برای عبور ۲۰۰ متر است چراکه مواد خطرناک و قابل اشتعالی را حمل می کنند. علاوه بر غرق کردن عمدی کشتی های نفتکش قدیمی از طرف ایران، بروز یک جنگ در این تنگه باعث غرق شدن تعداد بسیار بیشتری از کشتی های نظامی و تجاری در اطراف تنگه هرمز و خلیج فارس خواهد شد. طبیعتا عبور از تنگه ای که چندین فروند کشتی در آن غرق شده اند ریسک بالایی دارد و شرکت های کشتیرانی و شرکت های بیمه چنین ریسکی را نمی پذیرند. بیرون کشیدن لاشه یک کشتی اقیانوس پیما از عمق ۱۰۰ متری در خوشبینانه ترین حالت، حداقل به ۱۰ ماه زمان نیاز دارد چراکه نیاز به تکه کردن کشتی های مغروق در زیر آب و بالا کشیدن آنها بوسیله Crane Barges خاص است. مشابه آن در بیرون کشیدن لاشه زیردریایی کورسک از عمق ۱۰۸ متری مشاهده شد که پنج ماه بعد از شروع قرارداد نجات و ۱۴ ماه پس از حادثه طول کشید که البته ابعاد و تناژ این زیردریایی بسیار کوچکتر از یک نفتکش ULCC بود.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که مهمترین، مطمئن ترین و ساده ترین ابزار ایران برای بستن تنگه هرمز، غرق کردن کشتی های اقیانوس پیمای فرسوده و قدیمی خود در داخل تنگه هرمز و در داخل مسیرهای کشتیرانی داخل خلیج فارس است که به انسداد چند ماهه و حتی چند ساله تنگه هرمز منجر خواهد شد. دنیای غرب باید متوجه این موضوع می بود که حمله مستقیم نظامی به ایران همانند سوریه و لبنان نیست و تاوان سنگینی دارد. آنها که در شرایط جنگی با روسیه به سر می برند و منابع انرژی آنها محدودتر و هزینه آن چند برابر شده است، نباید چنین ریسک بزرگی می کردند ولی حالا که چنین حماقتی کردند باید تبعات آن را هم تجربه کنند.
نمونهای از ابعاد یک نفتکش ULCC
وضعیت یک کشتی ULCC غرق شده در تنگه هرمز با عمق ۱۰۰ متر که عبور کشتیهای اقیانوس پیما را با خطر مواجه می کند.
نظر شما :