اندازه یک انقلاب برای قرارداهای نفتی وقت گذاشتیم

۲۲ مرداد ۱۳۹۶ | ۲۳:۳۲ کد : ۱۹۷۰۸۸۲ سرخط اخبار

امیرحسین زمانی نیا اگر نخستین دیپلمات اقتصادی کشور پس از انقلاب نباشد، بی شک یکی از نخستین افرادی است که در این زمینه فعال شده است. او که کارمند وزارت خارجه بود، پس از روی کار آمدن دولت یازدهم به وزارت نفت رفت تا بتواند در زمینه امور بین المللی این وزارتخانه را یاری کند. این دیپلمات که حالا به دیپلمات نفتی معروف شده، بعد از چهارسال حضور در وزارت نفت، تجربه جالبی از حضور در این عرصه به دست آورده است. روایت او از روزهایی که هنوز اجماع بر سر بستن قرارداد با شرکت های خارجی حاصل نشده، حتما کمتر گفته شده است. مذاکراتی که روایت او از آنها «نفس گیر» و در عین حال با نتایج شیرین همراه بوده و سبب شده تا ایران برای به دست آوردن حق از دست رفته در اوپک پیروز شود. دیپلماسی اقتصادی در نفت به همین جا ختم نمی شود. بیژن زنگنه که در روزهای آغاز حضورش در وزارت نفت، طرح تدوین قراردادهای جدید نفتی را درسر می پروراند، بعد از عبور از دست اندازهای بسیار توانست این قراردادها را به تایید مجلس برساند و در آخرین روزهای عمر دولت یازدهم، قرارداد با توتال را به امضا برساند. حالا ریل گذاری انجام شده در دولت اول حسن روحانی، به گونه ای است که راه را برای تکمیل پروژه های نیمه تمام و برداشت از میادین مشترک در چهار سال دوم آسان تر خواهد کرد. زمانی نیا در گفت وگو با «اعتماد» از فرصت های پیش روی کشور و صنعت نفت ایران می گوید و از مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد. او به صراحت فعالیت های مخالفان قراردادهای نفتی را خلاف منافع ملی می داند اما در عین حال یادآور می شود که باید مخالفان فرصت اعلام نظر داشته باشند. معاون وزیر نفت در امور بین الملل از بی توجهی مردم به آنچه او رسانه های مخالفان می خواند، ابراز خوشحالی می کند. او همچنین نسبت به بسته شدن ١٠ قرارداد نفت و گاز تا پایان سال جاری خوش بین است و هر چند انجام این مهم را نیازمند تلاش بیشتر می داند ولی معتقد است چنین کاری را می توان انجام داد. مشروح گفت وگوی وی با «اعتماد» را بخوانید:

 

به عنوان شروع مایلم از مهم ترین اتفاق امسال در حوزه وزارت نفت سوالم را آغاز کنم. حالا که قرارداد به تایید شورای عالی نظارت بر قراردادهای نفتی رسیده، جمع بندی شما از آنچه در جریان قرارداد ایران با توتال گذشت، چیست؟

اگر قرارداد مناسبی نبود منعقد نمی شد. صنعت نفت کشور نیازمند سرمایه و فناوری های جدید است. به این دلیل که ما سالیان درازی است که با تحریم مواجه شدیم - تقریبا پس از انقلاب تحریم های امریکا آغاز شد- هر چند برخی از کشورها گهگاه دلیلی نمی دیدند تحریم های یکجانبه امریکا را جدی بگیرند ولی بعد از اینکه تحریم های چندجانبه شورای امنیت شد همه ایران را ترک کردند. ما از اینکه شرکای خارجی داشته باشیم استقبال می کنیم به شرطی که با خود سرمایه و فناوری بیاورند. به هر حال شان حوزه انرژی ایران بیش از چیزی است که امروز هست. ما بزرگ ترین ذخایر هیدروکربنی جهان را داریم ولی میزان تولید و رونق این صنعت در مقایسه با دیگران ناچیز است.

چطور ممکن است ایران از نظر میزان تولید از کشوری جنگ زده و بحرانی مانند عراق عقب بیفتد؟

بله تولید نفت عراق به مراتب بیشتر از ایران است و در آینده نزدیک اگر ما همچنان دست روی دست بگذاریم شکاف تولید میان دو کشور بیش از چیزی که امروز هست می شود. صنعت نفت ایران بیش از ١٠٠ سال سابقه دارد. با این حال پیشتاز تولید نفت در منطقه هستیم. برنامه ایران است که تا پایان برنامه ششم توسعه تولید نفت ایران به پنج میلیون و ٧٠٠ هزار بشکه در روز برسد.

در مقابل طرف عراقی قصد دارد خود را هر چه سریع تر به تولید ١٢ میلیون بشکه در روز برساند. این ضعف ایران نیست؟

اینکه عراق در وضعیت کنونی خودش و در شرایط جنگی موفق شده تولید نفت را افزایش دهد به این دلیل است که تمام شرکت های بزرگ می توانند در این کشور کار کنند. شرکت های بزرگ نفتی امریکا و اروپا سرمایه و تکنولوژی به این کشور بردند و در حال کار هستند. اما برای ایران که بیشترین ذخایر را دارد این سطح از تولید شایسته نیست؛ چون ما با تکنولوژی و دانش بومی خود پیش رفتیم که البته افتخار بزرگی است. صنعت نفت ایران در شرایطی که کشور با مشکلات گوناگون دست و پنجه نرم می کرد، با اتکا به دانش، تکنولوژی و سرمایه بومی چراغ صنعت نفت کشور را روشن نگه داشت و از این جهت حتما باید به صنعتگران نفت افتخار کرد. ولیکن امروز که می توانیم پس از برجام در شرایط عادی گام برداریم نیاز است به شکل تصاعدی در این حوزه کار کنیم و شرایط آن به نظر من امروز مهیاست و بستن قرارداد توسعه فاز یازدهم پارس جنوبی با توتال نیز موید همین نکته است.

شما در دولت یازدهم به دیپلمات اقتصادی مشهور شدید، حوزه ای که همیشه در آن دچار مشکل بودیم، چرا که دید کلی کشور به روابط با کشورهای دیگر حاکی از یک نگاه صرفا سیاسی- امنیتی است. حالا که این بحث بیش از گذشته مطرح می شود، شما در مقام یک دیپلمات نفتی، اهمیت قرارداد با توتال را چقدر می دانید و فکر می کنید این قرارداد می تواند در صورت مطرح شدن بحث هایی مانند تحریم، جلوی آن را بگیرد؟

مسائل سیاسی هیچگاه تماما سیاه و سفید نیست. من با تحلیل شما موافقم که پس از انقلاب ما مسائل سیاسی و استراتژیک بسیاری داشتیم که باید با آنها مقابله می کردیم. از جنگ تا مشکلاتی که امریکا ایجاد کرد همگی باعث شدند اولویت سیاست های خارجی ایران بیشتر بر مسائل سیاسی باشد تا اقتصادی و به همین دلایل هم هست که ما رشد اقتصادی و توسعه خوب در صنعت نفت و گاز نداشتیم. مسائل اقتصادی همیشه در درجه دوم اهمیت قرارداشته اند. زیرا اقتصاد در شرایط عادی تر رشد می کند و ما امروز فکر می کنیم در این شرایط قرارداریم. با وجود خصومت هایی که امریکا علیه ایران به کار می برد، با وجود کارشکنی ها، برجام بسیار استوار و محکم است و به عنوان یک قرارداد چندجانبه مورد حمایت همه دنیا است، ایالات متحده را مجبور کرده تا تعهدات اصلی خود را ایفا کند. همان طور که هر بار با وجود حرف هایی که می زنند مجبور می شوند آنها را تایید کنند.

این همه شعار علیه برجام می دهند و خصومت خود را نشان می دهند، اما نمی توانند کاری از پیش ببرند و مجبور شدند به تعهد پایبند باشند. برجام به هر حال مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته و به این راحتی نمی توانند زیر پای این ماجرا را بکشند بنابراین از نقاط استحکام برجام همین است که امریکا هم فهمیده نمی تواند تعهداتش را کنار بگذارد چون آنگاه باید در مقابل کل جامعه جهانی قرار بگیرد.

به نظر من این رویه ادامه خواهد داشت و امریکا همچنان علیه ایران تضییعاتی انجام می دهد اما نمی تواند برجام را رها کند.

توافق با شرکت هایی مطرح مانند توتال که نیاز به لابی گری بین المللی دارند، در امنیت برجام چه نقشی را ایفا می کند؟

توان لابی گری که شما می گویید برای ما در ایران ملموس نیست، همانطور که برای برخی افراد و رسانه ها ملموس نبود و در بحث مربوط به رشوه، تفاوت لابی و رشوه را نفهمید؛ زیرا امریکایی ها از دست توتال شاکی شدند که جانشین شرکت کانوکو امریکا شد. با این حال این شرکت کار خود را در ایران آغاز کرد، اما کلینتون شرکت امریکایی را مجبور کرد وارد ایران نشود، حال آنکه توتال به ایران آمد و از خشم امریکا نترسید. پاسخش را هم نهایتا از سوی ایالات متحده گرفت. سیستم حقوقی امریکا به گونه ای است که آنها را به دادگاه بردند ولی آنها با لابی گری خاص خودشان از این اتهام تبری جستند. اتهام توتال پرداخت رشوه به شرکتی ایرانی که اسمش نیز مطرح نشد، بود. اگرچه پای توتال به دادگاه کشیده شد، اما توتال هیچگاه این اتهام را نپذیرفت. اصطلاحی در امریکا مطرح است، تحت عنوان مصالحه پیش از دادگاه؛ یعنی می توان با دادستان مصالحه کرد که پرونده زودتر بسته شود. حالا با تعریف مخالفان قرارداد از رشوه، توتال به دادستان امریکا و بورس این کشور هم رشوه داده است! متاسفانه رسانه های مخالف، به مسائل ساده لوحانه می نگرند. در حالی که رشوه اصلی را توتال به امریکایی ها داد تا نامش خراب نشود ولی منتقدان آن را به ایرانی ها نسبت می دهند و تمام این مسائل مطرح شده را رد کرد. به هر حال هیچ شرکتی نمی خواهد وجهه خود را خراب کند، پول داد و آنها را ساکت کرد. رقمی حدود ٢٤٠ میلیون دلار به وزارت دادگستری امریکا پرداخت و چیزی در حدود ٣٠٠ میلیون دلار هم به بورس اوراق بهادار امریکا پرداخت تا جلوی معاملات سهام این شرکت را نگیرد. اکنون نیز آنها ساکت شده اند، حال آنکه منتقدان ما با علم به این واقعیت هنوز ساکت نشده اند. جالب است که ما با این حرف ها به دستگاه قضای امریکا رسمیت می بخشیم. خوشبختانه این رسانه ها خواننده چندانی ندارند و مطالب آنها چندان در جامعه ما منعکس نمی شود.

این انتقاد که به وزارت نفت می شود مبنی بر اینکه قراردادهای نفتی در دولت یازدهم خیلی دیر امضا شد. دلایل این دیرکرد چیست؟

این حرف درست است و قابل کتمان نیست. باید به دونکته توجه کرد. یکی آنکه مذاکرات برای قراردادهای نفتی اصالتا طولانی است و ١٨ ماه چندان عجیب و غریب نیست؛ اما واقعا طولانی بود. حال آنکه مدیرعامل توتال این زمان را نرمال می دانست ولی من فکر می کنم زمان زیادی برد. البته بخشی از آن به فضای سیاسی داخل ایران مرتبط است. اینکه مدل جدید قراردادهای ما پیش از رسیدن به اجماع کافی خیلی زمان بر بود یا آنکه همه راضی و شیرفهم شدند که این مدل چیست. در نتیجه جا انداختن این بحث ها بیش از اندازه برای یک کشور انقلابی زمان برد. منظور از کلمه انقلابی یعنی با یک سرعت منطقی مسائل پیش برود. یک سال و چندین ماه طول کشید تا اجماع ملی روی مدل جدید قراردادها انجام شود که به نظر من هم زمان بسیار طولانی ای بود.

در مقابل تکلیفی که به وزارت نفت شده مبنی بر اینکه تا پایان امسال باید ١٠ قرارداد دیگر ببندد، نیاز به زمان بیشتر ندارد؟ این دیگر از آن طرف بوم افتادن و به اصطلاح رویه سوپر انقلابی نیست؟

نه چون وزارت نفت از پیش تر مذاکرات خود را آغاز کرده و بسیاری شرکت های مطرح اروپایی و روسی به ایران آمده اند. از سویی تحقیقات هم از قبل آغاز شده است. به هر حال من خوشبینم و از سه چهار ماه آینده هم بستن قراردادها آغاز می شود. این قراردادها هم به شکل تصاعدی بسته خواهد شد. حالا نمی خواهم بگویم که حتما به اهداف می رسیم، اما ما براساس اقتصاد مقاومتی کوشش خود را به کار می بریم که به اهداف این سند پایبند باشیم. این خواست شدنی است، اما تعداد نیروهای ما برای مذاکرات کم و زمان محدود است. شک نکنید امسال سال خوبی برای صنعت نفت خواهد بود و من نیمه دوم امسال را طلایی می دانم. فکر می کنم تا چهار سال آینده دوره رونق صنایع نفت و گاز ایران آغاز می شود که بخش های دیگر هم به این منفعت خواهد رسید و موجبات اشتغال و رونق فراهم می شود.

کلیت نظام با حضور شرکت های امریکایی مشکلی ندارد؟

نه تنها مشکلی وجود ندارد. ما عملا هم گفتیم که امریکایی ها خودشان تحریم کردند و نمی آیند.

تمرکز وزارت نفت بر قرارداد با روس ها است یا اروپایی ها؟

فرقی نمی کند اولویت ما میادین مشترک است و میان شرکت ها تفاوتی برای ما وجود ندارد.

وضعیت اوپک را چطور می بینید؟

به نظرم بیش از حد انتظار موفق عمل کردند. کسی تعهدات را کنار نگذاشت و همه به کاهش تولید تن دادند. البته برخی می گویند قیمت ها بالا نرفت، باید دید که اگر توافق کاهش تولید در اوپک نبود، وضعیت چگونه بود و قیمت ها تا چه اندازه می ریخت. من البته فکر می کنم از سه ماهه آخر سال جاری میلادی قیمت نفت تقویت می شود.

در مصاحبه ای که با آقای دکتر عباس ملکی داشتیم، ایشان به شدت بر از سرگیری روابط ایران و عربستان پافشاری می کرد. به نظر شما این روابط می تواند به بهبود وضعیت نفت در سطح جهان کمک کند؟

فضای سیاست زده میان دو کشور سبب شده که برقراری این روابط به سادگی انجام نشود. در شرایط امروز که روابط به کمترین سطح رسیده همکاری های نفتی امکانپذیر نیست. اگر در اوپک هم همکاری دیده شد، به دلیل منافع بلندمدت دو طرف بود و هیچ تضادی میان منافع طرفین نبود. ولی همیشه باید از فرصت ها بهره جست تا از هر طریقی که می شود به بهبود شرایط کشور کمک کنیم. نفت همیشه نیازمند همکاری های جهانی و منطقه ای بوده و هست.

همین که نفت می تواند در بدترین روابط دو کشور، این دو را در یک جبهه همسنگر کند، می تواند ما را به کشورهای بزرگ تر نزدیک کند. قرارداد توتال تحت تاثیر سفر آقای ظریف به فرانسه شکل گرفت...

قرارداد توتال بیش از هر چیز تحت الشعاع سفر آقای روحانی به فرانسه بود و آنجا این قرارداد شکل گرفت. ما الان در مرحله ای از تاریخ انقلاب قرار داریم که دارای بیشترین اعتماد به نفس هستیم تا از طریق اقتصاد به سیاست خارجی کمک کنیم. این تعامل میان منافع سیاسی و اقتصادی نیازمند بلوغی است که برای ایران حاصل شده است. من با آقای ملکی کاملا موافقم ولی فرصت های همکاری اقتصادی برای تاثیرگذاری بر روابط دو کشور کم است، اما حتما باید از آن بهره گرفت.

با قطر چه امکاناتی برای همکاری در حوزه انرژی وجود دارد؟

البته حرفی که من می زنم مربوط به بحران اخیر کشورهای عربی و قطر نیست؛ این بحران باید به شکل سیاسی حل و فصل شود و ایران نیز طرفدار این سناریو است. ثبات منطقه با این تهدیدات در خطر است. ما نیاز به ثبات داریم و ترجیح ما حل بحران از طریق گفت وگو است. ایران نیز سعی کرد گفت وگوی سیاسی را بین طرفین درگیر افزایش دهد.

در قبال قطر ما باید خود را توانمند کنیم تا بتوانیم برداشت از میدان مشترک پارس جنوبی را به بیش از سطح برداشت قطر برسانیم. مانع تراشی برخی داخلی ها که در اقلیت هستند، خلاف منافع ملی است و مانع این رویه است. ٥٦ میلیون مترمکعب قرار است از فاز یازدهم برداشت روزانه انجام شود. اگر ما برداشت نکنیم، قطری ها بردارند؟ یک روز تاخیر هم صدمه به منافع کشور است. قرارداد با توتال هم در همین راستا قرار دارد. میادین مشترک هدف کل نظام است که بتوانیم سهم خود را از این میادین برداریم.

الان سطح برداشت ما برابر با قطر است؟

در حال حاضر میزان برداشت ایران و قطر مساوی است اما در گذشته قطعا چنین نبود و وضعیت متفاوت بود.

نگران نیستید که توتال با قطر و ایران همزمان قرارداد دارد؟ می توان گفت یا با ما یا با آنها؟

سهم توتال در طرف قطری ناچیز است ولی آنها به قرارداد هم کمک می کنند. شاید سوال این باشد که چطور یک شرکت می تواند در دو طرف منافع هر دو کشور را مدنظر قرار دهد و به شکل صیانتی برداشت کند، اما در نظر داشته باشید سهم توتال در قطر حدود چهار درصد است. در هر صورت به نظر من اصلا جای نگرانی نیست.

شرکت مرسک دانمارک چقدر به بستن قرارداد با ایران نزدیک شده است؟

هیچ پیشنهادی به اندازه ای که ما دوست داریم، خوب نیست. مرسک پیشنهاد خوبی داده و در حال بررسی های فنی و تجاری است. البته شرکت های دیگر هم پیشنهاد دادند ولی فراموش نکنیم برجام به ما این توانمندی را داده که با توجه به منافع خود حق انتخاب داشته باشیم. الان دیگر ما نیازی نداریم فقط با دو شرکت چینی یا شرکت های داخلی کار کنیم. این انتخاب قیمت ندارد و هوشمندی امروز ما برای انتخاب های خوب آینده بهتر را می سازد. قرارداد توتال یکی از انتخاب های خوب است. این شرکت با تجزیه و تحلیل عوامل مختلف و با معیارهای خودش تصمیم گرفت وارد ایران شود چون مقرون به صرفه است. تحریم ها به احتمال خیلی زیاد بازنمی گردند و به اصطلاح خطری تهدیدشان نمی کند.

به نظر شما منطقی است که از شرکت های خارجی بخواهیم سود خود را فدای منافع ملی ما کنند؟

کاملا غیرمنطقی است؛ چون هیچ شرکت ایرانی هم حاضر نیست منافع خودش را فدای پیشرفت و اعتلای کشوری دیگر کند. البته روزنامه های منتقد می توانند چنین خواسته ای داشته باشند. هرچند باید در نظر داشت که به همین دلیل است که کسی این نشریات را نمی خواند. در حال حاضر بین کشورهای نفت خیز رقابت بسیار زیادی برای جذب سرمایه گذاری خارجی وجود دارد. سرمایه محدود است و ما باید رقابت کنیم تا آن را جذب کنیم. بسیاری از کشورها به دنبال روش های متنوع برای جذب سرمایه خارجی هستند. مخالفانی مانند ما هم در درون کشور خود ندارند. البته ما مزایایی داریم که باعث می شود شرکت ها به ایران متمایل باشند چون بسیاری از چاه های ما بکر هستند.

خیلی ها می گویند شرکت های ایرانی نیز می توانستند کار توتال را انجام دهند. فرق کلی میان یک شرکت ایرانی و غولی چون توتال در چیست؟

من آدم فنی نیستم ولی آمار را دیدم. البته همان طور که گفتم ما به شرکت های داخلی افتخار می کنیم چون در تمام سال های پس از انقلاب آنها ایثار کردند تا این صنعت را با تکنولوژی و دانش بومی سرپا نگه دارند. منتها در شرایط عادی شده پسا برجام نیاز به حضور شرکت های خارجی داریم تا چاله تکنولوژی روز را پر کنیم. روند توسعه برخی فازها را مقایسه کنید، ببینید از نظر زمان و قیمت کار یک شرکت ایرانی و خارجی با هم تفاوت های بسیار دارند. کار با شرکت های ایرانی گران تر و با تاخیر به مرحله اجرا می رسد. من نشنیدم شرکتی ایرانی بگوید که ما هم می توانیم این کار را مانند توتال انجام دهیم چون این عزیزان هم می دانند چنین چیزی امکان پذیر نیست. ولی یک عده افراد چنین ادعایی کردند که معلوم نیست اساس این گفته ها چیست. جدا از این، نباید از آثار بین المللی حضور توتال در ایران نیز بگذریم. یکی از نمونه های بارز همکاری اقتصاد با سیاست خارجی در قرارداد توتال به تبلور رسید. وقتی اقتصاد دو کشور یا یک شرکت مهم با یک کشور هماهنگ می شوند و درهم تنیده می شوند، دیگر مقابله با یکی از طرفین به سادگی قبل نخواهد بود.

آن زمان که آقای روحانی در نخستین سال خود به کنفرانس داووس رفت، برخی شرکت های اروپایی برای بررسی جوانب مختلف به ایران سفر کردند. تعدادی از آنها سرمایه گذاری در ایران را موکول می کردند به بعد از بستن قرارداد با توتال، چرا که معتقد بودند این شرکت شریک قدیمی ایران است. با این همه شما فکر می کنید توتال تا چه اندازه می تواند یخ سرمایه گذاری در حوزه های گوناگون اقتصاد کشور را آب کند؟

این که توتال از ریسک سرمایه گذاری در ایران چشم پوشی کرد، می تواند ملاک شرکت های دیگر هم باشد، چون فکر می کنند راه باز شده و سدشکنی شده است. البته نباید این قرارداد را مهم تر از آن چه هست جلوه داد. بلکه ما فکر می کنیم ما استحقاق بیش از این را داریم و شرکت ها باید برای حضور و سرمایه گذاری در ایران سر و دست بشکنند که البته چنین هم می کنند. قرارداد توتال کمی یخ دیگران را هم آب می کند و ما به این نیز امیدواریم.

مدت زیادی از دو سالگی برجام نمی گذرد؛ شما سابقه فعالیت پیش از برجام را هم در وزارت نفت دارید، تاثیر آن تا چه اندازه برای تان مشهود است؟

این سوال را بهتر است از آقایی که در ساختمان وزارت نفت متصدی آسانسور است، بپرسید. آنها بهتر از هر کسی درک کرده اند که در این دوسال تفاوت پیش و پس از برجام چه اندازه است. یک روز یکی از آنها به من گفت از زمانی که شما آمدید کار ما ١٠ برابر شده ما در سال های گذشته یک خارجی هم در وزارت نفت ندیدیم. ولی الان چند برابر کار می کنیم و باید حقوق ما را افزایش دهید (خنده). برجام علاوه بر اینکه یک عزت سیاسی برای ایران بود، زمینه های رونق اقتصادی را برای کشور فراهم کرده و حق انتخاب را به صنعت نفت و گاز داده است.

مسیر وزارت نفت در دولت دوازدهم را چگونه می بینید؟ آیا در چهار سال آتی در مسیری که برنامه ریزی شده، می توان سریع تر حرکت کرد؟ چه زمانی زحمات این دوره در زندگی مردم ملموس خواهد شد؟

امروز مقدمات و بسترسازی برای عقد قراردادهای بزرگ فراهم شده و یک سال و نیم است این مذاکرات به شکل موازی و با حدود ٢٠ طرف انجام می شود. وزیر نفت آینده هر کسی که باشد باید از این بستر سازی ها بهترین استفاده را ببرد. اگر خرد جمعی باشد و با توجه به بسترسازی آقای زنگنه در دولت یازدهم یک رشد محسوس در صنعت نفت و گاز خواهیم داشت که اوضاع را بهتر از گذشته می کند.

 

کلید واژه ها: توتال قطر


نظر شما :